واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: پاسخ جديد اعتماد ملي به كيهان با اين اوصاف مزيد امتنان خواهد بود چنانچه دوستان كيهاني بگويند توهين، پروندهسازي، تهمت و افترا چه نسبتي با روزنامهنگاري و اخلاق رسانهاي و حرفهاي دارد؟! روز دوشنبه در پاسخ به حملاتي كه روزنامه كيهان از مدتها پيش عليه اعتماد ملي آغاز كرده بود مطلبي را منتشر كرديم كه ظاهرا لحن و <معماري ادبي> آن موجب رنجش مديران كيهان شده است!البته در ابتداي نوشته مذكور، از آن سبب كه عليرغم ميلمان و بر خلاف مشي و مرام اعتماد ملي ناگزير به چنين مواجههاي شدهايم از پيشگاه خوانندگان ارجمند پوزش خواستيم.اما چه كنيم كه درشتگوييها و شيوه رفتاري كيهان گزير و گريزي برايمان باقي نگذاشت. اعتماد ملي از نخستين روزهاي انتشار، هرچند كه در مقام و قامت يك روزنامه پيشرو و منتقد ظاهر شد، اما دوري از جنجالهاي عنيف و پرخاشگريهاي مرسوم و متداول برخي رسانههاي مدعي و حركت بر مدار منطق و تعامل سازنده را وجهه همت ساخت و البته هيچگاه هم خود را از خطا و لغزش، مصون و مبرا ندانست و نميداند. همواره بر اين باور بودهايم كه بايد از روياروييهاي رسانهاي و جنگهاي قلمي دوري كنيم و حتي از كنار برخي تهمتپراكنيها و بداخلاقيها به سكوت بگذريم.اما شيوهاي كه روزنامه كيهان بنا بر خصلت و عملكرد سالهاي اخيرش در برخورد با اعتماد ملي در پيش گرفت، ما را ميان انتخاب دو گزينه ناچار ساخت؛ يا بايد در برابر موج تهمتپراكنيها و پروندهسازيهاي ايشان سكوت ميكرديم و يا اينكه پاسخي درخور ميداديم.پيشينه كيهان و تجارب سالهاي گذشته نشان ميداد كه سكوت و مماشات و برخوردهاي متين با اين جريده كه به اذعان و اعتراف صريح مديريتش معتقد به اين است كه: <در عرصه سياست برنده ميدان كسي است كه از برخورد رودررو هراسي ندارد و مثلا فرمان اتومبيل خود را از جا درآورده و به خارج پرتاب ميكند، يعني اينكه به هيچ وجه قصد ندارد جاخالي كند و به حريف فرصت عبور دهد!> جز به جريتر شدن آنها نميانجاميد. از اين رو به ناچار شيوه و زباني ديگر، متناسب با مشي و لحن و كردار اين جريده مدعي در پيش گرفتيم.اما روزنامه كيهان در واكنش به پاسخ اعتماد ملي، ذيل عنوان <آقاي كروبي از شما بعيد است> لحن و ادبيات مطلب اعتماد ملي را <پشتوانتي> و به دور از اخلاق حرفهاي و رسانهاي خوانده است! يا للعجب! قضاوت در اين باره را به اهل انصاف وامينهيم تا بگويند باني و مروج ادبيات پشتوانتي، اعتماد ملي است يا جريده كيهان كه فقط در يك قلم از شاهكارهاي ژورناليستي و ترويج اخلاق حرفهاي، منتخبان مردم را به <حيوان> تشبيه كرد و در پرونده مشعشع خود از اين قسم هنرنماييها فراوان دارد( !البته در آن هنگام نميدانستند كه همفكران و دوستان خودشان به عنوان برگزيدگان مردم به شوراي شهر دوم راه مييابند و همين انتخابات مقدمه قدرت گرفتن آنها در سالهاي اخير ميشود!) با اين اوصاف مزيد امتنان خواهد بود چنانچه دوستان كيهاني بگويند توهين، پروندهسازي، تهمت و افترا چه نسبتي با روزنامهنگاري و اخلاق رسانهاي و حرفهاي دارد؟! واعظان كاين جلوه در محراب و منبر ميكنندچون به خلوت ميروند آن كار ديگر ميكنند مشكلي دارم ز دانشمند مجلس بازپرستوبهفرمايان چرا خود توبه كمتر ميكنند گوئيا باور نميدارند روز داوريكاين همه قلب و دغل در كار داور ميكنند نوشتهايد شيوه اعتماد ملي، <اعتماد اپوزيسيون> است! اتفاقا اختلاف ما با شما در همينجاست. نوع برخورد شما با مخالفان، حكايت از رويكردي داشته و دارد كه مخالفان فكري را خوار، كوچك، مرتد و محارب ميداند. رويكردي كه ناخواسته ميتواند حاصلي مانند ماجراي قتلهاي زنجيرهاي داشته باشد! يعني همان رويكردي كه ما معتقديم با روح دينداري و افكار و آرمانهاي امام(ره) و انقلاب در تعارض كامل است. برخورد سلبي، حذفي و امنيتي در مسائل فرهنگي از يك سو باعث ركود و سكون و از سوي ديگر باعث رشد و بسط انديشههاي اپوزيسيون به علت مظلومنمايي ميشود. آقايان! با تهديد و تحقير نميتوان به تقابل انديشهها رفت! اما بخش عمده نوشته كيهان بار ديگر به طرح اتهام عليه آقاي حسن كريمزاده اختصاص دارد. آنهم به شيوه و سياقي كه سالهاست در كيهان براي پروندهسازي عليه اين و آن، مرسوم و متداول بوده است. هرچند كه در پارهاي موارد، آتش تهيه كيهان منجر به برخي بازداشتها و بگير و ببندها شده، اما پس از مدتي، حقيقت، حكم به تبرئه آن متهمان نگونبخت داده و كاشف به عمل آمده است كه آقايان بر سر مزاري شيون سر دادهاند كه ميتي در آن نبوده است! پيش از اين گفتيم كه پرونده اتهامي حسن كريمزاده مربوط به اواخر دهه 60 بوده و او پس از آن ماجرا سالها در نشريات مختلف فعاليت كرده و از ابتداي انتشار اعتماد ملي در سال 84 با روزنامه همكاري داشته، حال چه شده كه روزنامه محترم كيهان اكنون و با آغاز فعاليتهاي انتخاباتي حزب اعتماد ملي و احتمال بازگشت اصلاحطلبان به كرسيهاي مجلس به فكر افشاگري افتاده و به زعم خود هشدار و انذار مشفقانه پرداخته، از آن قسم ادعاهايي است كه تصور ميكنيم باورش براي دوستانمان در كيهان هم ناممكن باشد! با اين وصف، افزايش تحركات اينچنيني عليه اعتماد ملي در آستانه انتخابات برايمان دور از انتظار نيست! و اما در باب تهديدتان به افشاگري؛ آقايان محترم! روزنامه و حزب اعتماد ملي به عنوان يك تشكل شناسنامهدار مركب از مجموعه افرادي است كه هريك به نوبه خود سالها در اين مملكت در مقاطع حساس و در مناصب و مسووليتهاي خطير حضور داشته و فراز و فرود و سوابق اثرگذارشان در روند انقلاب اسلامي براي همگان روشن و آشكار است. آنجايي كه اسرار نهفته دارد! محافلي است كه بيگمان سخن گفتن درباره آنها برايتان خوشايند نخواهد بود. دوستان عزيز! اين مملكت بحمدا... هم دستگاه اطلاعاتي دارد،هم تشكيلات قضايي. لطفاً شما موازيكاري نفرماييد! قطعاً اين دستگاههاي رسمي چنانچه ملاحظه و شك و شبههاي درباره افراد داشته باشند، هم به وظيفهشان عمل ميكنند و هم براي توصيه و مشاوره به جناب آقاي كروبي در بهكارگيري يا عدم بهكارگيري افراد در حزب و روزنامه اعتماد ملي، از شما موجهتر و شايستهترند. شما بيهوده عرض خود ميبريد و زحمت ما ميداريد! پس لطفاً زبان افشا و تهديد بهكار نگيريد وگرنه...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 411]