واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > چهرهها - آینده نوشت: پنجشنبه برنامه «راز» در اقدامی غیرمنتظره، بیسابقه و باورنکردنی، شخصی را به عنوان مهمان شبکه چهارم سیما به نمایش گذاشت و ساعات پایانی شبکه فرهیختگان به تعریف و تمجید از سوابق فردی سپری شد که به نظر میرسد صلاحیت حضور در تلویزیون ملی را نداشت و در واقع با دعوت این تهیهکننده و کارگردان، عملاً به «حیثیت سازمان صداوسیما» به عنوان رسانه رسمی و سراسری «جمهوری اسلامی ایران» و ارائهدهنده چارچوب فرهنگی مورد تایید نظام، به مدد قدرت تشخیص پایین مدیران این سازمان عریض و طویل، ضربه جدی وارد شد که از این حیث به تمامی هنرمندان متعهد ایرانی و دلسوزان سیما باید تسلیت عرض نمود. به گزارش آینده، برنامه «راز» نادر طالبزاده که با دیدگاههای خاص و بعضاً متکی بر توهم توطئه بر مبنای تحلیل چهرههای متوسط آغاز شد و با توجه به جایگاه تهیهکننده آن نزد مدیران صداوسیما همچنان روی آنتن باقی ماند، نوعا محل طرح برخی موضوعات و یا برخی اشخاص است که چهره کلی برنامه را تحت الشعاع قرار داده و یکی از دلایل این اشتباهات، نقشآفرینی علایق و روابط فردی به جای کارشناسیهای سنگین و طولانی برای طرح برنامه و مشخص کردن مهمانان است و در بسیاری از این برنامههای «راز»، اشخاصی به عنوان مهمان دعوت شدهاند که وقتی کنار هم قرار میگیرند، تنها نقطه مشترکشان، رفاقت با نادر طالبزاده است.فرزند سرتیپ یا سرلشگر طالبزاده اردوبادی که انشاءالله با تسلطی که بر زبان انگلیسی دارد، گافی که در دعوت تهیهکننده و کارگردان فیلمهای غیراخلاقی داشته سهوی بوده و اصلاً روزنامه و وبسایتهای فارسی از جمله «آینده» را در طول هفتههای اخیر نخوانده و سوابق این کارگردان در هالیوود را نمیداند، در حرکتی باورنکردنی، اسدالله نیکنژاد ملقب به Essy Niknejad را که در هالیوود به تهیهکنندگی و کارگردانی آثاری با مفاهیم اروتیک پرداخته و با یک جستجوی ساده، تمامی آثار غیراخلاقیاش در دسترس است به این برنامه آورد تا در خصوص جایگاه این شخص در هالیوود و اعتبارش (!) و اسکار و فیلمسازی حرفهای سخن بگوید، حال آنکه این شخص حتی یک فیلم شاخص جز همین آثار اروتیک در غرب نساخته است! طالبزاده در این برنامه برای اینکه این شخص را در اصطلاح Presentation یا معرفی و البته تجلیل کند، تنها به سریال جنجال آفرین «پاییز صحرا» پرداخت که اشاره شد امام از آن خوشش آمد، حال آنکه در آن جنجالها بر صداوسیما، امام صرفا عنوان کردند پخش این سریال به لحاظ شرعی بلااشکال است و مشخص نیست نیکنژاد از کجا فهمیده امام خمینی (ره) از این اثر خوشش آمده است؟! طالبزاده البته در خصوص چرایی عدم پخش آثار «هالیوودی» کارگردان و تهیهکننده مهمان عنوان کرد به واسطه کیفیت پایین این آثار، ترجیح دادهاند پخش نکنند، اما اگر آقای طالبزاده نتوانسته به اینها دسترسی پیدا کند، «آینده» حاضر است برخی از تریلرهای فیلمهای این کارگردان را که حقیقتاً شرمآور است در اختیار سیما قرار دهد، به شرط آنکه اینها از رسانه ملی پخش شود و مشخص گردد، چه کارگردانی به این رسانه دعوت شده است. اگر فیلمهای مملو از صحنههای غیراخلاقی این کارگردان مبنای دعوتش نبوده و صرفاً سابقش در ایران که شامل ساخت یک مستند برای جنگ و همین سریال «پاییز صحرا» بوده، مدنظر قرار گرفته، آیا مخلمباف اوضاع بهتری برای دعوت به رسانه ملی ندارد و یا با توجه به عقبه سنگین فیلمهای خوبی که این کارگردان غربنشین داشته، نمیتوان آثار و عملکرد چند سال اخیرش را نادیده گرفت و او را به رسانه ملی دعوت کرد؟! آیا یک فیلم غیراخلاقیساز وضعش از عباس کیارستمی بهتر است که علاوه بر تبلیغش، که پیش از این توسط شمقدری معاونت سینمایی وزارت ارشاد با انتصاب به عنوان عضو هیئت داوران جشنواره 29 فیلم فجر به وقوع پیوست و در نهایت با رسوایی استعفاء داد، در رسانه ملی نیز برایش نوشابههای متعدد باز میشود؟! آیا در رسانه ملی که حتی به بیرون ماندن چند تار موی یک بازیگر یا یک