واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مصاحبه با استاد مجید كیانی نخبه كسی است كه به علت نیاز شدیدی كه به علوم و فنون و .... در خود احساس می كند ، با تواضع در پی آن بر می آید و تمام همت و تلاشش را صرف رسیدن به آن می كند .
تبیان : لطفاً شرح مختصری از زندگی خود را برای مخاطبین سایت تبیان بفرمایید .بنده به سال 1320 هـ . ش در تهران متولد شدم.از همان كودكی به موسیقیعلاقهداشتم ، به همین دلیل تحصیلات متوسطه را درهنرستان آزاد موسیقیگذراندم ، سپسوارددانشكده هنرهای زیباشدم و پس از این كه به مدت چند سال در خدمت بزرگانی چون استاد برومند و استاد دوامی كار كردم ، به قصد آشنایی بیشتر با فرهنگ مشرق زمین ، بخصوص موسیقی ایرانی به اروپا رفتم . در سال 1358 به ایران بازگشتم و از آن زمان تاكنون در دانشكده هنرهای زیبا مشغول تدریس هستم . البته كار اصلی من نوازندگی موسیقی ایرانی،و ساز تخصصی ام سنتور است .تبیان : چرا از میان رشته های مختلف هنری ، به موسیقی پرداختید ، آیا این علاقه شما دلیل خاصی داشت ؟من از كودكی به طبیعت بسیار علاقه داشتم و با نقاشی كردن با آن ارتباط برقرار می كردم ؛ اما موسیقی زیبای طبیعت مرا بیشتر مجذوب خود كرد و چون از همان زمان معتقد بودم كه انسان باید تنها یكیار داشته باشد ، نقاشی را كنار گذاشتم و فقط به موسیقی پرداختم . آن هم به طور جدی و با علاقهایوافر .
تبیان : اساتید شما چه كسانی بودند ؟در دوران هنرستانتحت تعلیم ابوالحسن صبا ، استاد عبداللهدوامی و استاد تهرانی بودم . در همان زمانزیر نظرآقایان منوچهر صادقی و محمد حیدری ، یك دوره ردیف كامل سوار و نیز قطعات نوشته شده علی نقی وزیری ،روح الهخالقی و دیگران را تكمیل نمودم . در دانشكده نیز زیر نظر دكترنورعلیبرومند و دكترداریوشصفوت با موسیقی كلاسیك خودمان كه ردیف است ، آشنا شدم . در آن زمان صفحه ای از استاد حبیب سماعی شنیدم كه مرا خیلی تحت تأثیر قرار داد . برای همین تصمیم گرفتماین شیوه را ،شیوه نوازندگی خود قرار دهم و چون استادنورعلیبرومند شاگرد وی بود ، به مدت هشت سال زیر نظر ایشان كار كردم . دو سال و نیم هم در خدمت استاد دوامی ، استاد آواز بودم تا حالت های موسیقیراكه هنگام آواز در اجرای ایشان بود ، فرا گیرم .تبیان : سفر شما به اروپا چه كمكی به آشنایی تان به موسیقی ایرانی كرد ؟من در اروپا با فرهنگ های دیگر آشنا شدمو با اساتید آنجا كه برای هنر ایرانی بخصوص موسیقی ما اهمیت بسیار قائل بودند . آنهامارا تشویق می كردند كه شیوه های سنتی و اصیل خود را حفظ كنیم و تا آنجا كه ممكن است از تغییرات و تأثیراتی كه فرهنگ غرب بر روی موسیقی ما می گذارد دوری كنیم . در آنجا بود كه به اهمیت و ارزش فوق العادهیموسیقی ایرانی پی بردم و تصمیم گرفتم آن را به طور جدی تری دنبال كنم .تبیان : لطفاً درباره تاریخچه ساز سنتور توضیح بفرمائید .سنتور، سازی بسیار قدیمی است؛ آنقدر قدیمی كه سازنده آن مشخص نیست. قدمت آن تقریباً به بیش از دوازده هزار سال پیش می رسد . اصولاً در فرهنگ های كهن ، سازها را به پیامبران نسبت می دهند و حتی مقام ها را كه مربوط به فواصل موسیقی می شوند .
تبیان : آیا موسیقی هم مانند سایر پدیده های هنری در طی دوران های گوناگون دچار تغییر و تحول گردیده است ؟می توان گفت كه تغییر موسیقی نیز مانند زبان فارسی به صورت یك تداوم تدریجی بوده است . می بینید كه زبان فارسی با تمام تغییر و تحولاتی كه در طول تاریخ داشته ، همچنان حفظ شده است و این به دلیل حفظ ویژگی های خاص این زبان است . در موسیقی هم ، پنج محور اصلی وجود دارد كه خوشبختانه تاكنون حفظ شده و از تغییر كلی موسیقی جلوگیری نموده است . این محورها عبارتند از : 1ـ صوت یا ساز: سازهایی كه در ایران هستند ، یك نوع صدا دهی خاص دارند كه مطابق با ذوق ما ایرانی هاست . برای همین اساتیدی كه ساز درست می كنند ، می دانند كه باید یك ساز چه نوع صدا دهی داشته باشدتا با فرهنگ منطبق باشد .2- فواصل موسیقی : منظور فاصله ای است كه بین دو نغمه وجود دارد. عده ای معتقدند كه ما این فواصل را ازفاصله موجود بین ستارگان گرفته ایم و بدین جهت بسیار طبیعی و دلنشین هستند . به همین دلیل اگر تحریفاتی در این زمینه پیش آید ، كاملاً مشخص می شود كه این فواصل تحت تأثیر موسیقی كلاسیك غرب قرار گرفته است .3- گردش نغمه ها : یعنی اگر ما یك سری از نتها را داریم ، اینها به گونه ای گردش می كنند كه ملودی آهنگ ها را درست می كنند. درهر فرهنگی نیز آن را به طریقی به گردش در می آورند . در نغمه هایی كه ما در موسیقی اصیلمان به كار می بریم یك نت را به عنوان شاهد انتخاب می كنیم ، به گونه ای كه گویاهمهبه یك محور توجه داریم و نغمه هایی كه فرعی است ، در اطراف این نغمه شاهد در حال دوران و گردش هستند .4- اوزان : كه در موسیقی هم مثل شعر رعایت می شوند . مثلاً مثنوی را باید با وزن مثنوی خواند و ...5- تزئینات : كه در فرهنگ ما بسیار دقیق و حساب شده استودر دو معنی به كار می رود ، یكی در معنای زینت كردن و آراستن ؛ دیگر به معنیرسیدن به آن معنا و عالم خیال و تصاویری كه هنرمندان از آن عالم معنا دارند .
تبیان : لطفاً در مورد هنر موسیقی به طوركل ، توضیحاتی بفرمایید .هنر موسیقی ، صوت است كه آن را گوش می تواند بشنود ، در حالی كه در هنرهای دیگر هم اصواتی هست كه قابل شنیدن نیست؛ مانند موسیقی ای كه در خط خوش یا در كاشی كاری های زیبا نهفته است و ما با چشم از آنها لذت می بریم .در واقعانسان چون از شنیدن صداهای طبیعی لذت می برد ،تصمیم گرفت به گونه ای آنها را تداوم بخشد . برای همین ، دست به ساخت ابزاری زد تا بتواند صداهایی ایجاد كند و از شنیدن آنها لذت ببرد . موسیقی دانصوتراجوهر نظام هستیو جلوه ای از خدا می داندكه باید به گونه ای آن را متجلی كند . به همین علتاست كهاصوات در فرهنگ ها مقدس هستند . به خصوص در فرهنگ ما كه هنر به معنایART نیست ، بلكه به معنای فضیلت است وهنرمند كسی است كه دارای فضایل اخلاقی باشد . در اصوات چیزهایی هست كه هنرمند را به سمت خود می كشاند ، به گونه ای كه او دوست دارد ، با آنها حرف خود را بزند . این علاقه و نیاز عاطفی در وجود همهیانسان هاست، فقط یك قدرت عجیب یا به عبارتی سحر الهیوجود دارد كه عده ای را به سمت هنری خاص می كشاند . از طرفی اگر هنرمندی ، خود با عشق و علاقه راهش را انتخاب كند ، هنرش بر دل ها می نشیند و ماندگار می شود . به هر حال در فرهنگ های سنتی عقیده بر این است كه انسان خود محور نیست كه خودش خلق كند ، بلكه خالق اصلی خداست و هنرمند الهامات را از او دریافت می كند و آن را به اجرا در می آورد، به همین سبب هم اثرش همیشه تازگی و طراوت دارد .تبیان : روند پیدایش موسیقی در ایران به چه صورت بوده است ؟ما در تفكر الهی و دینی خود برای هر چیز مبدأ و معادی قائل هستیم و بر همین اساس مبدأ موسیقی را بهشت می دانیم و معتقدیم كه چون در كارگاه خلقت،روح با بدن تركیب نمی شد ، خداوند به جبرئیل دستور داد كه با آهنگ حزین در مقام راست بر قالب آدم بخواند. چون چنین كرد ، روح با قالب تركیب شد . به همین دلیل در فرهنگ ما عقیده بر این است كه انسان زمانی كه به دنیا می آید تمام نواها و مقام هاو به طور كل تمام علوم و فنون و هنرهارا می داند ، منتهی فراموش كرده است و باید تحت تعلیم قرار گیرد تا آنها را به یاد بیاورد. در واقع ما فرهنگیداریم كه به آن فرهنگ یادآوری می گوییم .تبیان : لطفاً تعریف خود را از نخبه و نظرتان را راجع به سایت اینترنتی تبیان بفرمائید .انسان به واسطه نیازش به علم است كه عالم می شود . انسان وقتی به چیزی نیاز شدید داشته باشد و تواضع و فروتنی رانیز ضمیمه آن كند ، جذب چیز باشكوهی می شود كه معشوق او می گردد و تمام هم و غم خود را صرف رسیدن بهآن می كند . طبیعی است كه چنین فردی ، خواه ناخواه موفق می شود و در میان دیگران نخبه . اگر چه من معتقدم كه نخبگان نیز بنا به اندوخته علمی و فكری و .... و كاری كه ارائه می دهند در درجات مختلفی قرار دارند .سایت تبیان هم تا آنجا كه من با آن آشنا هستم فوق العاده و باارزش است ، چون از طریق كاملاً اسلامی و صحیح ، اطلاعات بسیار خوبی در اختیار كاربران قرار می دهد . امیدوارم موفق باشید و از این تكنولوژی با ارزش برای آگاه كردن مردم ، بیشتر و بهتر استفاده كنید [email protected]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 929]