تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بدبخت‏ترين مردم پادشاهانند و خوشبخت‏ترين مردم كسى است كه با مردم بزرگوار معاشرت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803060655




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رفتار دخترم پسرانه است، دکتر!


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: شايد اين جمله را بارها شنيده باشيد که براي پذيرش مسووليت پدر شدن يا مادر شدن بايد آمادگي‌هايي را کسب کنيد اما چقدر اين جمله را جدي گرفته‌ايد؟ آيا شما براي اينکه تصميم به بچه‌دار شدن بگيريد در جست‌وجوي منابعي براي افزايش آگاهي خود بوده‌ايد؟ آيا از نظر رواني هم شرايط لازم را براي والد شدن داريد يا خيال مي‌کنيد .... فقط بايد شرايط اقتصادي و اجتماعي‌تان رو به راه شود؟ اگر خيال مي‌کنيد که نياز به هيچ اطلاعات و آمادگي خاصي براي والد شدن نداريد، حتما سرگذشت مريم 5 ساله را در «داستان يک زندگي» اين هفته بخوانيد. مادر مريم از آن خانم‌هاي تحصيل‌کرده و به‌اصطلاح روشنفکري است که تاکنون معتقد بوده همه اينها حرف و حديث‌هايي است که مراکز مشاوره و روا‌ن‌پزشکان از خودشان ساخته‌اند تا مراجعان خود را بيشتر کنند و درآمدشان را افزايش بدهند. حالا او با دختري که فقط 5 سال دارد، مواجه است؛ دختري که دلش نمي‌خواهد دختر باشد و مي‌گويد من آقاي فروشنده، پدر يا‌ آقاي دکتر هستم! او را مورد بررسي‌هاي متعدد پزشکي قرار داده‌اند. با اينکه مشکلي از نظر جنسي ندارد اما هويت جنسي‌اش مختل شده است. مادر مريم از شيراز براي ما ايميل زده. او که مدرک دکترايش را به تازگي در رشته مورد علاقه‌اش گرفته و آماده مي‌شود که استاد دانشگاه شود، قصد خود از ارسال اين ايميل را آگاه کردن خانم‌ها و آقاياني عنوان کرده که از نظر تحصيلات يا موقعيت اجتماعي رتبه بالايي دارند و گوششان به هيچ چيزي بدهکار نيست. او داستان خود را به نقد کارشناسان سپرده تا ياري‌اش کنند از اين نگراني رها شود. ما از دکتر بدري‌السادات بهرامي، مشاور خانواده و دکتر ميترا حکيم‌شوشتري، فوق‌تخصص روان‌پزشکي کودکان، خواستيم در مورد مشکل اين خانم توصيه‌هايي داشته باشند و آنها نيز حرف‌هاي جالبي در اين خصوص زده‌اند که مي‌خوانيد. داستان اين هفته وقتي ازدواج کردم، خودم را آماده امتحانات دوره کارشناسي ارشد کردم و به همسرم گفتم تمايل ندارم به اين زودي بچه‌دار شويم چون قصد دارم تا مقطع دکترا درس بخوانم. خوب به ياد دارم در آن روزها توصيه‌ها و تاکيدهاي مسوول بهداشت را جدي نمي‌گرفتم و مي‌گفتم اينها قصد دارند کار خودشان را مهم جلوه دهند و بگويند ما توي تنظيم خانواده خيلي دقيق و حساس عمل مي‌کنيم. همين سهل‌انگاري‌ها در استفاده از روش جلوگيري، به بارداري ناخواسته‌اي منجر شد که برنامه ذهني مرا تحت‌الشعاع قرار داد. با خودم گفتم بچه‌ام که به دنيا آمد او را به مادر يا دوستانم مي‌سپارم و اجازه نمي‌دهم آمدنش مانع پيشرفت‌ام شود. به همين خاطر با اينکه مي‌توانستم به او شير بدهم، تصميم گرفتم شير خودم را به او ندهم و درگيرش نشوم تا ديگران بتوانند از او مراقبت کنند. گاهي از سر کلاس