آرم بر روی پیراهن یک مصاحبه شونده، ایراد گرفته میشود، در برنامه «راز» طالبزاده حضور یابد؟! در ایامی که حتی برخی کارگردانان همچون عباس کیارستمی به واسطه تفکرات روشنفکری بایکوت شدهاند و یا اثری از کارگردان ارزشی همچون مجید مجیدی و یا کارگردانان توانمندی چون کمال تبریزی در برنامههایی همچون «راز» یا «هفت» مشاهده نمیشود، میدان به یک اروتیکساز داده شده تا ادعا کند همه جشنوارههای سینمایی جهان مستقل نیستند و غیرمستقیم با ذکر این نکته که آنها صرفاً به فیلمهایی که بدبختی ایران را روایت کند، جایزه میدهند و فرش قرمز برای عواملشان پهن میکنند، فیلم «بچههای آسمان» مجید مجیدی یکی از شاخصترین و اخلاقیترین آثار سینمای پس از انقلاب را زیر سئوال ببرد و اینکه مثلاً در یک فیلم کودکی کفش ندارد را روایت بدبختی و عامل جایزه بردنش بداند؟! این در حالی است که به «بچههای آسمان» مجید مجیدی که حقیقتاً رنگی از خدا در آن قابل لمس بود، به عنوان اثر تحسین شده منتقدین بسیاری از ملل جهان، علاوه بر جایزه بهترین فیلم در جشنواره بینالمللی فیلم سنگاپور 1998 و جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره بینالمللی فیلم ورشو 1999 برگزیده شد، جزء پنج نامزد نهایی جایزه بهترین فیلم خارجی اسکار 1998 بوده و با توجه به آنکه نیکنژاد در بخش دیگری از اظهاراتش تاکید داشت که آکادمی اسکار جوایزش توسط اعضاء اتحادیه سینمایی و سینماگران انتخاب میشود و همچون جشنواره فجر چند نفر فیلمهای برتر را انتخاب نمی کنند و انتخاب آزاد است، باید پرسید این تناقض را چگونه میتواند پاسخ دهد؟ از این پرسشها که بگذریم، اصلاً نیکنژاد کجای سینمای ایران است که خود را شایسته زیر سئوال بردن آثار فاخری چون «بچههای آسمانی» از یک کارگردان متعهد و انقلابی چون مجید مجیدی میکند و آیا او با توجه به سوابقش در هالیوود، بهتر نبود در خصوص سهم اروتیک در سینمای هالیوود سخن بگوید که در این خصوص سوابق تخصصی هم دارد و وارد سینمای مولف نشود؟ آیا بهتر نبود، اسی نیکنژاد از سوابق فیلمسازیاش در هالیوود همچون Red Shoe Diaries ، Women of the Night ، Black Sea 213، A Place Called Truth و Shame, Shame, Shame سخن به میان بیاورد و بگوید در این سالها، او چگونه برای ایران در آمریکا افتخارآفرین بوده و مایه افتخار ایران شده است؟! آیا عزتالله ضرغامی و دارابی به عنوان متولیان اصلی رسانه ملی تصور نمیکنند، آنچه صرفاً به نام نیروهای ارزشی در صدا وسیما و تحت لوای این برنامه پخش شد، دقیقاً ناتوی فرهنگی بوده و اسب تروایی بوده که دوستان بدون آگاهی یا با آگاهی اندک از داخلش، با قافلهسالاری طالبزاده اجازه دادهاند به قلب رسانه ملی راه یابد و آن هم در شبکه فرهیختگان و نخبگان، معرفی و برجسته شود؟ آیا پدران و برادرانمان انقلاب کردند که چنین اشخاصی بیایند و تئوریسین جریانهای فرهنگی ایران شوند و از مقام شامخشان در سیما تجلیل شود؟ جز تسلیت به ملت متعهد ایران که خون ها برای پابرجا ماندن این نظام در سی و اندی سال اخیر دادهاند، به واسطه وقوع چنین واقعه تلخی چه میتوان گفت؟ پس در آخر به مسئولان ارشد صدا وسیما و دیگر نهادها از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این هشدار جدی را میدهیم که تصور نکنند نیروهای انقلابی و متعهد به ارزشهای نظام، میپذیرند اینچنین ارزشهای مملکت به سخره گرفته شود و به امثال این شخص توسط این نهاد یا دیگر نهادها بودجه اختصاص یابد تا محصول مشترک با آمریکا بسازد و کارگردانان متعهد داخلی سماق بمکند. در آخر تنها باید پرسید اسی نیکنژاد از توجه وسیع کدام مسئولان ارشد به سینما سخن به میان میآورده و وی با کدام مسئولان ارشد ملاقات و دیدار چندین ساعته داشته و متوجه این حمایت (که بسیاری از سینماگران داخلی آن را نمیبینند!) شده و در نهایت نیز کدام مسئول برایش بودجهای سنگین جهت ساخت محصول مشترک(!) ایران و آمریکا در نظر گرفته است؟!54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 789]