واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: هموطن-ارزشيابي مستمر از رفتارهاي سازماني اگرچه توسط صاحبنظران و كارشناسان توصيه و تاكيد ميشود، اما در ايران از سوي مديران كمتر جدي گرفته ميشود و يا اگر به آن توجه شود بر متر و معيارهاي دقيق و اصولي استوار نيست. ملاكها عموما شخصي و سليقه، كوتاه مدت و ناپايدار و يا ظاهري و نمايشي است. در مقاله زير 10نوع رفتار مطلوب و نامطلوب كه ميتواند ملاك ارزشيابي و پاداش و تنبيه رفتارهاي سازماني باشد تشريح شده است. رفتارهاي سازماني مطلوب و نامطلوب را بر اساس نتايج پژوهشهاي مديريت رفتار انساني چنين ميتوان فهرست كرد: 1-راهحلهاي اساسي به جاي راهحلهاي مقطعي راهحل اساسي مستلزم صرف وقت، بينش، صبر، فداكاري و انضباط است و در بلند مدت سود زيادي دارد. براي ايجاد راهحلهاي اساسي اقدامات زير را ميتوان انجام داد: الف- افراد در بلندمدت ارزيابي شوند، مثلا طي يك دوره 5ساله. ب- پاداشهاي بلند مدت. ج- كساني كه تصميمات مناسبي را در بلندمدت اتخاذ ميكنند. د- قسمتي از حقوق كاركنان به موفقيت سازمان بستگي داشته باشد. 2- ريسكپذيري قاعدهاي كه در آن هيچ اشتباهي نبايد صورت گيرد، قاعده سالمي نيست ولي عموميت دارد. سازمانهاي خوب افراد را تشويق ميكنند كه با نكتهسنجي ريسكپذير باشند به آنها امكان مانور ميدهند كه مسائل را درك كنند. اشتباه بهايي است كه براي رشد شخصي و سازمان ميپردازند. اجتناب از ريسك موجب ريسك بدتري براي افراد و سازمان ميشود زيرا باعث بيحوصلگي، يأس، نااميدي و شكست نهايي است. مديراني كه عملكرد بالا دارند بيشترين گرايش را براي قبول ريسك نشان ميدهند. افرادي كه عملكرد پايين دارند امنيت ميخواهند و سعي ميكنند بدون ريسك جلوه كنند. كساني كه عملكرد متوسط دارند كمتر طالب امنيت هستند، لكن مانند افراد داراي عملكرد پايين بيشتر از آنچه موثر هستند ميخواهند موثر به نظر برسند. مديران عملكرد بالا از كار به خاطر خود كار لذت ميبرند و كمتر به امنيت ميانديشند، تمايل قوي آنها براي موفقيت و خوديابي است. چند نكته مفيد به عنوان دستورالعمل قبول ريسك 1- به انسانها ياد بدهيد كه اشتباهات هوشمندانه قسمتي از هزينه پيشرفت هستند. 2- از خود به عنوان نمونه ذكر كنيد به اشتباهاتي كه كردهايد اشاره كنيد (اگر اشتباه نداشتهايد شايد به اين سبب است كه به هيچ كار تازهاي دست نزدهايد). 3- در مورد ريسكهاي كوچك وقت تلف نكنيد. انسانهايي كه به نتايج بزرگ رسيدهاند به كارهاي بزرگ دست زدهاند و اشتباهات بزرگ كردهاند و بايد چنين باشند. 4- هم از موفقيت استقبال كنيد و هم از شكست 5- هنگامي كه كارها رو به راه نيست به جاي ديگران ريسك نكنيد. در اين صورت فرصت آموختن و رشد كردن را از آنها گرفتهايد و بدتر از همه موجب رنجش ديگران ميشود. 6- ريسك هوشمندانه را تشويق كنيد. ريسكپذيري اين است كه انسانها و سازمانهاي بهتري داشته باشيم نه آدمهاي خودسر و بيپروا. 3- پاداش به خلاقيت كاربردي به جاي اطاعت كوركورانه تاريخ پر از داستانهايي درباره انسانهاي خلاق است كه به آنان گفته شده است از انديشههاي جنونآميز دست بردارند ولي آنها دست برنداشتند و موفق شدند. سرمايه مهم هر كسب و كاري پول، ساختمان يا تجهيزات نيست بلكه انديشههاست. انيشتين اعتقاد داشت كه ابتكار مهمتر از دانش است. هر كس ميتواند انديشههاي نو داشته باشد آنچه كم وجود دارد انسانهايي مبتكر است؛ يعني انسانهاي قاطع و مصري كه اعتقاد دارند بايد ايده در عمل مورد استفاده قرار گيرد. براي به وجود آوردن محيط مساعد در نوآوري رعايت نكات زير ضروري است: 1- تحمل شكست 2- محيط كاري آرام و غير رسمي 3- امتياز به نوآوريهاي موفقيتآميز 4- حمايت از تعصب كاري 5- تشويق به رقابت 6- تعيين حداقل يك هدف ابتكاري و تاريخ دستيابي به آن 7- آموختن مباني تفكر خلاق 4-پاداش به اقدام قاطع به جاي فلج كردن كار با تجزيه و تحليل افراد قاطع و مصممي كه شهامت عمل كردن به معتقداتشان را دارند همواره موفق ميشوند، لكن افراد مصمم معدودند. بيشتر آدمها شهامت و اعتماد به نفس لازم را ندارند تا هنگام تصميمگيري شهرت خود را به خطر اندازند. 5- پاداش به كار برجسته به جاي نمايش كار وودي آلن هنرپيشه كمدي گفته است كه خود را نشان دادن 80 درصد زندگي است. بعضي از كاركنان طوري رفتار ميكنند كه گويي خود را نشان دادن و مشغول به نظر رسيدن100 درصد كار آنها ست. بسياري از مديران تصور ميكنند افراد مشغول كه ساعات ممتدي كار ميكنند بهترين كاركنان هستند و به آنها براساس نمايش كار( به جاي نتايج كار) پاداش ميدهند. طنز قضيه در اين است كه افراد وقتي كه نميدانند چه دارند انجام ميدهند خود را بسيار مشغول نشان ميدهند. مشغول بودن خودش هدفي ميشود كه خلأ نداشتن مقصود را پر ميكند. 6- پاداش به ساده كردن كار به جاي پيچيدگي غير لازم جوهر اصلي مديريت خوب اين است كه تا آنجا كه امكان دارد كارها را ساده كند تا انسانها قادر به انجام آن باشند. بيشتر سازمانها در اين دام ميافتند كه به كساني كه مسائل را پيچيده ميكنند پاداش ميدهند و به كساني كه كارها را ساده ميكنند توجه نميكنند، چرا نبايد بالعكس باشد. سازمانهاي ساده حساس هستند، قابل انعطافند و آمادگي بيشتري دارند تا با تغييرات مواجه شوند. سازمانهاي بزرگ و پيچيده سرعت عمل ندارند و ممكن است قادر نباشند كه با رقابتها و مسائل معارضه جويانه مقابله كنند. 7- پاداش به رفتار آرام به جاي نق زدن و سر و صدا راه انداختن براي تشويق رفتار موثر و آرام رعايت نكات زير ضروري است: 1- براي تعيين وتاييد رفتار خوب به طور آگاهانه اقدام كنيد براي تقويت اين رفتار لازم نيست كه شما به هر كسي پاداش دهيد يا از آنها تعريف كنيد، از افرادي كه با شما كار ميكند آنچه را كه ميخواهيد انجام دهند، مشخص كنيد. در موقع مناسب به هر يك شخصا بگوييد كه چه جنبههايي از كار آنها را دوستداريد و تشويق كنيد تا همان كار را بهتر انجام دهند. 2-به قهرمانان آرام پاداش داده و وقت صرف كنيد آدمهاي مورد اعتماد اغلب ناديده گرفته ميشوند، لكن آنها محور و اساس موفقيت هر سازماني هستند، پاسخ به اين سؤالات ميتواند كمك كند اين افراد را بشناسيد. - چه كسي به ندرت غيبت ميكند؟ - چه كسي اگر تحت فشار هم باشد كار ميكند؟ - چه كسي به طور مستمر كار كيفي ميكند؟ پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 910]