واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امیر قلعه نویی دیگر مثل روزهای قبل قهرمانی انگیزه برای فعالیت در باشگاه تهرانی استقلال را ندارد، او که تصور نمیکرد مدیران باشگاه استقلال این گونه با او رفتار کنند حالا تنها به جدایی از تیم محبوبش میاندیشد و به دنبال اولین فرصت است تا از استقلال جدا شود. سرمربی تیم فوتبال استقلال هرگز تصور نمیکرد واعظ آشتیانی مدیرعامل تازه وارد استقلال در حالی که تمام هواداران در اندیشه قاب کردن عکس قهرمانی استقلال در رقابت های لیگ هشتم بودند این گونه زمینه جدایی سرمربی تیم قهرمان را فراهم کند تا او خود به این نتیجه برسد که باید هرچه سریعتر با تیم مورد علاقهاش وداع کند تا فرد دیگری جانشین او شود. با توجه به این که مدیرعامل استقلال در تمامی محافل خبری مدعی میشود او با امیر قلعه نویی کوچکترین اختلاف سلیقهای ندارد بسیاری از نزدیکان باشگاه استقلال شهادت میدهند که واعظ و امیر در ظاهر تنها با هخم میخندند و از یکدیگر تعریف و تمجید میکند در حالی که هیچ یک علاقهای به همکاری مجدد در لیگ نهم را ندارد. واعظ آشتیانی از زمانی که به عنوان مدیر پا به عرصه پرتلاطم ورزش گذاشت علاقه خاصی به مربی خارجی داشت و در فدراسیون دوچرخهسواری این موضوع را عملی کرد و سرمربی تیم ملی دوچرخه سواری را از دیار فرنگ به ایران آورد تا به زعم خود رکاب زنان ایرانی بتوانند از دانش روز دنیا بهرهمند شوند. بسیاری از کارشناسان حرکت واعظ آشتیانی را در آن مقطع مطلوب توصیف کردند چرا که سرمربی ایدهال رئیس فدراسیون دوچرخه سواری از زمان کافی برای اجرای برنامه هایش بهرهمند بود و توانست در رشتههای زیر مجموعه دوچرخهسواری تحولی ایجاد کند که حاصل آن درخشش در بازیهای آسیایی دوحه بازیهای المپیک 2008 پکن بود. اکثر کارشناسان روند مدیریت واعظ آشتیانی را در فدراسیون دوچرخهسواری در به کار گیری از مربی خارجی ردر تیم ملی را مورد تحسین قرار دادند تا او گمان کند که در مقاطع دیگر هم میتواند با این حربه رضایت کارشناسان را برانگیزد. با ورود او به مجموعه مدیریتی باشگاه استقلال مدیر موفق دوچرخه سواری از همان روز نخست به دنبال اجرایی سیاستهای گذشته دوره مدیریتی ورزشی خود در این باشگاه پرطرفدار تهرانی افتاد غافل از این که فضای فوتبال تفاوت فاحشی با فضای حاکم بر فدراسیون دوچرخهسواری داشت. آشتیانی در روزهای نخست مدیریت در باشگاه استقلال زیاد روی کادر فنی تیمش ریز نشد و ترجیح داد بیشتر به دفع تکهای مدیرعامل قبلی باشگاه استقلال بپردازد تا جدیترین مشکل استقلال یعنی علی فتح الله زاده را از میدان به در کند. درگیریهای پیدا و پنهان واعظ و فتح الله زاده تا روز پایانی لیگ هشتم ادامه یافت اما هیچ گاه این درگیری باعث به هم ریخته شدن تیم فوتبال استقلال نشد، علی رغم این که واعظ آشتیانی تاکید داشت حرکات مدیرعامل سابق در جهت تضعیف تیم فوتبال استقلال است اما به عقیده کارشناسان علی فتح الله زاده به دلیل دور بودن از فضای حاکم بر تیم فوتبال استقلال هرگز نتوانست به اهداف خود دسترسی پیدا کند اما نوع رفتار واعظ آشتیانی به مراتب مخربتر از علی فتح الله زاده بود چرا که او بدون هیچ شناخت و مطالعهای وارد مجموعه استقلال شده بود و گمان میکرد در رشته پرطرفدار فوتبال به ویژه باشگاه استقلال میتواند سیاستهای دوچرخه سواری را دنبال کند و تحولی عظیم در این عرصه به وجود آورد. واعظ اشتیانی که به هیچ عنوان اعتقادی به رفتار مسالمتآمیز با رسانه های گروهی نداشت از نخستین روزهای ورودش به استقلال در تمامی موضع گیریهای خود رسانههای گروهی را با لحن تهدید ارعاب مورد خطاب قرار دادتا آنها را به سکوت وادار کند اما این رفتار مدیرعامل استقلال باعث شد استقلال تهران عقبه مطبوعاتی خود را از دست بدهد و با مشکل تازهای به نام" بحران رسانه" رو به رو شود. هر چند که واعظ آشتیانی در برابر این مساله واکنش نشان نداد و نبود رسانهها را اتفاقی بیارزش قلمداد کرد اما به عقیده کارشناسان مشکل استقلال از این ماجرا استارت خورد تا مخالفان واعظ برای اثبات ناتوانی او تیم تحت مدیریت او را به سوی حاشیه سوق دهند و اخبار پنهان تیم وی را به اطلاع افکار عمومی برسانند تا هواداران استقلال متوجه شوند زیر پوست تیم استقلال چه میگذرد. دوئل واعظ و رسانههای گروهی بر خلاف نگاه مدیرعامل استقلال به سود رسانههای گروهی تمام شد چرا که آنها در هفتههایی که استقلال بیش از هر چیزی به آرامش نیاز داشت با مطرح کردن مسائلی چون تبانی، درگیری بازیکنان با سرمربی و غیره اجازه ندادند استقلال واعظ آشتیانی درست در روزهای که نیاز به آرامش کامل دارد با خاطری آرام شب را به صبح برسانند. با توجه به توصیههای نزدیکان مدیرعامل مبنی بر ایجاد فضایی دوستانه با رسانههای مخالف، امیر رضا واعظ آشتیانی همچنان بر مواضع خود ایستادگی کرد و متعقد بود رسانه های گروهی باید با برخوردهای چکشی ساکت شوند! اما عجیبترین حرکت مدیرعامل استقلال زمانی رقم خورد که او در حالی که با مطبوعات و رسانههای پنجه در پنجه بود ، جدالی جدید در جبههای تازه را آغاز کرد و در کنار مبارزه با رسانههای منتقد لیدرها را هم در برابر خود قرار داد تا به این شکل سکوهای هم علیه او شود. شاید اگر فرد دیگری به جای واعظ آشتیانی بود ترجیح میداد نبرد در یک جبهه را به پایان برساند سپس جدال دیگری را آغاز کند اما مدیرعامل استقلال این ریسک را به جان خرید تا در یک آن واحد در دو میدان با مخالفان خود مبارزه کند. او معقد بود استقلال نباید با سیستم چاله میدانی اداره شود از این رو برنامه پاکسازی مدیریت روی سکوها به اجرا درآمد تا بحران در استقلال به بالاترین حد ممکن برسد، همراهی نکردن لیدرها در سفرهای برون مرزی استقلال در لیگ قهرمانان آسیا جدیترین اعلان جنگ مهندس امیر رضا واعظ آشتیانی با لیدر های باشگاه بود که سپس این جدال ها با اتفاقات ورزشگاه شهید رجایی قزوین و حواشی بازی استقلال – سایپا و توهین بی رویه به محمد مایلی کهن به اوج خود رسید تا پس از محروم کردن لیدرهای استقلال تا اطلاع ثانونی و موضع گیری آنها در تمرین استقلال پس از بازگشت آبیپوشان از رفسنجان مدیریت باشگاه رای به ممنوعالورود شدن آنها به محل تمرین استقلال را صادر کند. اما بحران اصلی زمانی آغاز شد که مدیرعامل استقلال به سراغ اصلیترین هدف خود در باشگاه استقلال رفت تا بحران سراسر تیم را فرا بگیرد و تیم قهرمان در آستانه فروپاشی بزرگ قرار گیرد، او دیگر تمایلی به همکاری با امیر قلعه نویی نداشت اما برای اینکه با تبعات این کار رو به رو نشود ترجیح داد کاملا سیاسی عمل کند و امیر قلعه نویی را وادار کند تا خود ناچار شود عطای ماندن در استقلال را به لقایش ببخشد و با تیم محبوبش خداحافظی تلخی داشته باشد. واعظ آشتیانی با مطرح کردن این مساله که باشگاه استقلال شروطی برای تمدید قرارداد امیر قلعه نویی دارد زمینه خروج بیقید شرط امیر در استقلال را آماده کرد تا بدون دردسر بزرگترین رویایی مدیرعامل استقلال تحقق یابد. مدیریت استقلال که یقین داشت روابط صمیمی و خانوادگی امیر قلعه نویی و علی نظری جویباری هرگز دچار گستگی نمیشود یکی از شروط تمدید قرارداد امیر را کنار رفتن سرپرست فعلی استقلال دانست و اعلام کرد باید به جای علی نظری جویباری اصغر شرفی دوست خانوداگی علی انصاری مرد مولتی میلیاردر باشگاه استقلال که از منتقدان امیر نیز هست روی کار بیاید. دومین شرط به عدم حضور امید طیری مربی استقلال و دوست نزدیک امیر فلعه نویی خلاصه میشد چرا که او به عقیده بسیاری از پیش کسوتان استقلال از جنس استقلالیها نیست و وزنه مناسبی برای نیمکت آبیهای پایتخت به شمار نمیرود. سومین شرط به خود امیر مربوط میشود چرا که او باید در برابر مدیرعامل متعهد شود که در رقابتهای لیگ نهم کاملا خویشتندار عمل کند و رفتارهای تند لیگ هشتم نظیر درگیری با سیاوش اکبرپور و بدرفتاری با بیژن کوشکی را هرگز تکرار نکند(!) و تمام عوامل باشگاه از مدیرعامل گرفته تا بازیکن را مورد احترام خود قرار دهد. به جز این موارد مسائلی چون عقد قراردادها باید از طریق خود مدیرعامل انجام شود و سرمربی تنها میتواند نظریه فنی خود را ارائه بدهد نیز در شروط تمدید قرارداد امیر از سوی مدیرعامل باشگاه مطرح شده است. از مفاد شروط تمدید قرارداد کاملا پیدا بود که این مسائل تنها به این هدف کنار هم روی کاغذ آورده شده که امیر قلعه نویی در موضعی احساسی قرار گیرد و برای دفاع از همکاران و دوستان صمیمی خود که در کادر فنی او در لیگ عشتم فعالیت می کردند قید تمدید قرار داد با استقلال را بزند تا راه برای ورود سرمربی مورد دلخواه واعظ آشتیانی فراهم شود و او بتواند همان گونه که لیندر را به ایران آورد تا سکان هدایت تیم ملی دوچرخه سواری را به دست او بسپارد، جانشین قلعه نویی را نیز از آن سوی مرزها به تهران بیاورد تا استقلال در لیگ نهم با سرمربی جدیدی کار را آغاز کند. اما این سوال برای بسیاری مطرح است که آیا این نوع رفتارهای مدیریتی از سوی واعظ آشتیانی می تواند برای استقلال کارساز باشد یا ....؟ /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 458]