واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بعد از تو، ای محمود احمدای محمد (ص)...
باردگر، یاد تو زد آتش به جانمجا دارد از اندوه، در سوگ وفاتتگر جای اشک، ازدیدگانم، خون چکانمای سوره عشقای آیه مهرای چشمه نورای اختر تابنده، ای یاد معطرای برترین و آخرین پیغام آورای پانهاده بر بلنداهای افلاکای همنشین بینوا بر بستر خاکرفتی ولی ما را به دست غم سپردیای چشمه مهر و وفاای خوب،... ای پاک!در روزهای تیره و شبرنگ " بطحا"در ظلمت کور کویر جاهلیتمشعل به کف، درد آشنا، ره می سپردیدر اوج خشم و کینه دیرین" یثرب"در سنیه ها بذر محبت می فشاندیپاک و مبرا بودی از هر لغزش و عیب،ای شاهد غیب!سیمای تو آئینه ایزد نما بودچشم خدا بین تو هم، چشم خدا بودای وارث خط شفقگون رسالتدردا...دریغا!ای امی گویا!... از آن روزی که رفتیما همچنان در انتظاری تلخ ماندیمزآندم که ما غمنامه سوگ تو خواندیماز دیدگان، بر مزرع دل، خون فشاندیمبعد از تو، ای محمود احمد، ای محمد(ص)دیگر بلال، " الله اکبر" برنیاوردجبریل، از سوی خدا دیگر نیامدخوش روزگاری داشتیم اندر کنارتاما دریغ، آن روزها دیری نپائیدرفتی... ولی از یاد ما هرگز نرفتی.بعد از تو اشک دیده مان هرگز نخشکیدبعد از تو خاطرهایمان هرگز نیاسودبعد از تو، امت در غمت صاحب عزا بودبعد از تو، ای یار ضعیفان، قصه ماغم بود و حرمان بود و درد تازیانهیا کنج زندان، یا اسارت، یا شهادتآزارها و حمله های وحشیانهبعد از تو، اولاد علی، آواره گشتندبر خون سجود آورده و در خون نشستندبعد از تو، ما ماندیم و غوغای سقیفهبعد از تو، ما ماندیم، با زهرای مظلومآن چهره ای که بارها بوسیده بودیآزرده و سیلی خور دست ستم شددر کوفه محراب علی گردید گلگونصحرای سرخ کربلا رنگین شد از خونبعد از تو فرزندان زهرا کشته گشتندلب های قرآن خوان و حقگوی" حسین" اتآماج ضربت های چوب خیزران گشتیار وفادارت، " ابوذر"چون عاشقان، در غربت تبعید، جان داد" عماریاسر" کشته گردیدفریادهای " مالک اشتر" فروخفتبیدارهامان بر فراز دار رفتند،ای بنده خوب خداوند!...بعد از تو ما ماندیم و میراث شهیدانبعد از تو ما بودیم و خیل سوگوارانرفتی تو، ای تندیس اخلاق و فضائلاز عقل کامل!رفتی ولی ما را به دست غم سپردییادت گرامی باد، ای یاد معطرای نامت احمد،نامت بلند و جاودان باد،ای« محمد»جواد محدثی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 637]