واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بهترين درودها تقديم تو باد تو كه همه روز، روز توست و همه جا نشان از ردپاي تو در كنار هر حادثه و رويدادي دارد، اما پيداي پنهاني. بنازم تكاپوي جاودانه ي قدمهاي استوارت را كه در طريق كشف حقيقت خستگي بر نمي تابد و مي بوسم دست را كه مي نگارد، نگارشي از جنس دانايي و آگاهي با جوهري كه خرد را تراوش مي كند و بر ديو ابهام رداي شفافيت مي پوشاند. مرحبا برمشي آرماني ات كه دورنماي كمال خواهي آن را كرانه اي نيست. دست مريزاد تراوش فكر روشنگرانه ات را كه تفكر را به وادي حقيقت جويي،حقيقت بيني و حقيقت گويي در كسوت نوشتار رهنمون مي سازد. مي ستايم تو را و آهنگ خطرنگار تو را كه بخود تعلق خاطر نداري، بلكه متعلق به رسالتي هستي كه نه تنها جسم تو را بلكه روح و روان تو را در كسوت خبرنگار اسير نموده است. خسته نباشي، همنشين هميشگي انديشه و همراه هميشگي خطر و مخاطره، تو وارث زيباترين جلوه ي سرخ فام رشادتي، رشادتي روشنگرانه كه شهيد صارمي و ديگر خبرنگاران شهيد به آرماني ترين جلوه آفريدند. روزت مبارك باد ، آرمانت پايدار و قلمت ماندگار اي طلايه داران افكار ماندگار و آفريننده زيباترين تصويرهاي ماندگار در پيچ وخم اين پيچدگي هاي حوادث روزگار. توسزاوار تحسيني گر چه هنوز آنطور كه سزاواراست تو را براي تحسين پيدا نكرده اندو باوجودي كه در همه حال و همه جا پيدايي اما پنهاني در حالي كه وقت وبي وقت، شب و روز همراه و همزاد هر رويداد وحادثه اي. درود بر وجود با نمود تو كه نمود قلم تو و فكر تو همه جا پيداست اما وجود آرمانگراي تو در پشت خروارها رنج،مرارت،وسواس،اضطراب و طوفان استرس ويرانگر سلامت روح وروان پنهان مانده اي . كدام ديده تو را ديد و رنج عمرگران سنگ تو را درقالب تصويرخيال درك نمود است تو كه پس از سال ها نگاري گري از جنس آگاهي،اطلاع يابي واطلاع رساني خانه به دوشي و يا از كاستي حقوق در رنج بي حساب مشكلات زندگي ، حسابي گير كرده اي .؟ مرحبا بر تو كه خبرنگاري را پيشه كرده اي تا خوب ديدن و خوب شنيدن را پيشه كني تا اينكه آيينه ي تمام نماي جامعه باشي و رصد گر حقايق از ميان وقايع غبارآلودباشي با وجود دنيايي از مشكلات در پشت دنياي تواضع و بي تعلقي ات به ماديات پنهان باشي. دق مرگ بايد شد از مظلوميت تو كه دادرس همه ي بي دادرسان در عرصه اطلاع رساني هستي اما براي گره گشايي از مشكلات خود بي دادرس مانده اي. دريغ از بي توجهي به رسالت تو و جسارت تو كه چه بسيار همواره در طول سالها نوشته اي از هر آنچه بايدبنويسي، آنطوركه رسالت توست اما دريغ ازيك مورد نوشتن كه طبع ناسپاس اقليم قدرت را برنمي تابد و آنگاست كه تو با وجود همه نمودوپيشينه ي روشنت، ناپيدايي و ديگر مهره اي سوخته اي. چه بسيار سالها كه دست تو مركب قلم روشنگري است و فكر تو طليعه آرمان كمال خواهي جامعه براي كشف حقيقت و بيان حقيقت همراه با مخاطره بوده اما دريغ از ناخوشايندي نه يك خبر بلكه يك جمله و بدتر ازآن يك كلمه كه زمين و زمان را در خامگاه ذهن بي مروتان پرتوقع به هم مي ريزد.! مي ستايم تو را كه با وجود همه ي نامهرباني ها،ناسپاسي ها،قدرنشناسي ها و كاستي ها، چشمه ساز ذهن و قلمت رود پرخروش شور ، شعور و هنر را برمهندسي كلمات مي نشاند تا هنرمندانه تشنه گان دانايي و حقيقت را سيراب نمايي . نازم ناز نفست را كه تا سرحدجان پاي رسالت آرماني ات هستي، همان رسالتي كه پس از غلتيدن وجود نازنين يك همكارخطرنگار نظير زنده ياد صارمي در خون خود ثبت روز خبرنگار را در تقويم رقم زد تا مظلوميت رسالت تو عجين با مظلوميت خون وقلم صارمي جاودانه در اذهان باقي بماند. لازم نيست هرچشم خفته و غفلت زده اي حقيقت رسالت تو را قدرشناسد ولو با يك خسته نباشي ساده، زيرا خدواند به قلم همان سلاح برنده تو در قرآن مجيد به نيكي سوگند كرده تا باشد كه اصحاب قلم در مسير عقلانيت و انسانيت بدون از هيچ چشمداشت مادي، خامه جوهر قلم را رندانه ، آزادانه و آگاهانه براي طالبان دانستن ومعرفت به نيكي و كمال بنگارند. اينك درپاسداشت سالروز شهادت شهيد صارمي خبرنگار ايرنا در مزار شريف افغانستان و روز خبرنگار، تلاش و مساعي جامعه خبرنگاران اين پيش قراولان جبهه فكر و حقيقت يابي را ارج مي نهيم . از عدالت نسب 671
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]