واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: مثلا در یکی از صحنهها که قرار بود اصغر نقیزاده اعدام شود طناب دار سفت بسته شده بود و اگر عوامل زود نرسیده بودند اصغر واقعا اعدام شده بود یا در سر صحنهای به... كار بدون ذرهای شادمانیثریا قاسمی: در طول 48 سال کار مداوم فقط در یک پروژه لیست بیمهشدگان را امضا کردم که آن هم نمیدانم اگر واقعا اتفاقی میافتاد مبلغ بیمهای به من تعلق میگرفت یا نه؛ در حالی که تهیهکننده و کارگردان بازیگر را سالم و زنده میخواهند اما در مورد نگهداری سلامت بازیگر هیچ اقدامی نمیکنند. در بعضی از پروژهها بدترین و غیربهداشتیترین مکان برای فیلمبرداری انتخاب میشود چون مثلا ارزانتر است، زهواردررفتهترین وسیله نقلیه برای ایاب و ذهاب گرفته میشود چون ارزانتر است. با رستورانی قرارداد بسته میشود که بیکیفیتترین غذا را دارد چون ارزانتر است. اغلب لباسهایی که از آرشیوها گرفته میشود شسته نمیشوند و در نهایت این نوع پروژهها - که البته همه پروژهها نیستند – عوامل انرژی و سلامت و شادابی خودشان را از دست میدهند، بدون ذرهای شادمانی! در حالی که کوچکترین بیماری جسمی اثر مستقیمی روی روح و روان بازیگر دارد. از شدت درد گریهكردم اما باور نكردندگوهر خیراندیش: بعضی از کارگردانها قبول نمیکنند که اعضای گروهشان ممکن است بیمار باشند. بهعنوان نمونه سر یکی از فیلمها که اتفاقا کارگردان از دوستان ما هم بود من از شدت درد در ناحیه شکم گریه میکردم اما هرچه به کارگردان میگفتم من حالم بد است قبول نمیکرد؛ تا جایی که کار به بستری شدن من در بیمارستان کشید و معلوم شد مشکل آپاندیسیت داشتم و خدا رحم کرد که اتفاق بدتری نیفتاد. به ما میگویند غرغرو!رویا تیموریان: سلامت اعضای گروه هیچ اهمیتی برای تهیهکنندهها ندارد. خود من چند بار سر صحنه به خاطر غذای فاسد، مسمومیت غذایی پیدا کردم و کارم به بیماستان کشید. گفتن این مطلب هم فایدهای ندارد و به همین خاطر خیلیها دیگر شکایت را کنار گذاشتهاند و حرفی نمیزنند و عدهای هم مثل ما که هنوز به این وضعیت اعتراض داریم به بازیگران غرغرو معروف شدهایم! اصغر نقیزاده داشت واقعا اعدام میشد!مهران رجبی: نمیشود گفت همه کارگردانها یا تهیهکنندهها به موضوع سلامت بازیگر بیاعتنا هستند و پروژه به پروژه این موضوع تفاوت میکند و گاهی اتفاقهای تلخی به علت بیاحتیاطی آنها رخ میدهد. مثلا در یکی از صحنهها که قرار بود اصغر نقیزاده اعدام شود طناب دار سفت بسته شده بود و اگر عوامل زود نرسیده بودند اصغر واقعا اعدام شده بود یا در سر صحنهای به سجادی حسینی با اسلحه پر شلیک شد و مرگ او را رقم زد. اشیا مهمترند یا آدمها؟!رضا کیانیان: چند سالی است در بعضی از قراردادها رسم شده بهطور محدود افراد را بیمه میکنند اما در بعضی از کارها که تعدادشان کم هم نیست، اکثر گروه بیمه نمیشوند؛ مگر اینکه خودشان پافشاری کنند و همه اینها برمیگردد به این موضوع که بازیگرها صاحب ندارند. همان موقع که پگاه آهنگرانی، سر یک صحنه فیلم از یک ارتفاع افتاد و خطر از بغل گوشش گذشت من یادداشتی نوشتم و گفتم: «اگر قرار بود داخل همان سبدی که پگاه را گذاشتند دوربین را بگذارند، این دوربینها را بارها تهیهکننده و کارگردان و فیلمبردار چک میکرد، چون دوربین میلیونها تومان قیمت دارد اما بازیگر!» خودمان به فکر خودمان باشیمپانتهآ بهرام: متاسفانه سلامت بازیگر اهمیت زیادی برای کسی ندارد و این خود بازیگر است که باید به فکر سلامت خودش و اتفاقهایی که ممکن است برایش بیفتد باشد. حتما طی چند سال گذشته شنیدهاید که خیلی از بازیگرها حین کار از دنیا رفتهاند. فکر میکنید علتش چیست؟ بیتوجهی و عدم رعایت سلامت بازیگر به علت شبکاریها و روزکاریهایی که اصلا نظم و ترتیبی ندارند و ساعت بیولوژیک بدن را به هم میریزند و او را گرفتار آسیبهای جدی روانی و حتی فیزیکی میکنند. اما در کشورهای دیگر بازیگر هم مانند هر آدم دیگری ساعت کار دارد و راس 8 ساعت میتواند به زندگیاش برسد، نه اینکه مثل اینجا با خواهش و اصرار و حتی اجبار مجبور شود ساعتهای طولانی از صبح تا شب سر کار باشد آن هم با تغذیهای نامناسب! از صندلی گریم، مرا بردند سیسییوامین تارخ: در کل سلامت بازیگر برای هیچکس اهمیت ندارد مگر اینکه برعکسش ثابت شود تا جایی که خود من یک بار از روی صندلی گریم کارم به بیمارستان و سیسییو کشید چرا؟ چون هیچ کدام از آقایان کارگردان قبول نمیکردند 2، 3 ساعتی به من وقت استراحت بدهند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 640]