واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خبرگزاری مهر - گروه بین الملل : آمریکا و اشغالگران صهیونیست به موفقیت خود برای وادار کردن حماس به تغییر مواضع ثابت خود در قبال مسئله فلسطین و کشاندن آن به مشارکت در کنار فتح در روند به اصطلاح صلح با سوء استفاده از رنج و سختی ملت فلسطین و تشدید محاصره آنها در غزه دل بسته اند. سامی ابوزهری سخنگوی رسمی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین،با رد سخنان احمد قریع رئیس هیئت مذاکره کننده تشکیلات خودگردان فلسطین با رژیم صهیونیستی درباره احتمال تشکیل کشور دوملیتی به عنوان تنها راه پایان بخشیدن به مناقشه خاورمیانه، بار دیگر تاکید کرد حماس هرگز از موضع اصولی خود مبنی بر مخالفت با به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی عقب نشینی نخواهد کرد . ابوزهری گفته است : اظهارات قریع بیانگر حالت فروپاشی رهبری کنونی جنبش فتح و پذیرش همزیستی با اشغالگران به حساب حقوق ثابت ملت فلسطین از سوی این جنبش است. تاکید ابوزهری بر تغییرناپذیر بودن موضع اصولی حماس در مسئله مشروعیت بخشیدن به رژیم اشغالگر قدس در حالی است که رژیم صهیونیستی با تشدید محاصره نوار غزه و جلوگیری از ورود مواد غذایی، دارو و سوخت به این منطقه، عرصه را روز به روز بر ملت ستمدیده و مظلوم فلسطین در این منطقه تنگ تر می کند به این امید که حماس را از مواضع اصولی خود منصرف کند. از سوی دیگر، اسرائیل با تحریک و ساماندهی مزدوران خود در تلاش برای تشدید اختلافات داخلی در فلسطین و ادامه درگیری میان حماس و فتح، سبب بروز مشکلات امنیتی در نوار غزه شد که البته با هوشیاری حماس توطئه هدفمند اسرائیل و آمریکا خنثی شد. همانگونه که یک تحلیلگر فلسطینی گفته است :"اشغالگران صهیونیست بر موفقیت خود با هدف فشار بر جنبش حماس و وادار کردن آن به تغییر مواضع ثابت خود در قبال مسئله فلسطین و کشاندن آن به مشارکت در روند سازش که جنبش فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) آن را امضا کرده و ملت فلسطین را گرفتارباتلاق و لجنزار نفرت انگیز و شوم اسلو کردند، با سوء استفاده از رنج و سختی ملت فلسطین تکیه کرده است ." شکی نیست که تکیه کردن صهیونیستها بر اینکه حماس مواضع خود را تغییر دهد، نشان دهنده ضعف و ناتوانی این رژیم در دستیابی به اهدافش از راه نظامی گری است؛ اشغالگران صهیونیست با وجود زرادخانه عظیم نظامی که در اختیار دارند و نیز با وجود برخوردار بودن از حمایتهای مستمر کشورهای غرب به ویژه آمریکا و حتی انفعال نظامهای عربی،از نظر استراتژیکی در موضع ضعف قرار دارند. ضعف رژیم اشغالگر در نیاز مبرم به برقراری صلح، البته با مفهوم و دیدگاه صهیونیستی نهفته است که امنیت این رژیم را حفظ کند و مشروعیت فلسطینی را برای خود به ارمغان بیاورد و صلح دروغین با اعراب و مسلمانان را محقق کند تا بتواند طرحهای تجاوزکارانه را با هدف سلطه بر منطقه و تسلط بر ملتهای منطقه عملی کند. اجرای طرحهای صهیونیستی بدون اعتراف فلسطینی ها به مشروعیت رژیم نامشروع اسرائیل امکان ندارد، زیرا این اعتراف به پایان مقاومت منجر می شود و امنیت و صلح مورد نظر اسرائیل را محقق و آن را از جنگهای آینده با اعراب که قادر به ورود آن یا تحمل پیامدهایش نخواهد بود، بی نیاز می کند؛ آنچه بر این حقیقت صحه می گذارد این است که بن گوریون بنیانگذار رژیم صهیونیستی امضای توافقنامه سازش با کشورهای عربی همجوار فلسطین را برای موفقیت طرح صهیونیستی نصب العین خود قرار داد و همچنان سران رژیم اشغالگر به چنین صلحی چشم دوخته اند که تنها منافع آنها را تامین می کند. بنابراین و به دلایل دیگری، این رژیم برای به کارگیری ماشین جنگی خود برای کشتار فلسطینی ها در کرانه باختری و نوار غزه و نابودی قضیه فلسطین تلاش نمی کند، بلکه برای سلطه بر آنها و وادار کردن آنها به تسلیم در برابر خواسته ها و شروطش تلاش می کند تا از آنها به عنوان پلی برای ارتباط با جهان عرب به ویژه کشورهایی که از نگاه آمریکا میانه رو خوانده می شوند،برای برقراری صلح با رژیم صهیونیستی و وارد کردن این رژیم در منطقه استفاده کنند. اما مقاومت فلسطین همانند مقاومت لبنان به رهبری حزب الله که این روزها دومین سالگرد پیروزی بی نظیر خود بر رژیم اشغالگر قدس در جنگ جولای 2006 را جشن می گیرد، ارتش رژیم اشغالگر اسرائیل را به عجز و ناتوانی کشانده است و اقتدارش را از بین برده است و توان بازدارندگی این رژیم و انجام ماموریتهایش را تحلیل برده است و این مقاومت شجاعانه مانع سلطه اشغالگران صهیونیست بر فلسطینی ها در کرانه باختری و نوار غزه شده است؛ خواه این سلطه گری از طریق اشغالگری مستقیم یا به طورغیر مستقیم از طریق برخی جریانهای سرسپرده داخلی که سازمانهای اطلاعاتی صهیونیستی آن را اداره می کنند. با وجودی که سران رژیم اشغالگر صهیونیستی بیش از یک سال است که تهدید می کنند جنگ گسترده ای را علیه نوار غزه به راه خواهند انداخت و مقاومت را سرکوب و جنبش حماس را متلاشی خواهند کرد، دشمن صهیونیستی نتوانسته است تهدیدهای خود را عملی کند و تمام حملاتش به غزه با شکست روبرو شده است و تلفاتی را به این رژیم وارد کرده است که انتظارش را نداشته است . گروههای مختلف مقاومت از جمله حماس، جهاد اسلامی و شاخه های نظامی آنها با شجاعت در برابر ارتش مجهز اسرائیل ایستادگی کرده و آن را به عقب نشینی با حالت شکست و ناامیدی مجبور کرده اند. اشتیاق اسرائیل برای آتش بس با حماس، عمق بحران و تنگنای اشغالگران را مورد تاکید قرار داد؛سران رژیم اشغالگر از ماهها پیش با کمک واسطه های عربی، اروپایی و آمریکایی برای این مسئله تلاش کردند. دیدارهای جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا با رهبران حماس در چارچوب تلاش برای وادار کردن حماس به تغییر مواضعش قلمداد شد، اما غافل از اینکه، بی توجهی به حق ملت فلسطین در مقاومت بر ضد اشغالگری و به رسمیت شناختن آنچه اسرائیل نامیده می شود تلاش شکست خورده برای سوء استفاده از رنج و سختی فلسطینی های محاصره شده در غزه است که اوج آن بستن راه ورود سوخت به این منطقه بود تا حماس برای چشم پوشی از آرمانهای یک ملت تحت فشار قرار گیرد. تردیدی نیست که هدف اسرائیل، وارد کردن حماس در همان سیاهچالی است که جنبش فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) در آن افتاد، اما جنبش حماس این توطئه را به خوبی درک می کند و ملت فلسطین قطعا نخواهد پذیرفت که از سوراخ صهیونیستی دو بار گزیده شوند، بنابراین دشمن صهیونیست به کمتر از تسلیم ملت فلسطین و تشکیل کشور یهودی که روابط طبیعی با اعراب و مسلمانان داشته باشد، راضی نخواهد شد. بنابراین همانگونه که رهبران مقاومت فلسطین تاکید کرده اند افزایش عملیات مقاومت ایده آل ترین پاسخ به تشدید حملات رژیم صهیونیستی و محاصره ظالمانه مردم شجاع غزه و کوتاه ترین راه برای پایان اشغالگری و شکست طرح صهیونیستی و نیز سودمندترین وسیله برای از بین بردن طرحهای سازش و ضربه زدن به آنچه محور میانه رو عربی است که با رژیم اسرائیل و آمریکا علیه ملت فلسطین همدست هستند. اکنون در دومین سالگرد پیروزی بزرگ مقاومت لبنان به رهبری حزب الله بر ارتشی که به شکست ناپذیری خود افتخار می کرد؛ افزایش مقاومت فلسطین باید نه تنها نوار غزه، بلکه کرانه باختری اشغالی را نیز فرا بگیرد و باید مهمترین و بزرگترین اولویت باشد، افزایش مقاومت در کرانه باختری اشغالی به سرنگونی حکومت برخاسته از اسلو که همکاری امنیتی و راهبردی با رژیم صهیونیستی و آمریکا دارد، منجر می شود و همچنین به فرسایش اشغالگری و خنثی شدن تمام توطئه های هدفمند برای پایان دادن به قضیه فلسطین بر اساس دیدگاه صهیونیستی آمریکایی خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]