واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: بسیاری از زوجهای جوان پس از گذشت مدت زمانی نه چندان طولانی، احساس میكنند شریك زندگیشان دیگر مثل روزهای اول زندگی آنها را دوست ندارند و نسبت به آنها بیاعتنا هستند، اما زوجهایی هم پیدا میشوند كه همواره از در كنار هم بودن احساس لذت میكنند. این نوشتار 7 راز برای ادامه عشق بادوام را برای شما میگشاید. تفاوتها را بفهمیم مهمترین جنبه جذابیت این است كه ما با هم تفاوت داریم. درست همانطور كه قطب منفی و مثبت یك آهنربا یكدیگر را جذب میكنند، مرد با احساس ویژگیهای مردانه و زن با احساس ویژگیهای زنانه یكدیگر را جذب میكنند. تشابه و همسانی زن و مرد از لحاظ رفتار، افكار و كردار چیزی به جز كسالتآور شدن زندگی و بیعلاقگی به ادامه آن را در پی نخواهد داشت. اگر خویشتن واقعی خود را منكر نشویم و تفاوتهای موجود در یكدیگر را درك كرده و خود را با آنها تطبیق دهیم به عشق پردوامتری دست خواهیم یافت. جامه عمل پوشاندن به خواستههای متفاوت و مختص مرد در راستای عقاید او از طرف زن از یك سو و متقابل این اصل از طرف مرد برای زن و خواستهای او از سویی دیگر، هدفمندی زندگی و به دنبال آن برآورده شدن خواستههای دو طرف را در برخواهد داشت كه نتیجهای به جز تداوم عشق و گرمی زندگی را در پی نخواهد داشت. هیچیك از زوجین هرگز نباید در راستای تغییر دیگری برمبنای خواستها و عقاید خود گام بردارد چرا كه درغیر این صورت همچون قطبهای متجانس آهنربا یكدیگر را دفع خواهند كرد و نیروی جاذبه بین آنها تبدیل به دافعه خواهد شد. طلاق عاطفی نتیجهای از این نیروی دافعه خواهد بود. بنابراین باید یكدیگر را همان طور كه هستند و با همان ویژگیهای مختص و متفاوت پذیرفته و برای برآورده كردن خواستهای یكدیگر گام بردارند. تغییر و رشد از جمله تفاوتهای اشرف مخلوقات با سایر آفریدههای خدا، صاحب اختیار بودن و قدرت تفكر اوست و همین دو خصیصه برای تغییر و رشد او چه از لحاظ فیزیكی و چه از لحاظ روحی و روانی كافی است و این تغییر در هر برهه زمانی از زندگی امكانپذیر است، چرا كه اختیار داشتن و قدرت تفكر، اراده و پشتكار را به همراه میآورد، اگر مدبرانه رفتار نكنید و در زندگی و روحیات خود تغییرات لازم را اعمال نكنید، زندگی زناشویی شما احتمالا خسته كننده میشود. وقتی روابط زناشویی امكان رشد را فراهم نسازد، آن پیمان كمرنگ خواهد شد. اگر ازدواج به گونهای باشد كه با خود صادق باشیم، تغییرخود به خود ایجاد میشود. احساسات، نیازها و آسیبپذیریها برای این كه عشق را دریابیم، به احساس نیاز داریم. نارضایتی زوجین از یكدیگر سبب سركوب شدن احساسات و عواطف محبتآمیز آنها نسبت به یكدیگر میشود و به مرور، وقتی زن و شوهر احساسات خود را همچنان سركوب میكنند، دیواری به دور قلب خود میكشند و این نتیجهای جز بیاعتنایی و عدم حمایت شوهر از زن و زن از شوهر نخواهد داشت و بتدریج كه دیوار دور قلب بلندتر میشود و راه قلب به طور كامل مسدود میشود، طلاق عاطفی رخ خواهد داد و میان ما و احساسات محبتآمیز فاصلهای عمیق خواهد افتاد. به كمك برقراری ارتباط صحیح و با قدردانی از كارهای یكدیگر میتوانیم دیوار دور قلبمان را خراب كرده و مهر و عشق از دست رفته را بازیابیم. مسوولیت شخصی و التیام نفس وقتی نیازهای احساسی ما در ازدواج برآورده نمیشوند، اختلافات حل و فصل نشده مربوط به گذشتهها خودنمایی میكنند، لحظهای احساس مهر و عشق میكنیم و لحظهای بعد به طلاق میاندیشیم. هرگاه احساس میكنید حال خوبی ندارید و یا این كه از یك عمل یا حرف همسرتان برآشفته شدهاید، بدانید كه در اعماق وجود شما چیزی هست كه نیاز به التیام دارد. در این شرایط لازم است كه بخشایندهتر و پرمهرتر ظاهر شویم. در این مواقع باید از خود مراقبت و یا حتی در صورت لزوم به روان درمانگر مراجعه كنیم و به رغم این كه از همسرمان انتظار داریم كه كاری برای ما صورت دهد، بهتر است كه توقع خود را كنار بگذاریم. حالا زمان التیام خویشتن است. در این هنگام، با بخشش و چشمپوشیكردن از بیمهریهای گذشته هم خویشتن خویش را التیام بخشیدهایم و هم همسرمان را از آماج سرزنشهای خود و مشاجرههای مجدد دور میكنیم. احترام متقابل به یكدیگر باید توجه داشت كه هر مشاجرهای در هر زمینهای نباید منجر به ریختن حرمت و احترام بین طرفین شود. به عبارتی حتی برای مشاجره و بگومگوهای زوجین هم باید یك حد و مرز مشخصی در نظر گرفته شود و هیچیك از زوجین نباید پا را فراتر از آن بگذارند، تداوم زندگی و چگونگی این تداوم و روابط زناشویی بسیار در گروه اصل قرار دارد. عشق و مهر و محبت زنها بیشتر زمانی احساس محبت میكنند كه از ناحیه شوهرشان حمایت عاطفی شوند. مهم نیست كه مرد چه چیزی را برای همسرش تهیه میبیند، مهم استمرار داشتن آن است. زن وقتی عشق را احساس میكند كه دریابد عشق و محبت شوهرش ادامهدار است. ممكن است مسائلی مانند سالگرد ازدواج، تاریخ تولد و یا حتی وقایع مهم زندگی برای مرد اهمیتی نداشته باشد و حتی به دست فراموشی سپرده شود، اما برای اغلب زنان این مساله در درجه بالایی از اهمیت قرار دارد چرا كه استمرار عشق و محبت شوهر را برایشان به اثبات میرساند. اغلب زنان احساسات شنیداری و كلامی را بهتر درك میكنند. جملاتی مانند ، ، و اگرچه جملات سادهای هستند، اما اگر از جانب مرد به زن اعلام شوند در جلب مهر و محبت و عشق زن بسیار موثر خواهد بود. اما دریافت عشق و محبت از جانب مرد متفاوت است. او در صورتی احساس مهر و عشق میكند كه زنش پیوسته از كارهایی كه و انجام میدهد قدردانی و تعریف و تمجید نماید. روحیه خوب زن به شوهرش احساسی از مهر او عشق میدهد. مرد زمانی شاد میشود كه همسرش راضی باشد. در حالی كه زن از گرفتن حتی یك شاخه گل سرخ به عنوان هدیه احساس مهر و عشق میكند، مرد از مورد قدردانی واقع شدن به این احساس میرسد. وقتی مرد برای همسرش كارهای كوچك میكند و زنش از او تشكر مینماید، مرد احساس محبت میكند. اگر مرد فراموش كرد، زن مدبر كسی است كه به لحن غیرمتوقعانه موضوع را به او یادآور شود. و مرد متعهد نیز مردی است كه به محض یادآوری همسرش را مورد دلجویی و محبت قرار داده و سهلانگاری خود را از دلش درآورد. در غیر این صورت این بیمهریها به مرور زمان انباشته شده و به جایی میرسد كه حتی حمایت و دلجویی و تدبیر نیز كاری از پیش نبرده، طلاق عاطفی زوجین را سبب خواهد شد. دوستی، استقلال و تفریح سركوب احساسات به روحیه دوستانه زن و شوهر آسیب میرساند. اگر زن یا شوهر، هر كدام به تنهایی در زندگی زناشویی خود از خود گذشتگی نشان دهند ازدواجشان پابرجا باقی میماند اما مهر و عشق آنها را تنها میگذارد. بدون داشتن مهارتهای جدید ارتباطی با آن كه ممكن است ازدواج پابرجا باقی بماند، مهر و عشق صحنه را خالی میكند و زندگی زناشویی فقط جنبه فیزیكی به خود گرفته و همان طلاق عاطفی را منجر خواهد شد. وقتی زنی به همسرش علاقه دارد اما به او برای حمایت از خود كمك نمیكند، در واقع به روابط زناشویی خود آسیب میرساند. مرد تنها زمانی در روابط زناشویی خود موفق ظاهر میشود كه بتواند خواستهها و نیازهای همسرش را برآورده سازد. برای ایجاد دوستی در روابط زناشویی باید تعادلی میان استقلال و وابستگی ایجاد شود. همان طور كه نیاز به همسرمان مبنای شوق و عشق و تداوم زندگی است، اما اگر به اندازه كافی استقلال و خود مختاری نداشته باشیم، در مواقعی كه همسرمان چیزی ندارد كه به ما بدهد و یا در مواقعی كه بنابر دلایلی (كه منطق خودش حكم میكند) نخواهد كاری را برای ما انجام دهد، احساس میكنیم در گرفتن آنچه به آن نیاز داریم، ناتوان هستیم. با قبول مسوولیت در قبال خود و با التیام بخشیدن به خویشتن، میتوانیم در مواقعی كه همسرمان نمیتواند كاری برای ما انجام دهد اقدامی برای خود صورت دهیم. از جمله این موارد میتوان از وابستگیهای افراطی مرد به زن در انجام كارهای شخصی و یا حتی از لحاظ عاطفی و نیز وابستگی مالی زن به مرد در تمامی زمینهها نام برد. متاسفانه زنان از لحا ظ عاطفی بسیار شكننده هستند، پس باید از همان ابتدا سهم خاصی از احساساتشان را به شریك زندگیشان اختصاص دهند، نه همه آن را. چرا كه در صورت بروز هر مشكلی تمامی احساس خود را بربادرفته ندانسته و برمبنای آن به زندگی خود ادامه دهند. احساسات بیش از حد و زیادهروی، توقعات را باعث خواهد شد و این نیز پیش زمینهای برای مشاجرات خانوادگی است. منبع: روزنامه جام جم پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 733]