محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826051561
سند مولفههاي هويت ملي منتشر شد
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: سند مولفههاي هويت ملي منتشر شد
شوراي فرهنگ عمومي كشور سند مولفه هاي هويت ملي ايرانيان را كه در روزهاي پاياني سال گذشته به تصويب رسيد منتشر كرد.
به گزارش خبرگزاري مهر، سند مولفه هاي هويت ملي ايرانيان كه در جلسه 487 شوراي فرهنگ عمومي كشور مورخ 21 اسفند ماه 86 به تصويب رسيد، در ذيل از نظر مي گذرد:
مقدمه
"هويت" تلقي از "خود" يا خودآگاهي فردي و جمعي است و آن گاه كه در برابر "ديگري" و ديگران ترسيم مي شود، ماهيت يا وجه تمايز "ما" از "ديگران " است و معرف مجموعه عناصر و ويژگي هايي است كه "ديگران" فاقد و "ما" واجد آن مي باشيم. در تكوين و شناخت هويت، كه در مسير زمان قوام مي گيرد، تاريخ نقشي كليدي دارد و هويت چونان تكه سنگي كه بر بستر رود مي غلتد، در تاريخ شكل مي يابد. در اين سند براي تدوين اجمالي كلان ترين مولفه هاي هويت ملي در ايران امروز، ويژگي هاي محتوايي و صوري هويت، هر دو مورد توجه قرار گرفته است. اساسا هويت ملي "ما" رابط بين ظرف و مظروفي است كه هر دو مكمل و معرف يكديگرند. ظرف به مظروف صورت مي دهد و مظروف به ظرف اصالت و دوام و منشايت اثر مي بخشد. هويت، تركيبي از جسم و روح تاريخي ماست كه هر يك بدون ديگري امكان تعين نمي يابد. البته هويت ملي در نسبتي وثيق با ملت هاي همجوار و نيز هويت هاي فراملي قوام يافته و اشتراكات فرهنگي ايرانيان با مردم كشورهاي همسايه و نيز كشورهاي جهان اسلام فرصت هاي هويتي مغتنمي براي اعتلا و همگرايي فرهنگي فراهم آورده است. به گونه اي كه انديشه رهبران و متفكران انقلاب اسلامي، به عنوان رستاخيز هويتي تاريخ معاصر ما، مويد چنين نگرشي است. آنان ايراني و اسلامي بودن را از ابعاد جدا نشدني كليت وجودي ما دانسته اند. مفهوم "ملت" در اين نگاه، متفاوت از معنايي كه منبعث از سكولاريسم است، داراي اعتباري تاريخي و جغرافيايي است. رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در همين راستا فرموده اند: "هويت ملي هم كه مي گوييم، مليت در مقابل دين نيست؛ بلكه هويت ملي هر ملت، مجموعه فرهنگ ها و باورها و خواست ها و آرزوها و رفتارهاي اوست. يك ملت مذهبي، يك ملت موحد، يك ملت مومن و يك ملت معتقد به پاكان درگاه الهي و اهل بيت پيغمبر (ص) است؛ اين جزو فرهنگ و هويتشان است؛ هويت ملي كه مي گوييم، شامل همه اينها هست؛ اينها را حفظ كنيم".
با اين مفروض عناصر و جوهره هويت ملي ايرانيان عبارت اند از :
1- روح معنويت، تعبد و توحيد
دينداري بر محور يكتاپرستي، در ايران سابقه اي به درازاي تاريخ اين سرزمين دارد. ايرانيان باستان، چه در دوران ديني و چه دوره اساطيري، موحد بوده اند و هيچ گاه كثرت و تعدد مبدا آفرينش را نپذيرفته اند. معنويت و عبادت ركن اصلي حيات فردي و اجتماعي و عبادتگاه ها و مساجد، كانون انسجام بخش آنان بوده است. در انتقال به دوران اسلامي، با توحيد ناب منبعث از وحي خاتم رسل، اين ظرفيت، تكامل و ظهور بيش از پيش يافت. در زماني كه ، ايرانيان از تعاليم زرتشت فاصله مي گرفتند و اين امكان بود كه در اثر دين خواهي و روح تعبد و آزادگي شان، به شراغ تعاليم مسيحي (در غرب ايران) و بودائي (در قلمرو شرقي ايران) بروند، نداي توحيدي اسلام را با گوش جان شنيدند و به خدمت حقيقت اسلام درآمدند. اركان فرهنگ ايرانيان همچون علم، عرفان، شعر و مظاهر آنها، خصوصا در معماري و ديگر ميراث فرهنگي و هنري، نماد و نشانه تعالي روح پرستش توحيدي اين ملت در طول تاريخ است. شاعران، هنرمندان، فيلسوفان و ارباب معرفت و اصحاب حوزه هاي علمي و فرهنگي، آينه هاي روشن و صافي حقايق اسلامند.
2- اسلام مبتني بر معارف قرآن و مودت اهل بيت (ع)
با توجه به آنچه گفته شد، اسلام به عنوان دين رسمي كشور، از مقومات هويت ايراني است. ايرانيان، آيين اسلام را چون گوهري گرانمايه از جان و دل پذيرفتند و با آن درآميختند. ايرانيان تعاليم قرآن را اخذ و مجدانه در نشر و تنظيم آن كوشيدند. آنان، فارغ از علائق قومي و نژادي، علاقه و ارادت عميقي نسبت به خاندان وحي پيدا كردند و پيروي دين حضرت خاتم الانبياء (ص) را پذيرفتند و خصوصا چنگ در حبل المتين ولايت زدند. ولايت، عشق و محبت به اولياي خداست، آنان كه ستارگان هدايت گر شب گمراهي بشر به سوي خورشيد صبح حقيقت و فطرتند؛ و اين بخشي از هويت ايرانيان است. ايرانيان از همان سده اول گسترش اسلام اين محبت عميق را - پنهان و پيدا - احساس كردند و اين احساس به بهترين وجه در لسان اديبان و شاعران ظاهر شد.
آنان، رستگاري و نجات را در فهم و عمل به سيره پيامبر و خاندان وحي و پيروي صادقانه از آنان مي دانستند و قول و فعل و تقرير معصومان را تفصيل و تفسير قرآن كريم، اين معجزه ماندگار الهي قلمداد مي نمودند.
تجلي اين عشق و ارادت را در ايام سالگرد شهادت يا ولايت ائمه معصوم (ع) زماني كه ايران يكپارچه در سوگ و سرور فرزندان پيامبر مي نشيند و با اميد و اراده، مهياي رفع و دفع ظلم كه به صور مختلف در تاريخ تكرار مي شود؛ مي توان مشاهده كرد. حقيقت اسلام كه گوهر مشترك اديان ابراهيمي است، همچنين در قالب ابواب متعددي از اخلاق و آداب و سنت هاي حسنه فردي، خانوادگي و اجتماعي، قله هاي رفيعي از انسانيت و كرامت را به تصوير مي كشاند كه همه ايرانيان فارغ از قوم و آيين، بدان ها متصف و متعهدند.
3- ولايت مداري
ثمره روح ولايت و كشش به سوي پرهيزگاران و دوستداران خدا، تشكيل حكومت صالحان و قبول حاكميت پاكان بر جامعه است. مشروعيت نظام اجتماعي نيز موهبتي الهي است؛ چرا كه اولويت در ولايت، احقيت در ولايت را منجر مي شود. اين گرايش، بستر همواري براي عدالت طلبي بي پايان در اين جامعه است. ايرانيان، خود، هيچ گاه حاكمان را به دليل زر و زور و تزويرشان نپذيرفتند و حكومت سلطان را با هدف افزايش معيشت و رفاه صرفا دنيوي اختيار نكردند؛ هر چند كه در اكثر موقعيت ها، استبداد، اين حق را از آنان ستاند. نشانه اين ولايت مداري آن است كه حتي حاكمان مستبد و نامشروع، رمز بقا و استمرار حكومت خود را تشبت و تظاهر به عناوين و نمادهاي ديني و سنتي مي دانستند و رسما از ظاهر دين عدول نمي كردند. هر چند در ايران دوره اسلامي، تحقق كامل رهبري و امامت اولياي حقيقي خدا، از سوي ايرانيان معاصر حيات كوتاه معصومان، ممكن نگشت و دست مردم از ائمه كوتاه شد، ليكن در دوران غيبت با واسطه عالمان و فقيهان و جستجوگران علم و عمل اهل بيت، اين امر ميسر بود. لذا پس از انقلاب شكوهمند اسلامي، اين انديشه، خود را در الگوي ممتاز ولايت فقيه باز يافت و اين كشش هويتي ايرانيان را پاسخ داد. اين الگو، خصوصا زماني كه در قامت عالم و عارف كاملي چون امام خميني (ره) متجلي شد به شناسنامه انقلاب اسلامي بدل گشت چرا كه "اين انقلاب بي نام خميني در هيچ جاي جهان شناخته شده نيست" لذا انس و نسبت وثيق همه اقوام و گروه هاي ايراني به معمار كبير انقلاب اسلامي، شاهد زنده و تجلي گوياي اين مولفه است.
