واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: خوانندهای كه ما بتوانیم با او كار كنیم و او هم ایدههای ما را قبول داشته باشد پیدا نكردیم. نخستین خاصیت این «ما» كه میگویم این است كه... پیوند داشتن با گذشته همیشه یك حسن محسوب میشود؛ به شرط اینكه این پایبندی منجر به استحاله فرد نشود. این اتفاق در موسیقی ایرانی بارها افتاده و هركه توانسته میان دیروز و امروز رابطهای متناسب برقرار كند به نوایی خوش دست یافته است. گروه موسیقی سپهر با وجود جوانی، ریشه در گذشته دارد و همین موضوع سبب شده تا یكی از گروههای موفق و در عین حال جوان در موسیقی ایرانی باشد. این گروه در جشنواره بیست وچهارم موسیقی موفق شد جایزه بهترین گروه موسیقی ایرانی را از آن خود كند. گروه موسیقی سپهر یكی از گروههای جوانی است كه در سالهای اخیر، فعالیتی مستمر در عرصه اجرا و پژوهش داشته است. گفت و گو را از اینجا آغاز كنیم، گروه چگونه تشكیل شد؟گروه سپهر با فراخوان استاد مجید كیانی در مركز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی برای تشكیل یك گروه جوان و نوپا در عرصه موسیقی ایرانی شكل گرفت. ایشان میخواستند گروهی از جوانان مركز حفظ و اشاعه در آنجا روی آثار قدما تمركز كرده و بتوانند به خوبی آنها را اجرا و حفظ كنند. از آنجا كه تمام بچههای مركز با ردیف موسیقی ایرانی و ریشههای موسیقی ایرانی كارشان را شروع كرده بودند و نسبت به آن اندكی شناخت داشتند، این گروه با انتخاب تعدادی از هنرجویان كارش را آغاز كرد. نزدیك به یك سال استاد طلایی بهعنوان استاد راهنما، گروه را زیر بال و پر خودشان گرفتند و در طول این مدت تلاش كردند هر آنچه میدانند در اختیار اعضای گروه قرار دهند. اما بهدلیل مسافرت ناچار به ترك گروه شدند و استاد پیرنیاكان جای ایشان را گرفتند. ایشان هم پس از مدتی بهدلیل مشغله و گرفتاریها نتوانستند حضور داشته باشند. خلاصه این گروه تا سال 83 در مركز حفظ و اشاعه فعالیت میكرد. كنسرتهایتان از كی شروع شد؟ما روی كارهای قدیمی تمرین میكردیم و تقریبا حدود 2سال ابتدایی هیچ كنسرتی نداشتیم. فقط تمرین میكردیم. بعدها زیرنظر مركز یكی، دو كنسرت دادیم كه یكی در كاخ گلستان بود و دیگری به مناسبت هفته پژوهش در دانشكده مدیریت دانشگاه تهران. سال 83 وقتی مركز تعطیل شد، فعالیتهای ما هم به نوعی پایان یافت. این درصورتی بود كه مركز با نام دیگری شروع به فعالیت كرد و میتوانست همچنان از ما حمایت كند. اما وقتی مشی مركز حفظ و اشاعه و نیز نامش تغییر كرد، مدیران وقت به سادگی عذر ما را خواستند. هر سال با ما قراردادی میبستند كه بهرغم شرمآور بودن مبلغش، نیمی از آن را به ما میپرداختند. از سال پنجم آنها گفتند كه گروه نمیخواهیم، اگر شما تمایل دارید كه در حوزه پژوهش فعالیت كنید میتوانید به كارتان در اینجا ادامه دهید. لیستی هم به ما ارائه دادند كه اگر میخواهید پژوهش كنید روی این موضوعات فكر كنید. ما هم كه پژوهشگر نبودیم، دیگر قراردادی با ما بسته نشد. در واقع آنها نخواستند كه ما كار اجرای موسیقی كنیم. در طول آن 5-4 سال ما یكدیگر را شناخته و به یك انسجام رسیده بودیم. بعد از آن تمریناتمان را خارج از مركز ادامه دادیم و بهصورت خصوصی كار كردیم. همچنین روی آثار قدیمی، حتی آثاری كه روی صفحههای خاك خورده و مخدوش باقی مانده بود، كار میكردیم. شروع كردیم به دنبال گشتن سالن و گرفتن مجوز. در این اثنا تلاش میكردیم هر سال چند كنسرت داشته باشیم. آیا فكر نمیكنید بیش ازحد در اجرای سبك و آثار قدما توقف كردهاید؟ تا جایی كه در چنین شرایطی 2 آلبوم در این زمینه منتشر كردهاید؟این 2 آلبوم (ماهان و پیروزان) نمونهای از فعالیت سالهای گذشته ماست كه آنها را در استودیو ضبط كرده بودیم. ما بیش از 50 تصنیف قدیمی را با گروه كار كردیم كه اگر بخواهیم میتوانیم 10 شب متنوع برای مردم كنسرت بدهیم. شما در گروهتان سرپرست ندارید. فكر میكنید درج كردن صوری یك اسم بهعنوان سرپرست گروه، شما را دچار مشكل میكند؟بله، همین چیزهای كوچك باعث میشود كه انسجام گروه از بین برود. ببینید در گروه ما یك نفر میتواند به نمایندگی از دیگران صحبت كند اما بهعنوان سرپرست نه. سرپرست در فرهنگ موسیقایی ما معنای خاصی دارد. سرپرست كسی است كه به گروه خط میدهد و اهداف خاص خودش را پیگیری میكند. پس در چنین حالتی اگر یك نوازنده نتواند از عهده خواستههای سرپرست بربیاید، به راحتی از گروه كنار گذاشته میشود. ما جمعی فكر میكنیم و جمعی تصمیم میگیریم. در واقع ما از یكدیگر تاثیر میپذیریم. بنابراین یك نفر نمیتواند پاسخگوی نیازهای جمع و گروه باشد. ما همه دور هم جمع شدهایم و داریم موسیقی را تجربه میكنیم. بهعنوان مثال وقتی یكی از اعضای گروهتان در تنهایی خودش یك ملودی خلق میكند و میآورد كه گروه اجرایش كنید، چه اتفاقی میافتد؟با هم فكر میكنیم. وقتی یك نفر از اعضای گروه ایدهای را میآورد ممكن است او روی همه ما تاثیر بگذارد. ممكن هم هست او از ما تاثیر بپذیرد. در واقع تمام تلاش ما این است كه خروجی گروه نتیجه تصمیمهای داخلی باشد. البته شاید در اوایل اینطور نبود. بهتدریج به این سمت آمدیم كه همه با هم به سمت اهداف جمعی گروه برویم. ویژگی اصلی گروه موسیقی سپهر به لحاظ موسیقایی چیست؟ارزش گذاشتن و بها دادن به سنتهای موسیقایی كه از گذشته تاكنون به دست ما رسیده است. این كار را پیش از این بسیاری از استادان انجام دادهاند.آیا بهتر نبود بعد از این كسب تجربه، سراغ تجربههای تازهتری میرفتید؟ما میخواستیم طوری در ذهن مخاطب خودمان را تعریف كنیم كه شناختی از تفكر و هنر كلاسیكمان هم بدهیم. همانطور كه دیدید در جشنواره، سپهر خوانی را اجرا كردیم كه با آثار ما بسیار تفاوت داشت اما یك وجه مشترك در آثار ما وجود دارد كه آنهم ریشه داشتن در موسیقی اصیل ایرانی است. در واقع ما با عبور از دوره كلاسیك به اینجا رسیدهایم. اگر ما در آن مرحله به خوبی توقف نمیكردیم، محال بود بتوانیم یك رپرتوار به نام سپهرخوانی داشته باشیم. در واقع ما پروژههای صرفا سنتی را بیشتر برای ضبط استودیویی داشتیم. دلیل دیگر این بود كه ما تلاش داشتیم بخشی از آثار قدما كه خیلی خیلی كم به گوش مردم رسیده بود را به آنها معرفی كنیم. میخواستیم با بازسازی و اجرای مجدد این آثار به علاقهمندان موسیقی ایرانی بگوییم كه قدمای ما تا چه اندازه ذوق و شناخت داشتهاند كه چنین آثاری خلق كردهاند. انتشار با كیفیت این آثار میتواند این پرسش مهم را در ذهن مخاطب ایجاد كند كه چرا دیگر موزیسینهای ما نمیتوانند مثل قدما آثار ماندگار خلق كنند. كدام تصنیف امروزی میتواند جای تصنیف چهارگاه، «بتابتا» را بگیرد. این ویژگیها و خصوصیات بیبدیل كجا رفته و چرا گمشده است؟ شاید بعضی از جوانان علاقهمند، با شنیدن این آثار تشویق شوند و بروند به سمت شناخت و خلق چنین آثاری. با وجود اینكه موسیقی قدما خواننده محور بوده، شما چرا همخوانی میكنید؟خوانندهای كه ما بتوانیم با او كار كنیم و او هم ایدههای ما را قبول داشته باشد پیدا نكردیم. نخستین خاصیت این «ما» كه میگویم این است كه كم مدعا باشد. دوم اینكه به ردیف و سنتهای موسیقی پایبند باشد. سوم هم اینكه استعداد داشته باشد. حداقل در این زمینه كه خوانندههای خوبی داریم؟بهنظر من نیست یا اینكه ما كسی را كه آن انگیزه و علاقه و پشتكار را داشته باشد پیدا نكردیم. در واقع این ویژگیها یك دایره است كه از حلقههای متعددی تشكیل شده است و اگر كسی وارد این دایره میشود باید همه حلقههای این دایره را داشته باشد. هر خوانندهای كه ما دست رویش میگذاریم یكی از ویژگیهای مدنظر گروه سپهر را ندارد. البته من قصد جسارت به خوانندهای را ندارم اما خوانندهای را كه همه این ویژگیها را در خودش داشته باشد پیدا نكردیم. با این وجود اگر در آینده چنین خوانندهای پیدا كردیم از او استفاده خواهیم كرد. یكی دیگر از دلایلی كه گروه سپهر تاكنون خواننده نداشته است این بود كه تلاش كردیم جامعه را تاحدودی از خوانندهسالاری دور كنیم. میخواهیم بگوییم همه چیز یك گروه، خواننده نیست. وقتی مردم میخواهند بروند كنسرت، همه نگاهها به آن سمت است كه خواننده آن گروه كیست. همه چیز به اسم خواننده تمام میشود. از سوی دیگر دوست داشتیم همخوانی را تجربه كنیم كه خوشبختانه تا الان نتیجه بدی نداشته است. رپرتوار سپهرخوانی كه در جشنواره اجرا كردید با دیگر انواع موسیقی ایرانی یا لااقل با آثار خودتان چه فرقهایی دارد؟فرم این رپرتوار، برداشتی است آزاد از ضربیخوانیهای قدیم كه در آن یك نوازنده ضرب قطعات ریتمیك را پشت سر هم با وجود اینكه در دستگاهها و گوشههای مختلفی بودهاند اجرا میكرده است. نمونههای خوبی از استاد تهرانی وجود دارد. رپرتوار این كنسرت از یك دستگاه یا آواز شروع میشود و با مدگردانی بهطور پیوسته و بیوقفه تا پایان ادامه خواهد داشت. از آنجایی كه ما سازهای مختلفی داریم از امكانات ملودیكمان هم استفاده خواهیم كرد بهطوری كه در بخشهایی از كنسرت یك ساز تكنوازی خواهد كرد و در حالتهای ضربی كه گروه بهصورت جمعی خواهد خواند. آیا واقعا ریشه این شیوه به ضربیخوانیهای دوره قاجار و سالهای بعدتر برمیگردد؟البته كه نه، این روش یك سنت خیلی قدیمی در تفكر موسیقایی ماست. مثلا در یك مجلس كه به شما میگویند بخوان، شما نمیتوانی بگویی من 3 دقیقه میخوانم و بس. مطربهای قدیم پشت سر هم میخواندند. یكی دیگر از ریشههای این سنت، شبیهخوانی یا همان تعزیه است كه شما در آن میبینید كه حسین خوان اصفهان درآمد كرده است و شعرخوان دارد چهارگاه میخواند. حالا ما با یك ایده موسیقایی اجرایش خواهیم كرد. اما بهنظر میرسد كه عنوان سپهرخوانی برای این رپرتوار یك مصادره به مطلوب است.وقتی ما به ایده رسیدیم، حق هم داریم كه اسمش را خودمان انتخاب كنیم. اینطور كه شما گفتید، این روش پیش از این در میان نوازندهها وجود داشته و به یك سنت در موسیقی ما مرسوم بوده است؟ایدهای كه ما از آن صحبت میكنیم، چیز دیگری است. ما فقط ایده را از قدما گرفتهایم. چیزی كه شما در كنسرت خواهید شنید پدیده دیگری است كه با همفكری به آن رسیدهایم. در واقع هر بخشی از رپرتوار سپهرخوانی توسط یكی از اعضای گروه ساخته شده است كه در نهایت در یك مجموعه به هم پیوسته اجرا خواهد شد. نظرتان درباره رقابتی بودن بخشی از جشنواره موسیقی فجر چیست؟اصولا رقابت به شرط اینكه سالم باشد، پدیدهای است كه به افراد كمك میكند تا سطح خودشان را بالا ببرند پس با این وجود، ورود بخش رقابتی به جشنواره موسیقی فجر یك اتفاق مثبت است كه اگر پروسه عادی خودش را سپری كند میتواند سال به سال شاهد شكوفایی افراد و گروههای مختلفی شود. امسال بخش رقابتی در گروهنوازی سبب شده است كه گروههای شركتكننده انگیزهای مناسب برای حضور خود داشته باشند. در واقع رقابت باعث میشود دیگر كسی علیالسویه با موسیقی برخورد نكند حالا اگر این رقابت در تكنوازی هم لحاظ میشد چه بهتر. برگزیده شدن در جشنواره چه كمكی به شما كرده است؟طبیعی است كه این اتفاق برای هر گروهی یك موفقیت تلقی میشود. برای ما هم این حكم را دارد. در واقع یك محرك و مشوق است كه ما كارهایمان را جدیتر از پیش دنبال كنیم و به فكر فعالیتهای جدید باشیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]