واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تهران-خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا): محمد حسين صفار هرندي وزير فرهنگ وارشاد اسلامي، با انتشار يادداشتي نسبت به برخي اظهار نظرها و تحليل ها درباره سخنان اخير خود درباره سينما ، پاسخ داد. به گزارش ايرنا و به نقل از گزارش راه فيروزه (خبرگزاري سينمايي ايران) ، متن کامل اين يادداشت به شرح زير است : «اگر دنبال ايده آل مطلق باشيم، در سينماهابسته خواهد شد.» اين جمله شرطى، بخشى گزيده از مطلب مفصلى بود که چند روز پيش به نقل از يک خبرگزارى در برخى روزنامه ها به اينجانب نسبت داده شد و مطابق معمول بهانه اى شدبراى آن که نفراتى از حاشيه نشستگان ابراز لحيه و اظهار فضل نمايند!از قضا يکى از معدود جملاتى که در آن مطلب سراسر مغلوط و تحريف شده با حرف و نگاه واقعى بنده تطبيق مى کرد، همان جمله صدر کلام بود. البته اين اولين باراست که در طول ساليان پس از مسئوليت خدمتگزارى در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى و نيز پيش از آن به عنوان يک فعال عرصه فرهنگ و سياست، اقدام به پاسخگويىرسمى در قبال تضييع دائمى سخنانم در محافل يا مصاحبه ها مى کنم... . به گزارش راه فيروزه ، محمد حسين صفار هرندي در ادامه آورده است: بيان اين نکته را هم خالى از لطف نمى دانم که احساس و دغدغه برخى از حضرات نشسته در کمين قدرت را درک مى کنم که مى پندارند لابد تا انتخابات فرصتى باقى نمانده است. لذا از يک سال و اندى پيش از پايان عمر اين دولت، موتور دل پراشتهاى خود را براى بازگشت به کرسى هاى رياست روشن کرده و پروژه انتخاباتى خويش را کليد زده اند. از همين رو بازار سوداگرى بر سر عناوين و اعتبارها هر روز گرم تر مى شود که يکى از اين موارد استفاده ابزارى از هنر و بازى با عواطف اهالى فرهنگ است. و اما حرف هايى که اخيراً از من منتشر شد برداشت هاى ناشيانه ـ و احتمالاً بدون غرض ـ يک خبرگزارى از تحليل جامع و حساب شده اى بود که اين برادر کوچک در جمع دانشجويان نخبه از تشکل هاى مختلف دانشجويى بيان کردم و پس از آن در گفت وگوى متقابل و مخاطبه با آن عزيزان نکاتى هم در باب مسائل فرهنگى روز بيان شد که از زمره آنها همان جمله شرطى بود که از بخت خوش بنده، تيغ تحريف و تشويش بر آن چندان کارگر نيفتاد. اين جمله در پاسخ به ادعاى برخى از حاضران درباره هنجارشکنى در اکثر فيلم ها و مطالبه برخورد جدى با اهالى سينما مطرح شد و بنده ضمن دفاع از سينماى متعهد و اخلاقى در کشورمان از روند روبه رشد اصلاح در سينما طى سال هاى اخير سخن گفتم و به معترضين يادآور شدم که در ميدان عمل دنبال ايده آل هاى خود به طور مطلق نباشند زيرا چنين چيزى حاصل نخواهد شد و اگر اين هدف را تعقيب کنيم، بايد در سينماها را بست و البته ما چنين حقى را نداريم. کسى اجازه به ما نمى دهد که به بهانه رساندن سينما به ايده آل مطلق از لحاظ سلامت محتوايى چنين کارى را بکنيم. اکنون ضمن تأکيد مجدد بر آنچه در جمع دانشجويان گفته شد، عرض مى کنم اگر در جاهاى ديگر هم ملاک، ايده آل مطلق باشد، درها بسته خواهد شد. نه فقط سينما که دانشگاه و حوزه علميه نيز چنين است. فى المثل قرار است در دانشگاه ها اهالى علم و بصيرت و انسان هاى شريف متخلق به اخلاق پسنديده پرورش يابند اما مگر همه پرورش يافتگان اين مکان هاى مقدس، داراى چنين خصوصياتى هستند؟ مگر نه اين است که هم در دانشگاه و هم در حوزه، عناصر فاسد، بيسواد، متکبر و غيرمهذب کم نبوده و نيستند؟ آيا به اين بهانه مى توان در دانشگاه و حوزه را بست؟ در طبيعت هم اين طور است. آيا مى توان به خاطر اينکه ايده آل ما در پرورش درختان ميوه محقق نمى شود، گاه در ميان ميوه هاى مرغوب و درشت، ميوه کال و کرمو و آفت زده هم وجود دارد، باغدارى را يکسره تعطيل و مردم را از خوردن ميوه محروم کرد؟ و آيا مثلاً به خاطر عدم انطباق خودروهاى ساخت کارخانجات داخلى با استانداردهاى ايده آل و بروز برخى نقايص در آنها، مى توان در کارخانجات خودروسازى را بست؟ . به گزارش راه فيروزه در ادامه اين يادداشت آمده است: اساس حرف اين است که ضمن تلاش براى اصلاح موارد خرابى يا فساد و آفت زدگى و کاستن از ميزان آنها تا حد ممکن و نيز کوتاه نيامدن از آرمان ها در مقام عقيده و نظر، بايد توجه داشت که دسترسى به ايده آل مطلق در عرصه عمل اگر محال نباشد، لااقل با توجه به محدوديت هاى مادى و معنوى ما آدميان، امرى بعيد به نظر مى رسد. پس بايد بر انتظارات مهار زد و از درافتادن به ورطه توقعاتى که برآورده نشدن شان موجب نااميدى مى شود، اجتناب کرد و الا بايد دکان يک يک فعاليت ها را تخته کرد چون منطبق با ايده آل مطلق ما نيستند. به همين مختصر در ايضاح مطلب واضح! بسنده مى کنم اما نمى توانم تأسف خود را از عادت ناپسند برخى رسانه ها در انعکاس مغلوط و بعضاً تحريف شده سخنان اشخاص پنهان سازم. همچنان که نبايد ترحم و دلسوزى خود را از کسانى دريغ کنم که به توهم پيدا کردن سوژه دست اول! از ميان مطالبى که عاجز از درک مفهوم آنند، دچار ذوق زدگى کودکانه مى شوند. به اين دوستان قابل ترحم، دوستانه عرض مى کنم: دکان کيد برو جاى ديگرى بگشا فروش نيست در اينجا که من دکان دارم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]