تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  بنر تستی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816596015




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انتخابات مجلس هشتم پيام ويژه‌اي براي رياست‌جمهوري دهم داشت


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: انتخابات مجلس هشتم پيام ويژه‌اي براي رياست‌جمهوري دهم داشت


احزاب- گروه سياسي:
انتخابات مجلس هشتم و حضور دوباره چهره‌هاي قديمي اصلاح‌طلب چند پيام مي‌توانست داشته باشد؛ يا اصلاح طلبان نيروي ديگري ندارند و يا براي بازسازي صورتي كه از اصلاحات در حافظه تاريخي ملت ايران ترسيم كرده بودند«خودكرده‌ها» مي‌خواستند تغييري ايجاد كنند.

اما به قول برخي كه خود را جزو مؤسسان اين نوع تفكر مي‌دانند، «اين بازگشت، بازگشتي دوباره و از جنسي متفاوت بوده است كه اين بار مي‌خواهند به معني واقعي اصلاحات را اصلاح كنند.»

فاطمه كروبي خود را از قديمي‌ترين‌ها مي‌داند و معتقد است كه ضربه اصلي وارد شده به اصلاحات چه در دوره حضور در اركان قدرت و چه در زمان فعلي از سوي دوستاني است كه از اين دوستي تنها لباسي را بر تن دارند كه همرنگ اصلاحات است نه همزاد اصلاحات؛ تندروهايي كه تحمل يك جريان معتدل و زلال اصلاح‌طلبي را نداشتند و تنها منافع خود را دنبال مي‌كردند.

در واقع به اعتقاد وي «تفكر مشاركتي‌ها» در قيم مأب و پدر سالار بودن، به اصلاح طلبي به شدت ضربه وارد كرد و موجب از ميان رفتن وحدت ميان آنها شد.

وي مي‌گويد تهديد اصلي نظام اسلامي، دشمنان و ياوه گويان و تعهداتشان نيست بلكه نااهلاني هستند كه به مردم سالاري اعتقادي ندارند. اين فعال سياسي معتقد است انتخابات مجلس هشتم و نوع آراي به دست آمده در آن براي انتخابات رياست‌جمهوري نهم پيامي ويژه داشته است كه ملت قادر است آن را درك كند...

* انتخابات دوره هشتم مجلس شوراي اسلامي هم به پايان رسيد.با توجه به مجموعه شرايط سياسي و اجتماعي حاكم بر انتخابات، فضا را چگونه ديديد؟

به نظر مي رسد در انتخابات اين دوره و برخي از دوره‌هاي گذشته دست هاي پنهان حاكم مي‌شود تا نتايج آنگونه كه بايد، نباشد و بداخلاقي‌هاي زيادي بر انتخابات حاكم شده است، درصورتي كه هدف جمهوري اسلامي، مردم سالاري و مردم باوري بوده و هست و دشمنان بيروني تهديدي عليه نظام نيستند.

آنچه موجب تهديد نظام مي‌شود نا اهلان و نابخرداني هستند كه به مردم‌سالاري اعتقادي ندارند و هر جا حضور داشته باشند استبداد به وجود مي‌آيد و اگر استبداد به وجود بيايد مقصر اصلي خودمان هستيم.

* يعني به نظر شما بر مردم سالاري و مردم باوري انتخابات خدشه وارد شده است؟اساس و پايه اين برداشت شما كجاست؟

من در انتخابات اخير كانديداي مستقل بودم و بالطبع به‌عنوان ناظر به حوزه‌هاي مختلف سركشي كردم و گزارش‌هايي نيز از طريق ناظران درحوزه‌هاي مختلف داشتيم، آنچه ديديم وشنيديم و نتيجه‌هايي كه مشخص شد، داراي سؤالات و ابهامات مختلفي است.

به نظر من در حال حاضر بهترين فرصت وجود دارد كه NGOها و تشكل‌ها و احزاب ازحيثيت انتخابات در ايران دفاع كنند. عدم حضور عده‌اي از مردم نشان دهنده بي‌تفاوت شدن آنها به نظام سياسي كشور است.

در انتخابات شوراها هم همين طور شد و ما اعتراضات بسياري داشتيم. همان‌موقع هم عده‌اي از دوستان مي‌گفتند كه كانديدا شدن بي‌فايده است وانتخابات مجلس توسط گروهي وابسته به دولت مهندسي شده و نتايج آن نيز مشخص است.

* همين اعتراضات در انتخابات شوراها هم در ميان طيف اصلاح طلبان وجود داشت. يعني فكر مي كنيد انتخابات در ايران در سال هاي اخير با نتايج از قبل تعيين شده برگزار مي‌شود؟ يعني مردم هيچ نقشي در انتخابات طيف مورد علاقه شان ندارند؟

باتأسف شرايط به وجود آمده اين‌طوراست. بارها در سخنراني‌هاي قبل انتخاباتي، مردم مي‌گفتند چرا كانديدا شديد وقتي نتيجه انتخابات مشخص است كه چه مي‌شود! ما مي ايستاديم و آنها را توجيه مي‌كرديم كه اين درست نيست امّا نتيجه‌ها با كمال تأسف با همان شكل قبل پيش رفت. مردم هم وقتي وضع را اين گونه مي‌بينند بي‌تفاوت شده و راي خود را فاقد اثر‌گذاري تشخيص مي‌دهند و بي‌انگيزه مي‌شوند.

* پس با اين استدلال چه لزومي به صورت كنوني وجود داشت كه با وجود چنين فضايي كه شما ترسيم مي‌كرديد به اين عرصه پا بگذاريد؟

جمهوري اسلامي با اتكا به آراي مردم اداره مي‌شود چه به صورت مستقيم و چه به‌صورت غير مستقيم؛ من به‌عنوان كسي كه بيش از 28 سال در كارهاي اجرايي كشور بودم و همچنين نماينده دوره پنجم مجلس نيز بوده‌ام، احساس كردم مي‌توانم گامي مثبت در اين زمينه بردارم و با توجه به نتايجي كه در مسئوليت‌هاي مختلف داشتم به اين تفكر رسيدم كه مي‌توانم موفقيتي در مجلس داشته باشم.

* به نظر نمي‌رسد كه مشكل اصلي و محوري انتخابات اخير در مورد طيف اصلاح طلب، چه آنهايي كه به صورت مستقل عمل كردند و چه آنهايي كه در قالب فهرست 30 نفره حضور يافتند صرفا به‌دليل عدم سلامت انتخابات باشد، شما اين طور فكر نمي‌كنيد؟ به نظر مي‌آيد يكي از مشكلات اصلي، اختلاف نظرهاي ريشه‌اي و شكاف‌هاي عميق قبل از انتخابات، ميان طيف اصلاح طلب و دوم خردادي‌ها باشد، اين طور نيست ؟

خُب، اين مسئله خيلي تأثير داشت. اما اين اختلاف نظرها از همان دومين دوره رياست جمهوري جناب آقاي خاتمي به وجود آمد و فقط به شوراها و مجلس هفتم و هشتم مربوط نبود.

گروه هاي اصلاح طلب قبل از اينها و از مدت‌ها قبل جدا شده بودند و به نظر مي‌رسد اين جدايي، تفكري در مردم به وجود آورد كه اصلاح‌طلبان از اصول اوليه عدول كرده‌اند و همين هم باعث كناره گيري من يا گروه هايي مثل اعتماد ملي از برخي از تندروهاي اين جناح شد.

جالب است كه در انتخابات مجلس هشتم يا شوراها، گروه‌هاي معتدل اصلاح طلبي تحت فشاربرش ۲ لبه قيچي بودند، لبه اول گروه رقيب و تفكر حاكم دولتي بود كه انتظاري جز اين از آنها نداشتيم و لبه دوم قيچي، اصلاح طلباني بودند كه خواهان حذف افراد معتدل و خط امامي از اين جريان بودند.

اينها در واقع كساني بودند كه تحمل يك جريان زلال اصلاح طلبي را نداشتند و صادقانه مي‌گويم كه هر ۲ گروه با يك حركت هماهنگ شده و به قول امروزي‌ها، زير پوستي، عمل كردند و در واقع آنچه را كه گروه رقيب در جريان اصلاح طلبان مهندسي كرد، گروه هاي دروني اصلاح طلب بنايي كردند و در جهت حذف چهره‌هاي اصلاح‌طلب معتدل ومستقل، موفق شدند.

اما واقعا بگويم آنهايي كه براي به‌ثمر رسيدن اين انقلاب رنج‌هاي دوران طاغوت را پشت سر گذاشتند، بدانند كه گروه مستقل و معتدل اصلاح طلبي جدي تر، با انگيزه‌تر و مصمم‌تر از گذشته به خدمت خود ادامه مي‌دهد و شايد به صورت ظاهري در انتخابات اخير شكست خورده باشد اما درراهبرد‌هاي خود پيروزو هنوز مطمئن است و اين بر انگيزه‌هاي ما اثر نخواهد گذاشت.

* چرا اعتماد ملي تا به اين حد شفاف از محوريت اصلاح طلبان جداشده است ؟

اختلافات ميان اصلاح طلبان ريشه در انتخابات دوردوم آقاي خاتمي دارد. من بارها گفته‌ام كه جريان اصلاح طلبي بايستي پالايش شود. بزرگ ترين سرمايه‌اي كه يك جريان را وابسته به هم نگاه مي‌دارد اعتماد است.

اين اعتماد ميان اصلاح طلبان از ميان رفته است. بايد در ساختار، تغييرات اساسي انجام شود و تا زماني كه از حصار تنگ افراد خاص و افراطي بيرون نيايد و از چهره‌هاي معقول و منطقي و مقبول بهره نگيرد، دوم خرداد نمي‌تواند شكل واقعي خود را به دست آورد. اعتماد ملي هم به‌دليل همين تفكرات شكل گرفت و سعي كرد فعاليت واقعي اصلاح طلبي را زنده كند.

* مشكل اعتماد ملي با ساير جريان اصلاح طلبي درمواضع بود يا در اصول؟

به نظر من در هر دو، مشكل ما با دوستان اصلاح طلب اين است كه يك چهره منافقانه براي ما پيدا كرده‌اند. اختلاف اصلي به اين دليل بود كه گروه‌هاي دوم خردادي ازهم جدا شدند و با پراكندگي و عدم انسجام، ازظرفيت آنها به درستي استفاده نشد.

در واقع رشد بادكنكي عده‌اي باعث لطمه جدي به اين جريان شد و شرايطي به وجود آمد كه عده‌اي اطراف خاتمي را محاصره و در واقع خاتمي را مصادره كردند و هر چه دلسوزان تلاش كردند صدايشان به جايي نرسيد و هرچه گفتيم با اين شرايط دوم خرداد آينده خوبي ندارد، اثرگذار نبود.

در انتخابات مجلس هفتم هم برخي گروه‌هاي دوم خردادي انتخابات را تحريم كردند و تحريم همانا و شكست دوباره اصلاح طلبان همان. اما به نظر ما بايد انتخابات برگزار مي‌شد و ما هم بايد شركت مي‌كرديم، حتّي اگر در اقليت باشيم؛ اختلاف بزرگ هم ميان ما هم از همين جا آغاز شد.

در قضيه شورا‌ها هم همين اتفاق افتاد. ما 18 گروه دوم خردادي بوديم اما گروه مشاركت در آن زمان هيچ كس را هم وزن خودش نمي‌دانست در حالي كه اين گروه با رانت به وجود آمده بود و مي‌خواست رسماً قيم دوم خرداد باشد و نقشي پدرمأبانه براي بقيه ايفا كند، در حالي كه اين درست نبود و آقاي كروبي رسماً ليدر گروه دوم خردادي بود و ما نمي‌توانستيم زير بار اين مسئله برويم كه مشاركت بخواهد پدر سالارانه و انحصار طلبانه خود را به گروه هاي دوم خردادي تحميل كند.

ما سعي كرديم با جلسات متعدد آنها را قانع كنيم كه به اندازه سهم خاص خودشان توقع داشته باشند اما آنها ديگر گروه‌ها را هم وزن خودشان نمي‌دانستند و اين توافق را ناممكن مي‌كرد.

خود خواهي گروه مشاركت تا جايي پيش رفت كه در انتخابات شوراها براي بار دوم اصلاح طلبان به صورت واقعي شكست خوردند.

* شايد در انتخابات مجلس هشتم سرشان به سنگ خورده بود و متوجه اشتباهشان شده بودند پس چرا دوباره ائتلاف شكل نگرفت؟ به نظر مي‌رسد چنين خودخواهي‌هايي علاوه بر اينكه در مشاركت رخنه كرده بود بقيه گروه هاي اصلاح طلب را نيز به نوعي درگير كرده و اين باعث به وجود آمدن فاصله بيشتر از اصول اصلاح طلبي شده است؟

با تمامي برخوردهاي پس از انتخابات دور دوم خاتمي و سپس انتخابات مجلس هفتم و رياست‌جمهوري نهم و بعد آن هم شوراها، وقتي تمامي شرايط بررسي شد، ترجيح داديم از ائتلاف زياد استقبال نكنيم. در واقع در اين زمان وقتي مي‌گويند بياييد ائتلاف كنيم با توجه به تجارب قبلي مي‌گوييم دروغ مي‌گويند.

البته فقط خودخواهي‌ها محدود به اين مسائل نبود. من در دوران شكل گيري اصلاح طلبي و با توجه به تفكراتي كه داشتم از مهم‌ترين اعضاي فعال شكل گيري اين جريان بودم اما وقتي براي انتخابات مجلس هفتم شركت كردم من را درفهرست قرار ندادند و تمام بزرگان مشاركت آمدند و از خواهرزاده خاتمي تعريف و تمجيد كردند و با وجودي كه انتخابات در كرج با تفاوت چند هزار نفري به دور دوم كشيده شد، من شكست خوردم در حالي كه ديدگاه‌ها و تفكرات و فعاليت‌هاي من مشخص بود ولي در فهرست مشاركت قرار نگرفتم.

* چرا چنين حركتي شكل گرفت؟ به هر حال وضعيت اصلاح طلبان در آن زمان اصلا ً خوب نبود، چنين برخوردهاي درون گروهي اي بيشتر شبيه خودزني سياسي گروه هاي اصلاح طلب بود تا راهبرد موفقي براي پيروزي در انتخابات و بازگشت به قدرت.

اين جريان تندرو، فكر و افراد مستقل برايشان اهميت نداشت و فكر مي‌كنند تمامي گروه‌ها پياده نظام آنها هستند و برايشان نقش قيم مأبانه دارند و بايد همه تابع باشند. اينها
سر سپردگي مي‌خواستند اما چهره‌هاي مستقل سرسپرده نيستند. خُب طبيعي است ماهم ريشه‌ها، سابقه، پيشينه و ديدگاهي داشتيم؛ اهل شعار نبوديم كه به آن عمل نكنيم در حالي كه آنها داراي چنين فعليتي نبودند.

* مگر شما چه ديدگاه متفاوتي در مقابل آنها داشتيد؟

آن‌ها شعارهايي مي‌دادند و برنامه‌هايي را دنبال مي‌كردند كه به نظر مي‌رسيد تفاوت هاي عميقي با آنچه ما تحت عنوان اصلاح طلبي به‌دنبال آن بوده‌ايم، داشت.

ما به خون شهدا و وطنمان پايبندي داشتيم و بر اين اعتقاد بوديم كه با شعار نمي‌شود براي مملكت كاري كرد. آنها در شعارها و سخنراني‌ها و تلاش هايشان خواستار خروج از حكومت شدند درحالي كه تا آخر در كنار ميزهاي حكومتي شان ايستاده بودند.

اين با ديدگاه اصلاح طلبي خاتمي و افرادي كه اين جريان را شكل دادند بسيار متفاوت بود. اينها همان‌هايي بودند كه رفراندوم مي‌خواستند و اين همراهي با بيگانگان بود، درحالي كه ما طيف اصلاح طلبي به نظام و انقلاب اعتقاد داشتيم و با اين شيوه‌ها نمي‌توانستيم كنار بياييم.

* پس اختلاف سليقه‌هايي كه گفتيد بيشتر به راه نيافتن اصلاح طلبان به مجلس يا شوراها منجر شد؟

خواه يا نا خواه اختلاف و تخلفات هر دو تاثيرات و ضربه‌هاي جدي‌اي بر پيكره اصلاح طلبي وارد كرد و آنچه مسلم است توجه به اين نكته است كه آفت عبور از ارزش‌ها و تفكر افراطي جريان اصلاح‌طلبي را تهديد مي‌كند و من از همين جا مي‌گويم كه چنين آفتي به صورت تحجر افراطي گروه‌هاي اصولگرا را نيز در حال حاضر به همان ميزان تهديد خواهد كرد.

* شما در صحبت هايتان اشاره كرديد كه در پست‌هاي اجرايي سال‌هاي سال كار كرديد و در مجلس هم بوده ايد، با مجموعه عواملي كه گفتيد لزوم شركتتان در اين دوره چه بود؟ آيا با وجود تمامي شرايطي كه ذكر كرديد حرف خاصي براي حضور دوباره در نمايندگي مجلس داشتيد؟

اصل مجلس دو مسئله مهم براي نمايندگي دارد كه نظارت و قانونگذاري است. نظارت، مسئوليت سنگيني است كه هر كه در توان خود ببيند بايد تلاشش را براي انجام آن به كار بندد؛ درضمن فكر مي‌كنم در مجلس جاي حضور زنان فعال بسيار خالي است.

اما به هر صورت به‌طور جدي در اين دوره به شمارش آرا اعتراض دارم و مطمئنم در اين باره به من ظلم شده است و اينكه اسم من به اين شكل حذف شد يك پيام براي آقاي كروبي بود كه اگر در انتخابات رياست‌جمهوري آتي شركت كند سرنوشت آراي وي همانند سرنوشت آراي همسرش خواهد شد؛ يعني همان طور كه من حذف شدم در مورد ايشان هم همين طور است و من مطمئن هستم كه بسياري از صندوق‌ها به درستي شمارش نشد. البته ما بر اعتقاد مان پايبند هستيم و چنين پيام‌هايي در ما خللي ايجاد نمي‌كند.

* خانم كروبي شما به آفت‌هاي هر دو جناح اشاره و نتايجش را گفتيد اما چرا در كشور ما مصالح عمومي تا اين حد توسط گروه‌هاي سياسي فداي مصالح حزبي مي شود و ديدگاه‌هاي مردمي توسط اين گروه‌ها، فرا حزبي نگريسته نشده و هر گروهي پس از رسيدن به قدرت و قبل از هر كاري به هم حمله مي‌كنند و نتايج كارهاي هم را به چالش و سؤال مي‌كشانند؟

ما دنيا را تجزيه و تحليل مي‌كنيم اما به آن عمل نمي‌كنيم. در همه جاي دنيا وقتي گروه يا حزبي به پبروزي مي رسد يك‌سري از تشكيلات عوض مي‌شود و كارشناسان معتبر ومتخصص وارد كار مي‌شوند ولي در غير اين حالت آب از آب تكان نمي‌خورد، در واقع فقط حكومت تغيير كرده است.

اما در كشور ما متأسفانه هر گروهي كه حاكم مي‌شود اولين هنرش آن است كه به جاي بررسي مشكلات ومسائل و رفع مشكلات مردمي كه آمده‌اند و راي داده‌اند اول با قبلي‌ها تسويه حساب مي شود. به نظر مي‌رسد پس از جنگ اولين مسئله‌اي كه به اقتصاد ما ضربه جدي وارد كرد بحران مديريت در همه زمينه‌هاست من صادقانه مي‌گويم ما در كشور بحران مديريت داريم ونه بحران اقتصادي.

الان نفت ما بشكه‌اي بالاي 110 دلار به فروش مي‌رسد ولي هنوز وضع ما به اين شكل است كه مي‌بينيد.

* يك بحث جدي در اين ميان وجود دارد و آن مشكل اصلي در مديريت گروه هاي سياسي بر كشور درسال‌هاي اخير است. هر كسي سركار مي‌آيد گناه تمام گروه‌هاي قبلي را مي‌بيند ولي خدمات آن را اصلا نمي‌بيند و ماه‌هاي اول را نيز به همين انتقادات مي‌گذارند. به نظر شما آقاي كروبي چقدر در زمان تصدي رياست مجلس دچار چنين آفتي بود؟

فردي كه در راس كاري بزرگ قرار مي‌گيرد به علت ازدحام كاري طبيعي است كه كاملا متوجه اين مسائل نمي‌شود. وقتي فارغ البال مي‌شود به اين نكته پي مي‌برد كه چه كساني وي را محاصره و به وي خيانت كرده بودند يا چه خدمات بهتري مي‌توانسته ارائه كند و چرا نكرده است.

ايشان هم هميشه بر اين نكته تأكيد مي‌كردند كه كاش مثلا متوجه فلان نكته مي‌شدم و شايد خيلي از مسائل در پي آن به وجود نمي‌آمد و اين براي اكثر مديران قابل پيش‌بيني است.

اما به نظر من مهم‌ترين آفت مديران اين است كه دولت هايمان يا مسئولان به محض اينكه مستقر مي‌شوند ومسئوليتي بر عهده مي‌گيرند تا يكي دو سال تلاششان اين است كه با قبلي‌ها از جناح رقيب تسويه حساب كنند كه چون هم سووهم فكر من نيستي از كار بر كنار باش!

و به اين شكل است كه در شرايط كنوني بسياري از افراد متخصص گوشه نشين شده وبه انزوا رفته‌اند و اين آفت در تمامي دولت‌ها و مسئولان قبلي وجود داشته و اين خطر بزرگي براي كشور ماست.

تاريخ درج: 19 خرداد 1387 ساعت 12:28 تاريخ تاييد: 19 خرداد 1387 ساعت 15:15 تاريخ به روز رساني: 19 خرداد 1387 ساعت 15:14
 يکشنبه 19 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن