تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 16 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ آيينى، با نادانى رُشد نمى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821291082




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چه می‌خواهم و اگر رییس جمهور شوم چه می‌کنم؟!


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

گفتم که موضوع ندارم برای نوشتن! یعنی نمیدونم باید چی بنویسم!.. .نگاهی به همه سایت ها و روزنامه ها  انداختم. دیدم موضوع روی بورس انتخابات اینده ریاست جمهوریه! فکر کردم بهتره به جای بحث بر سر آدمها کمی فکر کنم ببینم چی می خوام از یه رییس جمهور! و اگه احیانن رییس جمهور بشم چه برنامه هایی برای آینده می داشتم؟! همینطور دوست دارم بدونم بقیه دوستانم در این مورد چه فکری می کنند! دوست دارم همه دوستانی که دارم، به این درخواست من پاسخ بدن! یعنی یه مطلب در جوابش بنویسن! اعم از دوستان متاهل و مجرد. پس همه شما رو دعوت می کنم به خواسته ی من پاسخ مثبت بدن! اونم توی وبلاگشون!...یا اگه امکانشو نداشتن برام میل کنند. بازم ممنون از دوستان! 1: داشتن کار مناسب (با روحیات شخصی و قابلیتهای فردی و مناسب شرایط اجتماعی و خانوادگی) 2: داشتن مسکن مناسب، برای زندگی مجردی یا متاهلی. 3: دارا بودن شرایط ازدواج (حتی با حداقل امکانات! هر چند با برطرف شدن دو موضوع فوق بیش از نیمی از مشکلات مادی ازدواج برطرف خواهد شد! بماند مشکلات اجتماعی و خانوادگی آن!) 4: داشتن امکانات تفریحی مناسب: اعم از سینماهای مدرن، زمین های بازی رایگان در سطح شهر، داشتن امکانات ورزشی مناسب و ارزان قیمت برای پر کردن ساعات فراغت، ایجاد مکانهایی تفریحی برای جوانان بالای 18 سال(چیزی که در حال حاضر به جز قهوه خانه ها با قلیان و کافی شاپ های گران قیمت مکان دیگری را سراغ ندارم! فیلم های سینماها هم که هر روز ضعیف تر می شود! می ماند سر خیابان ها و بازارها و لایی کشیدن با ماشین در خیابان! آن هم فقط برای فراغت! آنجا که بی برنامه تصمیم گیری می شود، تفریحات هم به نسبه احمقانه می شود! به قول شاعر از هر دست بدهی لاجرم از همان دست هم خواهی گرفت! یک دور باطل اما واقعی!...) و... هر چند مطمئنا نیازهای انسان هیچ گاه سیر شدنی نیست! اما به عنوان یک جوان ایرانی گمان نمی کنم در حال حاضر نیازی مهمتر از موارد فوق داشته باشم! یعنی به نوعی با برطرف شدن این چهار مورد بسیاری از دیگر مشکلات با هر مشقتی که باشد برطرف می شود و حداقل این است که با بودن این موارد اصلی ترین نیازهایم برطرف خواهد شد. بعضی اوقات فکر می کنم اگر تصمیم گیران کشور بیشتر به جای آنکه بخواهند آینده ای طلایی برایم بسازند، حالی معمولی هم برایم می ساختند، آینده طلایی را خودم بدست می آوردم، اگر بتوانم از «حال» رقت بار کنونی فرار کنم! همیشه یادمان می رود پایه های آینده را حال می سازد، و ای کاش بیش از آن که به فکر آینده ای طلایی باشیم، کمی هم به حال فکر می کردیم، با نیم نگاهی بلند به آینده!  و سخن آخر اینکه بیشتر اوقات گمان می کنم آنچه جوانانمان را از دین زده کرد، نه روحانیون بودند(خوب یا بدشان) نه پیرمردهای سنت گرا و نه حتی لباس شخصی های کذایی!...آن چه دین گریزی را آموخت، زمان حالی بی برنامه و آینده ای مبهم بود که هیچ گاه امیدی به آن نبود، و متاسفانه رنگی هم از دین و انقلاب ارزشمندمان بر دیواره های این آینده نقش بسته بود! و اینجا بود که خود ثمره سالها تلاشمان را برای استقرار دینی حقیقی به باد دادیم! آنجا که فکرها به تعطیل رفتند و زبان ها به کار افتادند... .بیش از آن که فکر شود حرف زده شد، و کمتر از همه آنها عمل شد... باز هم به امید آینده ای طلایی...   اگر رییس جمهور شوم چه می کنم؟!اول از همه سعی می کنم زیاد حرف نزنم!یعنی حرف زدن زیاد مسئولیت بیشتر می آورد! گاهی اوقات لال بودن نه تنها منظور را می رساند، که خود حرف های بسیار می زند، بدون مسئولیت  حرف های بسیار! بعد از آن همت اصلی ام را برای سرو سامان دادن اوضاع کار می بندم!... گمان می کنم با استفاده بسیار از بخش خصوصی در تمام امور، می شود کاری انجام داد. ساخت بسیاری از تجهیزات زیر بنایی مانند جاده ها، سدها، سیلوها، خطوط راه آهن و... به دست بخش خصوصی مطمئن و با تضمینات خاص و ضمانت اجراهای قوی برای انجام به موقع آن. استفاده از تجربیات تمام مدیران و وزرای سابق که دوست داشته باشند در انجام امور به مدیران جدید کمک نمایند. چه بسیاری از آنان انسانهای دلسوزی هستند، فارق از وابستگی های جناحی و صنفی و خوب یا بد، چند صباحی بودن در این سمت ها را تجربه کرده اند! ساخت مسکن هایی ارزان قیمت و اجاره ای به زوج های جوان. بدین صورت که در اطراف هر شهر یا شهرستان یا بخشی، منازلی کوچک 50 متری با 1 اتاق و پذیرایی و سرویس می ساختم(از منازل آماده) و به مدت دو سال با هزینه ای بسیار کم از زوج های جوان اجاره دریافت می کردم و بدین صورت هم جوانان به سبب کم شدن موضوع مسکن از سبد ازدواج بیشتر به سوی ازدواج رو می آوردند و بیشتر تلاش برای جمع آوری و سرمایه اندوزی صرف می نمودند و هم می شد از آثار اجتماعی این اتفاق نتایج خوبی دریافت کرد. ساخت منازل آماده علاوه بر هزینه ی بسیار کم، سریع بوده و می تواند در زمین ها متعلق به دولت بدون واگذاری تحویل داده شود. بدین ترتیب هر مسکن می تواند 3 تا 4 دوره استفاده شده و سپس مسکنی نو جایگزین آن شود. هر چند می توان تضمیناتی مانند تمیز نگاه داشتن ساختمان ها و یا رنگ آمیزی پیش از تحویل و... را در شروط این امر قرار داد. یکی از آثار مثبت این طرح می تواند این باشد که از بار بسیار بالای تقاضای مسکن در داخل شهرها خواهد کاست و به همین نسبت هم قیمت مسکن به علت نبود تقاضا سقوط خواهد کرد. هر چند باید بر روی این طرح نظرات کارشناسی بسیار انجام پذیرد. واگذاری اختیار اداره امور کلانشهرها به شوراها و شهرداری های آن کلان شهرها. بدون دخالت مستقیم یا غیر مستقیم دولت. یعنی به نوعی اجرای طرح اجرای مدیریت واحد شهری. بدین ترتیب برنامه های یک سازمان، درست یا غلط به علت جلوگیری از موازی کاری های هزینه بر، اجرا خواهد شد و حتی ممکن است در کوتاه مدت آثار خود را نمایان سازد. حذف مالیات از بسیاری از مشاغل تولیدی به سبب حمایت از تولید آن محصولات به جای واگذاری وام های تورم زا. یعنی به نوعی به جای حمایت مادی، حمایتی معنوی صورت می پذیرد که تاثیری مادی هم خواهد داشت. به طور کل، تلاش می کنم به جای ابزار های سیاستی پولی، ابزارهای غیرمستقیم مانند مالیات یا تلاش برای حل سیستم توزیع را در دستور کار قرار دهم. تلاش برای بازتر نمودن دست هنرمندان جهت ساخت و اجرای برنامه های فرهنگیشان. یعنی به نوعی تلاش برای مبارزه با تک بعدی گری در هنر به جهت پویایی دادن به عرصه فرهنگ. هرچه فرهنگ بسته تر باشد، به تبع آن خلاقیت کمتر عیان خواهد شد. و اگر حتی مخالفین نیز تلاش برای به دست گرفتن این عرصه کنند، وجود همین آثار می تواند بسیاری از متعهدین را نیز به تکاپو برای مقابله وادارد که این خود حرکتی نیکوست! اصولا در مکانی که همه خمیازه می کشند، خوابیدن امری طبیعی است، نه آنجا که همه در حال تحرک و ورزش کردن هستند!...    نظرشما چیست؟! شما به این دعوت من پاسخ می دهید یا خیر؟ این دوستان شخصا توسط من دعوت می شوند و سایر دوستان هم اگر به من لطف داشتن می تونن به این دعوت پاسخ مثبت بدن!...یاعلی:   احمدک/ خبرنگار مسلمان/ نگرانی / آسمانی/ بحر /یاد داشت های جیر جیرک.../ جسد زنده/ مدرسه ما/ دست نوشته های یک دانشجو .../ لطفا در اين مكان توقف كنيد!/ عقیق سبز/ يك بشقاب روانشناسي با سياست/ وب نگاشت/ اول آقا دوم دکتر/ محرمانه/ خاك/ هبوط/ نگاه سیاسی/ فریاد سبز/ خمينيسم/ توهمات یک دانشجوی بسیجی غرب زده !!!/ ربذه/ ذیغار / واژگون .../ دارالمجانين/ مديريت ايران/ اپسیلون ارابه ران / از- الف/ سوتک!/ طفیلی / مسلمان ایرانی/ معجزه هزاره سوم/ سه نقطه/ احمدی نژاد، مردی از جنس مردم/ پس از طوفان .../ عبرت/ غروب قابیل/ نمکدون/ جای خالی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 597]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن