واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: سيري در آيات متناقضنماي قرآن كريم / 5توجه به لفظ «مردف»، تناقض آيات سور آلعمران و انفال را رفع ميكند
گروه انديشه: توجه به لفظ «مردف» در آيه 9 سوره انفال، تناقض در تعداد ملائكه در آيات 124 سوره مباركه آلعمران و آيه 9 سوره انفال را رفع ميكند.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، حجتالاسلام و المسلمين «ابراهيم يعقوبيان» در بخش قبلي گفتوگو با سرويس انديشه و علم اين خبرگزاري به بررسي نظريه شهيد صدر در رابطه با رفع تناقض بين آيات 47 سوره مباركه حج و 4 سوره مباركه معارج پرداخت و در بخشي از سخنانش گفت: علامه شهيد صدر كلمه «يوم» در آيه 47 سوره مباركه «حج» را ناظر به سنتهاي تاريخي ميداند و معتقد است اين لفظ در آيه 4 سوره مباركه «معارج» ناظر به روز قيامت است.
وي در بيان وجه جمع بين اين دو آيه در نظر شهيد صدر گفت: از نظر مرحوم صدر اين دو آيه از نظر زمان و مكان متفاوت است؛ زيرا آيه سوره مباركه حج اشاره به سنتهاي تاريخي، مكان و زمان دنيايي و آيه سوره مباركه معارج اشاره به روز قيامت و زمان و مكان قيامت دارد؛ لذا وجه جمع را اينگونه بيان ميكند. البته ايشان بين اين دو آيه را جمع كرده است، اما مسئله دوم اين است كه بين دو آيه شريفه سوره مباركه معارج و سوره مباركه سجده وارد نشدهاند.
بخش قبلي را اينجا بخوانيد
مدرس مكتب جامعةالرضوية در بخش پاياني اين گفتوگو، روايتي را از اميرالمؤمنين علي(ع) نقل كرد و گفت: در يك روايت آمده است كه از حضرت امير(ع) در رابطه با آيات مورد بحث سؤال شده و ايشان فرمودند كه پنجاه موقف داريم و هر موقف هم هزار سال به طول ميانجامد كه اين امر به اعتبار تعدد مواقف است.
وي افزود: شخصي هم از اميرالمؤمنين يا امام صادق(ع) به اين مضمون سؤال كرد كه چگونه ميتوان هزار سال در يك موقف و بعد هم پنجاه موقف و پنجاه هزار سال صبر داشت. پس آنجا هم مثل دنياست، چگونه حوصلهها را ياراي اين همه سال است.
نويسنده مقاله «نفاق يا شخصيت پنهان» به پاسخ معصوم(ع) اشاره كرد و گفت: از نبي مكرم(ص) نقل شده است كه آنقدر اين زمان (هزار سال) بر مؤمن سبك و زود خواهد گذشت كه در نظرش به اندازه خواندن يك نماز چهار ركعتي مينمايد؛ يعني اگر يك نماز ظهر در هشت دقيقه خوانده ميشود، آن سالها هم به همين اندازه براي شخص مؤمن به طول ميانجامد.
يعقوبيان در ادامه اين بيان دلنشين از حضرت(ص) به عظمت نماز اشاره و تأكيد كرد: چقدر اين نماز اهميت دارد كه آنقدر انسان را سبكبار ميكند. اينجاست كه اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: «تخففوا تلحقوا؛ سبكبار باشيد تا به وصال برسيد.» امام فرمود آن شخصي كه ميآيد و شأن نزول و از اين دست مسائل را بيان ميكند كه مفسر نيست، بلكه مفسر كسي است كه مقصد نزول را بيان كند.
نويسنده كتاب «مدرسه نامرئي» در ادامه افزود: پس نماز اين توان را دارد كه هزار سال را به چند دقيقه تقليل دهد. با اين حال آنچه را كه عترت طاهرين(ع) در روايات به آن اشاره كردهاند، يك جهتش به اعتبار تعدد مواقف است. خداوند متعال يكجا فرموده است هزار سال و جاي ديگر پنجاه هزار سال. هزار سال به اعتبار يك موقف و پنجاه هزار سال به اعتبار مواقف متعدد است.
وي گفت: پس با اين بررسي به اين نتيجه رسيديم كه اينگونه نيست كه اگر ديديم دو آيه در ظاهر با هم تناقض دارند، فورا حكم به تناقض دو آيه كنيم و آنها را كنار بگذاريم و در نهايت ـ نعوذ بالله ـ قرآن هم متناقض فرموده و بايد كنار گذاشته شود. در صورتي كه اينگونه نيست، بلكه 9 وحدت بايد جمع شود تا تناقض حاصل شود.
مدرس حوزه علميه مشهد مقدس اظهار كرد: بنابراين حتي اگر به طور سطحي هم به آيات قرآن نگاه كنيم در مييابيم كه در آنها تمامي شروط لازم براي تناقض يافت نميشود. همينگونه است براي آيه ديگر قرآن كريم در مورد تعداد ملائكه؛ مثلا در آيه شريفه 124 سوره مباركه آل عمران فرموده: «إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَن يَكْفِيكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلاَثَةِ آلاَفٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُنزَلِينَ ﴿124﴾؛ آنگاه كه به مؤمنان مىگفتى آيا شما را بس نيست كه پروردگارتان شما را با سه هزار فرشته فرودآمده يارى كند.»
وي در ادامه افزود: در آيه شريفه 125 سوره مباركه آل عمران فرموده: «بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُسَوِّمِينَ ﴿125﴾؛ آرى اگر صبر كنيد و پرهيزگارى كنيد و با همين جوش [و خروش] بر شما بتازند همانگاه پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار يارى خواهد كرد.»
يعقوبيان در توضيح اين دو آيه گفت: در آيه 124 ميفرمايد كه ما روز بدر مؤمنان را به سه هزار ملك ياري كرديم (يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلاَثَةِ آلاَفٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُنزَلِينَ) اما در سوره مباركه انفال ميفرمايد: «إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُرْدِفِينَ ﴿9﴾؛ [به ياد آوريد] زمانى را كه پروردگار خود را به فرياد مىطلبيديد پس دعاى شما را اجابت كرد كه من شما را با هزار فرشته پياپى يارى خواهم كرد.» در اينجا با هزار ملك مردف ياري كرده است. اما در سوره مباركه آل عمران با سه هزار ملك فرمود. بعد هم در سوره آل عمران آيه 125 فرمود كه اگر صبور ميكرديد پنج هزار ملك ميفرستادم.
ابراهيم يعقوبيان در توضيح اين مسئله گفت: هم در تفسير نمونه و هم در تفسير الميزان آمده است كه «مردف»؛ يعني كسي در رديف ديگري قرار گيرد. به عبارت ديگر، كسي پشت سر ديگري قرار بگيرد را مردف گويند. ارداف؛ يعني رديف هم قرار گرفتن. آنجا كه خداوند متعال فرمود هزار ملك منظور رؤسا هستند؛ يعني آنهايي كه جلو هستند را ميگويد؛ يعني هزار صف و بعد هم پشت هر ملكي دو ملك ديگر بودند. با اين وجه، تناقضي كه در ظاهر و برخورد اوليه با آيه حاصل شده رفع ميشود. حال اينكه فلسفه اين رديف و پشت سر هم قرارگرفتن چه بوده، امري الهي و حكيمانه است كه از عقل قاصر ما به دور است.
وي در ادامه سخنانش گفت: با اين وجود با كمك از روايات و كمي تأمل در اين آيات به راحتي ميتوان تناقض مورد نظر را رفع و آيات را در راستاي يكديگر قرار داد. اگر جايي بحث تناقض آيات مطرح شده، واقعيت آن است كه بايد روي آن تأمل كرد. ما كه تمام قرآن را درك نميكنيم، بلكه قرآن كريم با بيان نوراني عترت طاهرين(ع) براي ما مبين خواهد شد. همانگونه كه اميرالمؤمنين در نهجالبلاغه ميفرمايند: «استنطقوه و لن ينطق و لكن انا اخبركم عنه»؛ يعني هرجا كه گير افتاديد بايد به سراغ ما بياييد، كليد مسائل دست ماست. «فأين يتاه بكم، بل كيف تعمهون و بينكم عترة نبيكم».
وي در ادامه به سخن «صائب تبريزي» اشاره كرد و گفت: «صائب» گله ميكند كه «غفلت نگر كه پشت به محراب كردهاند/ در كشوري كه قبلهنما موج ميزند». چرا حكم ميكنيد كه آيات قرآن متناقض است و از نظر علمي با علم روز در تنافي است؟ قبلهنما هست و اگر سراغش بروي، دستت را گرفته و تو را به آن حقيقت راهنمايي ميكند و حيف است كه در كشوري كه اين همه قبلهنما موج ميزند از اميرالمؤمنين(ع)، تكسوار عرصه «سلوني قبل عن تفقدوني» تا وجود نازنين حضرت ولي(عج) استفاده نبريم.
وي در توضيح مطلب فوق گفت: اجماعي به نام «اجماع تشرفي» داريم. گاهي اوقات يك فقيه ميگويد كه تمام امت اجماع دارند كه حكم اين است. اما زماني كه تأمل ميكنيم، ميبينيم تمامي علما خلاف آنرا گفتهاند و كساني كه اهل فن نيستند، ميگويند كه اين فرد اهل تحقيق نيست؛ زيرا تمام علما خلاف آنرا بيان كردهاند. پس چگونه گفته است كه تمام علما اجماع دارند. اين در حالي است كه خواننده اطلاع ندارد؛ زيرا كسي كه ميگويد اجماع تمام بر اين است، نميخواهد بگويد كه من به محضر حضرت حجت تشرف حاصل كردم و حكم را از ايشان گرفتم.
وي در پايان سخنان خود خاطرنشان كرد: غرض اين بود كه بگويم شبهات پاسخ و پاسخدهنده دارد و براي كشف جواب بايد به خانه اهل بيت(ع) داخل شد. آنجا كه با عقل خود رسيديم كه رسيديم، اما اگر نرسيديم، نه اينكه جواب ندارد، بلكه عقل ما قاصر است و بايد از اين خاندان محترم(ع) جوياي جواب شد.
سه شنبه 21 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]