واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ساده انگاری های موجود در "عزیزم من کوک نیستم" بازگشت به اول خط"محمد رضا هنرمند" با عنایت به فعالیتهای چند سال اخیرش در حوزه سینما و تلویزیون و در ارتباط با ژانر کمدی ، توانسته است نام خود را با عنوان یک فیلمساز عرصه کمدی ، بخوبی ثبت کند.فیلمهای "مرد عوضی" و "مومیایی 3" و همچنین مجموعه تلویزیونی کاکتوس ، با وجود پاره ای ضعف ها، جزو موفق ترین آثار کمدی سینما و تلویزیون ایران محسوب می شوند. ضمن این که "هنرمند" نیز جزو اولین فیلمسازانی است که با استفاده از 2 عنصر طنز سیاسی (سریال کاکتوس) و کمدی هجو (مومیایی3) بر غنای این حوزه از ژانر کمدی افزوده اند. با این وصف انتظار می رفت که آخرین اثر "هنرمند" در امتداد سایر کارهای او باشد و با توجه به بهره گیری از تجارب چند سال اخیرش ، به موقعیتی موفق تر از فیلمهای پیشین نایل آید ؛ اما این انتظار ، با دیدن فیلم سینمایی "عزیزم من کوک نیستم" کاملا بی نتیجه ماند.آخرین فیلم "هنرمند" حکایت مرد شریفی را بازگو می کند که در مقام یک کارمند مقرراتی ، از دریافت هر گونه رشوه و انجام هر نوع عمل غیر قانونی امتناع می کند ، ولی به دلیل عدم توانایی خرید یک دستگاه رایانه برای پسرش رو به آدم ربایی می آورد تا از طریق تهدید به قتل گروگانش ، مبلغ مورد نظرش برای خرید رایانه حاصل شود.این حکایت ، یادآور همان اصلی است که معتقد است در یک جامعه ناسالم و طبقاتی ، جرم یک مجرم لزوماً ناشی از اراده سوء مرتکب شونده جرم نیست و روابط فاسد اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی جامعه است که وی را به سمت جرم سوق می دهد. چنین نگرشی در بسیاری از آثار سینمایی مورد استفاده قرار گرفته است و شاید مشهورترین و در عین حال معتبرترین و با ارزش ترین روایت سینمایی از این اعتقاد ، فیلم "دزد دوچرخه" (ویتوریا دسیکا) باشد که بزهکاری در جامعه را ناشی از جبر اجتماعی می انگارد.فیلم "عزیزم من کوک نیستم" نیز با صحنه ای از دستبندی که یک پلیس به مرد مجرمی زده است و او را با خود به سمت دادگاه می برد ، آغاز می شود و با این نوع عنوان بندی ، ذهن تماشاگر را آماده دیدن اثری می کند که مرکز ثقل معنایی آن پدیده جرم است و اما نحوه روایت فیلم به گونه ای است که عملاً ارتباط بین ذهن تماشاگر با این مفهوم کلیدی ، فیلم را به سمت بن بست می کشاند و به عبارت دیگر، داستان فیلم را برای مخاطب غیر قابل باور می کند.تماشاگر نه علت شرافت اولیه مرد کارمند را در می یابد و نه از انگیزه وی در آدم ربایی سر در می آورد . چرا این کارمند در پاره اول فیلم این همه درستکار است ؟ به علل مذهبی ، یا تربیت خاص خانوادگی ، یا تحصیلات خاص و یا ... ؟ و چرا به یک باره تغییر جهت می دهد و بدترین نوع سرقت را مرتکب می شود ؟ صرفاً به خاطر خرید یک دستگاه رایانه ؟ مگر پسر بچه اش از اصرار برای داشتن رایانه منصرف نشده بود؟ علت اصرار مرد به تهیه پول چیست؟ تحقیر شدنش در مغازه ابزار آلات کامپیوتری ؟ آیا رفتار احمقانه مرد در این مغازه ، طبیعی ترین پیامدش اخراج از مغازه نیست ؟ اصولاً شخصیت مرد کارمند از چه ابعادی تکوین یافته است ؟ چرا گاهی رفتارش ، به آدمهای ابله شباهت پیدا می کند و گاهی تبدیل به انسان های معمولی می شود؟ و از همه فراتر ، تکلیف لحن فیلم نیز مشخص نیست ؟ آیا "عزیزم من کوک نیستم" یک فیلم کمدی است؟ اغراق های نظیر چگونگی برخورد کارمند با ارباب رجوع رشوه دهنده در توالت و با نحوه طراحی نقشه روی کاغذ ، حاکی از آن است که با یک اثر کمدی روبه رو هستیم ، اما مسایلی مثل عاشق شدن مرد و یا آن رویای پایانی ، فیلم را از مرز کمدی دور می کند.اصولاً بافت آخرین فیلم "هنرمند" بیشتر مبتنی بر ساده انگاری است تا بر یک روایت کمیک. در این فیلم نه با کمدی موقعیت روبه رو هستیم نه با کمدی کلام و نه با کمدی هجو و نه حتی اسلپ استیک.همه ماجراهای فیلم بر حسب نوعی ذهنیت بچگانه پیش می رود که نه خنده آور است و نه تفکر برانگیز و بیشتر حیرت تماشاگر را از این همه شلختگی در بیان موضوع بر می انگیزاند و آن پایان بندی خاص که مثلاً قرار است لحن تلخ اثر را تعدیل کند و مرگ مرد را به پرواز یک پرنده تشبیه کند نیز بیشتر تبعیت از یک مد است که این روزها متاسفانه بدجوری گریبانگیر آثاری شده است که از یک طرف می خواهند واقع بینانه به پیرامون خود بنگرند و از طرف دیگر نیز پاره ای ملاحظات آنها را به سمت پایانی رویایی و خیالی سوق می دهد. (نمونه بارز دیگر این جریان پایان بندی فیلم "خواب سفید" است.)"عزیزم من کوک نیستم" را نباید جدی گرفت، البته به دلیل "کمدی بودن" فیلم نیست ؛ بلکه ناشی از خنثی بودن آن است. چه به لحاظ تاثیر گذاری از خاستگاه محتوایی اجتماعی و چه به لحاظ بافت ساختاری و روایی سینمایی آن. شاید تنها بُعد جدی این فیلم ، تأسف و حسرت بابت این نکته باشد که روند رو به پیشرفتی که کارگردان با آثار قبلی اش حاصل کرده بود، با این فیلم ضعیف خدشه دار شد. گویی که "هنرمند" به اول خط بازگشته است . مهرزاد دانش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]