واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اصلاح طلبها در حالی در آرزوی بازگشت به قدرتاند که قادر به اداره روزنامه ۴۰ نفره نیستند نادر فتورهچی از روزنامه نگاران دوم خرداي نوشت: در روزنامه های اصلاح طلب ، روزنامه نگاران کارگرانی هستند که در یک بنگاه اقتصادی مشغول کارند. ژیلا بنی یعقوب نيز نوشت:کسانی که به راحتی حقوق روزنامهنگاران را تضییع می کنند ، قرار است که برای همه مردم ایران آزادی و دمکراسی و حقوق بشر به ارمغان بیاورند! در همين حال سارا معصومی از روزنامه نگاران دوم خردادي تاکید کرد : شعارهای شبه روشنفکری در روزنامه های اصلاح طلب ، تهوع آور شده است. همچنين نیلوفر محبعلی گفت:روزنامه نگاران دوم خردادی بدون اعتقاد در این روزنامه ها قلم می زنند. در ادامه روند اعتراض روزنامه نگاران دوم خردادی به سوء رفتار صاحبان این روزنامه ها ،نادر فتوره چی، روزنامه نگار ، در وبلاگ خود با اشاره به اینکه آخرین حلقه های اعتقادی روزنامه نگاران دوم خردادی به دوم خرداد در حال بریدن و فروپاشی است ،نوشت: از همین رو هم هست که روزنامههای لیبرالهای دموکرات مسلمان و طرفدار اصلاحات، دیگر واجد مازادی «سیاسی» برای روزنامهنگاران محسوب نمیشوند و اکثریت این کارگران فرهنگ صرفا از آنرو که برای «بقا»ی فیزیولوژیکشان به «درآمد» نیاز دارند، به اشتغال در این جراید تن دادهاند .وی در ادامه نوشت:روزنامه های اصلاح طلب که در دولتهای قبل به میانجی درآمد نفتی و البته با هزینههای گزاف و آزمون و خطا به «تجربیاتی» در حوزه «مدیریت کلان» دست یافتند و این آموزشیافتنشان به قیمت اجرای غلطترین سیاستهای مالی و اقتصادی تمام شد- شیوهای «واقعا عجیب» را برای اعمال فشار و تصفیه کارگران فرهنگیاشان بر گزیده اند،آنها ا حداکثر سوءاستفاده را از نجابت روزنامه نگاران میکنند و در نهایت با تصفیه آنها که «باید نباشند»، به راحتی سرمایه شان را به جای بهتر منتقل میکنند، نپرداختن دستمزد، یعنی برهمزدن بدیهیترین قواعد قانون مبادله کار، اصلاح طلبها در پی «روزنامه»اند اما «بدون روزنامهنگار»!فتوره چی در توضیح ادعایش ، تصریح کرد:کارفرمای اصلاح طلب هم شاید لازم است بفهمد که «در این روزنامه، کارگران مشغول کارند»!وی تاکید کرد: جالب آنجاست که اینان در حالی در آرزوی بازگشت به قدرت و دولتاند که قادر به اداره بنگاه اقتصادی ۴٠ نفره-روزنامه- نیستند.درهمين حال ژیلا بنی یعقوب ، روزنامه نگار دوم خردادی که پیش از این نیز درباره نقض حقوق خود و همکارانش در روزنامه های دوم خردادی گفته بود،در وبلاگش نوشت: کسانی که به راحتی حقوق روزنامهنگاران را نمیدهند، قرار است که برای همه مردم ایران آزادی و دمکراسی و حقوق بشر به ارمغان بیاورند!وی در ادامه تاکید کرد:اشتباه نکنید؛ وقتی میگویم حقوق روزنامهنگاران، منظورم حقوقمان به معنای واقعی کلمه نیست؛ منظورم همان مبلغ اندکی است که به عنوان حقوق ماهانه باید به ما بدهند و نمیدهند؛ یا اگر هم بدهند با صد منت میدهند؛ انگار نه انگار که آنچه به ما میپردازند خیلی کمتر از ارزش کاری است که انجام میدهیم؛ اغلب این کارفرماهای اصلاحطلب جوری حقوق ما را میپردازند که انگار به ما لطف میکنند یا احیانا صدقهای برای سلامت خود و خانوادهشان میپردازند؛ معمولا نمیدانند که این حقوق ماهانه حق ما و پرداختش وظیفه آنهاست.بنی یعقوب با یادآوری اینکه دهها روزنامه نگار دوم خردادی حقوق خود را دریافت نکرده اند، تصریح کرد: « من این روزها به کارفرماهایی فکر میکنم که طلب دهها روزنامهنگار را نپرداختهاند اما حامی (اسپانسر)مالی و معنوی جلسات برخی از کاندیداهای احتمالی ریاستجمهوری شدهاند؛ کاندیداهایی که زیباترین شعارها را برای احقاق آزادی و دمکراسی و همه حقوق از دست رفتهمان سر میدهند، آیا کسانی که به ما نان ندادهاند، نانی که حق ما بوده است، قرار است به ما آزادی بدهند؟وی با اشاره به جلسه ای که قرار بود بعد از اعتراضات گسترده روزنامه نگاران دوم خردادی ، در انجمن صنفی روزنامه نگاران ، به اصطلاح برای توبیخ کارفرماهای دوم خردادی بر گزار شود، نوشت: «چند روز پس از برگزاری این جلسه، از یکی از اعضای هیات مدیره ،شنیدم جلسهای که قرار بود محاکمه کارفرماهای خاطی باشد، بیشتر شبیه یک ضیافت مفصل بود، ضیافتی با یک پذیرایی مفصل؛ جلسهای که همراه با صرف ناهار به شنیدن جوکها و خاطرات افراد خاطی تبدیل شده بود. در چنین فضایی ستاندن حق روزنامهنگاران از کارفرماهای خاطی امکانپذیر نیست،در هیچ کدام از جلسههای عادی انجمن چنین پذیرایی از مدعوین به عمل نمیآید!وی در ابراز عقیده ای مشابه دیگر همکارانش نوشت: اشکالی ندارد که شما کارفرماهای اصلاحطلب بدون کمک نمیتوانید روزنامههایتان را اداره کنید، اما من هم نمیتوانم معنای انتقادهای شما را به روش اداره کشور توسط احمدینژاد درک کنم؛ من نمیفهمم کسانی که از اداره یک واحد کوچک چهل-پنجاه نفره عاجزند، چگونه نسخههای طویل و علمی برای اداره اقتصادی کشور میپیچند؟!همچنين سارا معصومی، روزنامهنگار حوزه بینالملل روزنامههای دوم خردادی نیز پس از آوردن شرحی از ماجراهای زندگی حرفهای خود در وبلاگش ( سبکباران )، پینوشتی چنین را به مطلبش اضافه کرده است: «حالم از اين شعارهای شبهروشنفكری اصلاح طلبان به هم میخورد؛ جملاتی كه تنها توجيهی است برای فرار از واقعيت؛ اگر روزنامهنگاری هست كه روزنامهنگاری شغل دومش باشد به او تبريك میگويم و توصيه میكنم بیغصه نان با حقوق شغل اول به عشقبازی با كاغذ و قلم ادامه دهد؛ اما تا روزی كه دوستی در همان روزنامه، نگران پول رفت و آمد به روزنامه است و ندارد، دغدغه شيمیدرمانی را در سر دارد كه چند روزی از وقتش گذشته است، مستاجری است كه از خجالت به تلفنهای صاحبخانه جواب نمیدهد ، تا آن روز لطفا شعار ندهيد!نیلوفر محبعلی، روزنامه نگاری که پس از اخراج از روزنامه اش به دلیل اعتراض به نحوه ارائه حقوق روزنامه نگاران ،تنها با دخالت دادگاه توانست بخشی از حق خود را از روزنامه دوم خردادی اش، بگیرد، چندی پیش در گفت و گو با یک سایت اپوزیسیون ( رادیو زمانه ) تاکید کرد: همه روزنامه نگاران در روزنامه دوم خردادی با شرایط غیر انسانی مشغول به کار هستند، وجهه بچههای ما بهعنوان روزنامهنگار زیر سوال رفته است،دوستان دوم خردادی، اهم و فیالاهم میکنند که پرداخت حقوقهای ما گام آخر و اولویت آخر آنها است. کارفرمای من، اگر ادعا می کند، امکان مالی برای برخورداری از یک ارگان رسمی به عنوان روزنامه را ندارد، لزومی ندارد این کار را بکند.وی در ادامه گفت: در شرایطی در دو روزنامه دوم خردادی حزبی کار می کردم که اعتقادی به مشی حزبی آنها نداشتم؛ من سیاسی نیستم و سوابق سیاسی ندارم، ۱۰ سال است که دارم کار میکنم و از اول روزنامهنویس اقتصادی بودم؛ هیچوقت هم فعالیت حزبی نداشتم.وی در پایان تاکید کرده است،در روزنامه های اصلاح طلب، روزنامه نگاران را به نوشتن مطالب در جهت خواسته های جناحی وادار می کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 179]