تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من مأمورم كه صدقه (و زكات) را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826076835




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نظامی زن یا زن نظامی ؟گفتگو با همسر رحیم صفوی


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:



مهرشاد شبابی همسر فرمانده‌ی سابق سپاه پاسدران انقلاب اسلامی‌، سردار رحیم صفوی است که البته خودش به شخصه دارای سمت‌ها و مسئولیت‌هایی از جمله مسئول دفتر امور زنان و خانواده‌ی سپاه پاسدران‌، مدیر مسئول چندین فصل‌نامه‌ی مطالعاتی و تحقیقاتی و نشریاتی چون شمیم ‌، نساء و چندین سایت مانند سایت خانوادگی شمیم، نونهال است.  علاوه بر همه‌ی این‌ها مدیر مسئول نشریه‌ی دختران نیز است كه به قول خودش این نشریه هیچ ارتباطی به سپاه ندارد و كاملا مسقل و وابسته به یك موسسه فرهنگی است كه این موسسه هم نه ردیف دارد و نه یك قران بودجه‌ی غیر مردمی‌. در واقع نشریه‌ی دختران با كمك‌ها مالی چند خیر فرهیخته منتشر می‌شود و این هم دلیلی است برای تیراژ پایین آن‌... و با وجود همه‌‌ی فعالیت‌های فرهنگی‌ای كه داشته و دارد معتقد است‌ در عرصه‌ی فرهنگی آن قدر كار باید انجام داد كه هنوز ما اندر خم یك كوچه‌ایم‌.خانم دكتر شبابی که  فارغ التحصیل حقوق بین الملل است در سال 1338 متولد شده و با سردار صفوی و سید حمزه و حنانه سادات و سید حمید و هانیه سادات زندگی‌ای آرام و با هدف دفاع از نظام و ارزش‌های آن می‌گذرانند‌.كار در خانه را با وجود تعدد مسئولیت‌هایش به عنوان عشق و محبت و البته تقسیم كار و آموزش تعهد و مشاركت برای اعضای خانواده‌، خودش انجام می‌دهد و این فعالیت در خانه را به عنوان رفع خستگی كار در بیرون از خانه می‌داند‌. برای نظامی بودنش تعاریفی دارد و برای مدیر مسئولی نشریه‌ای چون دختران حرف‌هایی كه قرار نیست همین جا بگوییم. خودتان بخوانید و بیش‌تر بشناسیدش‌...ساعت 10 و 10 دقیقه صبح یك روز كاملا سرد زمستانی و یك گفت و گوی  كمی تا قسمتی داغ چارقدی‌!   - شما یك نظامی خانم هستید یا یك خانم نظامی‌؟ هر دو‌. من با مردی ازدواج كردم  كه از همان اوایل یك مجاهد فی سبیل الله بود‌. از همان زمانی كه در لبنان می‌جنگید و شاید یكی از دلایل انتخاب من‌، همین ویژگی ایشان بود‌. خود من هم از همان اوایل انقلاب در سپاه شروع به كار كردم‌. چون احساس می‌كنم سپاه می‌تواند پشتوانه‌ی انقلاب باشد و از منظر دیگر سپاه یك مجموعه‌ی دفاعی‌، فرهنگی و عقیدتی است‌. من و همسرم چنین دیدگاهی نسبت به سپاه داریم ولی نظامی بودن به هیچ عنوان وجهه‌‌ی پر‌‌رنگ كار ما نیست‌. نظامی بودن فقط یك وسیله برای حفظ آن هدف مقدس است‌. یك وقت می‌توان از ارزش‌ها و آرمان‌ها دفاع كرد و وقتی دیگر در قالب آموزش و یادگیری است‌. وجه دیگر آن‌، نظامی بودنش است كه به ذهن همه متبادر می‌شود و‌گرنه اجازه بدهید من اصلاح بكنم‌؛ خودم را یك مدافع می‌دانم؛ كسی كه سعی می‌كند از سنگرهای ارزشی دفاع بكند. - چه قدر منصب شما به عنوان رئیس زنان سپاه پاسدران مربوط به رابطه‌ی شما با فرمانده‌ی سپاه كه همسرتان بودند، دارد؟ ببینید من ادعایی ندارم كه برای این مسئولیت مشخص، هیچ‌گونه ارتباطی نبوده است‌. خب طبیعتا یك ارتباط مستقیمی وجود داشته ولی دلیل نمی‌شود همه‌ی فعالیت‌ها و رسیدن به موقعیت‌ها و مسئولیت‌های اجتماعی من لزوما مرتبط با همسرم باشد‌. من قبل از ازدواج هم فعال بودم‌. در آن زمان من به عنوان اولین زن نماینده در شورای شهر حوزه‌ی انتخابی خودمان فعال بودم‌. و قبل از انقلاب هم در بسیاری از مسئولیت‌های غیر رسمی كه در سازمان‌های انقلابی آن زمان بود‌، حضور داشتم و مسئولیت پذیرفته بودم و بعد هم كه مسئولیت‌هایی در عرصه فرهنگی داشته‌ام و در كل مسئولیت‌هایی كه داشته‌ام هیچ‌كدام مربوط به شخصیت حقیقی و حقوقی همسرم نبوده است ولی مشخصا این موردی را كه شما نام بردید بی‌ربط نبوده؛ كه آن هم به دلیل شناختی كه از سوابق من داشتند انتخاب شده‌ام‌. ضمن این كه ایشان ترجیح می‌دادند در فضایی كه وجود داشت مشاور خودشان را در امور زنان و خانواده‌، همسر خودشان باشد كه خب آن صدق و سابقه‌ی كاری لازم را هم من داشتم‌. - قبل از شما چه كسی این سمت را داشت‌؟ هیچ‌كس‌. این یك سمت ابداعی بود‌.- پیشنهاد خودتان بود یا آقای صفوی‌؟ بر اساس یك بازرسی كه به دستور فرماندهی سپاه وقت صورت گرفته بود‌، وضعیت موجود خواهران سپاه و خانواده‌ها مورد بررسی قرار گرفت. بعد احساس شد نیاز به تشکیلاتی است كه تمام دغدغه‌اش، ارتقای وضعیت فرهنگی خانواده‌ها باشد كه به صورت ویژه هم كار كند؛ كه این تشكیلات شكل گرفت‌. البته من در جلسات طرح و برنامه‌ریزی این تشكل حضور داشتم و نهایتا در جمع به این نتیجه رسیدیم‌.  - چه قدر قبول دارید كه سپاه –‌حالا در حوزه‌ی كاری خودتان‌– از نظر فرهنگی‌ اهمال كاری كرده است‌؟ من اسمش را اهمال‌كاری نمی‌گذارم؛ اما اعتقاد دارم گاهی سلیقه‌ای عمل شده است‌.                                                                       - مگر مسئله‌ی فرهنگی یك ملت و یك تمدن آن هم مثل ملت و تمدن ما‌ می‌تواند بر مبنای سلیقه‌ی افراد تعریف شود‌‌؟باید بازتر نگاه كرد‌. من این را بگویم و امیدوارم حمل به تعصب من نشود‌؛ از آن‌جا كه سپاه جوشیده از انقلاب است و از متن مردم برخواسته‌، شاید مردمی‌ترین نهاد باشد‌. چون با انقلاب رشد كرده و با انقلاب نفس می‌كشد و یك پشتوانه‌ی قوی برای حفظ انقلاب اسلامی به شمار می‌رود و اصلا وظیفه‌اش هم حفظ دست‌آوردهای انقلاب اسلامی است؛ كه این‌ها همه امتیازات ویژه و برجسته‌ای هستند‌. خب در هر صورت سپاه هم یك نهاد فرهنگی و نظامی است و ممكن است در مصادیق مختلف‌، برداشت‌های مختلفی هم داشته باشیم‌ ولي به هر جهت به نظر من قشنگترين حركات و فعاليت هاي  فرهنگي را سپاه دارد.- چه قدر هم‌كاری با آقای جعفری نسبت به آقای صفوی تفاوت دارد‌؟ در حوزه‌ی كاری كدام را بهتر می‌بینید‌؟  الان نمی‌توانم خیلی مشخص بگویم‌. به این خاطر كه سپاه یك سازمان با قوام و انسجام است كه خیلی از كارها بر اساس همان سازمان در حال جلو رفتن است‌، بنابراین زود است قضاوت كنم. اما طبیعتا آن موقع فرصت‌هایی داشتم كه شاید هم صحبتی بر روی مسائل بیش‌تر وجود داشت؛ كه حالا این فرصت‌ها كم‌تر شده است‌.- با توجه به این‌كه در خانه‌ی شما، پدر و مادر هر دو نظامی هستند‌، محیط خانه تا چه حد نظامی شده است‌؟ببینید ریشه‌ی نظامی از نظم گرفته می‌شود كه خانواده‌ی ما خانواده‌ی منضبطی هستند؛ البته من روی واژه مغلطه می‌كنم ولی به آن مفهومی كه واقعا مد نظر است‌؛ خیر‌! برای این‌كه خط‌ها در خانواده‌ی ما خیلی خوب ترسیم شده است‌. یك فرد نظامی تنها در آن هنگام كه با دشمن مواجه می‌شود در آن قالب نظامی‌گری است نه با خانواده و یا اجتماع‌. اتفاقا یك نظامی، نمونه‌ی بارز «رحماء بینهم و اشداء علی الكفار» است‌. هر اندازه كه شدت عملش برای كفار و دشمنان شدید‌تر است قاعدتا رحمانیتش نسبت به رحماء كه همان افراد جامعه و هم‌دینانش هستند بیش‌تر است؛ كه حالا در خانواده این به طریق اولی خواهد بود‌. - پس برویم سراغ رحماء بینهم‌! شما همه‌ی مطالب درج شده در نشریه‌ی دختران را می‌خوانید‌؟ حداقل مجبور می‌شوم سه دور بخوانم‌.- آن‌وقت این مطالب چگونه برای چاپ تایید می‌شوند؟ من ایده‌ی خاصی برای نشریه‌ی دختران داشتم؛ نه تنها نشریه‌ی دختران بلكه سایر نشریاتی كه از نظر فكری و ایده روی آن‌ها سرمایه‌گذاری كرده و كار می‌كنم هم همین‌طور است‌. مشكلی كه خیلی از اوقات من می‌بینم، این است كه كسانی كه در عرصه‌ی فرهنگی و مطبوعاتی‌ سیاست‌گذاری می‌كنند، آن ارتباط منطقی كه باید با گروه هدف داشته باشند را ندارند و علی‌رغم زحماتی كه كشیده می‌شود‌، عملا بخشی از زحمت‌ها و هزینه‌ها به هدر می‌رود. دغدغه‌ای كه من از همان اول داشتم این بود كه اگر مدعی این هستم كه برای گروه خاصی كار می‌كنم، آن گروه خاص باید در این فعالیت‌ها شریك و سهیم باشند و باید ما نیازهای این گروه و دغدغه‌های‌شان را بشناسیم و نباید همه‌ی مسائل را از زاویه‌ی دید خودمان ببینیم كه در این صورت به خطا رفته‌ایم‌. تمام تلاش من در دختران هم همین بوده است و البته سردبیر را انتخاب كردم اما گروهی كه قلم می‌زنند و طرح و ایده می‌دهند را یك مقدار بازتر گذاشته‌ایم‌(!) اولا جزء جوانان باشند و هم این‌كه از گروه‌های مختلف جامعه‌ی ما باشند به عبارتی افراد مختلف كار كنند نه طیف خاصی؛ اگر ادعای این را داریم كه برای كل دختران كار می‌كنیم؛ كه حالا نوع قلم‌شان برایم خیلی مهم است و دقت نظر خاصی هم روی آن دارم‌. - ولی به نظر می‌رسد چندان هم كل دختران در نظر گرفته نشده است‌؛ گویا نشریه‌ی دختران برای دخترانی با آب و رنگ‌های متضاد با مبانی اسلامی و ایرانی كه در ظاهر و محتوای مطالب نشریه هم بسیار دیده می‌شود منتشر می‌شود؛ این‌طور نیست‌؟ ببینید! من خودم یك خانواده‌ی مذهبی دارم. دختران بسیار مذهبی‌ای هم دارم؛ چه ظاهری و چه اعتقادی. اما خودم این اعتقاد را دارم كه تمام جامعه مانند دختران من نیستند‌. ما باید باور داشته باشیم كه كل جامعه آنی نیست كه منطبق بر اعتقادات و ایده‌آل‌های ما باشد و باید بپذیریم كه دختران این جامعه با هر ظاهر و هر تفكری دختران ما و جزء این جامعه هستند‌. می‌دانید به نظر من یكی از علل پیروزی انقلاب این بود كه امام راحل ما نیامد یك خط‌كش بردارد و خوب‌ها و بدها را جدا كند‌. ایشان یك فضای وسیعی ایجاد كردند و در حقیقت به همه اجازه دادند وارد میدان شوند‌. ما باید در عرصه‌ی فرهنگی هم این ظرفیت را در خودمان ایجاد كنیم و البته این باور را هم ایجاد كنیم كه افراد در جامعه‌ی ما با دیدگاه‌های متفاوتی هستند. این یك مسئله؛ و مسئله‌ی دیگر این كه الزاما آن كسی كه شاید  ظاهری دارد كه ما نمی‌پسندیم‌(!) دلیل آن نمی‌شود كه درونش هم مسئله‌ی خاصی داشته باشد‌. بعد هم فكر می‌كنم آن گروهی كه در محیط‌های مذهبی بزرگ شده‌اند‌، باورهای مذهبی را خیلی خوب فرا گرفته‌اند و به یك درجه‌ی رشد خوبی هم رسیده‌اند و حالا هنر واقعی ما این است که روی افرادی كار كنیم كه باید یك‌سری مسائل را یاد بگیرند و در واقع در میان راه هستند؛ وگرنه برای دختران مذهبی و محجبه‌ی ما كه جاهای دیگری هم وجود دارد مثل حوزه‌های علمیه و خیلی جاهای دیگر‌(!) كه برای این‌ها مطلب دارد و این‌ها هم استفاده می‌كنند‌. من با این هدف این گروه را انتخاب كرده‌ام و هر چه كه جلوتر می‌رویم هم از این گروه راضی‌تر هم می‌شوم‌. دخترانی با فطرت‌های پاك و فضای فكری پاك كه حتی خود من هم گاهی از همین گروه الهامات خوبی را گرفته‌ام‌. این را هم اضافه كنم كه هر كسی مستقیم با شعار دینی نمود پیدا كرد این نیست كه لزوما صحبت دینی را هم می‌گوید‌. ببینید بحث دینی به این معنی نیست كه ما اول صحبت‌مان را با قال الباقر و قال الصادق آغاز كنیم‌. دین آن‌چه كه به ما می‌آموزد زندگی‌ای است توام با آزادگی و اخلاق محوری‌. مسائل دینی را نمی‌توان مانند یك آمپول به افراد تزریق كرد‌. چشم‌ها را باید شست‌، جور دیگر باید دید‌. در مسایل دینی التزاماتی وجود دارد كه باید این سلسله مراتبش طی شود و در واقع نشریه‌ی دختران هیچ چیز ضد دینی ندارد و آن چیزی را كه نباید داشته باشد هم همین مسائل ضد دینی است كه خب ندارد‌. بحث تبلیغات یك بحث كاملا ظریفی است كه ما باید مواظب باشیم مسائل زیبای دین را طوری عنوان نكنیم كه موجب دین‌گریزی شویم‌. دین در بطن و متن زندگی است‌. دین وسیله نیست بلكه هدف است‌. متاسفانه در خیلی از موارد از دین به عنوان یك ابزار استفاده می‌شود و اجازه بدهید با نگاه هدف‌گرایی به دین‌، ابزارهای‌مان همان ابزارهایی باشند كه در خود جامعه معمول‌(!) است؛ ولی هدف را گم نكنیم‌. - خود شما فكر نمی‌كنید با این نوع نشریاتی مانند دختران‌، ممكن است همین هدف متعالی گم شود‌؟ این نوع فرهنگ‌سازی حتی برای همان قشر دختران مورد هدف شما هم دارای مشكل نیست‌؟ -ببینید باید در مورد نشریه‌ی دختران موردی حرف زد‌. خب مثلا من یادم می‌آید در یكی از شماره‌های دختران‌، مطلبی برای چاقی و لاغری درج شده بود كه بعضا با صراحت كلام هم همراه بود‌. این شاید برای نشریات امروزی جامعه‌ی ما عادی باشد اما وقتی چون شمایی مدیر مسئولی این نشریه را قبول می‌كنید‌، این كمی عجیب و حتی دور از انتظار نمی‌شود‌؟ - همه‌ی این موارد یك غایتی دارند‌. اولا این كه یك‌سری مسائل وجود دارد كه نیاز و حتی دغدغه‌ی جوانان ما هستند‌؛ مثل چاقی و لاغری و بحث‌های دیگری كه حالا ممكن است مثلا دختر من نپسندد چون او در یك فضایی رشد كرده كه دوست ندارد این جور مسائل برایش خیلی عریان مطرح شود ولی یك نفری هم هست كه می‌خواهد خیلی مستقیم‌تر با یك موضوعی برخورد كند؛ در نتیجه باید برای او یك مقدار شفاف‌تر‌(!) مسائل مطرح شود؛ كه این شفاف‌تر هم از یك چارچوب اخلاقی و عرفی خارج نمی‌شود‌. مسئله این است كه این‌جا ما تنها اختلاف سلیقه را داریم‌، آن هم از زاویه‌ی عرف و گرنه ما در بحث اخلاق و دین هیچ‌گونه اختلاف نظری با گروه‌ها نداریم ولی آن جایی كه به منظر عرف بر می‌گردد چون هر كسی قرائتش بر مبنای عرف خودش تعریف شده است ممكن است یك‌سری اختلاف نظرهایی هم باشد به ویژه با جامعه‌ی متدینین‌. - چه قدر به وجود آمدن این اختلاف نظر با متدینین برای‌تان مهم است‌؟ من گاهی اوقات یك مطلب را سه تا چهار بار می‌خوانم و سعی می‌كنم خودم را در موقعیت‌های مختلف بگذارم و با این كه مدیر مسئول فصل‌نامه‌های تحقیقاتی و مطالعاتی و نشریات دیگری هم هستم اما انرژی‌ای كه نشریه‌ی دختران از من می‌گیرد گاهی از همه‌ی این‌ها بیش‌تر است‌. بنده اگر قرار بود یك نشریه‌ای تولید كنم كه كاملا موافق فضای حاكم در جامعه‌ی دینی باشد كار بسیار راحتی داشتم‌. من همیشه به خودم متذكر می‌شوم كه قرار نیست الزاما چیزی را كه من دوست دارم و تایید می‌كنم‌، كل دختران جامعه هم دوست داشته و تاییدش كنند‌. البته حوزه‌ی دین جداست و بحث من الان سر حوزه‌ی عرف است‌. عرف زوایای مختلفی را دارد‌. - آقای صفوی هم نشریه دختران را می‌خوانند‌؟ این‌كه بگویم حتما همه‌ی شماره‌ها را می‌خوانند خیر‌! اما پیش می‌آید كه بخوانید.             - و نظرشان‌؟ آقای صفوی معتقدند كه قرار نیست ایشان چیزی را دوست داشته باشند كه دختران جامعه دوست دارند ولی قطعا خیلی از موارد هست كه ما با هم بحث می‌كنیم‌.- به عنوان موافق یا مخالف‌؟ ایشان روی بعضی از موارد بحث دارند‌، یعنی نظرشان مثبت نیست اما این تفكیك را قائل‌اند كه الزاما همه‌ی علائق ایشان‌، مورد علاقه‌ی جامعه نیست‌. ولي در كل ايشان مويد و مشوق من مي‌باشند.- مطالب نشریه‌ی دختران تا چه اندازه با معیارهای تربیتی شما برای دختران خودتان منطبق است‌؟ از نظر تربیتی مغایرتی ندارد ولی روش‌های تربیتی فرق دارد‌، چون همه یك‌جور نیستند‌. - مگر روش تربیتی همان روش واحد اسلامی مد نظر خودتان نیست‌؟ ببینید اگر بخواهیم روی مساله‌ی دختران بحث كنیم باید در فضایی كاملا غیر مصاحبه‌ای بیاییم و روی صفحه صفحه‌اش بحث كنیم كه من روی تمام مطالبش هدف دارم‌. نشریه‌ی دختران یك معجون است كه باید آن را كلی دید‌. - بله‌! از نشریه‌ی دختران بگذریم كه صفحات مجازی و محدود چارقد هم امكان بیش‌تر‌گویی نمی‌گذارد. راستی چرا هیچ یك از فرزندان شما پاسدار نشده‌اند‌؟ ما بیش‌تر هدف‌مان این است كه فرزندان‌مان مدافع نظام و ارزش‌های انقلاب اسلامی باشند و در واقع یك خدمت‌گزار باشند؛ و این برای من و پدرشان خیلی مهم است كه الحمدالله آن سه فرزند بزرگ‌ترمان - و البته فرزند چهارمي كه هنوز محصل است- این چنین هستند و این چیزی است كه امام و رهبری به آن تكیه دارند‌. - و ...‌؟  ای كاش می‌آمدیم و در این یك جمله‌ی امام (ره) دقت كرده و آن را فصل‌الخطاب كارهای‌مان قرار می‌دادیم:«‌ما مفتخریم كه زنان و بانوان ما پیر و جوان‌، خرد و كلان‌، در همه‌ی صحنه‌های فرهنگی‌، اجتماعی‌، اقتصادی و نظامی حاضر و هم‌دوش مردان و بلكه جلوتر از آن‌ها حركت كردند و در راه تعالی اسلام و اهداف قرآن كریم حركت كردند‌.» این جا چند مسئله قابل بحث است‌؛ این‌كه امام می‌فرمایند افتخار می‌كنیم و می‌بالند و عرصه را برای زنان تنها در یك مورد اشاره نكرده‌اند و طیف وسیعی را مد نظر دارند‌؛ هدف این حركت را هم كه این‌چنین تعبیر می‌كنند‌. از نظر من باید هدف را گم نكرد و حالا چنان‌چه در راه رسیدن به این هدف هم اختلاف باشد مهم رسیدن به هدف است‌. مسئله‌ی دیگری هم كه می‌خواهم بگویم این است كه تایید نظام و قانون اساسی ما هم بر این است كه دولت موظف است بسترهای لازم برای رشد و شكوفایی استعدادهای زنان را برنامه‌ریزی كرده و فراهم كند‌. ضمن این كه زنان و دختران ما هم باید خودشان را باور كنند كه دارای قابلیت‌های زیادی هستند و یادمان باشد كه اگر چه ما حق‌های زیادی داریم اما در مقابل هر حق مسئولیتی هم وجود دارد و باید كفه‌ی حق و مسئولیت را همیشه متعادل حفظ كرد و نیرو را در تولید علم و اندیشه به كار انداخت‌. با تشكر فراوان از سركار خانم مهرشاد شبابی كه با وجود شلوغی كارهای اداری‌شان ساعتی از وقت‌شان را در اختیار ما گذاشتند‌. این را هم بگویم آن روز مصاحبه‌، بیش‌تر خیابان‌های منتهی به خیابان انقلاب برای  خودروها ممنوع الورود شده بود‌. از یكی از سربازهایی كه مانع از حركت اتومبیل‌ها می‌شد دلیل این مسدود بودن خیابان‌ها را پرسیدم‌. گفت‌: عده‌ای از نمایندگان و مردم برای اعتراض به وضعیت خون‌بار نوار غزه تحصن كرده‌اند‌. در دل برای آزادی و البته اتحاد هر چه بیش‌تر مردان عرب و مسلمان دعا كردم و اندیشه‌ام  به یاد جوانانی پر كشید كه سال‌ها پیش در همین كوچه‌ها و محله‌ها و شهرهای كشورمان زندگی می‌كردند ولی غیرت و حمیت انقلابی و اسلامی‌شان اگر چه غم نبودن امروزشان را  در دل به جا گذاشت اما حضور غرورآفرین همیشگی‌مان را در جهان به ثمر رساند‌. همانانی كه یا عضو بسیج بودند و یا سپاه‌، همان ارگانی كه برای میزان ارزشش می‌توان از حضرت روح الله‌(ره) یادی كرد كه فرمود‌ ای كاش من هم یك پاسدار بودم‌.‌ و بگذار كه دشمن هر چه می‌خواهد یاوه‌سرایی كند كه این لباس سبز رنگ برادران و خواهران پاسدار ما نشان از سرخی حماسه و دفاعی مقدس برای همیشه را دارد‌. حرف‌های دل زیاد است و در این مسیر پیاده و سرد تنها یاد آمدن مردی از جنس خدا گرمم می‌كند؛ كه آن وقت نه فقط قدس كه همه‌ی جهان راه‌شان از كربلا می‌گذرد و‌... باقی خدا و بس‌!





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1435]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن