تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى از شما حق ندارد از هيچ يك از يارانم چيزى به من بگويد؛ زيرا دوست دارم در حال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836685989




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

احمدی‏نژاد بر خلاف گذشته ، از اعلام جهانی آرمان‏ها خجالت نکشید


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

تا الان که اصولگرایان کسی جز آقای احمدی‌نژاد را در حد اکثریت آرا نمی‌شناسند و در فرآیندی که الان طی شده ایشان پیشتاز و اول است. در حالی که با نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاست جمهوری دهم، آرایش سیاسی انتخاباتی احزاب در حال شکل‌گیری است و ستادهای انتخاباتی کاندیداهای اصلاح‌طلب نیز مدتی است فعال شده‌اند، جریان اصولگرا به تازگی احمدی‏نژاد را به عنوان کاندیدای جریان خود معرفی کرد. در همین ارتباط با حمیدرضا ترقی، معاون بین‌الملل و عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی به گفت‌وگو نشستیم تا آخرین وضعیت جریان اصولگرا را از زبان وی جویا شویم. ترقی ضمن تحلیل سیاست خارجی دولت نهم، از هماهنگی وحدت اصولگرایان برای ورود به عرصه انتخابات خبر می‏دهد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم:   جناب آقای ترقی به نظر شما سیاست خارجی دولت نهم چه ویژگی‏های متفاوتی با سایر رویکردهای موجود در سیاست خارجی داشته است؟ در سیاست خارجی ما یک دوره سیاست انفعالی و غیرفعال را در دولت گذشته تجربه کردیم. سیاستی که مجبور به عقب‌نشینی از مواضع‌مان در مباحث هسته‌ای و بسیاری از مواضع بین‌المللی شد و علی‌رغم اقتداری که نظام داشت و می‌توانست نسبت به آن اقتدار، پاسداری و دفاع کند ولی در قالب همسویی یا ادغام شدن در جامعه جهانی، سعی در همگرایی با سیاست‌های اروپا و عدم مقاومت در برابر خواسته‌های زیادی‌طلبانه امریکا شد و مجموعه اینها وضعیتی را برای جمهوری اسلامی پدید آورد که آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی در دیدگاه حضرت امام(ره) بویژه سیاست خارجی مورد نظر امام در معرض آسیب قرار گرفت و رسیدن به آنها را بسیار مشکل و دشوار کرد تا جایی که در سال 2003 برخی عوامل وزارت خارجه ایران در نامه ای که خطاب به امریکایی‌ها نوشته شد، برای جلوگیری از تهدیدات نظامی امریکا پذیرفته بودند که نسبت به تبدیل کردن جنبش مقاومت لبنان و فلسطین به گروه‌های سیاسی و همچنین عدم حمایت از این دو جنبش مقاومت، امریکا و اروپا را نسبت به جمهوری اسلامی ملایم کرده و جلوی تهدیدات آنها را بگیرند.  این سیاست در دولت آقای احمدی‌نژاد به یک دیپلماسی فعال در صحنه سیاست بین‌المللی و برخوردار از اعتماد به نفس و اقتدار ملی و بدون هیچ گونه عقب‌نشینی در برابر زیاده‌خواهی‌های امریکا و اروپا تبدیل شد و مواضع در برابر دشمن، یک موضع تهاجمی شد تا این که انفعالی باشد.  این تغییر موضع در قالب توسعه روابط با ملت‌ها و کشورهای ضدامپریالیسم، تبدیل گرایش از غرب به کشورهای شرق، استفاده از اقتصاد در حوزه سیاست خارجی، تأثیرگذاری ایدئولوژی در سیاست خارجی کشور و طراحی آن، هجمه به امریکا برای درهم شکستن ابهت و سلطه زورگویانه این کشور در منطقه و حضور ایران در همه مجامعی که می‌توانست در انتقال پیام جمهوری اسلامی و جلوگیری از انزوای سیاسی ایران تاثیر قابل ملاحظه ای را داشته باشد، بروز داشت.  این تغییر در سیاست خارجی تقریباً ما را در نزدیک به 4 سال از یک موضع سیاست خارجی منفعل به سیاست خارجی کاملاً فعال، پرتحرک و تأثیرگذار در مسائل جهانی و منطقه‌ای تبدیل و دشمنان را به طور مستمر وادار به عقب‌نشینی از مواضع‌شان علیه جمهوری اسلامی کرد.  با همین روند بسیاری از طراحی‌های آمریکا برای وادار کردن ایران به پذیرش سیاست‌های تحمیلی آنها و متوقف کردن فناوری هسته‌ای به بن‌بست رسید و شاهد موفقیت‌های چشمگیری در صحنه سیاست خارجی کشور بودیم.   عده‌ای معتقدند که ایران در دولت نهم بر اثر سیاست‌های این دولت از تعامل با اروپا محروم شده و برای جبران آن، دیپلماسی خود را در شرق، امریکای لاتین و آفریقا فعال کرده است. نظر شما چیست؟ ابتدا باید کسانی که معتقدند ما از تعامل با اروپا محروم شده‌ایم، اثبات کنند که در آن دورانی‌ که ارتباط با غرب تقویت شد، چه چیزی نصیب ایران شد. در دولت آقای خاتمی که ارتباط با اروپا افزایش یافت و تقویت شد و هر چه آنها گفتند، اینها گوش دادند چه چیزی نصیب ایران شد؟ جز این که آمریکا در نهایت ما را به عنوان محور شرارت پاداش داد و سیاست چماق و هویج را علیه ما اعلام کردند، مخالفان و اپوزیسیون نظام را حمایت و در برنامه‌های متنوع سیاست براندازی نرم را علیه ما دنبال کردند و علیرغم ارتباطاتی که وجود داشت، هر کاری را که توانستند علیه ما انجام دادند. اما امروز به واسطه ارتباط با شرق، آفریقا و آمریکای لاتین توانسته‌ایم قراردادهای مهم اقتصادی منعقد و سرمایه‌گذاری زیادی را در کشورهای آنها انجام دهیم و با استفاده از فرصت‌های موجود در شرق، اقتصاد خود را پویا کرده و از مواضع سیاسی آنها در مجامع بین‌المللی استفاده کنیم چون رأی ونزوئلا با رأی فرانسه در سازمان ملل تفاوتی ندارد. البته در  موضوع نفت و اهداف دیگر بین‌المللی نیز توانستیم بهترین استفاده‌ها را از این تغییر نگاه به دست بیاوریم در حالی که در گذشته هیچ یک از این منافع برای ما فراهم نشدند.   آقای ترقی در بحث دستیابی به فناوری هسته‌ای، عده‌ای بر این عقیده اند که دفاع از حق هسته‌ای، ما را از بسیاری مزایا محروم کرده در حالی که برخی دیگر معتقدند که این گونه نیست و باید همچنان از این حق خود دفاع کنیم. نظر شما چیست؟ مزایا همه وعده وعید است. کشورهایی مانند کره و لیبی و خیلی کشورهای دیگر که براساس وعده‌های آمریکا فریب خورده و برنامه‌های خود را متوقف کردند، نمونه بارز در این زمینه هستند.  چرا الآن کره به نقطه قبلی برگشته و در حال خارج شدن از آژانس است و مأموران آژانس در حال اخراج از این کشور هستند. چون اروپایی‌ها و امریکایی‌ها به وعده‌های خود در قبال این کشور عمل نکردند. لیبی هم عقب‌نشینی کرد اما همه وعده‌ها دروغ بود.  آزمایش و تجربه نشان داده که این کشورها هدف شان از متوقف کردن کشورهای دیگر در بحث هسته‌ای، انحصار این تکنولوژی است نه اینکه قصد کمک به آنها را داشته باشند. بنابراین ما چیزی را از دست نداده‌ایم چون چیزی را به ما نداده‌اند که از دست بدهیم آنهایی که فکر می‌کنند خیلی از امتیازات را از دست داده‌ایم اول امتیاز و واقعیت آنها را باید اثبات کنند در حالی این امتیازها نه واقعیت داشته و نه عملیاتی شده است نه اینکه می‌شود به آنها اطمینان داشت که وعده‌های خود را عملی کنند.   این افراد بیشتر موضوع تحریم‌هایی که به واسطه دفاع از حق هسته‌ای بر ایران تحمیل شده را مطرح می‌کنند؟ این تحریم‌ها چیزی اضافه بر آنچه که از اول انقلاب علیه ما اعمال شده، نبوده است. محوریت عمده تحریم‌ها  به برنامه‌های هسته‌ای ما مربوط است یعنی همه چارچوب تحریم‌ها به صنایع و عوامل تأثیرگذار در توسعه فناوری هسته‌ای و نظامی مربوط بوده، ما هم با وجود این تحریم‌ها توانسته‌ایم به این موقعیت مهم در این صنعت دست یابیم و  با سایر مسائل ارتباطی نداشته است. طی این چند سال، مردم ما دچار کمبود نبوده‌‌اند اگر کالایی نیاز داشته‌اند که از اروپا نگرفته‌ایم از کشور دیگری وارد کرده‌ایم. این تحریم‌ها تأثیری در رشد و توسعه کشور نداشته بلکه ما را به سمت خودکفایی در اکثر صنایع تکنولوژی پیش برده و آثار و تبعات این استقلال خیلی بیشتر از چیزهایی است که احیاناً ممکن است در تحریم‌ها از دست داده باشیم.   آقای ترقی یکی از اهداف انقلاب ما صدور ارزش‌ها و اصول انقلاب اسلامی است، به نظر شما دولت نهم تا چه اندازه در تحقق این هدف موفق بوده است؟   یکی از ویژگی‌های دولت نهم که مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز هست این است که در هر تریبون جهانی در دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی و مبانی ایدئولوژیک نظام خجالت نکشیده و دفاع کرده است.  بیان بسیاری از مسائل ایدئولوژیکی و فکری و مبتنی بر اندیشه اسلامی، در این نوع تریبون‌ها جز آداب و رسوم گذشته نبوده و نوعاً دیپلمات‌های ما از رئیس‌جمهورهای قبلی گرفته تا بقیه، به غیر از مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوریشان و شهید رجایی، دیگران به هیچ وجه وارد بحث ایدئولوژیک در سیاست خارجی نشدند در حالی که این دولت اصلاً مبنای حرف زدنش از ابتدا تا انتها بر پایه ایدئولوژی جمهوری اسلامی بوده چون این یک پیام نو و جدید است در حالی که بقیه چیز جدیدی را به همراه نداشته و هیچ خاصیتی ندارد. پرداختن به اخلاق و معنویت، مبانی فکری تشیع، پرداختن به مفاهیم عدالت و ظلم، مفاهیم صلح و اسلام در تعاملات بین‌المللی مواردی است که این دولت کاملاً به آن توجه کرده و همه اینها تأثیرات مهمی را در تعاملات و افکار عمومی جهان داشته است. این‌ها سخنان تازه‌ای است که به ذهن نسل جوان و ملت‌ها می‌رسد و چون مبتنی بر فطرت انسان‌هاست تأثیرگذاری آن بسیار بالاست و توانسته محبوبیتی را برای ایران در بین ملت‌های دنیا پدید آورد که در گذشته چنین نبوده چون با زبان فطرت مردم سخن نمی‌گفتیم اما الان وقتی با زبان فطرت مردم حرف می‌زنیم می‌بینیم که تمام رسانه‌های دنیا مستقیم این سخنان مسئولان کشور ما را پخش می‌کنند، چرا این کار را انجام می‌دهند؟ چون حرف‌های آنها، حرف‌های جدیدی بوده و مورد نیاز بشر امروز است و تاکنون از زبان این نوع شخصیت‌ها زده نشده است ولی متأسفانه در همین اجلاس ترکیه همه آمده بودند که بگویند انسان و اسلام را دوست داریم و درخواست شان این بود که اسلام  را برای ما تعریف کنید اما آقای خاتمی که به عنوان یک روحانی از جمهوری اسلامی در آن شرکت داشت، یک کلمه از اسلام حرف نمی‌زند یعنی مهمترین فرصت تاریخی که مبتنی بر نیاز همه شرکت‌کنندگان در جلسه است را از دست می‌دهد. چون سیاست آنها مبتنی بر ایدئولوژی نیست نگاه، نگاه ایدئولوژی بر سیاست خارجی نیست. در گذشته بسیاری از این نوع فرصت‌ها در صحنه‌های مختلف بین‌المللی را از دست داده‌ایم در حالی که باید استفاده می‌کردیم.   آقای ترقی به مسائل داخلی کشور برگردیم، در اواخر پائیز سال گذشته از سوی برخی از فعالان سیاسی، موضوع دولت وحدت ملی مطرح شد و هم‌اکنون هم زمزمه‌هایی از مطرح شدن مجدد آن در آستانه انتخابات به گوش می‌رسد. نظر شما در این زمینه چیست؟ از اول اعلام کردیم که دولت وحدت ملی در درجه اول مفهوم آن عبور از احمدی‌نژاد است و  قابل پذیرش نیست. دوم این که دولت وحدت ملی اصولاً فرمولی است برای کشورهایی که در درون دچار تشتت، اختلافات قومیتی و شدید سیاسی هستند مانند لبنان و کشورهایی که در آنها جریانات متوازن قوی وجود دارد و امکان این که یک طیف‌شان به موفقیت برسد وجود ندارد و رهبری واحدی که مبنا و ملاک ستون همه تحولات سیاسی باشد ندارند.  فقدان رهبری، وجود قومیت‌های متعدد و جریان‌های قوی و هم‌وزن سیاسی در کشور و دخالت شدید بیگانگان در انتخابات، ریشه‌های تشکیل دولت وحدت ملی است. کدام یک از این ویژگی‌ها در کشور ما وجود دارد که ما به چنین فرمولی عمل کنیم؟ اگر این بحث مطرح شود که می‌خواهیم دولتی تشکیل شود که هم اصولگرایان و هم بقیه در آن حضور داشته باشند این غلط است چون در این صورت اگر اشتباهی رخ دهد کدام جریان سیاسی را باید مقصر دانست؟ اگر عقب‌نشینی در مسائل سیاست خارجی، داخلی به وجود آید چه کسی باید در برابر آن پاسخگو باشد؟ این مردم را سرگردان می‌کند و نمی‌گذارد بدانند که کدام جریان مبتنی بر آرمانها، ایده‌آل‌ها و چشم‌انداز کشور و کدام جریان مبتنی بر نظرات بیرونی تصمیم می‌گیرد. این سخن درستی نبود. از سوی دیگر اگر بحث این باشد که اصولگرایان بگویند می‌خواهیم از تمام سلایق در جریان خود استفاده کنیم این دیگر نیازی به بحث دولت ائتلافی و وحدت ملی ندارد. افرادی که این بحث را مطرح کردند به جای این که با رئیس‌جمهور فعلی رقیب شوند، بیایند و همکاری کنند. به نظر می‌رسد اینها ناشی از عدم شناخت واقعیت‌های سیاسی کشور و از دور دستی بر آتش داشتن برای اداره کشور است و منطبق بر واقعیت‌های سیاسی کشور نیست.   به نظر شما مطرح‌کنندگان این موضوع چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟ افرادی که این موضوع را مطرح کردند معتقد بودند که کشور را نمی توان با یک جناح اداره کرد، لذا باید دولت از جناحها و سلایق مختلف جامع باشد تا بتوانند ضعف‌های یکدیگر را جبران کنند. این حرف ممکن است در ابعادی صحیح باشد اما به طور کامل پذیرفته شده نیست. آنها نیت‌شان چیز دیگری بود اما در عمل راه اشتباهی را رفتند نیت ممکن است دلسوزی برای نظام بود اما راه راهی بود که نظام را به بن‌بست می‌کشاند.   گریزی هم به مبحث انتخابات بزنیم، وضعیت کنونی اصولگرایان برای حضور در عرصه انتخابات دهم ریاست‌جمهوری راچگونه ارزیابی می کنید؟ وضعیت اصولگرایان در حال حاضر خیلی بهتر از اصلاح‌طلبان است، اولاً تقریباً یک اطمینان و آرامشی در بین اصولگرایان نسبت به ادامه روند فعلی در اداره کشور وجود دارد و خود به خود این اطمینان و آرامش موجب شده تا خیلی آن تحرک و جنب‌وجوش و دغدغه‌ای که اکنون اصلاح‌طلبان برای رسیدن به قدرت دارند را نداشته باشند و نکته دوم این که عجله‌ای در ورود به انتخابات قبل از پخته شدن کار وجود ندارد. برای جریاناتی که زود وارد عرصه شده‌ و می‌خواهند همیشه فضا به صورت چالشی از نظر سیاسی باشد عجیب و نگران‌کننده شده است که چرا اصولگرایان در تصمیم‌گیری دچار تأخیر هستند؟ در حالی که اصولگرایان تصمیم‌شان مشخص و نحوه ورود را مورد بررسی قرار می‌دهند، آنها دغدغه و نگرانی تأخیر ندارند. اما آنهایی که پایگاهی در جامعه ندارند و رأی‌شان پائین‌است باید از چند ماه قبل برای کسب درصدی از آرا تلاش کنند چون اگر زیر 20 درصد آرا داشته باشند که دارند اصلاًَ محلی از اعراب در جامعه نخواهند داشت. اینها باید سر ‌‌و صدا و جنجال کنند و جنگ روانی و شایعه‌سازی کنند تا به یک شکلی مردم را متوجه خود سازند. در حالی که مردم کاری به این کارها ندارند و خیلی دنبال این جنجال‌ها و دعواها نیستند. اصلاح‌طلبان حیات‌شان در این نوع فضای جنجالی گل‌آلود و غبارآلود و فضای تخریب و تحریک احساسات است. لذا با وسواس و نگرانی خیلی زود وارد صحنه شده‌اند که به نظر ما این اقدام اذهان عمومی را خسته می‌کند. مردم عملکرد کاندیدا را نگاه می‌کنند این که چه کسی خود را در بین مردم احساس می‌کند و چه کسی خود را جدا از مردم می‌داند. لذا، به نظر ما هیچ نیازی به عجله کردن برای ورود صحنه  نداریم و باید زمانی وارد شویم که مردم از این جنگ روانی‌ها، تنش و چالش ایجاد کردن‌ها خسته شده و وارد یک فضای منطقی و اعتماد برای انتخابات شوند و احساس کنند این فضا، فضایی مناسب برای تصمیم‌گیری است که در این جا استدلال، آزمون، برنامه، حفظ ارزش‌های نظام و انقلاب، یکپارچگی نظام و تداوم خط اصولگرایی مطرح و اقتدار و وحدت ملی در آن مورد توجه است.   آقای ترقی در حال حاضر اختلافی در بین اصولگرایان وجود دارد با توجه به این‌که نام اشخاصی همچون آقایان لاریجانی، قالیباف و رضایی برای کاندیداتوری مطرح می‌شود؟ هیچ اختلافی در میان اصولگرایان وجود ندارد. اشخاصی که مطرح می‌شوند همواره در عرصه‌های مختلف هیچ‌گاه منافع خود را به منافع کشور ترجیح نداده‌ و احساس می‌کنیم در آینده نیز مصالح نظام را بر مصالح خود ترجیح خواهند داد و تحت تأثیر تبلیغات و وسوسه‌های سیاسی قرار نمی‌گیرند. همه این آقایان معتقدند که باید جریان اصولگرایی پیروز انتخابات باشد و از هر کاری که به پیروزی اصولگرایان لطمه وارد کند پرهیز می‌کنند. مطرح شدن این مباحث، ساخته و پرداخته عناصر بیرونی است که می‌خواهند با مطرح کردن اختلافات ساختگی، ذهن مردم را نگران و مشوش کنند. منطق اصولگرایان در هر سطحی ورود با یک نامزد آن هم با وحدت و انسجام بیشتر برای رأی آوری بالاتر است و رئیس‌جمهور آینده باید در همان مرحله اول بدون رفتن به دور دوم رأی بیاورد و در ثانی از بالاترین رأی برای تقویت نظام برخوردار باشد.    آقای ترقی به نظر شما چه کسی کاندیدای واحد اصولگرایان خواهد بود؟ تا الان که اصولگرایان کسی جز آقای احمدی‌نژاد را در حد اکثریت آرا نمی‌شناسند و در فرآیندی که الان طی شده ایشان پیشتاز و اول است.   همچنان که مستحضر هستید آقای خاتمی در اواخر سال گذشته اعلام کاندیداتوری  کرد ولی پس از مدت کوتاهی انصراف داد. به نظر شما چه دلایلی باعث این اقدام شد؟ این عاقلانه‌ترین کاری بود که آقای خاتمی انجام داد، این که انسان تشخیص دهد در جامعه برخلاف فرضیات و تحلیل‌هایی که اطرافیانش انجام می‌دهند رأی لازم را ندارد و از طرفی احساس کند دشمن از آمدن ایشان خوشحال است، همین موجب می‌شود که اگر انسان دلسوز نظام‌ باشد نگذارد دشمن خوشحال شوند.   هفته گذشته شاهد حمایت‌های سازمان مجاهدین و حزب مشارکت از آقای میرحسین موسوی بودیم به نظر شما چه عواملی این حمایت‌ها را موجب شد؟ موضعگیری مشارکت و مجاهدین برای متدینین از شاخص‌‌های مهمی است که می‌تواند مرز بین اصولگرایی و غیراصولگرایی را مشخص کند، طبیعی است که حمایت این گروه‌های افراطی از آقای موسوی یکی از بزرگترین اشتباهات استراتژیک انتخاباتی آقای موسوی است که هم خودش از این گروه‌ها در ایران حمایت کرد و هم این گروه‌ها از وی حمایت رسمی کردند. آقای موسوی می‌توانست خود را معتدل در جبهه اصلاحات حفظ کند ولی با حمایت از این دو گروه و فراهم کردن زمینه حمایت این گروه‌ها از خودش، تقریباً از آن موضع معتدل خارج شد و نشان داد که بنای کار وی این است که مانند کارگزاران بسترساز روی کارآمدن دوم خردادی‌ها باشد و راه را برای همان جریان دوم خرداد با همه خصوصیات، تندروی‌ها، ساختار‌شکنی‌ها و دیدگاه‌های فکری و سیاسی آنها هموار کند.   به نظر می‌رسد،  مشارکت و مجاهدین ویژگی‌هایی منطبق با اهداف خود را در وجود آقای موسوی دیده‌اند که از وی حمایت رسمی کردند، در زمان مدیریت آقای موسوی در گذشته چنین ویژگی‌هایی در ایشان وجود داشت؟ به لحاظ سیاسی در دو دوره قبلی که آقای خاتمی تبلیغات انتخاباتی کرد در موارد متعددی شاهد قرار گرفتن عکس‌های آقایان خاتمی و موسوی در کنار هم بر روی پوسترهای تبلیغاتی بودیم. بنابراین در گذشته هم این آقایان، همفکری‌های مختلفی با یکدیگر داشتند و آقای موسوی جزو مدافعین دولت آقای خاتمی البته در جلسات خصوصی و غیر‌علنی بودند.  از نظر دیدگاه‌ها اقتصادی و سیاسی ایشان در گذشته در حزب جمهوری اسلامی با اصولگرایان دچار شکاف و فاصله بود. ایشان به محض این‌که مسئولیت دولت را پذیرفت، تقریباً هیچ تبعیتی از حزب جمهوری اسلامی نکرد با این‌که در رأس آن شخصیت‌های برجسته‌ای همچون مقام معظم رهبری، شهید بهشتی و آقای‌هاشمی بودند، به هیچ‌وجه حاضر نشد دیدگاه‌های حزب را دنبال و اعمال کند نه نیرویی از حزب را گرفت و نه به دیدگاه‌ها توجه کرد، بنابراین اصولاً ایشان با طیف اصولگرا از همان اوایل انقلاب موضع داشت. سوابق قبل از انقلاب ایشان هم عمدتاً با نهضت خداپرستان سوسیالیست و گروه «پیمان» ارتباطات فکری داشت. دهه اول انقلاب هم که دهه جنگ بود فضای حاکم بر کشور راه و خط امام‌(ره) بود و کسی جرأت نمی‌کرد از این خط فاصله بگیرد ایشان جرأت کرد زمانی که امام می‌گفتند بازرگانی خارجی باید آزاد و مردمی شود ایشان آن را دولتی نگه‌داشت و نظر امام را رد کرد. استعفای ایشان در زمانی که نمی‌خواست نظر اصولگرایان را که می‌خواستند نیروهایی را وارد دولت کنند بپذیرد ضربه سنگینی در آن زمان برای نظام بود که عصبانیت امام‌(ره) را در پی داشت و امام نامه تندی به ایشان نوشتند. این موارد نشان می‌دهد که اختلاف وی با اصولگرایان از گذشته یک اختلاف روشن و مشخص بود بنابراین حمایت جریان‌های تندرو از آقای موسوی می‌تواند 2 یا 3 دلیل روشن داشته باشد یکی، اختلافات و فاصله ایشان با جناح اصولگرا، دوم، سابقه بسترسازی ایشان برای روی کار آوردن دوم خردادی‌ها و جریان‌های اصلاح‌طلب در کشور و سوم، مقاومت وی در مقابل چهره‌ها و شخصیت‌های محوری اصولگرایی در کشور و نکته دیگر این‌که، اصلاح‌طلبان می‌توانند در ایشان از نظر مواضع تأثیر بگذارند همچنان که الآن به مرور ایشان سعی کرده است که شعارها و نقطه‌نظرات آنها را در انتخابات به مرور مطرح کند مثلاً مخالفت با طرح امنیت اجتماعی در کشور، جمع کردن گشت ارشاد، مبارزه با نظارت استصوابی و اخیراً ارتباط با تعدادی از عناصر نهضت آزادی، اینها همه جزو ویژگی‌های جریان تندرو اصلاحات است که نه مرزی بین خود و نهضت آزادی قائل بودند و نه مرزی بین خودی و غیر خودی قائل هستند. ایشان هم الآن حرفشان این است که مرزی بین خودی و غیر‌خودی نمی‌شناسد بنابراین این شعارها را که بنا به خواست آنها اعلام می‌کند و خودش هم احتمالاً اعتقاد به آنها دارد زمینه حمایت آن جریان را فراهم کرده است و به نظر ما هرچه که از این مصداق‌ها مطرح شود و مواضع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای مردم شفاف شود، مردم متوجه می‌شوند که چگونه از تجربیات خود در رابطه با یک انتخاب دقیق که مصلحت نظام باشد استفاده کنند.   آقای ترقی به‌عنوان سؤال پایانی به نظر شما پیروز انتخابات آینده چه کسی است؟ پیش‌بینی الآن دشوار است، اما امیدواریم که نامزد اصولگرایان به پیروزی قطعی در همان دور اول برسد، این آرزوی ما و آرزوی بسیاری ا‌ز مؤمنان و مدینین کشور است. /2759/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 424]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن