پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848703197
دلنوشتهها يي براي روز جهاني محيط زيست
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: دلنوشتهها يي براي روز جهاني محيط زيست
مناسبتها- اسدالله افلاكي:
امسال از همان اول قرار گذاشتيم مطلبي كه به مناسبت روز جهاني محيطزيست منتشر ميشود با سالهاي قبل متفاوت باشد.
نميدانم چرا، اما اصلاً دلم نميخواست دوباره بروم سراغ آمار و ارقام و حرفهاي تكراري؛ اينكه مثلاً در سال گذشته رتبه كشور ما از نظر محيطزيست تا چند درجه تنزل كرده است، يا اينكه باز هم به بهانه توسعه و اجراي طرحهاي عمراني پاركهاي ملي... ميبينيد دوباره رفتم سراغ همان حرفهاي هميشگي...
رها ميكنم اين جملات را. ماندهام چه بنويسم. واژهها در ذهنم ميچرخند: تالاب، پتروشيمي، ابر، جنگل، ميان گذر، جاده، انزلي، محيطبان، اروميه، شهيد يحيي شاهكو محلي و ... پشت هريك از اين واژهها صدها عبارت وجود دارد، چشمهايم را ميبندم. لحظهاي به پرواز درناها فكر ميكنم، به فلامينگوها، به پرندههاي كوچندهاي كه ديگر نميآيند... فكر ميكنم چرا ميخواستم امسال صفحه محيطزيست متفاوت باشد؟ چرا مثل سال قبل با چند نفر گفتوگو نكرديم و با درج عنواني مثل «تخريب شتابناك طبيعت» - اين عنوان گزارش پارسالمان بود – قال قضيه را نكنديم. چرا حتي از كارشناساني كه خواستيم براي روز جهاني محيطزيست مطلب بدهند؛ وقتي پرسيدند درباره چه موضوعي بنويسيم، گفتيم موضوعش به عهده خودتان، از ديد خودتان هرچه خواستيد بنويسيد، نتيجه آنكه مطالبشان تمام و كمال با كمترين دخل و تصرف در صفحهاي كه پيش رويتان است به چاپ رسيد.
چرا؟ مگر در اين يك سال گذشته چه اتفاقي افتاده بود كه خواستيم صفحه متفاوت باشد. واقعاً چه شده كه حتي معاون طبيعي و تنوع زيستي سازمان محيطزيست هم از نوشتن مطلبي براي روز محيطزيست و درج آن در اين صفحه استقبال كرد، هرچند كه مطلبش به دستمان نرسيد. شايد همان اتفاقي كه رئيس سازمان حفاظت محيطزيست را بر آن داشت تا در آن روز سرد و پوشيده از برف – بهرغم آنكه چند بار دست رد به سينهمان زده بود – ما را به گرمي در دفترش پذيرا شود و به بسياري از پرسشهايمان پاسخ دهد؛ گفتوگويي كه با عنوان «بدبين نباشيد، خودتان اذيت ميشويد» زمستان گذشته در همين صفحه به چاپ رسيد و البته بازتابهاي فراواني داشت.
اتفاقي كه باعث شده حتي هموطناني از آن سوي مرزها با ايميل و تماس تلفني –فارغ از هر رويكرد و نگاه سياسي و صرفاً به خاطر حفظ محيطزيست – با حرفهاي دلگرمكنندهشان ما را تشويق كنند.
اتفاقي كه آنقدر حساسيت مخاطبان عادي را برانگيخته كه هرگاه صفحه محيطزيست تمام آگهي ميشود تماس ميگيرند و با نگراني ميپرسند چرا اين هفته، صفحه محيطزيست منتشر نشده است، دغدغهاي كه تا پيش از اين كمتر شاهد آن بوديم اما اينك روزبهروز بيشتر ميشود. شايد اين همان اتفاقي است كه مدتهاست به خاطرش قلم زدهايم و ميزنيم؛ اتفاق مباركي كه ديگر نه فقط مسئولان محيطزيست و كارشناسان كه بسياري از مردم عادي – كه هر روز شمارشان بيشتر ميشود – هم ميدانند كارنامه محيطزيست بايد نمرهاش 20 باشد. شايد به خاطر همه اين چيزهاست كه دلمان خواست امسال صفحه محيطزيست متفاوت باشد. آخر نه اين است كه نگاهها هم به محيطزيست متفاوت شده است!
آن حادثه مهم
حادثهاي كه درماه آوريل سال 1970 ميلادي در واشنگتن اتفاق افتاد، باعث شد تاچشمان بسياري از مسئولان روي واقعيت تلخي بازشود كه تاكنون با آن بيگانه بودند. دراين تاريخ، دانشجويان دانشگاه واشنگتن تصميم گرفتند يك هفته را بهعنوان هفتة محيط زيست برگزينند. دراين هفته، دانش آموزان مشغول تميزكردن كوچه ،خيابانها وخانهها بودند و دانشجويان بابرپاكردن گردهماييها و سخنرانيها و ممنو ع كردن رفتوآمد خودروهادريك روز درهفته درشهر، توانستند عظمت تهديدي راكه روي محيط زيست سنگيني ميكرد، نشان داده ومسئولاني راكه با مسائل محيط زيست بيگانه بودند، ازخواب سنگيني بيداركرده و متوجه نگراني خود كنند وازآنهابخواهند براي دوركردن خطراحتمالي ازمحيط زيست خود كاري بكنند.
ازآن تاريخ وبا انتخاب روز پنجم ژوئن بهعنوان روز محيط زيست، درحقيقت، اين نسل جوان جامعة ماست كه دراين روز به نسل پيرتر كه مسئولان و تصميم گيرانِ جامعه را دربرمي گيرد، هشدار ميدهد تا با گزينش راه و روشي درست، بهمنظورمبارزه ودرمان اين بحران وظيفة خودرا انجام دهند. چراكه، درغيراين صورت، چتر اين بحران درآينده برسرِ اين نسل جوان بازخواهدشد. درجامعة ما، هميشه ازكسي كه اشتباه بزرگي را متذكرمي شود، انتظارداريم كه خودنيز راه حلهاي مورد نياز را نشان دهد، امـا هيچ كدام ازما- چه درپشت ميز كارش نشسته باشد وچه عضو كميسيوني باشد- قادرنخواهد بود باسياه كردن كاغذ طرحي رابنويسد كه بتواند به شكل خاصّي بحران محيط زيست را فرونشاند. ادعاي انجام چنين مهمي، ساده انگاري وناآگاهي از طبيعتِ واقعي اين بحران است. عدمآگاهي ازاين واقعيت است كه موجب شده جهان درلبة پرتگاهي هولناك و فاجعة اكولوژيك كامل قرارگيرد.
نه به خاطراشتباه خاصّي كه جبران آن با به كاربستن يك طرح وبرنامة ماهرانه امكان پذير باشد، بلكه اين نيروهاي مشترك قدرتهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي است كه تمامي تكامل تاريخ را راهبري ميكند. هركسي كه ادعا ميكند، ميتواند براي بحران محيط زيست درماني بيابد، بايد پيرو آن سعي كند تا جريان تاريخ را تغيير دهد. اما، دراينجا هنري موردنظراست كه تاريخ خود به تنهايي قادربه انجام آن است. چراكه، جهشهاي اجتماعي باچنين اهميتي تنها با كاربرد يك كنش اجتماعي همگاني و مشترك، معقول وكاملاً آگاهانه قابل درك و تصوراست. درچنين روزي، يك چيز روشن است: ما بايد ازاين پس عمل كنيم. چگونه عمل كردن را هركدام ازما بايد از خود بپرسد.
دكتر بهروز دهزاد – استاد دانشگاه شهيد بهشتي
محيطزيست و ناهنجاريها
موقعيت و شرايط ويژه طبيعي كشور پهناور ايران، تنوع زيستي بسيار ارزشمند و كم نظيري را براي اين سرزمين به ارمغان آورده است. بهطوري كه تعداد گونههاي گياهي و جانوري كشور ما بهعنوان مثال با سراسر قاره اروپا بهطور تقريبي برابري ميكند. حضور اكوسيستمهاي منحصر به فرد و چند هزار گونه بومي انحصاري، طبيعت ما را به گنجينهاي ويژه تبديل كرده است. با وجود اين روند فزاينده تخريب و آلودگي، محيط زيست ما را به شدت در معرض تهديد قرار داده است. از آن جمله ميتوان به كاهش متوسط سالانه بيش از 50 هزار هكتار از سطح جنگلهاي شمال كشور طي نيم قرن گذشته و تنزل شديد كيفيت جنگل در مساحت باقيمانده آن، فاجعه آميز شدن روند تخريب در جنگلهاي غرب كشور و فرسايش سالانه بيش از 10 تن در هكتار از خاك سطحي يعني بستر حيات در اغلب مناطق، كه منجر به بروز روز افزون سيلهاي ويرانگر و رسوبگذاري در مخازن سدها شده است، اشاره نمود. نكته بسيار مهم اين است كه توسعه پايدار و اصولي، به هيچ روي مستلزم اين همه تخريب و آلودگيها نبوده است.
عمدهترين علل و عواملي كه به بروز ناهنجاريهاي زيستمحيطي منجر شده است را ميتوان به قرار زير بر شمرد:
- فقدان برنامههاي اصولي و همه جانبه در راستاي بالا بردن آگاهيهاي عمومي محيطزيستي. اين امر مشمول تصميمگيرندگان نيز بهعنوان جزئي از مردم ميشود. بنابراين بهطور كلي ضرورت و اهميت حفاظت از محيطزيست شناخته شده نيست.
- بيتوجهي به ديدگاههاي آمايشي براي ساماندهي و مكانگزيني فعاليتها و جمعيتها در سرزمين و نبود سياستهاي مبتني بر مديريت جامع و يكپارچه منابع محيطزيست بر مبناي اصول توسعه پايدار.
- نبود مديريت صحيح و مبتني بر اصول حفاظت محيطزيست و اولويت ندادن به اقدامات پيشگيرانه بهمنظور جلوگيري از تخريب و آلودگي محيط.
- وجود مقررات نامناسب و در پارهاي از مواد متضاد با اصول حفاظت از محيط زيست و از آن جمله وجود زمينههاي سوداگري ارضي.
- وجود ساختار و تشكيلات نامتناسب، ناكارآمد و بعضا متضاد با يكديگر براي مديريت منابع محيط زيست از قبيل جنگلها، علفزارها، جانوران وحشي، كوهستانها، تالابها، رودخانهها، آبخيزها و آبزيان آبهاي داخلي و دريايي.
- نبود الگوي مناسب براي مصرف انرژي و عموميت داشتن اسراف و تبذير در مصرف منابع.
- مشاركت ندادن بهرهبرداران محلي در تصميمگيريها و بهره كافي ندادن به مسايل اقتصادي و اجتماعي جوامع محلي كه سبب بهرهكشي مفرط از منابع محيطي و تخريب سرزمين بهويژه از طريق چراي مفرط و بيضابطه دام اهلي و كشت در ديمزارهاي كمبازده و پرشيب شده است.
دكتر برهان رياضي - مدرس محيط زيست
قدر آب در ايام خشكسالي
و خداوند اين كشور را از دشمن، خشكسالي و دروغ حفظ فرمايد. اين آرزوي ديرينه هخامنشيان، امروز هم ميتواند آرزوي هر ايراني پاك سرشت باشد.
طعم آزار دشمن را چشيدهايم و دروغ را پليد و دروغگو را دشمن خدا ميدانيم و امروزه، خشكسالي را تجربه ميكنيم. حدود 6سال پيش خشكسالي به سراغمان آمد و اكنون مجددا به ديدار ايران پهناور آمده است. آمارهايي كه از ميزان كاهش باران در مناطق گوناگون ميرسد به راستي هولناك است. در يزد چشمهها، خشك شدهاند و خوش تشنه سرگردانند. در سيستان و بلوچستان در بسياري از ماهها يك قطره باران نباريده، كشاورزان ديم كار شيراز زمينها را رها كردهاند و در خراسان جنوبي گياه، جانور و زمين همه تشنهاند. در كردستان كه مردم پيوسته به دليل وجود كوههاي غرور آفرين و سربه فلك كشيده هميشه از منابع سرشار آب برخوردار بودهاند، نيمي از مراتع استان نابود شده و دامها به زيستگاههاي حيات وحش تاختهاند. اين زيستگاهها طي سالها با زحمت فراوان و خون دل خوردن مسئولان و محيطبانان غيرتمند ايراني براي حفظ حيات وحش و فرزندان ما و فرزندان آنان نگهداري و حفاظت شدهاند.
در همين تهران نيز كه كوههاي پر بركت البرز، امكان رشد(بيرويه) آن را امكانپذير ساخته، مسئولان و آب شناسان اظهار نگراني از كاهش ذخيره سدهاي اميركبير، لار و لتيان دارند و اميد به سد ماملو دوختهاند و سفره آبهاي زيرزميني را در حال كاهش ميبينند !
اين سفرهها حدود يك سوم آب مورد نياز تهران بزرگ را تامين ميكنند. شايد براي ما كه آب فقط چرخانيدن يك شير و مصرف 40ليتر براي مسواك زدن دندانمان معني ميدهد، درك ارزش اين تركيب با ارزش، تركيب حياتي،دور از ذهن باشد ولي اگر به يك آب انبار در يزد سري بزنيم و 100 پله خيس و لغزنده را ببينيم كه پيرزني يك كوزه را به سختي به دوش ميكشد تا به خانه ببرد، ارزش قطره قطره آن مشخص ميشود. به قول فيلسوفي، آنچه ميبينيم به جز معجزه نيست و تركيب اكسيژن و هيدروژن (آب) معجزه معجزات است؛ معجزهاي كه حيات روي زمين بيش از هر چيز به آن وابسته است و اما در اين شرايط خشكسالي براي قدرشناسي از اين نعمت چه ميتوانيم بكنيم؟
روزي در كنار بركهاي در دهكده «جر» در بلوچستان مشغول مشاهده و يادداشتبرداري از رفتار تمساح پوزه كوتاه ايراني بودم. پسربچهاي با دو ظرف كنار بركه آمد، ظرف را در آب فرو كرد، در آنها آب ريخت و آماده رفتن شد. دقت كردم، ظرفها تا نيمه بيشتر آب نداشتند، گفتم: چرا آنها را پر نميكني؟ ميخواهي من كمكت كنم آنها را پر به خانه ببري؟ با غرور گفت: خودم ميتوانم آنها را پر كنم و ببرم ولي مادرم گفته يك قطره آب را هم نبايد هدر بدهي. آن پسربچه بلوچ به من ياد داد كه قدرداني از آب يعني هدر ندادن آب.
دكتر اسماعيل كهرم- استاد حيات وحش
محيط زيست و ما
آيا سيماي جنگلهاي شمال و منابع طبيعي امروز با نيم قرن قبل شباهتي دارد؟ در نيم قرن بعدي چطور؟
براي درك عمق ضايعه به اين اطلاعات مستند در مورد شمال كشور توجه شود. حدود نيم قرن پيش كه همسالان من به دنيا آمدند سهم سرانه هر ايراني از جنگلهاي شمال 2 هزار مترمربع از فضا و 50 اصله درخت بود. اينك ارمغان ما براي نسل بعدي كمتر از يك چهارم آن وسعت و يك دهم تعداد درخت هايي است كه به نسل بعدي تحويل ميدهيم؛ فرسايش خاك بيش از بيست تن در هكتار (بيش از دو برابر ميانگين جهاني)، جنگل زدايي و تبديل اراضي حداقل روزانه چهل هكتار، افزايش تعداد وقوع سيلهاي دهشتناك، ظهور و ثبت بيش از 12 گونه حشرات در فهرست آفات موجود در جنگلها، مصرف سم و كود 9 برابر ميانگين كشوري، ، مصرف چوب بيش از دو برابر توليد جنگل، برداشت معدن بيش از آورد رودخانهها، معدن كاوي، تونلهاي متمركز و آبكشي كردن اراضي، وقوع رانشهاي متعدد و...
يكي از فرضيههاي وقوع اين آثار نامطلوب ممكن است افزايش جمعيت ذكر شود. در كشوري مثل هلند با وسعت كمتر از شمال ايران و تراكم جمعيت 400 نفر در كيلومتر مربع كه 25 درصد آن در بيشتر ايام سال زير آب قرار ميگيرد يا ژاپن با 280 نفر در كيلومتر مربع كه بيشترين سطح آن در نواحي پرشيب و جزاير قرار دارد و 17 نوع جنگل حفاظتي مديريت ميشود، كشورهايي مثل بوسني، چين و... آيا مشكل رفتار با منابع طبيعي ديده ميشود. لذا آنچه از فراواني جمعيت تأثيرگذارتر است مديريت بر جمعيت، پيشبينيهاي مبتني بر فرآيند توليد و پردازش اطلاعات و اهميت دادن به نظرات كارشناسي است.
در كشورهايي كه توسعه پايدار محور فعاليتها قرار ميگيرد، مديران منابع طبيعي و محيطزيست، كه به حكم وظيفه به حفاظت مطلوبتر از اصل سرمايه اصرار ميكنند توسط مقامات مافوق با واژه ميرغضب متهم به عدم همكاري در توسعه نميشوند، بلكه بهجاي پيشخور كردن و تغيير كاربري منابعي كه محصول دهها هزار سال فرآيندهاي اكوسيستمهاست پايداري منابع، محور فعاليتها قرار گرفته است. حال با احتساب همين روند تخريب منابع در سال 2040 شمسي اثري از جنگلهاي شمال باقينميماند. هماكنون از 42 بلاي طبيعي جهان 30 مورد در كشور ما رخ ميدهند و حوادث غيرمترقبه سالانه دهها ميليارد تومان از اعتبارات را ميبلعد. بهتدريج با نزديك شدن به آن زمان همه فعاليتهاي بخش كشاورزي غيرممكن و زيستگاههاي زيباي امروز و ديروز غيرقابل زيست ميشوند.
دكتر محمد اميني - دكتراي جنگلداري
ضرورت مديريت علمي
روز جهاني محيط زيست را به حافظان محيط زيست بهخصوص به محيط بانان زحمت كش سراسر ايران اسلامي تبريك عرض مينمايم. غناي تنوع زيستي طبيعت ايران موهبت الهي است كه حفاظت، مديريت علمي و استفاده پايدار از آن زندگي سالمي را به ارمغان ميآورد.
كوههاي زاگرس بهعنوان رويشگاههاي جنگلهاي بلوط و بنه، كوههاي البرز بهعنوان رويشگاههاي جنگلهاي پهن برگ، كويرهاي ايران بهعنوان زيستگاه يوز پلنگ ايراني و گورخر آسيايي و زاغ بور، كوهاي ارژن زيستگاه شير ايراني (در 100 سال گذشته)، بيشه زارهاي اطراف رودخانه دز و كرخه زيستگاه گوزن زرد ايراني، جنگلهاي شمال زيستگاه مرال و شوكا، تالابهاي ايران زيستگاه انواع پرندگان آبزي بهخصوص گونههاي نادري چون اردك سرسفيد، اردك مرمري، عروس غاز، درناي سيبري، گيلانشاه خالدار رودخانه سرباز زيستگاه كروكوديل پوزه كوتاه، جزاير خليج هميشه فارس زيستگاه لاك پشت سبز و عقابي و مكان زاد آوري صدها هزار پرستودريايي، رودخانههاي كارون، كرخه و دز زيستگاه سس ماهيان، درياي خزر مكان ربيست ماهيان خاوياري، آزاد و سفيد، درياچه اروميه حافظ نسل آرتمياي اروميه و صدها هزار پرنده، كوههاي تفتان زيستگاه خرس سياه، كوههاي سهند و سبلان زيستگاه قوچ و ميش ارمني، و بهطور كلي طبيعت زيباي ايران حافظ نسل 517 گونه پرنده، 161 گونه پستاندار، بيش از 174 گونه ماهي، 20 گونه دو زيست و 196 گونه خزنده نشان از موهبت الهي هستند كه نيازمند مديريت علمي توأم با استفادههاي خردمندانه را ميطلبند.
اميد است هر سال شاهد محيط زيست بهتر، بههمراه رفع آلودگيها و ممانعت از تخريب طبيعت را شاهد باشيم و قدر نعمتهاي الهي را ارج گذاريم.
دكتربهروز بهروزيراد-كارشناس تالابها
تاريخ درج: 13 خرداد 1387 ساعت 08:17 تاريخ تاييد: 16 خرداد 1387 ساعت 09:34 تاريخ به روز رساني: 16 خرداد 1387 ساعت 09:34
پنجشنبه 16 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-