4- سرزمين ايران
ايران سرزميني است كه محل زندگي اقوام مختلف بوده است، كه اين اقوام در طي تاريخ با مجاهدت ها و تحمل رنج ها از نام و ياد و عظمت ايران پاسداري كرده اند. گر چه اطلاق نام ايران به كشوري كه اكنون در آن به سر مي بريم صورت گرفته است؛ اما از ياد نبريم كه نام و خاطره ايران سابقه طولاني دارد و در ذهن، حافظه و خاطره قومي مردم سرزمين ما از ديرباز زنده بوده است، اين سرزمين، معنايي فرهنگي و انساني و نه جغرافيايي و مرزي است و مفهومي بسيار عميق تر از مفهوم دولت - ملت مدرن را تداعي مي كند. از آنجا كه كشور ما در مقاطع تاريخي مورد يورش و تاخت و تاز قرار گرفته؛ دفاع از سرزمين به مثابه مظهر هويت و عزت ايراني، عامل مهمي در تحكيم و تثبيت وحدت ملي بوده است. بارزترين صورت آن در دفاع هشت ساله ايرانيان از سرزمين خود در برابر متجاوزان بعثي و حاميان آنها متجلي است. اگر به گفتمان مهاجمان به طور اجمال نگاهي افكنيم؛ بر خلاف ما كه تجاوزگر را صدام و اربابانش مي دانستيم و هرگز نامي از ملت عراق نمي برديم، آنان دشمن خود را ايراني ها مي دانستند. بر اين اساس، ما در نگاه دشمن هم هويتي خاص داشتيم كه نه قومي و نه فردي بلكه ملي بود. همان ايراني كه اقوام ما با آن احراز هويت مي كنند و آيين ها، رسوم و خرده فرهنگ هايي زيبا، عميق، همسو و هم افق را در يك سرزمين فرهنگي متحد مي سازد.
5- زبان و خط پارسي
زبان به عنوان يك عنصر اصلي تمايز بخش، از مولفه هاي هويت ملي است. زبان فارسي دومين زبان اسلام، حامل فرهنگ و معارف اسلامي ايرانيان در طول تاريخ و زمينه سازي امين براي تعاليم مقدس اسلام و تشيع بوده و هست. خدمات متقابل زبان پارسي و عربي دوره اسلامي از اجزاي اين مولفه هويتي ماست چنانكه تا پيش از ورود اسلام كمتر سراغ از زبان فارسي واحد، شفاف و يكپارچه اي داريم و از سوي ديگر اعتلا و گسترش ظرفيت دروني زبان عربي كه به واسطه تدوين و تنظيم اصول و قواعد و دستور زبان عربي ميسر گشت، مشتاقانه توسط ايرانيان فارسي زبان تحقق يافت. زبان پارسي برخلاف آنچه گاهي گفته مي شود، زبان يك قوم نيست. اين زبان به منطقه اي از مناطق ايران تعلق ندارد بلكه زباني است كه در خراسان آغاز عهد اسلامي قوام يافته و زبان ايران و شرق عالم اسلام شده است. زبان پارسي در مقابل زبان عربي و هيچ زبان ديگري قرار ندارد و تاريخ و فرهنگي كه با اين زبان قوام يافته است به همه ايرانيان و اقوام ايراني تعلق دارد. اين زبان، زبان فردوسي، ابن سينا و سهروردي ، صائب تبريزي، سعدي و حافظ شيرازي و مولاناي بلخي و همچنين شمس تبريزي و نظامي گنجوي و خاقاني شرواني، ناصر خسرو قبادياني و غيره است. در دوره هاي مختلف مهاجمين فرهنگي به ايران، اين زبان را مورد چشمداشت قرار دادند، هر چند بر ريشه هاي متعدد درخت تنومند فارسي گزندي وارد نساخته اند. خانه وجود ما ايرانيان با اين زبان بنا شده است و از همين روست كه بايد توجه كنيم هر چه اين زبان پوياتر و با نشاط تر باشد، استقلال و نشاط ما بيشتر است و اگر ضعف و فتور به آن راه يابد پيوستگي ملي را سست مي كند كه به اين جهت بايد در پاسداري از زبان و زنده نگاهداشتنش اهتمام كرد. خط فارسي نيز بستر و حافظ امين و رمز كمال زبان فارسي است و از همين جهت، همراه هميشگي اين مولفه هويتي ايرانيان است.
6- تمدن و تاريخ ايران
حافظه تاريخي هر ملت راهنماي آينده اوست. اين حافظه تاريخي در مسير عبور از گذشته تا به حال، فراز و فرودهاي بسياري را تجربه مي كند. بهره گيري از نقاط قوت گذشته و اصلاح ضعف هاي آن، مسير حال و آينده را روشن تر خواهد كرد. ملتي كه از گذشته خود پند گيرد؛ در دنياي كنوني مي تواند به شيوه اي صحيح زندگي كند و به آينده اي بهتر اميدوار باشد. تاريخ و تمدن ايران از دوره باستان تا پيش از اسلام ( كه خود كتاب مبسوطي از عبرت و شكوه تمدني است) و در دوره اسلامي، آموزگاري امين براي پذيرش رسالت اين ملت در برقراري حكومت عدل جهاني بوده است. ايران در طول تاريخ مهد شكوفايي و رونق فرهنگي و علمي و طبعا تمدن سازي گرديده است، چه زمان تبادل فرهنگي با هند و يونان و چين و چه آن زمان كه موجد شكوه وصف ناشدني تمدن اسلامي و توليد و تاليف علوم قرآني، فقه، فلسفه، كلام، نجوم، هندسه، رياضيات، طب، شيمي، معماري و صنايع گوناگون و ... در ميان مسلمانان و ساير جهانيان گرديده است.
7- مهدويت، انتظار و رسالت تاريخي ايرانيان
يكي از ويژگي هاي برجسته و قابل توجه هويت ملي ايرانيان، اعتقاد آنان به ظهور موعود و منجي عالم و انتظار توام با زمينه سازي براي اين ظهور است. آداب عمومي و حكمت تاريخي مردم ما به نحوي، كوشش مصرانه براي بستر سازي ظهور و انتظار فعال در اين عرصه است. الگوي كامل و جامع اين موعود گرايي در فرهنگ ناب شيعي و مهدويت به ايرانيان عرضه و بستر اميد، سازندگي و آينده گرايي آنان شد، قرائن تاريخي و ادله مختلف نشان مي دهد كه براي ملت ايران، وظيفه مهم و خاصي در ارتباط با ظهور، مقدر گرديده است.
اگر وقوع انقلاب اسلامي را در نسبت با رسالت تاريخي ايرانيان در مسير ظهور تعريف نكنيم، از درك حقيقت، ماهيت و چرايي اين رويداد بزرگ غافل مي مانيم. در واقع در مسير تكامل هويت مردم ايران، كه در ابتدا به عنوان مردماني موحد و در مرحله دوم، به عنوان مردمي مسلمان و از آن پس، به عنوان مسلمان شيعه شناخته شده اند، انقلاب اسلامي به عنوان مرحله چهارم اين تحول تكاملي، ظهور كرده تا رسالت تاريخي مردم ايران را جهت زمينه سازي براي ظهور حضرت مهدي موعود (عج) و سير در مسير ولايت و انتظار، فعليت و عينيت بخشد. اين ويژگي مهم يكي از اركان هويت تاريخي مردم ماست كه رسالت خاصي را براي وارثان اين هويت - يعني همه ايرانيان عدالت جو و آزادي خواه- تداعي مي نمايد.
پيداست كه وحدت ملي حاصل جمع جبري عناصري كه ذكر شد نيست اين عناصر همه درهم تنيده و وحدت يافته است. ما ايرانيان در سايه اين وحدت پرورش يافته ايم و البته همه به يك اندازه از عناصر آن بهره نداريم؛ در حالي كه اقليت هايي هم وجود دارند كه بر دين مزدايي و يهودي و مسيحي اند و مسلماناني كه بر مذهب عامه و جماعت مي روند، آنها هم ايراني اند و در وحدت ملي ايران جايگاهي محفوظ و شايسته دارند.
سه شنبه 21 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]
-
گوناگون
پربازدیدترینها