واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: حسين شريعتمداري: ـ دولت نهم، دولت پاكدستي است ـ خط امام(ره) از خط رهبري جدا نيست ـ برخورد با مفسدان اقتصادي بايد با جديت دنبال شود
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: سياسي
مديرمسوول روزنامه كيهان گفت: اينكه آيا نوابغ در بستر تاريخ شكل ميگيرند و يا آنها تاريخ را ميسازند، موضوعي جامعه شناختي است و هر دو ديدگاه طرفداران خود را دارد، اما اينكه بگوييم آيا امام خميني(ره) نابغه بود يا نبود، قطعا نابغه بود ولي نابغه بودن، گوياي شخصيت ايشان نيست؛ چراكه امام(ره)، امام به معناي رهبري الهي بود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) حسين شريعتمداري طي سخناني در مراسمي كه با عنوان "گفتمان تحليل و بازخواني تفكرات امام خميني(ره)" از سوي كانون فرهنگي بصيرت در مسجد حجتابنالحسن(عج) مشهد برگزار شد، افزود: بعضي از تحليلگران به ويژه غربيها، سعي ميكردند رويكرد مردم به امام(ره) را ناشي از نوعي جاذبه شخصي ايشان يعني همان رهبري كاريزماتيك بدانند، اما بايد توجه داشت كه در رهبران كاريزما جاذبه شخصي باعث جذب مردم به سمت آنها ميشود كه در چنين حالتي خط جاذبه از مردم شروع و به رهبر كاريزما ختم ميشود؛ بنابراين زماني كه رهبر كاريزما از بين ميرود، تمام بنيانهايي كه از خود بر جاي گذاشته است، فرو ميريزد.
وي درباره تفاوت رهبر كاريزما با رهبر الهي خاطرنشان كرد: در رهبران الهي، خط جاذبه از مردم شروع و به رهبر الهي ميرسد اما در آنجا باقي نميماند، بلكه به سوي خدا ميرود و حضرت امام خميني يك رهبر الهي بود.
وي تصريح كرد: يكي از تفاوتهاي بنيادين انقلاب ما با ساير انقلابها اين بود كه در انقلاب ما، مكتب يا ايدئولوژي انقلاب همراه با انقلاب نيامده بود و اين يكي از رموز ماندگاري انقلاب اسلامي است. ايدئولوژي يا همان دين اسلام در بين مردم بود ولي امام(ره) كاري كارستان كرد و غبار قرنها بدعت، تحريف، بدانديشي و كج انديشي را كه بر چهره اسلام نشسته بود پاك و اسلام ناب را به مردم ارائه كرد و به اين دليل هم بود كه مردم صداي حضرت امام(ره) را صداي آشنايي دانستند و به نداي ايشان لبيك گفتند.
مديرمسوول روزنامه كيهان درباره ادبيات نوين انقلاب كه حضرت امام(ره) وارد فرهنگ سياسي جامعه كرد نيز افزود: مفاهيمي مانند اسلام انقلابي يا انقلاب اسلامي واژههاي جديد با تعاريف جديد بود كه در فرهنگ عمومي و فرهنگ سياست بينالمللي و داخلي وارد شد و بسياري از آنها شناخته شده نبود.
وي با اشاره به اينكه " از جمله واژههايي كه حضرت امام(ره) وارد فرهنگ انقلاب و آن را افشا كرد، اسلام آمريكايي بود؛ يعني يك جريان موازي براي مقابله با جريان اصيل كه مانند سراب است و ظاهر آب را دارد اما تشنه را سيراب نميكند، گفت: يكي از مصاديق بارز اسلام آمريكايي جريان طالبان است. طالبان يك جريان موازي آمريكايي براي مقابله با انقلاب اسلامي بود؛ يعني جريان ساختگي كه داعيه حكومت اسلامي دارد اما از اسلام چهرهاي مخدوش و غيرواقعي به دنيا معرفي ميكند كه براي بد نام كردن انقلاب و اسلام به وجود آمد.
وي با بيان اينكه " اسلام آمريكايي، ظاهر اسلام را دارد" گفت: تنها تفاوت اسلام آمريكايي با اسلام ناب اين است كه ضدظلم و ضداستكبار نيست؛ يعني به پرخوري پرخوران و ثروتمندان تن ميدهد؛ چيزي كه اسلام ناب به آن تن نميدهد و ميگويد هر جا كه ثروت انبوهي است در كنار آن حتما حق ضايع شدهاي وجود دارد. مردم پابرهنه و مستضعف انقلاب كردند، در صحنههاي انقلاب حضور داشتند و بقيه فقط خوردند و خوابيدند.
شريعتمداري خاطرنشان كرد: واژههايي كه امام(ره) وارد فرهنگ سياسي كردند، خود فرهنگساز شده است.
وي در پاسخ به سوالي مبني بر تفاوت عناويني مانند پيروان خط امام(ره) با پيروان خط امام و رهبري گفت: البته پيروان خط امام(ره) اعلام نكردهاند كه پيرو خط رهبري نيستند اما آنچه بايد در عرصه سياست مراقب آن بود، تابلوها هستند به اين معني كه افراد تابلوهاي مختلفي را بالا ميبرند اما آنچه روي تابلو نوشته شده بايد با شناسنامه فردي كه زير آن قرار گرفته است، تطبيق داشته باشد. تابلوها پشت سر هم بالا و پايين ميرود و هر روز عناوين مختلفي مطرح ميشود؛ اصلاحطلب يا محافظهكار. اما بايد به اين نكته توجه داشت كه در فرهنگ سياسي، محافظهكار به كسي گفته ميشود كه آرمان ثابتي ندارد، بنابراين ممكن نيست كه يك مسلمان محافظهكار باشد. اين تقسيمبنديها بيمورد است. در تمام دنيا ويژگي برجسته كساني كه ميگويند چپ هستيم، ضديت با امپرياليسم و در راس آن آمريكاست و كسي نميتواند بگويد كه من چپ هستم بعد بخواهد با آمريكا فالوده بخورد. ويژگي ديگر چپها، مخالفت شديد با اقتصاد باز آدام اسميتي است و كسي نميتواند بگويد كه چپ هستم اما طرفدار اين اقتصاد باشد.
مديرمسوول روزنامه كيهان با تاكيد دوباره بر اينكه " تابلوها بايد با تعاريفي كه ميشود همخواني داشته باشند" به اين ضربالمثل كه "چرا عاقل كند كاري كه باز آرد پشيماني" اشاره كرد و گفت: نميشود هر روز ما يك تابلو را بالا ببريم و زماني كه جواب نداد تابلوي ديگري را علم كنيم بلكه بايد تكليفمان را با آدمها و تابلوها مشخص كنيم.
وي با تاكيد بر اينكه " خط امام(ره) از خط رهبري جدا نيست" اين سوال را طرح كرد كه " آيا حضرت امام(ره) معتقد بودند كه نظام اسلامي بايد بعد از ايشان باشد يا نباشد" و يادآور شد: حضرت امام(ره) فرمودند نظام اسلامي منهاي ولايت فقيه، اسلامي نيست، اما بعضيها با بسمالله در دكه را باز ميكنند اما چون چيزي ندارند بعد از بسمالله، صدقالله ميگويند.
وي در پاسخ به سوالي درباره مبارزه با مفاسد اقتصادي نيز گفت: امام(ره) به شدت اين مساله را تعقيب ميكرد و مقام معظم رهبري نيز بر آن تاكيد دارند به طوري كه فرماني صادر كردند و در بند بند آن راهكارهاي مقابله با فساد اقتصادي را هم آوردهاند.
شريعتمداري گفت: در كشور مفسد اقتصادي داريم و اين غيرقابل انكار است. معتقديم كه مفسد اقتصادي هم دشمن مردم و هم دشمن نظام است، اما متاسفانه با آنها برخورد جدي نشده است. با صراحت ميگويم كه در بين مسوولان بلند پايه ما مفسد اقتصادي وجود ندارد، اما ممكن است عدهاي با كوتاهي زمينه را براي استفاده برخي از افراد سودجو آماده كرده باشند.
وي با بيان اينكه " دولت نهم، دولت پاك دستي است و اتفاق بسيار بزرگي است كه دولتي بر سر كار آمده كه فداكار و پيگير است." افزود: نميگويم دولتهاي ديگر فاسد بودهاند، اما نبايد كم توجهي شود. برخورد با مفسدان اقتصادي بايد با جديت دنبال شود و دستگاه قضايي نيز بايد آنها را اعلام كند تا مردم مطلع شوند.
وي در بخش ديگري از سخنان خود درمورد تحريف سخنان امام(ره) گفت: حضرت امام(ره) در وصيتنامه، خود راه تحريف را بسته و فرمودهاند آنچه به من نسبت داده ميشود يا بايد در صدا و سيما باشد يا با خط، امضاء و مهر من باشد كه از اين طريق راه پيشگري از تحريفها بسيار آسان ميشود.
انتهاي پيام
شنبه 18 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]