تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از شما منكرى ببيند بايد با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845365333




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عروس رفته آگاهي


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: آسيب‌ها- حامد فرحبخش: خواستگارهاي قلابي با دادن وعده ازدواج، دخترها را خام مي‌كنند، سرشان را كلاه مي‌گذارند و مي‌زنند به چاك. «خواستگار قلابي»؛ تا همين50 يا 60 سال قبل، شنيدن يا گفتن اين عبارت كركرخنده بود‍؛ آخر در دوره‌اي كه خواستگار فلك‌زده قبل از آنكه بتواند 10 ثانيه عروس خانم آينده را ببيند‍ بايد 283 بار والده و صبيه را مي‌فرستاد خواستگاري و تازه آن‌وقت اگر خانواده عروس خوششان مي‌‌آمد‍، گروه حقيقت‌ياب متشكل از برادران و پسر عموهاي عروس تمام زندگي داماد را مي‌ريخت روي دايره، ديگر پيداشدن خواستگار قلابي واقعا خنده‌دار بود. اما حالا كه بعضي از جوان‌ها يك ساعت و 25 دقيقه بعد از آشنايي، با دادن وعده ازدواج، خواستگاري مي‌كنند و به قول خودشان نامزد مي‌‌شوند و بعد از اين نامزدي كه در هيچ‌كجا هم ثبت نشده حتي با اجازه خانواده‌ دختر قدم به خانه آنها مي‌گذارند‍، ديگر بحث خواستگاران قلابي و كلاهبرداري‌هاي قلمبه پس از آن، به يك معضل بزرگ تبديل شده است. اگر سري به صفحات حوادث روزنامه‌ها بزنيد، در ميان اين خواستگار‌‌هاي قلابي همه نوع جرمي ديده مي‌شود؛ از آزار و اذيت جنسي و تهيه فيلم‌هاي سياه گرفته تا كلاهبرداري‌هاي ميليوني... خدا خودش بخير كند. اگر چه هر كدام از خواستگاران قلابي شگرد خاصي براي خودشان اختراع مي‌كنند و همين مسئله باعث مي‌شود ديرتر به دام بيفتند، اما بررسي ده‌ها پرونده خواستگاران قلابي و خصوصا شگردهايي كه در ماه‌هاي اخير حسابي توي بورس است نشان مي‌دهد سناريوي آنها تقريبا ته‌مايه‌اي شبيه به هم دارد؛ تمي كثيف و ناجوانمردانه براي شيره ماليدن سر يك دختر و خانواده‌اش. بچه مايه‌داري كه ييهو زمين مي‌خورد… خواستگاران قلابي خوب، بازيگرهاي خوبي هم هستند. 9/99 درصد آنها در اولين برخورد، نقش ‌بچه‌مايه‌داري را بازي مي‌كنند كه كارخانه، كارگاه و پست اداري بالايي دارد و دائم هم چون كارش خيلي مهم است يك پايش ايران است و يك پايش اروپا و آمريكا… اما درست وقتي كه خوب مخ عروس خانم آينده را زدند و با دادن قول ازدواج اعتماد او و خانواده‌اش را جلب كردند‍، ييهو(!) دچار مشكل مالي مي‌‌‌‌شوند. در اين ميان سروكله چكي هم پيدا مي‌شود كه اگر مايه‌تيله‌اي جور نشود تا آقا داماد آينده مثلا اين چك را پاس كند، كارخانه‌اش ورشكست مي‌شود‍‍ و كشتي‌اش به گل مي‌نشيند و آن‌وقت طلبكارانش مي‌اندازندش زندان و خواستگاري بي‌خواستگاري... . در اين شرايط عروس خانم دلرحم، با عجله از خانواده و اطرافيان، پول قلمبه‌اي قرض مي‌كند يا آنكه طلا و جواهراتش را مي‌فروشد و مي‌دهد به اين فرهاد كوه‌كن كلاهبردار... سكانس بعدي سناريو هم اين‌طوري است كه خواستگار قلابي اشك در چشمانش جمع مي‌شود و از همسر آينده‌اش به خاطر اين فداكاري تشكر مي‌كند…. اما گل پسر يكباره آب مي‌شود و مي‌رود توي زمين. حالا بايد عروس خانم بدود دنبال اين آقاي داماد كه اتفاقا هيچ نشاني‌اي هم از خودش بر جاي نگذاشته. افتاد حالا؟ اين مهم‌ترين شگرد خواستگاران قلابي براي كلاهبرداري از دختران دم بخت است. چك‌هاي برگشت‌خورده يك خواستگار خلبان كلاهبرداري‌هاي يك خلبان قلابي با شگرد چك‌هاي برگشتي، از پرونده‌هاي جالب توجه درباره خواستگاران قلابي است. پرونده كلاهبرداري اين آقا كه هنوز هم پليس در تعقيب اوست هنگامي فاش شد كه دختر جواني به دادسراي ناحيه 2 تهران رفت و از خواستگارش به اتهام كلاهبرداري شكايت كرد. اين دختر جوان به داديار سليمي گفت:« بعد از آشنايي خياباني با جواني كه لباس خلباني به تن داشت و وانمود مي‌كرد فرد با نفوذ و سرشناسي است، اين جوان از من خواستگاري كرد و خواست تا با خانواده‌ام صحبت كنم تا او خانواده‌اش را براي انجام مراسم خواستگاري بفرستد». اما مراسم خواستگاري هر روز به تاخير مي‌افتد. بهانه مشخص است؛ آقاي خواستگار مدعي است كه به مشكل مالي خورده و چك دست مردم دارد و از اين حرف‌ها. «من كه فريب حرف‌هايش را خورده بودم، با او به يك طلافروشي رفتم و تمامي طلاهايم را فروختم اما از آن روز به بعد ديگر از او خبري نشد، اين بود كه فهميدم او يك كلاهبردار بوده است». وام‌هاي رويايي يك خواستگار قلابي كارآگاهان پليس تهران همين حالا هم در تعقيب يك خواستگار قلابي هستند كه با دادن وعده گرفتن وام‌هاي جهيزيه و خودرو، دست به كلاهبرداري‌هاي ميليوني از دختران جوان زيادي زده. اين جوان بعد از آنكه حسابي مخ دختري را كه به عنوان طعمه انتخاب كرده توي فرغون مي‌ريزد و از او خواستگاري مي‌كند، با اين بهانه كه دوستان كله‌گنده‌اي در بانك‌ها و سازمان‌هاي ديگر دارد، به او وعده مي‌دهد كه مي‌تواند براي خريد جهيزيه عروسي، وام تپلي برايش بگيرد‍ و به اين ترتيب دست به كلاهبرداري مي‌زند. شگرد او هم براي كلاهبرداري به اين صورت است كه به دختر جوان مي‌گويد اگر مي‌خواهد وام بگيرد بايد به مدت چند روز مبلغي را در بانك بخواباند تا بشود با آن وام گرفت. وقتي دختر جوان بي‌خبر از همه جا اين پول را تهيه مي‌كند و آن را با خود مي‌آورد و خواستگار به شگردهاي مختلف اين پول را هاپولي مي‌كند و مي‌رود پي كارش. تردستي يك خواستگار قلابي كلاهبرداري‌هاي يك خواستگار قلابي كه پرونده‌اش در شعبه دوم بازپرسي دادسراي ناحيه 4 تهران در حال بررسي است بيشتر به تردستي ماهرانه شبيه است. پرونده كلاهبرداري‌هاي اين جوان وقتي به گردش افتاد كه دختر جواني به شعبه دوم بازپرسي دادسراي ناحيه 4 تهران رفت و از پسري كه 2 ميليون تومان از او كلاهبرداري كرده بود شكايت كرد. اين دختر جوان در توضيح ماجرا به بازپرس پرونده مي‌گويد: «افشين خودش را يك مأمور رده بالا معرفي مي‌كرد و مي‌گفت تمام كارهايش محرمانه است. او از مدتي قبل به خانه ما رفت‌و‌آمد داشت و با حرف‌‌هايش توانست پدر و مادرم را هم فريب دهد. بعد از مدتي وقتي كه او پي‌برد براي خريد جهيزيه با مشكل مالي مواجه هستم ادعا كرد به خاطر رابطه دوستانه با مدير يكي از بانك‌ها مي‌تواند 10 ميليون تومان وام برايم بگيرد اما براي دريافت آن بايد 2 ميليون تومان پول به عنوان سپرده در بانك بگذارم». و اين مقدمه يك كلاهبرداري ميليوني است. «وقتي با هزار اميد و آرزو 2 ميليون تومان را فراهم كردم، با او قرار گذاشتيم تا به بانك برويم. آن روز او با خودش يك ساك ورزشي مشكي رنگ آورده بود و از من خواست پول‌ها را براي آنكه توجه سارقان را جلب نكند داخل آن بگذارم»؛ آماده باشيد، داماد الان دودر مي‌كند؛«چند دقيقه بعد ناگهان تلفنش زنگ زد و پس از جواب‌دادن به تلفن همراه، گفت: يك مأموريت ويژه پيش آمده و او بايد هرچه زودتر خودش را به اداره برساند. او مرا تا خانه رساند و بعد از آنكه ساك را به من داد قرار شد فردا دوباره به بانك برويم. اما وقتي به خانه رسيدم با ديدن روزنامه باطله‌هاي داخل ساك شوكه شدم و وقتي كه ديگر از او خبري نشد فهميدم كه چه كلاه بزرگي سرم رفته است». ماه عسل مي‌برمت اون‌ور آب... سفر رويايي به آن سوي آب‌ها هم يكي از دام هاي خيلي ماهرانه‌اي است كه خواستگاران قلابي براي كلاهبرداري‌هاي خودشان پهن مي‌كنند. در پرونده جالبي كه مدتي قبل در كرج مطرح شد، يك خواستگار قلابي پس از شناسايي زنان و دختران جواني كه از همسرشان جدا شده بودند و وضع مالي خوبي داشتند با آنها طرح دوستي مي‌ريخت و بعد از آنكه اعتماد آنها را جلب مي كرد، با دادن وعده اقامت در كانادا از آنها خواستگاري مي‌كرد. او براي آنكه طرف مقابلش را مطمئن كند كه راست مي‌گويد، چندين‌بار وقتي اين زن جوان همراهش بود، با برادرش كه در كانادا ساكن بود تماس مي‌گرفت و از او مي‌خواست كارهاي او و همسر آينده‌اش را هر چه زودتر رديف كند تا مراسم عروسي‌شان را در آنجا بگيرند. جوان كلاهبردار وقتي كه اعتماد اين زن جلب مي‌شد از او مي‌خواست تمام اموال و وسايلش در ايران را بفروشد تا با هم به كانادا بروند...لطفا بقيه‌اش را خودتان حدس بزنيد. قصر خانوم‌ هابيشام خواستگاران قلابي فقط به دنبال پول نيستند؛ خيلي از آنها هم دنبال آزار و اذيت و اغفال دختران ساده‌لوحي هستند كه خيلي زود دل مي‌بندند. البته مزاحمين در چندين مورد خواستگاري قلابي تنها به اين مسئله اكتفا نكردند و از زن جوان فيلم‌برداري كردند تا بعدا باز هم بتوانند دست به آزار او بزنند. يا بيا به خونه ما… آبميوه‌هاي مسموم يكي ديگر از شگردهاي خواستگاران قلابي است كه تا كنون دختران زيادي به اين شيوه مورد اغفال و سرقت قرار گرفته‌اند. در يكي از مهم‌ترين پرونده‌هاي اين‌گونه كلاهبرداري‌ها يك جوان به نام حميدرضا با همدستي همسرش سر 30 دختر فلك‌زده را شيره ماليدند و يك قتل را نيز رقم زدند. شگرد آنها به اين صورت بود كه همسر كلاهبردار پس از آشنايي با دختران جواني كه وضع ظاهري مناسبي داشتند و احتمال مي‌رفت بچه‌مايه‌دار باشند، آنها را براي شوهرش – كه البته در اين سناريو او را با عنوان برادر معرفي مي‌كرد – خواستگاري مي‌كرد. اما وقتي كه اين دختر خانم حسابي خام مي شد از او مي‌خواستند با پوشيدن لباس هاي نو و آويزان كردن طلا و جواهراتش به‌ديدن مادرشوهر آينده برود. وقتي كه دختر جوان تمامي طلا و جواهرات خودش و 6 تا همسايه آنطرف‌تر را به خودش آويزان مي‌كرد، خواستگار قلابي و زن همدستش به دنبال او آمده و بعد از اينكه او را سوار ماشين مي‌كردند، در بين راه آبميوه مسمومي به او تعارف مي‌كردند. ساعاتي بعد وقتي دختر جوان به هوش مي‌آمد نه اثري از خواستگار سينه‌چاك و خواهرش بود و نه طلاهايش! كلاهبرداري طلايي آخرين روزهاي آبان 84، وقتي دختر جواني خودش را به ماموران گشت پليس در نزديكي امامزاده صالح رساند و از آنها براي دستگيري مرد جواني كه به بهانه خواستگاري از او كلاهبرداري كرده بود كمك خواست. ماموران به سرعت به سراغ اين مرد جوان رفته و او را دستگير كردند. وقتي با دستگيري مرد جوان پرونده به شعبه سوم دادسراي جنايي انتقال يافت، قاضي شاه‌محمدي به بازجويي از دختر جوان پرداخت و در اين بازجويي‌ها بود كه دختر جوان ادعاهايي را مطرح كرد كه يكي از جنجالي‌ترين پرونده‌هاي خواستگاران قلابي در ايران را كليد زد. دختر جوان مي‌گويد: «مدتي قبل به پاركي در نزديكي خانه‌مان رفته بودم. هنوز چند دقيقه‌اي از نشستنم در آنجا نگذشته بود كه زن جواني روي صندلي كناري من نشست و سر صحبت را باز كرد. بعد از گفت‌وگويي كوتاه او بحث را به ازدواج كشاند و از من پرسيد كه ازدواج كرده‌ام يا مجردم. وقتي كه به او گفتم مجرد هستم با خوشحالي جواني را كه روي صندلي كناري نشسته بود نشان داد و گفت كه او برادرش است و قصد دارد همسر مناسبي براي او انتخاب كند...». آن خانم گفت كه مادرشان يك پيرزن زمين‌گير است و در انتخاب عروس آينده خود خيلي وسواس دارد و براي همين بايد اول تو را ببيند و تاييد كند. او گفت مادرشان تاكيد دارد كه عروس خانواده بايد از يك فاميل اشرافي و ثروتمند باشد». براي همين قرار مي‌گذارند كه دختر در حالي كه تمام جواهراتش را استفاده كرده به ديدن مادرشوهر برود. «در مسير، زن جوان آبميوه‌اي به من تعارف كرد. وقتي كه با اصرار او آبميوه را خوردم ناگهان احساس كردم حالم تغيير كرده و كم كم چشم‌هايم تار مي‌شوند. بعد از آن بود كه بيهوش شدم. ساعاتي بعد وقتي دوباره به هوش آمدم متوجه شدم كه در نقطه خلوتي در يك پارك رها شده‌ام و همه طلا و جواهراتم به سرقت رفته است». دختر اما شانس آورده، چون مدتي بعد همان جوان را نزديك امامزاده صالح مي‌بيند؛ «امروز وقتي كه اين مرد را در نزديكي امامزاده صالح ديدم او را شناختم و از پليس براي دستگيري او كمك خواستم». به اين ترتيب دختر جوان پرده از راز سرقت مرد جوان و زن همدستش برداشت. مرد مظنون در بازجويي‌هاي پليسي گفت: «در تمام كلاهبرداري‌ها همسرم - اكرم - همراهم بود. با همدستي يكديگر دختران جوان را فريب مي‌داديم و طلاهايشان را سرقت مي‌كرديم.» راهنمايي براي شناسايي خواستگاران قلابي خواستگاران قلابي همه‌شان آدم حسابي هستند؛ يعني خودشان را اين طوري معرفي مي‌كنند؛ كارخانه‌دار، رئيس شركت، مهندس، دكتر، خلبان و ... . خوشبختانه تا حالا روزنامه‌نگار نداشته‌ايم... اما نكته باحالي كه ديده مي‌‌شود اين است كه آنها اكثرا شغل دومي هم براي خودشان انتخاب مي‌كنند؛ مثلا مامور اطلاعات، پليس مخفي و ... هستند كه خيلي هم خرشان مي‌رود يا آنكه با آدم‌هاي كله گنده‌اي ديشب شام خورده‌اند. دليل معرفي شغل دوم هم خيلي واضح است؛ اينكه دختر فريب‌خورده جرات شكايت نداشته باشد و بعد از آنكه متوجه كلاهبرداري مي‌شود خودش را در خانه حبس كند و به جاي شكايت‌كردن بنشيند و در خلوتش قلبي كه يك نيزه در آن فرورفته را نقاشي كند يا يك قايق در زير درختان نخل بكشد... . چرب‌زباني‌هاي يك مخ‌زن مشخصه اصلي خواستگارهاي قلابي، اين است كه آنها مي‌توانند درست و حسابي مخ بزنند و اعتماد طرف مقابل را جلب كنند. آنها به حدي در اين كار مهارت دارند كه مي‌توانند حتي وارد خانواده طعمه خود شده و مخ اعضاي خانواده را هم بزنند. بيشتر دختران جواني كه توسط خواستگاران قلابي از آنها كلاهبرداري شده است در بازجويي‌ها مي‌گويند كه در مدت كوتاهي آن‌قدر به اين خواستگار قلابي اعتماد پيدا كرده بودند كه حتي بدون آنكه آدرس درست و حسابي‌اي از او داشته باشند حاضر شده‌اند پول‌هاي ميليوني را در اختيار او بگذارند. مجنون‌تر از فرهاد بابا اين‌قدر خوش‌خيالي ديگر نوبر است. يعني واقعا شك نمي‌كني، بعد از 18 دقيقه و 15 ثانيه حرف‌زدن، طرف چطوري مي‌فهمد تو همان زن زندگي‌اش هستي و قضيه خواستگاري را پيش مي‌كشد؟ والله مجنون هم اين قدر زود از ليلي خواستگاري نكرد. همين خواستگاري خيلي خيلي زود هنگام، قبل از آنكه بشناسي‌اش و او هم تو را بشناسد، يك آژير خطر است كه نشان مي‌دهد طرف بارش كج است. اين قضيه وقتي صددرصد مي‌شود كه بعد از آن خواستگاري زود هنگام اوليه، او هر بار براي به خواستگاري‌آمدن يك بامبولي سر هم مي‌كند. اگر اين اتفاق افتاد، مطمئن باشيد شما در مقابل يك خواستگار قلابي ايستاده‌ايد… پول، اين پول كثيف يك جوان خوش تيپ و خيلي خيلي مايه‌دار به شما قول ازدواج داده و همين‌طوري توي كافي‌شاپ خواستگاري كرده. خانواده شما هم با اين كار يا موافقند يا مخالف اما بنده‌خدا درست در همان وضعيت دچار مشكل مالي مي‌شود؛ آن هم از نوع خيلي خفنش. بنابراين غيرمستقيم با عجز و ناله‌كردن از شما و خانواده‌تان مي‌خواهد كمكش كنيد. خدايي اگه دوزاري كسي خيلي خيلي كج نباشد، راحت مي‌شود فهميد كه كاسه‌اي زير نيم‌كاسه است. من يك كلاهبردار بي‌نشانم بي‌نشاني از مشخصات اصلي خواستگاران قلابي است؛ آنها هيچ نشاني و آدرس ثابتي از خودشان ندارند. مثلا اينكه دائما تلفن همراه خودشان را عوض مي‌كنند و آنكه هر روز به شما يك شماره تلفن مي‌دهند تا با آن تماس بگيريد و هزار و يك حقه مي‌زنند تا نشاني ثابت و مشخصي به شما ندهند. شما هم با خوش باوري فكر مي‌كنيد كه اين يك شوخي بامزه است. اما وقتي كه كلاه بزرگي سرتان مي‌رود تازه مي‌افتيد دنبال اين آقا و آن‌وقت است كه متوجه مي‌شويد تمام آدرس‌هايي كه به شما داده‌اند يا اشتباه بوده يا آنكه متعلق به يك بنده خدايي است كه روحش از همه‌چيز بي‌خبر است. يك خواستگار قلابي كه مدتي قبل دستگير شد، براي آنكه هيچ ردي از خود برجاي نگذارد شماره تلفن مغازه‌هاي مختلفي را كه آشنايي كمي با آنها داشت مي‌داد و از دختر ساده‌لوح مي‌خواست تا در ساعت خاصي – كه وي در آن زمان در مغازه بود - تماس بگيرد‍؛ به اين ترتيب هيچ‌كدام از فريب‌خوردگان هيچ نشاني‌اي از او نداشتند. وقتي كارآگاهان به سراغ مالكان شماره تلفن‌ها رفتند مشخص شد هيچ‌كدام از آنها آشنايي زيادي با اين جوان نداشته‌اند. پایگاه اینترنتی




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 753]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن