واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > سلامت - ارتقای شغلی ممکن است با سلامت منافات داشته باشد فرنوش صفویفر: اغلب ما برای طی کردن پلههای ترقی در شغلمان دست و پا میزنیم؛ این در حالی است که تازهترین مطالعات نشان داده بعد از یک ارتقای شغلی، افت قابل توجهی در شاخصهای مربوط به سلامت روان افراد دیده میشود. به گزارش بیبیسی، در مطالعهای که محققان دانشگاه وارویک انجام دادهاند، هزار کارمندی که در طی 5 سال گذشته به سمتهای مدیریتی و نظارتی ارتقا یافته بودند، بررسی شدند. از این افراد خواسته شد به پرسشنامهای پاسخ دهند که میتوانست کیفیت زندگی و شاخصهای سلامت روان آنها و نیز تعداد مراجعات آنها را به مراکز بهداشتی و درمانی نشان دهد. همچنین پرونده پزشکی این افراد، در طی این 5 سال، مطالعه شد. نتایج نشان داد که کیفیت سلامت روان این گروه، به طور متوسط، 10 درصد افت داشته است. تحلیل دقیقتر اطلاعات به دستآمده در این پرسشنامهها همچنین نشان داد که بار سنگین مسئولیتی که بعد از ارتقای شغلی به دوش افراد گذاشته شده، سبب انباشته شدن حجم زیادی از استرسهای مداوم و در نتیجه به وجود آمدن زمینه ابتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی در آنها شده است. میزان مراجعات این کارمندان بعد از ارتقای شغلی نیز، افت محسوسی داشته، طوری که در طی 2 سال بعد از ارتقا، تا نزدیک به 20 درصد کمتر به پزشک مراجعه داشتهاند. نتایج این مطالعه، قرار است ماه آینده در کنفرانس انجمن اقتصاد رویال بریتانیا ارائه شود. البته این مطالعه حاکی از آن است که شاخصهای مربوط به سلامت جسمی افراد، در این مدت، هیچ تغییری نشان نداده است؛ اما اگر به یاد آوریم نتایج مطالعاتی را که نشان میدهد افزایش استرس و محرکهای تنشزا در محیط کار، چه تاثیری میتواند در درازمدت بر سلامت جسمی ما داشته باشد، چندان به این نتایج دلخوش نخواهیم کرد. به طور مثال نتایج یک مطالعه که در سال 2006 در نشریه پزشکی روانتنی منتشر شد، نشان میدهد که خستگی مفرط میتواند با افزایش عوامل خطرمانند بالا رفتن شاخص توده بدنی، کشیدن سیگار و فقدان تحرک بدنی زمینه را برای ابتلا به سایر بیماری ها هم فراهم کند. در این پژوهش که بین سالهای ١٩٩٨ تا ٢٠٠٣ صورت گرفته، مشخص شده که استرس محیط کار این کارمندان باعث پرخوری و بدخوری یا حتی مصرف نوشیدنی های الکلی شود و به این ترتیب زندگی سالم را از اوبگیرد. استرس میتواند توانایی بدن را در استفاده صحیح از گلوکز مختل کند، به ویژه در افرادی که ژنتیک آنها برای دیابت مستعدتر است. به این ترتیب، افرادی که در محیط کارشان بیشتر خسته میشوند، احتمال ابتلای بیشتری به دیابت نوع 2 دارند. توضیح این که خستگی مفرط شغلی ترکیبی از سه علامت خستگی احساسی، خستگی فیزیکی (بدنی) و خستگی درکی (کندی تفکر) است. استرس کاری، بدترین استرس مطالعات نشان میدهد تاثیر عوامل استرسزا در محیط کار، به مراتب از سایر عواملی که در محیطهای دیگر، به طور پراکنده تجربه میکنیم، بیشتر و عمیقتر است؛ چرا که استرس در این محیط، استرسی است مداوم و مکرر و مزمن، که معمولا کنار آمدن با آن سختتر و از بین بردن محرکهای آن، از اراده فرد دورتر است. زمان زیادی که هر فرد در محیط کاریاش میگذارند، باعث افزایش اثر تجمعی این استرسها میشود. به همین جهت اگر فرد مهارتهای مقابله با استرس را نیاموخته باشد و متوجه این حجم بالای استرس در درازمدت نباشد، ناخودآگاه خود را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد. اما چه نتیجهای می توان از این نتایج گرفت؟ آیا به فکر ارتقای شغلی نباشیم؟ یا احتمال خطر را بپذیریم و خود را در معرض همه این مشکلات و بیماریها قرار دهیم؟ به نظر میرسد با خودآگاهی بیشتر نسبت به مساله، و نیز آموختن مهارتهای سبک زندگی، مهارتهای حل مساله، مقابله با استرس و حذف عوامل استرسزای روزمره در محیط، میتوان هم به فکر ارتقای شغلی بود و هم سلامت کافی داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 558]