تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خداى تعالى كتابى راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت. پس راه خوبى را پيش گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820312224




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ديگر سازماني به نام «مجاهدين انقلاب» وجود ندارد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

 متن بيانيه تحليلي شوراي مركزي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور در رابطه با عملكرد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي به شرح ذيل است: نظام جمهوري اسلامي كه به همت انقلاب عظيم و شكوهمند مردم ايران و به رهبري داهيانه‌ي حضرت امام خميني (ره) بر پا شد توانست گفتماني جديد نه تنها در كشور بلكه در تمام جهان طرح نموده و آن را به عنوان يكي از متغيرهاي اصلي معادلات و تحولات بين‌المللي تثبيت نمايد. اين نظام كه مبتني بر آرا و نظريات مردم و براساس قوانين و احكام الهي شرع مقدس اسلام بنا نهاده شده، از همان ابتدا با مخالفت ها ، كارشكني ها و سنگ اندازي هاي عناصر داخلي و خارجي مواجه گرديد. نگارندگان اين بيانيه قصد آن را ندارند كه به توضيح ، تفصيل و تحليل اين مخالفت ها و كارشكني ها بپردازند، اما عملكرد و اظهارات برخي جريان هاي داخلي- خصوصا در ماه هاي اخير- ما را بر آن داشت تا بر اساس رسالت جريان دانشجويي كه همانا بيدارگري ، شفاف سازي، مقابله با سياه نمايي و دفاع از كيان انقلاب و خط امام(ره)، است به پاره اي از تناقضات و هجمه هاي غيرمنطقي و غيراخلاقي "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" عليه مردم شريف كشور و امام خميني (ره) اشاره نموده و ديدگاه‌هاي خود را در اين رابطه به اطلاع افكار عمومي و دانشجويان عزيز برسانيم: 1) نقش و جايگاه مردم و اصل مردمسالاري همگان بر اين امر صحه مي‌گذارند كه نظام جمهوري اسلامي از ابتداي تشكيل تاكنون، همواره متكي بر آراي مردم بوده و صحت و سلامت اين اتكا را هر عقل سليم و منصفي تائيد مي‌كند. ضمن آنكه نگاهي گذرا به دوره‌هاي مختلف دولت‌ها و مجلس‌ها ، همگي گوياي اين حقيقت است كه سلايق و ديدگاه‌اي مختلف و بعضاً مخالفِ جريان حاكم بر كشور پيروز گشته است. اما نكته حائز اهميت، ميزان پايبندي جريانات و گروه‌هاي سياسي به حق آزادانه انتخاب مردم و تن دادن به اراده ملت براي اداره امور كشور است. از اين منظر واكاوي موارد ذيل در رابطه با بخش راديكال جريان اصلاح طلب، علي‌الخصوص "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" ضروري است: 1-1)حمله و توهين به مردم متاسفانه پس از انتخابات سوم تير سال 84 شاهد شكل‌گيري روال جديدي در جامعه از سوي برخي از گروه هاي سياسي- به ويژه جريان موسوم به"اصلاح طلب"- هستيم كه عليرغم ادعاي پر طمطراق جريان مذكور بر تشكيل جبهه دموكراسي خواهي و بكارگيري رويكرد مردمسالارانه در رفتارها و مناسبات خود ، حاضر به پذيرش واقعيت جامعه امروز ايران مبني بر رويگرداني مردم از رفتارهاي ساختارشكنانه، افراط گرايانه و نامعقول نيستند و هنوز باور ندارند كه عملكرد ضعيف، بي برنامه، سئوال برانگيز و بعضا خلاف امنيت ملي اين جريان در دولت آقاي خاتمي و مجلس ششم موجب عدم اقبال مردم به اين جريان گشته است. جريان يادشده به جاي پايبندي به قواعد مردمسالاري، دچار توهم و فرافكني شده و دائم در صدد است شكست خود در 5 انتخابات گذشته(شوراي شهر دوره دوم، مجلس هفتم، رياست جمهوري نهم، شوراي شهر دوره سوم و مجلس هشتم) را با طرح ادعاهاي غيرمستند و نخ نماشده تبليغاتي، به گردن برگزار كنندگان و دست اندركاران انتخابات و تقلب و دستكاري رقيب در نتيجه انتخابات بياندازد. سوال مهمي كه اين روند در ذهن ما دانشجويان ايجاد نموده آن است كه شكست خوردگان انتخابات و در راس آن "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" بهتر نيست بجاي "فحاشي و اهانت به مردم" تحت عناويني همچون"مردم دچار فقر تحليل شده اند"، "برنده فعلي انتخابات حاصل آراي مردم ساكن پايين خيابان انقلاب تهران است"،"دولت فعلي حاصل يك رويكرد پوپوليستي است"،"انتخابات فرمايشي است" و صدها مورد ديگر كه هر روز در بيانيه‌ها ، مقالات و مصاحبه هاي خود مي آورند، به فكر اصلاح رويكرد و ابراز ندامت و پشيماني از گذشته غيرشفاف خود و عذرخواهي از مردم باشند؟ يا شايد بهتر نيست اعضاي "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" بجاي آنكه در تاريكخانه هاي خود به تحليل انتخابات و شرايط كشور بپردازند، قدري هم به ميان همين مردم كه به اعتقاد و گفته آنان "توده"،"عوام"،"داراي رويكردهاي پوپوليستي" هستند و "اگر دولت مرگ موش هم پخش كند، در صف توزيع آن خواهند ايستاد" بيايند و از نزديك با حقايق آشنا شوند؟ مگر همين آقايان نبودند كه شعار"حاكميت از آن مردم و حق مردم است" و "ايران براي همه ايرانيان" سر مي دادند، حال چه اتفاقي رخ داده كه حاكميت نه تنها از آنِ مردم و حق مردم نيست و ايران براي همه ايرانيان نمي باشد بلكه حاكميت و ايران تنها از آنِ احزاب و گروه هاي سياسي و خصوصا اصلاح طلبان راديكال و بويژه ياران گرمابه و گلستان "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" مي باشد. آري، ادعاي دموكراسي و آزادي بيان و عقيده ، آنجا ارزشمند است كه در رفتار افراد و جريانات ظهور و بروز يابد وگرنه تجربه نشان داده همواره كساني كه در حق مردم جفا كردند و خفقان، وحشت و انحصارگرايي را بر جامعه حاكم نموده‌اند، داعيه مردم‌داري شأن گوش فلك را كر نموده است؛ چه اينكه ذهن تاريخي ما دانشجويان انسداد و خفقان سياسي موجود در دانشگاه‌ها را در زمان مديريت همين مدعيان تشكيل جبهه دموكراسي خواهي و اعضاي "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" بر وزارت علوم دولت هاي پيشين از ياد نبرده است. آنجا كه با ناجوانمردي تمام ، انجمن هاي اسلامي دانشجوياني كه حاضر به پياده نظام شدن مديران وقت دانشگاه نبودند را به تعطيلي كشانده، درب دفاتر انجمن هاي اسلامي را پلمپ و اعضاي فعال آن را تعليق ، اخراج و بعضا حتي مورد ضرب و شتم قرار دادند. 1-2)تقلب پيشگان، نگران سلامت انتخابات! "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" در حالي در بيانيه خود تحت عنوان "تحليل انتخابات مجلس هشتم" به بررسي چگونگي برگزاري انتخابات پرداخته كه تنظيم كنندگان اين بيانيه ، تمام سعي خود را در القاي وجود تقلب گسترده و تشكيلاتي در روند انتخابات مجلس به كار بسته اند. صرف نظر از صحت و سقم آمار و ارقام ارائه شده در بيانيه مذكور- كه البته دستكاري در حقايق توسط "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" مسبوق به سابقه است- نويسندگان بيانيه به اين سئوال پاسخ نداده اند كه اساسا چرا آن روز كه آقاي تاج زاده(رييس وقت ستاد انتخابات كشور و عضو شوراي مركزي "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب") اقدام به تقلب گسترده و دستكاري آراي مردم نمود ، نه تنها سكوت كردند و به تقلب و عدم صيانت از آراي ملت هيچ اعتراضي ننمودند ، بلكه با تمام توان از عضو مركزيت "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" -كه در دادگاه به خاطر جرايمش در ستاد انتخابات كشور مجرم شناخته شده و از كليه سمت ها ومسئوليت هاي دولتي محروم گرديد- دفاع نمودند؟ راستي اين سئوال را بايستي از نويسندگان بيانيه مذكور پرسيد كه ايشان چطور تمامي ادوار انتخابات در جمهوري اسلامي را زير سئوال مي برند، در حالي كه لااقل بخش مهمي از اين انتخابات را دوستان و همفكران ايشان برگزار نموده اند؟بايستي از ايشان سئوال كرد اگر در همه دوره هاي انتخابات تقلب ، كارشكني، بسيج نيروها توسط جناح اقتدارگرا!، استفاده از امكانات دولتي، فقدان شرايط رقابتي و ... صورت گرفته ، پس چرا هر بار با حرص و ولع بيشتري در انتخابات شركت مي كنند و تا آنجا پيش مي روند كه حتي آقاي سيد محمد خاتمي-كه به زعم ايشان سرمايه ملي اصلاح طلبان است- را نيز قرباني ليست كانديداهاي خود مي نمايند؟ 1-3) ساختار "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" چه نسبتي با مردم دارد؟ بررسي ساختار و رويه حاكم بر "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب"حاكي از وجود يك سيستم سانترياليستي و مركزگرا در اين سازمان است كه منجر به متصلب و بسته بودن اين حزب و عدم امكان ورود اشخاص و چهره هاي جديد به اين جريان گشته است. همگي شاهديم كه سالهاست تعداد انگشت شمار افرادي كه به عنوان "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" فعاليت مي كنند-كه البته به گفته آقاي حجاريان نفراتشان حداكثر به اندازه ظرفيت يك اتومبيل فولكس است- هيچ تغييري نكرده و عملا گردش نخبگان ، ولو بطور حداقلي، طي اين سالها در اين مجموعه اتفاق نيافتاده است. از طرف ديگر مناسبات غيرشفاف، مخفي و غير علني "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" موجب شده ضمن آن كه نحوه تصميم گيري و تصميم سازي و جو حاكم بر تحولات دروني اين حزب از منظر افكار عمومي و نخبگان پوشيده و در هاله اي از ابهام قرار گيرد ، ميزان پايگاه اجتماعي و مقبوليت مردمي اين سازمان نيز نامعلوم و نامشخص باشد. به اين معنا واضح است كه يكي از موارد مهم تحليل چگونگي تعامل و نسبت "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" با مردم ، همين ساختار معيوب است كه بيشتر شبيه يك گروه شبه نظامي و امنيتي مي نمايد تا يك حزب؛لذا نمي توان يك جايگاه اجتماعي مشخص براي "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" متصور بود و اعضاي اين سازمان نمي توانند مدعي نمايندگي افكار عمومي باشند. 2) خط امام(ره) ، منشور فكري و سيره عملي بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي آنچه لازم است در اين مقطع زماني مورد توجه و تامل نخبگان و دلسوزان جامعه قرار گيرد ، تلاش بي سابقه عده اي از سياسيون در تحريف و وارونه نشان دادن خط امام خميني(ره) از يكطرف و مصادره نمودن بنيانگذار جمهوري اسلامي به نفع خود و جريان خود از طرف ديگر است. جريان مذكور كه در بين سالهاي 76 تا 84 چشم و دهان خود را بر توهين ها، افتراها ، هجمه ها و حمله هاي همه جانبه دوستان و هم حزبي هايشان به امام (ره) و انقلاب و اسلام بسته بودند ، در چرخشي عجيب و تامل برانگيز ناگاه به ياد امام(ره) و خط امام(ره) افتاده و با انتساب خاطرات و جملات جديد به حضرت امام(ره)-كه البته معلوم نيست چرا پس از 20 سال به خاطرشان آمده است!- افكار و عقايد خود را به بنيانگذار جمهوري اسلامي نسبت مي دهند و از اين منظر جريان پيچيده اي با هدف تحريف خط امام(ره) و سيره فكري و عملي ايشان در كشور شكل گرفته و همه توان رسانه اي و تبليغاتي خود را در راه انحراف جامعه از مسير اصيل امام (ره) به كار بسته است. جالب اين جاست كه جريان مذكور در اين راه از هيچ حربه اي فروگذار نكرده و كمترين فرصت ها- اگر چه مراسم تدفين ، ترحيم و ختم و ... افراد - را هم از دست نمي دهد. صرف نظر از مواضع افراد مختلف حاضر در اين جريان و تفاوت معنادار ادعاي فعلي آنها در پيروي از خط امام(ره) با مواضع و ديدگاهايشان در 10 سال گذشته ، آنچه در رابطه با "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" قابل توجه است ، تناقضات و تضادهاي موجود در عملكرد ، رفتارها و مناسبات سازمان مذكور و همفكرانش با خط امام(ره) و منشور فكري و عملي ايشان مي باشد. با توجه به مجال كم ، به برخي از اين تناقضات اشاره مي نماييم: 2-1) نحوه تعامل با آقاي حسينعلي منتظري استمرار رابطه و اظهار ارادت اعضاي "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" به آقاي منتظري تا آنجا براي اين سازمان و اعضاي آن عادي گرديده كه در چند سال اخير نه تنها علنا به حمايت، انجام ملاقات و تشكيل جلسه با نامبرده مي پردازند، بلكه با افتخار به رسانه اي نمودن و انتشار مطالب طرح شده در جلسات و انعكاس رهنمودها!! و نصايح!! مراد خويش اقدام مي نمايند كه به عنوان نمونه مي توان به آخرين جلسه "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" با آقاي منتظري در مورخ 22/1/87 اشاره نمود. آنجا كه آقاي منتظري ضمن تقدير و سپاس و تشكر از اعضاي "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" به خاطر انجام وظيفه! در مقاطع مختلف ، از اين سازمان خواست "به واسطه وجود موانع از انجام وظيفه شانه خالي نكرده و در اين راه صبر و تحمل داشته باشند" آقايان عضو "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" كه هم اكنون به دايه ي دلسوز تر از مادر براي انقلاب و خط امام(ره) تبديل شده اند، مگر به ياد ندارند نامه حضرت امام(ره) مورخ 6/1/68 (مندرج در صحيفه نور جلد 21 صفحه 330)را كه در آن "با دلي پر خون و قلبي شكسته" به آقاي منتظري نوشتند؟ آنجا كه "از سر درد و رنج و بادلي شكسته و پر از غم و اندوه"با مردم سخن گفتند و از "خيانت دوستان" گلايه كردند؟مگر حضرت امام(ره) خطاب به آقاي منتظري نگفتند" از آنجا كه ساده‌لوح هستيد و سريعاً تحريك مي‌شويد در هيچ كار سياسي دخالت نكنيد، شايد خدا از سر تقصيرات شما بگذرد"؟ مگر همين آقاي منتظري نبودكه به فرموده امام(ره) "مهدي هاشمي قاتل را از همه متدينين ، متدين تر مي دانست" ؟ و باز مگر همين آقاي منتظري نبود كه به فرموده امام(ره) "با پخش نامه‌ها و سخنراني‌هاي منافقين از رسانه‌هاي گروهي ؛ ضربات سنگيني بر اسلام و انقلاب زد و موجب خيانتي بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحي له الفدا- و خون‌هاي پاك شهداي اسلام و انقلاب گرديد"؟ آيا تعامل اينچنيني باآقاي حسينعلي منتظري هيچ سنخيت و تناسبي با خط امام(ره) دارد يا خير؟ به اميد آنكه آقايان مدعي خط امام(ره) شايد از خواب غفلت بيدار شوند و قدري هم به فكر خط امام(ره) باشند و نه ... . 2-2)تعامل با گروهك غيرقانوني نهضت آزادي يكي از مسايلي كه شايد براي آگاهان امر ، جزء غيرشفاف ترين نقاط عملكرد بخش راديكال جبهه اصلاح طلبان است، بي ترديد نحوه تعامل اين جريان با گروهك غيرقانوني نهضت آزادي و فراتر از آن حركت مضحك جريان مذكور در زير سوال بردن پايه و اساس نظر حضرت امام(ره) در رابطه با نهضت آزادي است. دعوت "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" از اعضاي شاخص نهضت آزادي و حضور ايشان در كنگره يازدهم اين سازمان و مانور رسانه اي و بازتاب اين حضور از يك سو و از سوي ديگر اقدام مصطفي معين(كانديداي مورد حمايت "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" در انتخابات رياست جمهوري نهم) در ايجاد تشكيك نسبت به انتساب نامه معروف غيرقانوني بودن نهضت آزادي به حضرت امام(ره) و به تبع آن وعده حضور عناصر وابسته به نهضت آزادي در دولت در صورت پيروزي در انتخابات ، تنها قسمتي كوتاه از عملكرد "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" در تقابل و حمله به خط امام(ره) و انقلاب اسلامي است. مگر نه اينكه حضرت امام(ره) در نامه معروفشان به وزير وقت كشور(آقاي علي اكبر محتشمي پور) "نهضت به اصطلاح آزادي را طرفدار جدي وابستگي كشور به امريكا" دانسته اند؟ مگر ايشان در رابطه با نهضت آزادي نفرمودند :"اگر اينها در دولت باقي مي ماندند اسلام عزيز چنان سيلي اي از اين ستمگران مي خورد كه قرن ها سر بلند نمي كرد"؟ آيا اين مطالب خط امام(ره) نيست؟ مگر امام(ره) صراحتا در نامه نياوردند كه "نهضت به اصطلاح آزادي صلاحيت هيچ امري از امور دولتي يا قانونگذاري يا قضايي را ندارند"؟ و از همه مهمتر مگر ايشان نگفته اند كه"ضرر آنها(نهضت آزادي) به اعتبار آنكه متظاهر به اسلام هستند، از ضرر گروهك هاي ديگر حتي منافقين بيشتر و بالاتر است"؟ حال اعضاي "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" چطور حمايتهاي سياسي و رسانه اي خويش و پيوند ناگسستني شان با نهضت آزادي را با خط امام(ره) توجيه مي كنند؟ 3) ديگر سازماني به نام مجاهدين انقلاب وجود ندارد نگاهي اجمالي به مرامنامه سازمان مجاهدين انقلاب ، به عنوان سند فكري-عقيدتي اين سازمان، و مقايسه و تطبيق عملكرد اعضاي "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" با مرامنامه ، به وضوح گوياي تخلف، انحراف و حركت نكردن بر مسير اعلام شده در بدو تشكيل اين سازمان است. در مرامنامه سازمان مجاهدين انقلاب صراحتا از "اعتقاد و پذيرش اصل مترقي ولايت فقيه توسط اعضا" و "پاسداري از اصول، ارزشها، آرمانها و دستاوردهاي انقلاب اسلامي" نام برده شده و همچنين در تبصره 3 بند 1 اين مرامنامه "هر گونه تغيير و انحراف از ماهيت اسلامي و اصيل سازمان به منزله خيانت به بنيانگذاران و موجب انحلال خود بخود سازمان" آورده شده است. به اين معنا ، با توجه به آنچه در قسمت هاي قبل بيانيه آورده شده و دهها مورد ديگر از تلاش "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" در راستاي سكولاريزه نمودن ايران اسلامي، استحاله فرهنگي، مقابله با عنصر جمهوريت و اسلاميت نظام، كمك به بيگانگان جهت فشارآوردن بر مردم ايران ، دادن بهانه به دست رسانه هاي بيگانه با هدف جو سازي عليه جمهوري اسلامي ايران در رابطه با مفاهيمي همچون صدور انقلاب و ... ، تحصن مجلس ششم ، نامه پراكني هاي توهين آميز به مقامات عاليرتبه نظام، استراتژي فشار از پايين چانه زني در بالا، ايراد اتهام به شهروندان و همچنين نهادهاي قانوني كشور،حمله به اركان اسلام و زير سوال بردن و تمسخر و استهزاي اعتقادات اصيل اسلامي همچون عصمت ائمه و اصل عقلاني تقليد از مرجعيت و ... خود مؤيد نقض اصول اساسي مرامنامه و در نتيجه انحلال خود بخود "سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب" است و از اينرو قاطعانه بايد گفت ديگر سازماني به نام مجاهدين انقلاب وجود خارجي ندارد. درآخر اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور ضمن تقدير و تشكر از ملت شريف ايران ودانشجويان آگاه به خاطر حضور در عرصه هاي مختلف و تلاش براي پيشرفت همه جانبه كشور تاكيد مي نمايد، همانگونه كه اقدامات متعدد بدخواهان داخلي و خارجي از ابتداي انقلاب تا كنون نتوانسته است در عزم و اراده مردم كشورمان در دستيابي به قله هاي رفيع توسعه خللي ايجاد نمايد، تلاش امروز و آينده آنان نيز بي اثر و مَثَل "پاشيدن شن به خورشيد" خواهد بود. والعاقبه للمتقين شوراي مركزي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن