واضح آرشیو وب فارسی:قدس: گفتگو با آزاده خواجه نصيري/ نقاش؛مردم از نقاشي امروز فاصله دارند
* علي زارعي اشاره:خود را آزاده خواجه نصيري، متولد 22 خرداد 1358 معرفي كرده و مي گويد كه از زمان كودكي، هيچ چيز به اندازه نقاشي سرگرمش نمي كرده است. تأثير خانواده، به خصوص برادرش كه موسيقي مي خوانده است را در انتخاب نقاشي به عنوان راه تحصيل و حرفه آينده اش بسيار مؤثر مي داند. خواجه نصيري در عين جواني، تجربه هاي بسياري در نمايشگاههاي انفرادي و گروهي دارد. چندي پيش نمايشگاه نقاشي انفرادي وي در نگارخانه مميز خانه هنرمندان برگزار و مورد استقبال واقع شد. به همين بهانه، گفتگوي مختصري با او داشته ايم كه از نظر گراميتان مي گذرد. *** * خانم خواجه نصيري!چه شد كه نقاش شديد؟ و استادان شما چه كساني بودند؟ تا كنون تجربه چند نمايشگاه فردي يا گروهي داشته ايد؟ ** من در خانواده اي به دنيا آمدم كه همه افراد آن، استعداد زيادي در زمينه هنر داشتند. هميشه از نقاشي نمره خوب مي گرفتم و چند بار در مسابقات بين مدارس منطقه شركت كردم و برنده شدم. در آخر سال سوم راهنمايي و به روالِ نظام قديم، بايد انتخاب رشته مي كردم. برادرم كه در زمينه موسيقي فعاليت مي كرد، اصرار داشت كه من رشته هنر را انتخاب كنم. من هم به دليل داشتن زمينه هنري موافقت كرده و در هنرستان هنرهاي تجسمي ثبت نام كردم. وقتي ثبت نام شدم، خيلي به مجسمه سازي علاقه داشتم و فكر مي كردم اين رشته را ادامه خواهم داد، اما در طول سال تحصيلي فهميدم كه به هيچ رشته اي به اندازه نقاشي علاقه ندارم و اين شد كه نقاشي را انتخاب كردم. در سال 76 در كنكور شركت كردم و در رشته نقاشي وارد دانشگاه هنر و معماري شدم. در آن زمان، من در چهار نمايشگاه گروهي هم شركت كرده بودم. هر چقدر بيشتر مي آموختم، بيشتر مي فهميدم كه چقدر دنياي هنر گسترده است و چقدر بايد بيشتر تلاش كنم. تمام آن دوره را مشغول نقاشي و طراحي بودم و دو سال بعد از دانشگاه فارغ التحصيل شدم و اولين نمايشگاه انفرادي ام را برگزار كردم. * نگاه شما به نقاشي امروز چگونه است؟ آيا جريان امروز نقاشي ايران را مي پسنديد؟ ** در روزگار ما با تمام محدوديتهايي كه براي نقاشان وجود دارد، آنها تلاش خودشان را مي كنند و به آفرينشگري ادامه مي دهند. هر چند كه مردم از نقاشي امروز فاصله دارند و مخاطبان بسيار كمتر از چيزي هستند كه بايد باشند. اكثر مردم شناخت درستي از نقاشي ندارند. بدون شك، چنين شرايطي خوشايند من و هيچ نقاش ديگري نيست. * نوع نگاه نقاشان امروز به سوژه هاي اطراف خود را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ ** در ايران نقاشان نمي توانند آزادانه نقاشي كنند و به نظر من، هنر بايد با زمان خود جلو برود و ما هنوز خيلي از اتفاقاتي را كه در نقاشي غرب افتاده است، تجربه نكرده ايم. بنابراين اگر بخواهيم اثرمان يك اثر جهاني باشد بايد ارتباطمان را با نقاشي جهان حفظ كنيم. * مشكلات عمده نقاشان امروز چيست؟ برخي اين مشكلات را در مسائل اقتصادي خلاصه مي كنند، نظر شما چيست؟ ** نمي شود گفت كه مسائل اقتصادي، تنها مشكل نقاشان امروز است. هركس وارد اين رشته مي شود پيشاپيش مي داند كه احتمال كسب درآمد از آن بسيار اندك است. به نظر من، بزرگترين مشكلي كه نقاشان با آن دست به گريبانند نبودن فراغت براي نقاشي كردن است. چون نقاش هنگام نقاشي كردن بايد به هيچ چيزي جز خودش و نقاشي اش فكر نكند، در ضمن مردم ما عادت كرده اند فقط كساني را كه تصاوير منظره يا چهره را عين به عين، به بوم هاي خود مي آورند، نقاش بدانند و هر چه نقاشي ها به عكس نزديك تر باشد، آن را نقاشي بهتري مي دانند، به جاي اينكه دنبال زبان مشخص و پيام مشخص باشند، شبيه سازي هاي بيشتري را جستجو مي كنند. برخي از مردم هم ديد درستي نسبت به عناصر زيبايي شناسانه ندارند و اين باعث انزوا و تنهايي نقاشان مي شود. * درباره هفتمين دو سالانه نقاشي كه اسفند سال گذشته برگزار شد، چه نظري داريد؟ ** فقط در همين حد نظر مي دهم كه وقتي فراخوانش را خواندم و داورها و چارچوب ها را بررسي كردم، ميلي به شركت در هفتمين دو سالانه نقاشي در خودم نيافتم. * در آثار نمايشگاه اخيرتان نگاهي تازه به «پرتره» مشاهده مي شد. در اين خصوص كمي صحبت كنيد. ** هنگام نقاشي كاملاً مي دانم كه قرار است چه چيزي را ترسيم كنم. يك پيش طرح در ذهنم با رنگهايي كه قرار است از آنها استفاده كنم، دارم، اما وقتي شروع مي كنم و پيش مي روم خود نقاشي هم مرا جلو مي برد و رنگ و فرمش را انتخاب مي كند. پرتره ها هم به همين صورت شكل گرفتند. من هميشه به فيگور انسان علاقه داشتم و در اكثر نقاشي هايم از آن استفاده كرده ام. در نمايشگاه اخيرم هم انسان و دغدغه هاي ذهني او، موضوع نقاشي هايم بوده اند. دغدغه هايي كه ممكن است براي هر كسي پيش بيايد. در يك سري از كارهايم نيزبه موضوعات اجتماعي پرداختم و در يك سري ديگر به موضوعات شخصي تر. فرم ، بافت ، رنگ و تركيب بندي، همه با هم، به نزديك شدن تابلوهايم به شكل دلخواه كمك مي كنند و آن موقع است كه از نقاشي كردن احساس لذت مي كنم.
چهارشنبه 22 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2616]