پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848512923
نويسنده: ولي اله حامي * سوغات تركيه؛ پيامدهاي سفر رضا شاه به تركيه
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: ولي اله حامي * سوغات تركيه؛ پيامدهاي سفر رضا شاه به تركيه
خبرگزاري فارس: اين براي اولين بار بود كه رضا شاه در طول عمر خود براي يك سفر خارجي و البته تنها سفر خارجي دوران پادشاهي خود از ايران خارج ميشد. انگليسيها مدتها بود كه براي محصور كردن مرزهاي جنوبي اتحاد جماهير شوروي به دنبال ايجاد اتحادي بين چهار كشور ايران ، افغانستان تركيه و عراق بودند.
سفر رضا شاه به تركيه نيز از جمله برنامههايي بود كه در اين راستا قابل توجيه و تفسير است . روابط ايران و تركيه از زمانهاي بسيار دور همواره دچار تيرگي و دشمني در مقابل يكديگر بود . اما در فرداي قدرتيابي رضا خان ميرپنج در ايران و كمال مصطفي آتاتورك در تركيه روابط في ما بين رو به بهبودي نهاد .
طبق قانون اساسي 1923 تركيه جديد ، رئيس جمهور حق خارج شدن از كشورش را نداشت ، لذا قرار شد تا با دعوت رسمي كمال پاشا ، رضا شاه به تركيه سفر نمايد . اين سفر از جنبههاي مختلفي مهم و در خور توجه بوده است . سفر پادشاه كشوري كه ساليان درازي رو در روي يكديگر قرار گرفته بودند ميتوانست فصل جديدي از بهبودي روابط بين طرفين باشد .
اما اگر بخواهيم بزرگترين و آشكارترين دستاوردهاي اين سفر 26 روزه را براي ايران مورد بررسي قرار دهيم ، مطالعه و تجسس در اتفاقات و جزئيات اين سفر ضروري خواهد بود .
اولين نكتهاي ، تعداد و نوع تركيب هيأت ايراني است كه در اين سفر به همراه رضا شاه بودند . حدود 18 نفر از مقامات رسمي دربار پهلوي ، اغلب امرا و مسؤولان نظامي ارتش رضا شاه بودند . علت اين انتخاب ، گذشته از علقههاي نظاميگري رضا شاه اين بود كه تركها برنامه ميهماني را طوري تنظيم كرده بودند كه بيشتر منظورشان نشان دادن قدرت نظامي بود و براي بازديد مكانها و نقاط و ساختمانها و رژه ارتش و مانور نيروي هوايي و دريايي گنجانده شده بود تا بتوانند از اين طريق قدرت ارتش خود را به رخ رضا شاه بكشند . ( همان ، ص 168 )
در ساعت 20:30 بعد از ظهر سه شنبه 26 خرداد 1313 قطار حامل رضا شاه و همراهانش به ايستگاه راهآهن آنكارا رسيد . آيين استقبال به افتخار شاه و همراهان در ايستگاه به دقت طراحي و تنظيم شده بود . پرچمهاي تركيه و ايران از ديوارها و ستونهاي ايستگاه آويخته شده بود و گارد احترام كه در مركز ايستگاه مستقر بود ، شروع به نواختن سرودهاي ملي دو كشور كرد . جمعيت انبوهي براي خوشامدگويي به كسي كه مطبوعات تركيه Buyuk Misafirimiz " " ( مهمان بزرگ ما ) ميناميدند ، ايستگاه و اطراف آن را پر كرده بود .
استقبال از رضا شاه در ايستگاه همانند اقامت 26 روزه او در تركيه ، از هر نظر حادثهي بزرگي محسوب ميشد . چنانكه عباس مسعودي ، سردبير و مؤسس 25 سالهي روزنامه اطلاعات كه رضا شاه وي را همراه خود برده بود تا گزارش اين سفر تاريخي را بنويسد ، در يكي از تلگرافهاي خود به تهران نوشت :
« همه جمعيت شهر در خيابانهاي پايتخت از شاه استقبال كردند » ! ( رضا شاه و شكلگيري ايران نوين ، ص 154 )
آتاتورك در اولين شام رسمي ضمن خيرمقدم گويي به رضا شاه و هيأت همراه ، از تلاشهاي رضا شاه در ايران براي پيشرفت تقدير و تمجيد كرد و آن را مقدمه صلح بين كشورهاي همسايه و در نهايت صلح جهاني تلقي كرد . رضا شاه هم در جواب گفت : « در اين فرصت اندكي كه در تركيه حضور يافتهام از ترقي و توسعه اين كشور خوشحال شده و ترقيات شما تأثير بزرگي در من داشته است . من از روز اول پادشاهي در ايران به دنبال برقراري رابطه با تركيه بوده و خواهان دوام اين روابط هستم . ( تاريخ 20 ساله ، ج 6 ، ص 170 )
پس از چند روز اقامت در آنكارا و شركت رضا شاه و كمال پاشا در مجلس ملي تركيه و بازديد از سربازخانه و قشون و ديدار از نقاط مختلف تركيه كه منظور بيشتر نشان دادن قلاع و استحكامات داردانل بوده و به اتفاق كمال پاشا وارد اسلامبول شدند و در قصر " دولمه باغچه " كه از قصرهاي با عظمت سلاطين عثماني و در كنار درياي بسفر بود ، اقامت كردند . برنامه مسافرت قرار بود دو هفته باشد ولي بنا به درخواست كمال پاشا بر مدت آن افزوده شد و حدود يك ماه به طول انجاميد . ( همان ، ص 171 )
طبق تصويب نامهي شماره 3654 مورخ 7/6/1313 ده عدد انفيه دان و قوطي و قاب سيگارهاي طلا ساده و مرصع و يك قبضه شمشير مرصع و 16 قطعه برليانت به وزن 48 سانتيم ، 122 قيراط و 48 سانتيم در موقع سفر تركيه به هيأت دولت موقت تقديم شده كه در التزام موكب رضا شاه به تركيه برده شد و اعطا گرديد است . ( همان ، ص 172 )
آتاتورك پس از رسيدن به قدرت در تركيه جديد دست به اقداماتي زده بود كه تا آن موقع در كشوري كه سلاطين عثماني خود را خليفه مسلمين ميخواندند ، عجيب بود ، از جمله كشف حجاب و تغيير خط تركي به لاتين و تغيير تعطيلي روز جمعه به روز يكشنبه و همچنين تغيير مبدأ تاريخ از هجري به ميلادي قوانيني بودند كه با اصول و مبادي اسلامي مغايرت داشتند .
مشاهده اقدامات كمال پاشا در روحيه رضا شاه بياثر نبود و تا حدودي او را تحت تأثير قرار داد . به طوري كه مخبرالسلطنه هدايت در " خاطرات و خطرات " مينويسد : « كشف حجاب سوغات تركيه بود كه پهلوي به ايران آورد » .
اطلاعات در يك ربع قرن درباره پذيرايي از شاه چنين نوشته است :
« يكي از صحنههاي پذيرايي شاه در تركيه :
براي اينكه خوانندگان محترم به چگونگي پذيرايي مجللي كه در تركيه از شاه فقيد به عمل آمد ، واقف شوند ، متن يكي از تلگرافات آقاي مسعودي را نقل مينمائيم :
تهران – اطلاعات : ديروز اعليحضرت همايوني مهمان عصمت پاشا رئيس الوزراء تركيه بودند و در ساعت چهار بعد از ظهر مراسم رژه قشون آنكارا حضور ملوكانه معمول گرديد . نيم ساعت قبل مدعوين از هيأت دولت و كور ديپلماتيك (هيئت ديپلماتيك) ، همه با لباس رسمي ( فراك و ژاكت ) در تريبونهاي مخصوص قرار گرفتند و ... ( همان ، ص 173 )
منظور از نقل اين تلگراف اين است كه رضا شاه پس از بازگشت از تركيه و پس از كشف حجاب ، دستور داد دختران و پسران در رژهها شركت نمايند و براي تشويق محصلين در امور پيشآهنگي پس از مراجعت وليعهد ، رياست عاليه پيشآهنگي را به عهده وي گذاشت و تمام اين دستورات تقليد از مراسمهايي بود كه در تركيه مشاهد كرده بود و اگر جنگ جهاني دوم پيش نيامده بود ، شايد رضا شاه مانند تركيه تقويم رسمي هجري را تغيير ميداد و نيز روز تعطيل را از جمعه به يكشنبه تبديل ميكرد كما اينكه در اواخر سلطنت محمدرضا شاه تقويم هجري به تقويم 2500 ساله كه روز آزادي ملت يهود بود ، تبديل كرد و به طوري كه گفته بود تغييرات ديگري از اين قبيل ميخواست بدهد كه به واسطه قيام عمومي و انقلاب اسلامي از ايران گريخت .
تأثيرپذيري رضا شاه از تغييرات تركيه جديد به حدي بود كه اسمعيل واليزاده در كتاب " خاطرهها " مينويسد :
« اعليحضرت در مرز ايران مهمان داران ترك را مرخص فرمودند و به ماكو تشريففرما شدند . در آنجا جمعي از ملازمان كه گرداگرد اعليحضرت حلقه زده بوديم ، فرمودند : ما رفته بوديم با يك مرد بسيار بزرگ ملاقات كنيم . ما بايد ملت خودمان را همانطور به درجات رشد و ترقي برسانيم كه او ملت خودش را رسانيده است » و اقدامهاي بعدي نشان داد كه رضا خان توجه مخصوص به تركيه داشته و اين ديدار اثر بسيار در ذهن وي بر جاي گذاشته بود . حتي انديشه مدرنيزاسيون ارتش نيز از جمله مواردي بود كه از شيفتگي رضا شاه به مانورهاي ارتش تركيه برميگشت او فخرالدين پاشا ، سردار ارتش تركيه را براي بازرسي و اعلام نقصهاي ارتش ايران به ايران دعوت كرد و نظرات او در مورد ارتش ايران را پذيرفت .
تركيه جديد و ايران بنا به سابقه در حدود مرزي خود نيز اختلافاتي داشتند كه قرار شده بود هيأتي دو جانبه مذاكره و اختلافات را حل و فصل نمايد ، سرلشكر ارفع ، افسر سواره نظام از طرف ايران و رشدي آراس كه از طرف تركيه در مذاكرات شركت كرده بودند ، سرانجام به پيشنهاد آراس ، ارفع براي كسب نظر به حضور رضا شاه ميرسد و رضا شاه بدون توجه به توجيههاي ارفع و اهميت نقاط مورد بحث هدف را ايجاد دوستي بين ايران و تركيه قلمداد كرده و اراضي مورد ادعاي تركيه را به آنها ميبخشد !
البته همان طور كه ميدانيم ، سلسله پهلوي ارتفاعات آرارات را به تركها و قسمتهايي از شرق ايران را به افغانها و اروندرود را به عراقيها بخشيد . در هر حال اين بذل و بخششها احتمالا به تشويق انگليسها و در جهت دستيابي به پيمان سعدآباد بود . ( همان ، ص 177 )
اين سفر به خوبي تمايلات ضد مذهبي رضا شاه را نيز آشكار ساخت . وي در اسلامبول در نطقي چنين اظهار كرده بود كه : « به واسطه برداشتن خرافات مذهبي در مدت سلطنت ، من اميدوارم كه هر دو ملت بعد از اين هم با هم با يك روح و صميميت متقابل دست در دست هم داده ، منازل سعادت و ترقي را طي خواهند كرد » . ( همان ، ص 181 )
در طول اين سفر حتي براي نشان دادن ريشه واحد نژادي ايران و تركها ، اپرايي از شاهنامه برگزار شد كه به فريدون و فرزندان او يعني تور ، ايرج و سلم اشاره كرده بود كه چگونه ايران را به ايرج ، تركيه را به تور ، و بينالنهرين را به سلم بخشيد و آنگاه ايرج و سلم بر عليه تور قيام كرده و كشمكشها از آن زمان آغاز شد » . البته ناگفته پيداست كه تركها واقعيات شاهنامه را هم تحريف كرده بودند . ( رضا شاه و شكلگيري ايران نوين ، ص 167 )
در دسامبر 1933 / آذر 1312 مصطفي كمال فرماني صادر كرد مبني بر اينكه هيچ روحاني حق ندارد در بيرون از مسجد ، لباس روحانيت به تن كند . بدين ترتيب اين حادثه يك اعلام عمومي خودانگيختهاي براي غيرمذهبي شدن جامعه تركيه بود . در ايستگاه قطار استامبول هم كه كمال پاشا فرد روحاني را مسخره و به مردم دستور كتك زدن وي را داده بود ، همانا درسي بود كه در ايران چه سياستي را بايد با روحانيت در پيش بگيرد .
طي ضيافت شام كنسولگري ايران در استامبول، رضا شاه خطاب به ميهمانان ايراني كنسولگري چنين گفت :دو عامل خوشحالي من در اين سفر وحدت بالاي ميان ملت تركيه و ايران است ، از اين به بعد بايد تركيه را وطن دوم خود و تركها را برادران خود بدانيد . ميخواهم دوستيها جاي كينهها را كه عاملش جهل و مذهب ! بود ، بگيرد و ... » ( همان ، ص 173 )
و اما رضا شاه پس از بازگشت از تركيه دست به اقدامات زيادي زد تا به اصطلاح ايران را همانند تركيه به تمدن و پيشرفت رهنمون شود .
تا تاريخ خرداد 1314 كلاه يك لبه كه به نام كلاه پهلوي معروف بود ناگهان ممنوع و به كلاه تمام لبه ( شاپو ) تبديل گرديد . در واقع اين تقليدي كامل از كلاههايي بود كه تركها پس از به قدرت رسيدن كمال پاشا ( آتاتورك ) از آن استفاده ميكردند . رضا شاه معتقد بود كه به چنين تغييراتي اختلاف ظاهري ايرانيها به اروپاييها برداشته خواهد شد !!
يكي ديگر از رهآوردهاي مسافرت رضا شاه به تركيه الغاي " عناوين " ميباشد كه تركها هم پس از تغيير رژيم امپراطوري عثماني به تركيه جديد ، عناوين پاشا ، آقاسي ، افندي و ... را منسوخ كرده بودند . در ايران هم در تاريخ 9 مرداد 1314 نظام نامهاي تنظيم و براي عموم اعلام شد .
يكي از بزرگترين موانع اجراي طرح كلاه شاپو ، جماعت روحانيون بودند كه دولت براي مجبور كردن ايشان اعلام كرد كه از تاريخ خرداد 1314 به بعد تنها اشخاصي ميتوانند عمامه به سر بگذارند كه از مراجع مشهور گواهي داشته باشند ، بدين ترتيب جمعيت زيادي از روحانيت يا در خانه ميماندند و زياد در معابر نبودند و يا با پليس درگير ميشدند .
اما با اجباري شدن كلاه شاپو ، مردم به دنبال واقعهاي بودند تا علنا به اعتراض عليه اين قانون دست يابند . طي سفر وزير معارف وقت ( ميرزا علي اصغر خان حكمت ) به شيراز پس از برگزاري جشن و سخنراني وزير ، تعدادي از زنان به روي سن آمده و با برداشتن حجاب خود شروع به پايكوبي مينمايند ، مردم شيراز به نشانه اعتراض در مسجد وكيل جمع شده و با سخنراني سيد حسامالدين فالي از علما و روحانيون متنفذ شيراز اين اعتراض به سراسر ايران منتشر ميشود . پس از دستگيري آيتالله فالي حوزههاي علميه قم ، تبريز و مشهد هم شروع به اعتراض ميكنند . در مشهد اعتراضات مردمي را آيتالله حاج آقا حسين قمي و آيتالله سيد يونس اردبيلي و آقازاده فرزند آيتالله آخوند ملا محمد كاظم خراساني رهبري ميكردند . آيتالله قمي طي تلگرافي به رضا شاه از او ميخواهد تا با وي در تهران ديدار و شاه را از اين تصميم منصرف نمايد . اما پس از ورود ايشان به شهر ري و باغ سراجالملك ، عاملان رژيم ايشان را دستگير و به عتبات عاليات تبعيد ميكنند كه اين واقعه خشم مردم را افزونتر مينمايد .
اعتراضات و ازدحام مردم به حدي ميرسد كه ديگر در منزل آيتالله اردبيلي امكان حضور مردم نبوده و ناگزير به مسجد گوهرشاد منتقل ميگردد . پس از چند روز اعتراض ، بالاخره صبح جمعه 20 تير ماه 1314 قواي انتظامي مسجد را محاصره و زد و خورد آغاز ميشود . قزاقها در اين يورش وحشيانه ، حدود 100 نفر از مردم بيدفاع را در صحن مسجد گوهرشاد به خاك و خون ميكشند . مردم اطراف مشهد با شنيدن خبر كشتار مردم به طرف مسجد سرازير شده و روحانيون در منبرهايشان پرده از اين وحشيگري رژيم پهلوي برميدارند .
روز شنبه ، 21 تير 1314 فرمان از تهران ميرسد كه مردم را تار و مار كنيد و همه را گرفته و مجازات نمائيد . دولتيان با حيله و مكر علما را براي مذاكره از مسجد بيرون كشيده و قشون شرق ( مشهد ) به فرماندهي سرلشكر مطبوعي به مسجد حملهور ميشود و كاري كردند كه روسها در سال 1330 قمري در مشهد ، نكرده بودند و همه را به خون كشيدند .
( تاريخ بيست ساله ايران ، ج 6 ، ص 286 )
رفع و كشف حجاب سوغات بعدي رضا شاه از تركيه به ايران بود . براي برداشتن حجاب زنان ، مجالس جشن و سخنراني ابتدا در تهران و شهرهاي شمال ايران و سپس به تدريج در ساير شهرها برقرار گرديد . اما بدليل مخالفتهاي فراوان مردمي كاري از پيش نرفت تا اينكه روز 17 دي ماه 1314 شاه به اتفاق ملكه و شاهدختها در جشن دانشسراي مقدماتي تهران بدون حجاب حاضر شدند . رضا شاه كشف حجاب را زمينهاي براي ورود نيمهي خانهشين توليد كننده و عامل پيشرفت جامعه قلمداد ميكرد . ( همان ، ص 277 )
حسين قلي مستعان نويسنده معروف روزنامه " ايران " ، مهمترين و بزرگترين روزنامه يوميه وقت ، حوادث مقارن 17 دي را از نگاه يك روزنامهنگار براي مجلهي " روشنفكر " به مديريت رحمت مصطفوي ، به تاريخ پنجشنبه ، 14 دي ماه 1340 در ذيل عنوانهاي : « ولوله و چادربرداري در ميان خانوادهها و محافل و مردم چنين نوشته است كه : بسياري از فاميلها براي اينكه زنهايشان كشف حجاب نشوند ، از ايران مهاجرت كردند ، عدهاي معتقد بودند ديگر هيچكس نبايد زن بگيرد ، مردان متدين عليه بيحجابي كفن پوشيدند و عدهاي از حاجيها زنشان را طلاق دادند » . ( همان ، ص 315 )
دو ، سه ماه پس از واقعهي مسجد گوهرشاد دولت بخشنامه تغيير تقويم رسمي از قمري به هجري را اعلام نموده و دستور داد در هيچيك از مكاتبات و معاملات واردات دولتي نبايد از تقويم قمري بهره برده شود . ( اين قانون مصوب فروردين 1314 بود ) ( همان ، ص 324 )
اما بزرگترين و مخربترين سوغات سفر تركيه رضا شاه ، عقد پيمان سعدآباد بين چهار كشور ايران ، تركيه ، عراق و افغانستان بود كه در كليت پيمان به ضرر ايران تمام شد ؟ چرا كه:
- قسمتي از ارتفاعات آرارات كه داراي اهميت سوقالجيشي بود بنا به دستور رضا شاه به تركيه واگذار شد.
- اروند رود تقسيم و بناي زيادهخواهي دولت عراق تا سالهاي سال شد ، علت واگذاري اين بود كه در آن زمان عوايد عراق براي مسلح شدن طبق خواسته انگلستان ( باني پيمان ) كم و احتياج به منابع ارزي داشت . اين هديه رضا شاه ميتوانست با مالياتي كه عراق از كشتيهاي عبوري ميگرفت ، نياز عراق را مرتفع نمايد .
- همچنين بنا به پيشنهاد انگلستان منابع و مناطق نفتي " خانقين " كه آن زمان در دست ايران بود ، به دولت عراق واگذار گرديد . ( همان ، ص 412 )
نتيجهگيري
سفر رضا شاه به تركيه آن هم با وجود تحريكها و اصرارهايي كه از سوي انگليسيها براي شكلگيري اتحادي به نفع خود و عليه شوروي ميشد ، ميتواند از جنبههاي مختلفي مورد بحث و بررسي واقع شود . همان گونه كه در ماجراي سفر و تأثيرات ذهني و عملي پس از سفر در شخص رضا شاه مشاهد شد اين سفر تنها نتيجهاي كه براي ايران داشت ، تغيير ذهنيتهاي شاه و رشد روند استبدادي و ضد اسلامي وي بود .
رضا شاه پس از مشاهدهي جامعهي تركيه و اقدامات آتاتورك به گمان خود در پي اجراي اقداماتي برآمد كه ايران را نيز به دروازههاي تمدني غرب نزديك و گذشته عقبمانده ايران را محو ميكرد . وي چنين ميانديشيد كه چون ظاهر ما با اروپاييها فرق ميكند ، لذا براي شروع پيشرفت بايد ابتدا ظاهر خود را همانند آنها تغيير داده و به سوي پيشرفت حركت نمائيم.
اما كوتهبيني و عوامانديشي رضا شاه از اقداماتي كه پس از سفر تركيه انجام داد ، عمق ناداني و جهل وي نسبت به مسايل ايران و جامعهي ايراني كه طبيعتا با مسايل اروپا و تركيه فرق داشت را نشان ميدهد .
اگر جامعهي تركيه كمال پاشا اقداماتي از قبيل كشف حجاب يا متحدالشكل كردن لباسهايشان انجام ميداد ، لزوما اجراي اين اقدامات در ايران هم با توجه به علايق و آداب و رسوم و بالاتر از آن با توجه به اعتقادات شيعي – اسلامي ايرانيها قابل اجرا نبود . جديت مسأله حجاب چنانكه امروزه هم مشاهده ميشود در بين شيعيان به نسبت اهل تسنن از جايگاه ويژه و خاصي برخوردار است ، لذا نتايج اصرار بر كشف حجاب يا مبارزه با آنچه كه جهل مذهبي ناميده ميشد ، در ايران امكان ناپذير بود .
آتاتورك براي پيريزي بناي تركيه جديد در مقابل تز امپراطوري عثماني به يك آنتي تز نياز داشت تا تغييرات را محسوس و مقبول نشان دهد و براي نيل به اين ذهنيت خويش از مسأله مبارزه با مذهب و لائيسيزم بهره برد . اما در ايران آنچه كه مورد نياز جامعه براي پيشرفت بود ، نه تغيير لباس و مبارزه با مذهب كه تغيير ساختارهاي فاسد و به شدت كهنه و ناكارآمد سلطنتي بود . اما رضا شاه با تقليدي كوركورانه از تغيير لباس و ظواهري حمايت كرد كه نتايجش چون حادثهي خونين مسجد گوهرشاد و يا بعدها ظهور اپوزيسيون قوي و داراي جايگاه مردمي روحانيت و علما را در پي داشت .
رضا شاه در اين سفر قدرت و كارآمدي نشريات ، روزنامهها و سياستمداران تركيه را هم مشاهده كرد اما رسيدن به آن مرحله از پيشرفت را در تغيير ظواهر مردم ديد .
اگر مردم و جامعهي تركيه مخالفتي با اقدامات آتاتورك ابراز نميكرد ، نه به دليل موافقت و همراهي با وي ، بلكه به اين خاطر بود كه او را تنها فردي ميديدند كه توانسته بود بر خلاف مفاد عهدنامهي سور ( Sever ) با تلاشهايش قدرتهاي بزرگ را به امضاي عهدنامه لوزان وادار نمايد تا مرزهاي كنوني تركيه را تثبيت و از فروپاشي جلوگيري كرد . اين اقدامات آتاتورك را به عنوان قهرماني ملي در نزد ملت تركيه نمايان كرد .
اما رضا شاه فردي بود كه مردم او را به كودتا ، ظلم ، بكارگيري زور و استبداد در عرصهي جامعه ايران ميشناختند و لذا اقدامات وي در نزد مردم خريداري نداشت .
تركيه با آتاتورك علاوه بر موفقيت در تقابل با نيروهاي مخالف آن روز ، در راستاي پيشرفت اقتصادي وي نيز گام برميداشت اما ايران با رضا شاه در درون جامعه با اختلال و تقابل دولت و ملت در اموري چون حجاب و ... دست و پنجه نرم ميكرد و در قراردادهايي چون قرارداد 1919 نفتي يا پيمان سعدآباد ( چنان كه گفته شد ) منابع و خاك خود را تقديم بيگانگان كرد . سوغات تركيه رضا شاه ، ايجاد جدال دروني و ضعف بينالمللي ايران را در پي داشت .
*كارشناس ارشد ديپلماسي و سازمانهاي بينالمللي
منابع :
1- رضا شاه و شكلگيري ايران نوين ، استفاني كروئين ، ترجمه مرتضي ثاقب فر ، تهران : نشر جامي ، 1382 .
2- تاريخ بيست سالهي ايران ، ج 6 ، حسين مكي ، تهران : انتشارات علمي ، ج 4 ، 1374 .
................................................................................
منبع: مركز اسنادانقلاب اسلامي
دوشنبه 20 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-