و درس به استخر مي‌رفتم تا تمدد اعصاب پيدا کنم و بعد به دنبال مريم مي‌رفتم. او بزرگ مي‌شد و گوشم بدهکار هيچ حرفي نبود. مادرم مي‌گفت بايد براي بچه وقت صرف کني. پدر و مادر شدن به اين راحتي نيست که تو فکر مي‌کني. گاهي هم از تلويزيون درباره مهارت‌هاي والدي مي‌شنيدم اما دلم نمي‌خواست آينده خودم را وقف بچه‌ام کنم. مي‌گفتم او بزرگ مي‌شود و جاي نگراني نيست. به محض رسيدن به خانه، مشغول درس يا کارهاي خانه بودم و به ياد ندارم که جز در آوردن مانتو و روسري فرصت تعويض لباسم را پيدا مي‌کردم يا به خودم مي‌رسيدم. به لطف مادرم، مريم خوب بار آمد اما چون چند برادر داشتم و مادرم از آنها هم مراقبت مي‌کرد گاهي اوقات مريم را به دخترخاله يا يکي از دوستانم مي‌سپردم. آن روزها گذشت اما مشکل اصلي من حالا اين است که مريم پرخاشگر شده و عاشق اين است که شلوار و بلوز بپوشد (نه دامن)؛ عاشق اين است که در بازي‌‌ها نقش‌هاي مردانه بگيرد. دکتر مي‌گفت او سالم است اما رفتارهاي غلط من اختلال هويت جنسي در او به وجود آورده. در اين چند ماه، کلي کتاب خواندم و افسوس خوردم که چرا همه چيز را به مسخره گرفتم. حالا دير شده و من اگرچه به دکترايم رسيده‌ام اما دخترم را از دست داده‌ام. اين را نوشتم تا مادرهاي ديگري مثل من بدانند که نبايد آنقدر مشغول خودشان بشوند که بچه‌ها را فراموش کنند. من و همسرم، هر دو، مثل يک روبات مشغول درس خواندن و کار کردن بوديم. از والدي چيزي نمي‌دانستيم و نخواستيم بعد از تولد مريم هم به دنبال يادگيري آن برويم. هر کسي از راه رسيد، هرطور که خواست، با مريم رفتار کرد و حاصلش اين شد. نظر روان‌پزشك دکتر ميترا حکيم شوشتري / روان‌پزشک و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران هويت جنسي تحت تاثير 3 عامل است مدتي قبل، در همين صفحه، به بررسي داستان زندگي خانم‌هايي پرداختيم که از وقتي مادر مي‌شوند خودشان را فراموش ‌کرده و همه زندگي‌شان را وقف بچه‌ها مي‌کنند. گفتيم که اين افراط کردن نه به نفع مادر است و نه موجب رشد و پرورش صحيح کودک مي‌شود. امروز در مورد مريم 5 ساله بايد بگويم که به نظر مي‌رسد مادر، سرويس‌هاي لازم را به اين کودک نداده و در حق او کوتاهي کرده است. بيشتر روان‌پزشکان کودک و نوجوان معتقدند که محيط ايده‌آل براي رشد و پرورش خردسالان،‌ درون خانه و در کنار والدين است. مراقبت روزانه نزديک از نوزاد توسط والدين در ماه‌هاي اول زندگي بسيار مهم است. اکثر متخصصان توصيه مي‌کنند والدين حداقل 6 ماه يا بيشتر، خود از کودکشان مراقبت کنند. گاهي اوقات والدين فرزند کوچک خود را به کسي که از چند کودک ديگر نيز مراقبت‌ مي‌کند مي‌سپارند يا چند مراقب براي او در نظر مي‌گيرند. شيرخواران و بچه‌هاي زير 5/2 سال نياز دارند به اينکه از بزرگسالان و مراقبت‌هاي خود توجه فردي دريافت کنند. پرستار آنها براي يک دوره‌ طولاني ثابت باشد و در نهايت، آن پرستار بايد با آنها بازي کند، سخن بگويد و به آنها لبخند بزند تا بتوانند حس دلبستگي و رابطه عاطفي خوبي با او داشته باشند. در غير اين صورت، آرامش و اطمينان از آنها سلب مي‌شود. بچه‌اي که دايم در ميان پرستاران يا مراقب‌هاي مختلف در گردش است احساس عدم امنيت مي‌کند و درضمن رابطه‌اش با مادر خود غيرعاطفي و ناايمن مي‌شود. از آنجا که ماه‌ها و سال‌هاي نخستين زندگي فوق‌العاده اهميت دارند و مراقبت و ابراز محبت و عشق به شيرخوار و بچه زير 5/2 سال مي‌تواند پايه‌هاي اعتماد را در او شکل دهد بايد به اين مساله بها داد. اگر او حس دلبستگي و اطمينان و آرامش را از شما والد گرامي يا مراقب خود به دست نياورد و مطمئن نباشد که کسي مراقب اوست، نمي‌تواند در آينده به جهان اطراف خود درست بنگرد. نمي‌تواند پندار درستي در مورد اطرافيان خود و آدم‌ها داشته باشد چون او در محيطي ناايمن بزرگ شده است. شايد به نظر شما اشکالي نداشته باشد که او را دو روز به مادربزرگ و يک روز به دخترخاله و فردا به دختر عمو بسپاريد و به دنبال کارهايتان برويد اما در نظر گرفتن مراقبان مختلف (بيش از دو نفر نبايد باشد) براي کودک بدترين کار ممکن است. همه صاحب‌نظران معتقدند يک سال اول زندگي کودک بايد يک مراقب اصلي (ترجيحا مادر) داشته باشد و اين شوخي‌بردار نيست. از پايان يک سالگي براي وابسته نشدن بيش از حد کودک به مادر توصيه مي‌شود گاهي کودک را به مادربزرگ، عمه يا خاله بسپارد و حتما 2، 3 ساعت بعد خود را به کودک برساند که او يقين حاصل کند مادرش فقط براي زمان کوتاهي او را تنها مي‌گذارد و بازمي‌گردد. اگر شما فقط در ارائه سرويس‌هاي ابتدايي به کودک مانند تهيه لباس و غذا نقش مادر را داشته باشيد او ارتباط خوبي با شما نخواهد داشت. مادر مريم کوچولوي 5 ساله ننوشتند که آيا رابطه خوبي با مريم دارند؟ آيا دلبستگي و عواطف بين آنها وجود دارد؟ به نظر مي‌رسد مادر بايد وقت بيشتري بگذارد تا در جريان زندگي و حين بازي با کودکش، نکاتي را که سازنده هويت او هستند آموزش دهد. حالا که سال‌هاي طلايي، 5 سال اول زندگي، از دست رفته نبايد نااميد شد و دست روي دست گذاشت. بچه‌ها در کودکي و اوايل دوره نوجواني هم انعطاف‌پذيري دارند. به نظر مي‌رسد اگر همين حالا براي درمان اين رابطه از دست رفته و اصلاح آن بکوشيد موفق شويد. اما 3 سال ديگر واقعا دير است. او هنوز وارد محيط جمعي نشده است. هنوز به مدرسه نرفته که رفتارهاي خاص او و عدم تطابق و تمايل آن به جنسيت‌اش هويدا شود. اگر او بررسي نشود و همچنان به پسر بودن گرايش داشته باشد امکان دارد توسط همجنس‌ها و دوستان مدرسه طرد شود و اگر دخترهاي همسن او طردش کنند مشکل صدچندان مي‌شود؛ زيرا او واقعا از جنسيت خود و پذيرش هويت جنسي که دارد، زده مي‌شود. خيلي از مادرها هستند که شاغلند. من و بسياري از همکارانم نيز در دانشگاه و مطب مشغول کاريم اما اين دليل نمي‌شود که بچه‌هايمان را بين فاميل تقسيم کنيم و از وظايف و نقش مادري کوتاه بياييم. اين دليل نمي‌شود که از نظر ظاهري به خود نرسيم. اگر شما زيبايي‌ها و لطافت‌هاي زنانه را در خود نشان ندهيد و با ظاهر آراسته و لباس‌هاي شيک زنانه در خانه مشغول فعاليت‌هاي عادي‌تان نشويد او حس خوشايندي از جنسيت زن پيدا نمي‌کند و از پذيرش جنس خود سر باز مي‌زند. رفتارهاي خشن را کنار بگذاريد. او بايد از رفتارهاي شما دريابد که از مادر بودنتان لذت مي‌بريد و زن بودن خوبي‌هايي دارد. بايد حتما از روان‌پزشک کودک و نوجوان وقت مشاوره بگيريد. او بايد مريم را مورد بررسي قرار دهد. اگر با اصلاح رابطه‌تان و رفتارهاي صحيح و بروز عواطف مثبت، مشکل او حل نشود و بر اينکه دوست دارد نقش‌هاي مردانه را در بازي‌ها داشته باشد يا لباس مردانه بپوشد اصرار کند و پافشاري داشته باشد نيازمند بررسي خواهد بود. بهتر است حالا که او در سن حساسي است به جاي مواخذه كردن خود براي درمان اقدام کنيد. واقعيت مهم اين است که شما به عنوان والدين به تنهايي رفتار کودکتان را قالب‌ريزي نمي‌کنيد. تأثير پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، ساير خويشاوندان، دوستان و نيز حتي تاثير تلويزيون و کتاب‌ها روي کودک وجود دارد. کودک شما در معرض طيف کاملي از تجربيات است، چه شما آن را بپسنديد و چه نپسنديد. فاکتورهاي زيادي هستند که باعث ايجاد اختلافات تکاملي بين دو جنس دختر و پسر مي‌شوند. اگر شما اين موارد را نشناسيد و رعايت نکنيد قطعا بچه‌ها در پذيرش هويت جنسي خود دچار مشکل مي‌شوند. دانستن اين مطلب که چه ميزان از اختلافات، ناشي از خصوصيات ذاتي است و چه ميزان وابسته به تاثير اجتماع و فرهنگ روي محيط کودک است کمي دشوار است. اما مي‌توان کارهاي مفيدي در اين‌باره کرد. مثلا پسرها ذاتا تمايل دارند با اسلحه و شمشيربازي كنند و با ايجاد سر وصداي بيشتر وقت بگذرانند. اما مي‌توان براي جلوگيري از خوب جلوه دادن خشونت، از تماس آنها با کتاب‌ها و بازي‌هاي کامپيوتري که خشونت را جالب و هيجان‌انگيز جلوه مي‌دهد تا حد امکان پرهيز کرد. اما با همه تمهيدات در نهايت نمي‌توانيد اين علاقه استفاده از اسلحه و بازي‌هاي دزد و پليس و... را از آنها بگيريد. به هر حال، شما نمي‌توانيد اثر هورمون تستوسترون بر ايجاد رفتارهاي مردانه را منکر شويد. در مورد دخترها نيز حالت مشابهي وجود دارد. مساله ديگر اينكه بعضي از مراجعان مي‌گويند ما دلمان نمي‌خواهد دختر يا پسرمان رفتار کليشه‌اي جنسي داشته باشند. براي همين دختر را به سمت گرايش‌هاي پسرانه هم سوق مي‌دهيم. اگر شما يا پرستاراني که از مريم مراقبت مي‌کردند نيز چنين باوري داريد بايد اين نکته را يادآور شوم که تربيت کودک به طوري که کاملا عاري از فشارهاي رفتار کليشه‌اي جنسي خود باشد از لحاظ عملي غيرممکن است زيرا نمي‌توانيد جلوي تاثيرات محيطي در محل زندگي خود را بگيريد. تشويق رفتارهاي مثبت و کمک کردن به بچه‌ها براي ايجاد طرز تفکر مثبت «من مي‌توانم» مي‌تواند از آنها دختر و پسرهايي بسازد که اطمينان و اعتماد به نفس خوبي دارند و بهتر مي‌توانند از فرصت‌هاي زندگي استفاده کنند. اين ديدگاه سنتي که پسر شما نبايد در کارهايي زنانه مثل فراهم کردن مقدمات آشپزي دخالت کند چون زشت است که يک مرد وردنه در دست بگيرد يا برنج پاک کند يا دختر شما نبايد دانشمند شود يا کتاب‌هاي مربوط به پسرها را بخواند، غلط است اما افراط و تفريط در هر کاري هم مضر است. نبايد به خاطر فاصله گرفتن از ديدگاه سنتي وارد فضاي افراطي شد که اصل تفاوت‌‌هاي جنسيتي را زير سوال مي‌برد. اصطلاح هويت جنسي به احساس مردانگي يا زنانگي هر فرد از خودش گفته مي‌شود. تشکيل هويت جنسي به 3 عامل متکي است: نگرش‌هاي والدين و گرايش‌هاي فرهنگي، آلت تناسلي خارجي نوزاد و يک عامل ژنتيک که از نظر طبيعي از هفته ششم زندگي جنين فعال باقي مي‌ماند. عوامل خانوادگي و فرهنگي بر حس مرد بودن يا زن بودن ما تاثير مي‌گذارد. نقش خانواده در پيدايش اختلال‌هاي هويت جنسي بسيار موثر است. بعضي از خانواده‌ها علاقه عجيبي به فعاليت‌هاي جنسي مخالف دارند. مثال واضح آن، خانواده‌هايي است که پسر خود را شبيه به دختران آرايش مي‌کنند. تصور کودک از جنسيت خود و همانندسازي او با والد هم‌جنس‌اش به نوع نگرش او و رفتارهاي ما به عنوان والد بستگي دارد. پس بايد دقت کرد. مساله پرخاشگري مريم شايد علامتي از افسردگي پنهان او باشد. لازم است حتما با يک روان‌پزشک اطفال صحبت کنيد. روان‌پزشک برنامه درماني طراحي مي‌کند و توصيه‌هايي به کودک يا نوجوان و والدين او مي‌‌کند. او با برخوردي جامع، روان‌درماني فردي، گروهي يا خانوادگي يا در مواردي دارودرماني مي‌کند. درنهايت مي‌توان گفت تشخيص به موقع و درمان مشکل ضروري است و امروز بهتر از فرداست. با اينکه 5 سال اول مهم است اما با ياد گرفتن مهارت‌هاي والدي مي‌توانيد جلوي ضررها را بگيريد و مريم را به نوجواني سالم و شاد مبدل کنيد. نظر روان‌‌شناس دکتر بدري‌السادات بهرامي/ مشاور خانواده با هر بچه‌اي مطابق با جنسيت او رفتار کنيد مساله هويت جنسي بچه‌ها، يک موضوع کاملا رواني است. به رغم اينکه بچه‌ها متوجه تفاوت اندام‌هاي جنسي در حول و حوش 5 سالگي مي‌شوند و درمي‌يابند اندام جنسي آنها شبيه يا متفاوت از کودک ديگر است اما هويت جنسي يک کودک با توجه به کارهايي که ما از کودکي براي او انجام مي‌دهيم، شکل مي‌گيرد. مقصودم اين است که وقتي ما براي کودک خود اسباب‌بازي‌هايي چون عروسک، قابلمه و کاسه و از اين قبيل تهيه مي‌کنيم يا براي او تفنگ و ماشين و هواپيما و امثال آن مي‌خريم، داريم هويت جنسي او را مي‌سازيم. اگر براي دخترمان رنگ‌هاي صورتي و دخترانه انتخاب مي‌کنيم، داريم به او هويت جنسي مي‌دهيم. علاوه بر اينها، رفتار ما با کودک دختر و پسرمان در شکل‌گيري هويت جنسي او موثر است. والديني که با دختر خود همانند يک پسر رفتار مي‌کنند يا هستند كساني كه پسر خود را همچون دختربچه‌ها مي‌آرايند، دامن مي‌پوشانند، موهايش را بلند مي‌کنند و دلشان مي‌خواهد به قولي اين پسر آخري را کمي دردانه و لوس کنند تا به آرامش برسند! من زوجي را مي‌شناسم که 4 پسر دارند و باز هم به اميد داشتن دختر اقدام به بچه‌دار شدن مي‌کنند و حالا که پنجمي هم پسر شده با او درست مثل دختربچه‌ها رفتار مي‌کنند و مي‌گويند زيبايي او مثل دخترهاست و با پوشاندن لباس دخترانه به اين پسر 2، 3 ساله حس مي‌کنيم دختردار شده‌ايم! آنها از اين موضوع غافلند که دارند به شکل‌گيري هويت جنسي پسرشان صدمه وارد مي‌کنند. همه اين باورها و رفتارها يعني اينکه ما هستيم که هويت جنسي بچه‌ها را مي‌سازيم. ما هستيم که با رفتارهاي درست مي‌توانيم به پسرمان بياموزيم درست مانند يک مرد سالم و خوشحال زندگي کند، هيجانات خود را بروز دهد، احساسات خود را به روش صحيح ابراز کند و در برقراري رابطه با دوستان، همسر و اجتماع موفق شود. اين قضيه که مي‌گويند مرد نبايد گريه کند مختص ما نيست. در تمام دنيا به جنس مذکر مي‌گويند که در عصبانيت‌ها حق ندارد گريه کند و فقط مي‌تواند خشم خود را با فرياد زدن تخليه کند، البته نه فرياد زدن بر سر کسي! نكته مهم ديگر اينكه شما بايد قبول كنيد با غفلت از مريم حس اعتماد به نفس او را مختل كرده‌ايد و او در معرض افسردگي است. در مورد اين بچه 5 ساله، مريم، بايد بررسي کرد که والدين چه رفتار اشتباهي داشته‌اند که حالا به اين شکل در فرزندشان بروز کرده است. اين نکته مهم است که اگر با يک دختر مثل پسر رفتار شود يا برعکس با يک پسر همانند دختر رفتار شود هويت جنسي جنس مخالف خود را ياد مي‌گيرد. بهتر است کمي در رفتارهاي خود دقيق شويد و بررسي کنيد که چطور اين باور را در مريم ايجاد کرده‌ايد که به پسر بودن گرايش پيدا کند. شايد هم مراقبان مريم در مواردي که مادرش به دانشگاه مي‌رفته يا بيرون از خانه بوده رفتار متناسب با جنسيت او نداشته‌اند. اما از همه اينها که بگذريم توصيه من به عنوان مشاور اين است که حتما براي يک بار هم که شده مريم را نزد روان‌پزشک اطفال ببريد تا بررسي کند چرا گرايش به جنس مخالف بودن در اين بچه وجود دارد. روان‌پزشک با بررسي‌هايي که انجام مي‌دهد متوجه مي‌شود آيا در ديگر زمينه‌ها مثلا شغل‌ها، انتخاب رنگ‌ و ... نيز مريم به مواردي اشاره مي‌کند که شبيه پسرهاست يا خير. توصيه دوم من اين است که ترجيحا تا مدتي تمام لوازم مريم، رنگ‌ها و اسباب‌باي‌هايش را به طور اغراق‌آميزي دخترانه کنيد تا کم‌کم حس خوشايندي نسبت به دختر بودن پيدا کند. حتي بهتر است تا مدتي با دختربچه‌ها بازي کند و مدام نقش‌هاي دخترانه مثل مادر و خاله را بازي کند که هويت جنسي‌اش را به دست آورد. بچه‌ها از 3 سالگي با والد هم‌جنس خود همانندسازي مي‌کنند و نقش جنسيتي والد همجنس خود را دروني مي‌کنند، به اين معني که دخترها با مادر و پسرها با پدرشان همانند‌سازي مي‌کنند. اينجاست که اگر مادري داراي روحيه سرد و خشن و مردانه‌اي باشد و از لطافت‌هاي زنانه بي‌بهره باشد، دختر همچون مادرش رفتارها و منش‌هاي خشن و مردانه را مي‌گيرد. اين حالت در مورد مردهايي که رفتارها و شيوه برخورد زنانه دارند نيز صادق است. اين مردان وقتي پدر مي‌شوند بايد بدانند اگر خود را اصلاح نکنند و کودکشان به 3 سالگي برسد چون پدر خود را با اين حالت‌هاي زنانه مي‌بيند امکان دارد پسري شود که همانند يک مرد بار نمي‌آيد و مردم به او هشدار خواهند داد که چرا مثل زن‌ها رفتار مي‌کني؟! پس به عنوان توصيه سوم بايد گفت پدر و مادرها بايد آگاهانه عمل کنند. مادر بايد طوري عمل کند که دخترش از اينکه او هم مانند مادر، يک جنس لطيف و زنانه دارد احساس رضايت کند. مادري که به دليل شغلش يا محيط خانواده‌اش طوري تربيت شده که خلق و خوي مردانه در او غالب است نمي‌تواند انتظار داشته باشد دخترش هويت جنسي کاملا زنانه کسب کند و از آن لذت ببرد. سلامت




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 693]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن