تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835123953
سجادی: حضور در المپیك مهم است، نه مدال
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در تمام ورزش ایران پیدا كردن مردانی كه المپیك را از نزدیك لمس كرده باشند كارچندان دشواری نیست. ورزشكاران زیادی طی ۱۳ دوره ای كه ایران به المپیك رفته است این بازیها را تجربه كرده اند با این حال یافتن مدیرانی كه روح المپیك را حس كرده باشند چندان ساده نیست.قطعا اگر مدیران ورزش با المپیك و اهداف آن آشنا باشند نوع برنامه ریزی و هدف گذاری های ورزش قهرمانی متفاوت از آن چیزی می شود كه در اعصار گوناگون بوده است.در این میان دكتر نصرالله سجادی از معدود ایرانی هایی است كه با مفهوم المپیك از نزدیك آشناست. علاقه شخصی در كنار حضور پررنگ در چند المپیك اخیر از او مردی كاركشته در این حوزه ساخته است. مردی كه اكنون در راس كمیته تداركاتی بازیهای المپیك پكن قرار گرفته و معتمد شورای المپیك آسیاست. گپ و گفت ۲ ساعته با این مرد هرگز خسته كننده نبود. قطعا خواندن صحبت های سجادی نیز شیرین خواهد بود.● برای شروع به نظرشما جایگاه ما در دو دوره گذشته در المپیك یعنی ۲۹ در آتن و ۲۶ در سیدنی یك شاخص محسوب می شود؟▪ این رده بندی در بازیهای المپیك است. ورزش جهانی در المپیك خلاصه نمی شود. بازیهای المپیك ۲۸ رشته بیشتر نیست. ما مثل برخی كشورها با همه ظرفیت شركت نمی كنیم یعنی برخی كشورها در همان ۲۸ رشته هم شركت نمی كنند. كلا ۶۴ فدراسیون بین المللی داریم كه همه آنها در المپیك شركت ندارند بنابر این نمی توانیم بگوییم ۲۹ دنیا هستیم. حتی كمیته بین المللی المپیك در هیچ نشریه رسمی خود این رده بندی را چاپ نمی كند. این جایگاه ساخته رسانه هاست. البته خوب است و نشان می دهد چه كشوری چند طلا، چند نقره و چند برنز گرفته و در هر دوره چندم شده است ولی نمی تواند ملاكی برای سنجش ورزش آن كشور باشد. مثلا در تكواندو هر كشوری در ۲ وزن شركت می كند ولی آیا این همه توان آن كشور است یا شاید در ۵ وزن دیگر شانس مدالش بیشتر باشد.● به هر حال شرایط مساوی است...▪ بله ولی به شرطی می توانیم بگوییم كه همه توان تكواندو ما و كشورهای دیگر باشد، بعد مقایسه كنیم. در مورد كشتی اگر ۲ وزن سهمیه داشته باشد شاید كشتی گیر آماده نباشد كه مدال بگیرد. اتفاق افتاده كه در كشتی كسی كه ۱۰۰ درصد انتظار مدال از او می رفته حذف شده و كسی كه انتظار از او نمی رفته، مدال گرفته. پس نمی توان گفت سنجش كامل انجام شده است ولی به هر حال ملاكی برای ورزش هاست. به نظر من برای سنجش یك كشور نباید به مدال آوری اش اكتفا كرد. مربی یكی از منابع مهم هر كشوری است. باید ببینیم جایگاه مربی كجاست. باشگاه ها و اماكن ورزشی یكی از ملاك های مهم است. بودجه ای كه برای یك رشته خرج می شود، ورزش همگانی و از همه مهمتر سلامت جامعه از لحاظ بهداشتی و طول عمر ملاك های دیگر هستند. برای تعیین جایگاه باید همه این موارد را در نظر بگیریم.● ما نگران هستیم كه مثلا كشتی حذف شود ولی كشتی در چه جایگاهی از المپیك قرار دارد.▪ به هر حال آنقدر جایگاه دارد كه تصمیم گیران كمیته بین المللی المپیك كشتی را در برنامه المپیك می گذارند.● به این دلیل نیست كه از قبل بوده؟▪ نه! خیلی از رشته ها از قبل بود و خیلی از مواد رشته ها اضافه و حذف شد. من نمی خواهم از كشتی حمایت كنم ولی در حال حاضر هست. اگر كشتی نباشد می توانیم مدال در تكواندو و وزنه برداری بگیریم ولی ۵۰ تا ۷۰ درصد مدال های ما از دست می رود. در آتن ۵۰ درصد مدال های ما مربوط به كشتی بود. البته طلا متعلق به وزنه برداری و تكواندوست. لذا ملاكی برای ورزش قهرمانی نیست. بالا بودن در جدول رده بندی المپیك دلیل پیشرفت یك كشور نیست و پایین بودن هم پسرفت نیست. سوییس یا سوئد در جدول كجا هستند؟ ولی آیا ورزش آنها از ما عقب تر است.● پس چرا المپیك برای كشورها مهم است؟▪ المپیك به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم كه دوقطب قدرت غرب و شرق به وجود آمد آوردگاهی برای قدرت نمایی شد كه كشورهای قدرتمند خود را به رخ دیگران بكشند و سیستم حكومت و تفكر اداره جامعه خود را نشان بدهند. اوج آن از دهه ۶۰ به بعد بود كه اتحادیه جماهیر شوروی، امریكا، آلمان شرقی، كوبا، چین، مجارستان، لهستان، چك و اسلواكی، بلغارستان و رومانی و در مقابل امریكا، ایتالیا، انگلیس، آلمان غربی و ژاپن قرار گرفتند. الان قدرت ها می آیند كه شانه به شانه هم بزنند و خود را در دنیا نشان دهند. امریكا برای شكست در یك میدان تعبیری خاص دارد.● به همین دلیل است كه این سؤال مطرح می شود، چقدر پیروزی ما می تواند مهم باشد؟▪ بستگی به نگرش ما از حضور در المپیك دارد. اگر به المپیك می رویم كه خود را به دنیا عرضه كنیم پس قصد خودنمایی در رشته ات را داری و باید به یك نحوه خود را آماده كنی ولی خیلی از كشورها حرف كوبرتن را اجرا می كنند كه شكست و پیروزی مهم نیست مهم شركت در بازیهاست. خوشبختانه امروزه خواهی نخواهی این اتفاق افتاده است. كوبرتن این حرف را زد چون هدفش این بود كه كشورها در این رقابت شركت كنند. در المپیك ۱۹۸۸ سئول در بیشتر رشته های انفرادی همه می توانستند شركت كنند ولی از المپیك ۱۹۹۲ به بعد سهمیه اعمال شد چون استقبال زیاد شد و جغرافیای سیاسی دنیا عوض شد. در آن زمان IOC ، ۱۸۶ كشور عضو داشت كه الان به ۲۰۴ كمیته ملی المپیك رسیده است پس نمی توانست پاسخگو باشد. طبق تصمیم IOC باید تعداد ورزشكاران ۱۰ هزار نفر باشد تا در ۲ هفته برنامه مسابقات تمام شود بنابر این سهمیه بین رشته ها توزیع شد. حال نه رشته ها و نه مواد رشته ها زیاد می شود. در مسابقات جهانی تیراندازی، تیر و كمان و قایقرانی مواد زیادی وجود دارد ولی در المپیك چون زمان محدودی برای برگزاری وجود دارد و استقبال زیاد شده است در مورد مواد رشته های ورزشی محدودیت اعمال می شود.● این استقبال به چه دلیل زیاد می شود؟▪ به اعتقاد من بزرگترین خدمت را رسانه های جمعی به گسترش المپیك كردند. از سال ۱۹۶۰ كه اولین بار قراردادهای پخش تلویزیونی بازیها بسته شد، هر چه رسانه ها از نظر تكنولوژی پیشرفت كرد بازیهای المپیك هم گسترش پیدا كرد. زمانی بازیهای المپیك با تاخیر برای كشورها پخش می شد و تعداد محدودی بیننده داشت ولی امروزه تقریبا همه مردم دنیا همزمان بازیها را تماشا می كنند.مسأله دیگر اینجاست كه از حدود ۲۰ سال پیش المپیك محل عرضه آخرین فناوری های رسانه های صوتی و تصویری شد. حتی برای اولین بار تكنیك های جدید صوتی و تصویری در المپیك عرضه می شود. تمام هدف آنها این است كه لحظه ها تا جایی كه ممكن است از دست نرود و به تصویر كشیده شود.گواه آن حضور ۲۱ هزار خبرنگار یعنی ۲ برابر ورزشكاران در المپیك پكن است.با بررسی اولین دوره بازیهای المپیك یعنی ۱۸۹۶ تا ۲۰۰۰ سیدنی شاهد رشد روزافزون حضور رسانه ها در المپیك هستیم. از زمانی كه ۱۳ خبرنگار بود تا بازیهای المپیك ۲۰۰۴ آتن كه به بیش از ۱۷۰۰۰ نفر رسید.تا سال ۱۹۳۶ المپیك برلین ، هیچ فیلمی از بازیهای المپیكی نداریم. اولین دوره ضبط تلویزیونی المپیك برلین بود و فیلم های قبل از آن ساخته شده است. اولین دوربین ها بسیار بزرگ بوده. امروز برای به نمایش كشاندن همه صحنه ها ۴۰ تا ۵۰ دوربین در یك ورزشگاه می گذارند تا صحنه ای از دست نرود. البته دنیا به مشغولیت معنوی رسیده است چون سالم است. كاری سالم تر از دیدن مسابقات ورزشی و نه حواشی آن وجود ندارد.حواشی هم ایراد ندارد. به هر حال المپیك تلاقی فرهنگ هاست اما رسانه ها یكی از عوامل اصلی بودند كه المپیك را بزرگ كردند.یكی از عوامل مهم دیگر، سازمان كمیته بین المللی المپیك است كه یك سازمان قدرتمند بین المللی است چون در آن افراد تصمیم نمی گیرند بلكه یك عقل جمعی به علاوه اساسنامه ای كه همه به آن پایبندند. همه كمیته های ملی المپیك اساسنامه IOC را پذیرفتند و IOC هم به كمیته های ملی المپیك عضو بهای لازم را می دهد و می توان گفت تعامل مناسبی بین این دو برقرار است.● اگر IOC قوی نبود پتانسیل حضور رسانه ها هم وجود نداشت.▪ بله. تاریخ تاسیس IOC ۱۸۹۴، توسط كوبرتن بود و تا امروز كه ۱۱۴ سال می گذرد ۸ رییس داشته است. در IOC قانون بود كه اگر كسی به سن ۸۰ سالگی رسید بازنشسته شود. از این ۸ رییس ۲ نفر در زمان ریاست فوت كردند، ۲ نفر به سن بازنشستگی رسیدند و ۳ نفر بیش از ۲۰ سال رییس بودند. كوبرتن ۲۹ سال، اوری یراندج ۲۰ سال و سامارانش ۲۰ سال رییس بود. بعد از سال ۲۰۰۰ طبق مقررات رییس برای یك دوره ۸ ساله ای كه می تواند ۴ سال هم تمدید شود انتخاب می شود. این ثبات مدیریت به دلیل این بود كه عقل جمعی رییس را انتخاب می كرد و به طور معمول این ۸ رییس خوب انتخاب شدند. آنها سالیان سال در IOC كار كرده اند. ژاك روگ ۱۸ سال در IOC بود بعد رییس شد، ۲ دوره قهرمان المپیك بوده و به ۴ زبان مسلط است. رییس انجمن كمیته های ملی المپیك اروپا و نایب رییس IOC بوده و همه مراحل را طی كرده است. باید تحلیل كنیم كه چرا زمانی IOC برای برگزاری المپیك در ابتدا به دنبال میزبان بود و امروز به وضعیتی رسیده كه میزبانان به دنبال المپیك هستند. در سنت لوییس (امریكا) و پاریس بازیهای المپیك در كنار یك نمایشگاه بین المللی برگزار می شود، بازیها رو به تعطیلی بوده، ۲ جنگ جهانی دیده ولی احیا شده است. به نظر من اساسنامه خوبی بوده و روز به روز كامل تر و اصلاح شده و یك سازمان منسجم و پای بند به اساسنامه از دلایل آن است. IOC با خرد جمعی؛ خوب اداره می شود و با كشورها تعامل خوبی دارد و حالا به تمام اعضایش از لحاظ مالی كمك می كند. به عنوان بزرگ ترین سازمان بین المللی در ورزش است و تشكیلات عریض و طویل ندارد. حدود ۱۲۰ كارمند دارد كه از ۳۷ یا ۳۸ كشور جهان هستند.● رسانه های ما چقدر در پرورش این پتانسیل در IOC مؤثر بودند؟▪ این موضوع قابل مطالعه است. نمی توان نظری صحبت كرد. ما باید عادت كنیم دقیق تر حرف بزنیم و در این زمینه هم باید تحقیق كرد. به اعتقاد من رسانه، رسانه است و فرقی ندارد. رسانه ها قطعا به جنبش المپیك كمك كرده اند چون خواهی نخواهی در زمان برگزاری المپیك هیچ رویداد ورزشی در سطح بین المللی، قاره ای و حتی ملی برگزار نمی شود، بنابراین بخش عمده ای از برنامه رسانه ها را اشغال می كند.● در ایران در زمان المپیك از یك روزنامه ۱۲ صفحه ای ۳ صفحه به المپیك اختصاص پیدا می كند ولی در كشورهای دیگر این طور نیست به نظر شما دلیل آن چیست؟▪ در بازیهای آسیایی این حجم بیشتر است چون تعداد شركت كنندگان و موفقیت شان بیشتر است. یعنی مشتریان به معنای خوانندگان در مقایسه با المپیك بیشتر است.● یعنی در جامعه جز عده محدودی در كشور با فرهنگ المپیك آشنایی ندارند و مسوول آن رسانه ها هستند؟▪ باید جنبش المپیك، اهدافش و خود بازیها را در كشور بشناسانیم. یكی از دلایلش این است كه رسانه ها خیلی كم به مسائل المپیك می پردازند و از طرف دیگر مسوولان المپیك در كشور چقدر از سایر رسانه ها استفاده كرده اند؟ چند صفحه كتاب راجع به المپیك چاپ كرده ایم. به همین دلیل حتی در حد اطلاعات هم اطلاعات كمی درباره المپیك داریم چه برسد به اینكه به اهدافش بپردازیم و در تاریخ آن ریز شویم. ما المپیك به المپیك به مسائل المپیك می پردازیم حتی در رسانه های دیداری و شنیداری هم می بینیم كه اطلاعات المپیك گاها دقیق نیست یعنی كسانی كه به مسائل المپیك می پردازند در آن برهه به ناچار در این باره مطلب می نویسند و حرف می زنند.دو سال پیش آكادمی ملی المپیك نمایشگاه هنر، ورزش، المپیك را برگزار كرد. در كشورهای دیگر هر سال آثار برگزیده را برای كمیته بین المللی المپیك ارسال می كنند كه چاپ می شود. امسال ما دومین دوره را برگزار كردیم و آثار را فرستادیم. حدود ۱۸۰ هنرمند در مراسم اختتامیه حاضر بودند. از هنرهای نقاشی، عكاسی ،تجسمی، گرافیك و ... در جلسه پایانی این نمایشگاه من ابتدا المپیك را معرفی كردم و اینكه چه سابقه ای در دنیا دارد. قشر هنرمند كه شاید به واسطه اطلاع رسانی كم نوشتاری و گفتاری اطلاعات كمتری داشتند، موضوع هنر و المپیك و ارتباط آنها برای شان جالب بود. در كشورهای دیگر در درس های مختلف مثل تاریخ، ادبیات و اجتماعی چند موضوع درباره المپیك دارند و به بچه ها هم آموزش المپیك می دهند، چون رویداد مهمی است و مردم را به سالم زیستن و ورزش كردن تشویق می كند. ما در حد یك پاراگراف به آن می پردازیم درحالی كه آموزش المپیك در جنبش المپیك با سابقه است و باید در مدارس و دانشگاه ها حداقل در رشته تربیت بدنی به آن بپردازیم.● یعنی در رشته تربیت بدنی هم به آن نپرداخته ایم؟▪ درسی به نام المپیك در تربیت بدنی نداریم كه باید باشد. به علاوه رسانه ها هم باید به آن بپردازند. الان بیشتر به جنبه های احساسی می پردازیم تا اینكه المپیك را معرفی كنیم و درباره فلسفه این بازیها، جنبش و جایگاه كنونی اش، نقش مسائل اقتصادی، سیاسی و مسائل میزبانی و مسائل زیادی كه دارد بپردازیم.● ما در المپیك صرفا شركت می كنیم كه حضور داشته باشیم یا می رویم كه مدال بگیریم؟▪ قطعا هر دو مورد است. ما می رویم كه به عنوان یك كشور حضور داشته باشیم و در بازیهای المپیكی اسم ما جزو كشورهای شركت كننده باشد. بعد از المپیك بارسلونا كه ۳ یا ۴ كشور نیامدند كمیته بین المللی المپیك به این نتیجه رسید كه بازیهای المپیك نباید تحریم شود و همه باید در این بازیها شركت كنند. امروزه وایلدكارت می دهند تا كشورهایی كه هیچ سهمیه ای نگرفته اند بتوانند شركت كنند و كشورهایی هستند كه حتی با ۳ شركت كننده می آیند. شركت كردن یك مساله است اما ۲۰۲ كشور در آتن حضور داشتند كه ۸۳ یا ۸۴ كشور مدال گرفتند. ۲۰ كشور یك مدالی بودند و ۱۲-۱۰ كشور یك نقره و یك برنز داشتند. امروز برای ورزشكار افتخار است كه می گوید یك دوره در بازیهای المپیك شركت كرده است. ● هنوز ورزشكاران ما ارزش آن را نمی دانند.▪ المپیك هر سال تكرار نمی شود. ورزشكار باید درك كند ممكن است یك بار در عمر ورزشی اش المپیك را تجربه كند هرچند ورزشكاری داریم كه ۴ یا ۳ بار در المپیك شركت كرده كه نوعی افتخار است. صرف شركت كردن افتخار و تجربه ای است كه ممكن است در عمرش تكرار نشود.● ما تا به حال در سه رشته مدال گرفته ایم و مثلا دوچرخه سوار ما به خط پایان نمی رسد. این نشانگر سطح ماست.▪ باید در بازیهای المپیك مشاركت كنیم باید مسائل یك جامعه را با هم ببینیم. ورزش به عنوان یك پدیده از سایر پدیده های اجتماعی و فرهنگی تاثیر پذیرفته و تاثیر هم می گذارد. در ورزش قهرمانی نیاز به نگرش جدی تر و دقیق داریم ضمن آنكه باید سرمایه گذاری بیشتری هم داشته باشیم. سرمایه گذاری در همه منابع انسانی، مالی، مادی و مدیریتی. موارد را با هم ببینیم و اینكه برای ورزش و حضور در المپیك چه شاخص هایی را عوض كنیم كه مدال بیشتری بگیریم. ما نگاه اینچنینی نداشتیم. اگر می خواهیم حداكثر توان بگذاریم و مدال بگیریم باید این موضوع را به بحث بگذاریم. شاید وقت و سرمایه گذاری و هزینه زیادی نیاز باشد و بعد مثلا از جایگاه ۲۸ به ۱۶ برسیم. آیا در كل در وضعیت سلامت جامعه تاثیر گذاشته است؟ آیا مدال گرفتن بر این موضوع اثر می گذارد؟ بیشتر در مطبوعات به این مسائل می پردازند. در كشورهای غربی سرمایه گذاری زیادی برای ورزش عمومی می كنند و بعضی از آنها برای ورزش قهرمانی سرمایه گذاری ویژه می كنند.● با این وجود كشورهای دیگر سرمایه گذاری می كنند.▪ بله وقتی اكثریت مردم می توانند راحت ورزش كنند، قهرمانی هم مطرح می شود. ما الان برای جمع خاصی در ورزش هزینه می كنیم. باید همه مردم را ببینیم. المپیك ۱۵ یا ۲۰ روز آدم را خوشحال یا ناراحت می كند ولی می گذرد. كارایی افراد و توان داشتن نسل با نشاط و سالم برای كشور در درازمدت مهمتر است و مسائلی از این دست مهم است. اگر این طور ببینیم ممكن است تیم های بهتری روانه المپیك كنیم مگر اینكه به تك ستاره ها اكتفا كنیم.● همیشه همین طور بوده است.▪ اما كشورهای دیگر هم ممكن است ستاره های استثنایی داشته باشند ولی یك درجه پایین تر ورزشكاران زیادی دارند. مثلا تیم فرانسه زیدان را دارد ولی بقیه افراد خیلی با او فاصله ندارند. این نشان می دهد تولید در سطح ملی توسط باشگاه ها شده و همیشه در همه ورزش ها پشتوانه دارند.● ولی فاصله نفر اول و دوم ما زیاد است.▪ به همین مسائل باید پرداخت. یك بحث ورزش مسائل احساسات و هیجانات است كه البته برای جوان ها خوب است كه هیجان را تجربه كنند. كجا از محیط استادیوم بهتر است ولی ما نباید فقط به بخش احساسی آن توجه كنیم.● پس به جای نگاه كردن به مدال باید ببینیم كاروان كدام كشور بزرگ تر است.▪ نه! باید بگوییم ما نسبت به گذشته بهتر بوده ایم. مشاركتمان بیشتر بوده است ولی حضورمان بستگی به نتایجی دارد كه به دست می آوریم و در كل باید جمع بندی كنیم. در دوره قبل ما ۲ طلا، ۲ نقره و ۲ برنز گرفتیم. اگر همین نتیجه را گرفتیم حضور خوبی داشته ایم چون حریفان ما كه نایستاده اند، آنها هم كار كردند و پیشرفت كرده اند ولی اگر ۲ طلا ۳ طلا بشود می گوییم موفق تر بوده ایم ولی اینها هیچكدام نباید ما را منحرف كند، چه پیروزی، چه شكست. اگر در كشتی ۳ طلا گرفتیم نباید به خواب خرگوشی برویم چون كشورهای دیگر نمی ایستند كه ما مدال بگیریم.● اگر چنین اتفاقی بیفتد در لندن كار مشكلی داریم.▪ قطعا همین طور است چرا كه توقع بالا می رود، و ما نباید عقبگرد داشته باشیم. از ۱۹۴۸ یك بار ۲ طلا، یك بار یك طلا و بار دیگر یك طلا گرفتیم. جمعا طی ۶۰ سال در المپیك تنها ۵ طلا در كشتی داریم و در مجموع ۵ طلای دیگر ۴ طلا وزنه برداری و یك طلا تكواندو. ما ۱۳ نقره و ۲۳ برنز داریم. ۶۰ سال در المپیك شركت كرده ایم و در مجموع ۴۶ مدال داریم. تنها دوره ای كه ۳ طلا داشتیم سیدنی بود كه یك مدال برنز هم گرفتیم. ما باید واقعیت ها را بگوییم كه در همین حول و حوش می گردیم و همه نباید از روز اول انتظار مدال داشته باشند. ما با مجموع مدال های ۸ دوره حضورمان هم به بالاهای جدول رده بندی یعنی بین ده كشور اول نمی رسیم. ما با این سابقه به المپیك می رویم درحالی كه سرمایه گذاری ویژه ای هم نكردیم. در حد توان كشور برای ورزش پول و سایر منابع اختصاص داده می شود. اگر پوب خوب باشد ولی مربی نباشد یا امكانات و تكنولوژی و علم خوب نداشته باشیم به نتیجه نمی رسیم. بنابراین منظور از سرمایه گذاری در همه زمینه هاست. ● سرمایه گذاری را صرفاً در منابع مالی و پول نباید دید. همه منابع راهبردی بوده و به یك اندازه اهمیت دارد.▪ مدیریت یك منبع مثل منبع مالی است. این موارد را باید جا انداخت. نباید مردم را هیجان زده كنیم یا قول آنچه را بدهیم كه دسترسی به آن غیرممكن است و یا خودمان را با كشورهای مختلف مقایسه كنیم. پیروزی در المپیك پیروزی یك ملت نیست و شكست در آن هم به منزله باخت یك ملت نمی باشد. ● شاید انتظارات را باید درست تعریف كرد.▪ البته برای مربی و قهرمانان از لحاظ برانگیختن احساسات ملی می توانیم این مساله را مطرح كنیم و بگوییم كه تو نماینده ملی هستی و ۲ میلیارد نفر تو را تماشا می كنند. به نام ایران می روی. بباز ولی روحیه خوب داشته باش. برای مربی و رفتارهایش هم همین طور. باید حتی در مورد رفتار و وضع ظاهری اش به او توضیح بدهیم. باید گفت كه همه رفتار او نماینده یك ملت است. پیروزی ما در المپیك پیروزی برای ملت است. زمانی ژاپن بعد از جنگ جهانی برای برانگیختن احساسات ملی اش چنین كاری كرد تا سرمایه گذاری كند و در المپیك مدال بگیرد. در كشتی ژاپن در طول المپیك ها بیشتر از ما مدال گرفته و ۲۶ طلا گرفته است زیرا در آن شرایط زمانی نیاز به این پیروزی ها داشتند.● پس حضور برایشان مهم است.▪ بله، در هر رشته ای كه می توانند شركت می كنند.● اما برای ما مدال مهم است. مثلا در قایقرانی وقتی می دانیم مدال نمی گیریم تیم نمی بریم.▪ در آسیایی چنین وضعیتی كمتر است. همه كسانی كه به دوحه رفتند هم مدال نگرفتند مثلا كبدی چهارم شد یا می دانستیم بدمینتون بانوان مدال نمی گیرند ولی شركت كردند تا بانوان هم حضور بیشتری داشته باشند. مشاركت مهم است. اگر اجازه می دهند به رویدادهای بزرگ برویم باید مشاركت كنیم. آسیایی هم رقابت خوبی است كه ممكن است روزی سهمیه ای شود چون استقبال از آن زیاد است. اگر همه ۴۴ كشور آسیایی در دو سوم رشته ها شركت كنند سهمیه ای می شود. دوره قبل ۱۰ هزار و ۸۰۰ نفر در دوحه شركت كردند، مشابه تعداد المپیك البته در ۳۸ رشته شركت كردند كه اگر استقبال بیشتر شود از طرف شورای المپیك آسیا محدودیت ایجاد می شود. در بازیهای المپیك مشاركت خیلی مهم است اینكه در بیشترین رشته ها اسم ما باشد. الان از ۲۸ رشته در ۱۳ رشته حضور داریم كه اكثریت مردانه است. باید به سمتی برویم كه خانم ها هم اگر می توانند مشاركت كنند چون هم استعدادهای خوبی دارند و هم شانس شان بیشتر است. باید برای آنها هم سرمایه گذاری شود.● اینكه مثلا ۴ مدال در ۴ رشته بگیریم موفقیت بزرگی است مثلا احسان حدادی با این روند پیشرفت می تواند شانس مدال باشد، حضور در رشته های مختلف نشانگر رشد است.▪ شاید در جودو هم بتوانیم مدال بگیریم.● كه آن هم یك رشته قدرتی است.▪ قبول ندارم، چون رشته هایی هستند كه در بین جوانان علاقه مند دارد. در كشتی، تكواندو، جودو و دو و میدانی لیگ داریم. تیم ملی ماحصل كار اینهاست و علاقه مند در كشورمان و همه جای دنیا دارد كه در المپیك لحاظ شده است. شعار المپیك هم سریع تر، بالاتر و قوی تر است. ما می گوییم قوی تریم اینكه اشكالی ندارد.● ولی خوب است به آنچه داریم اضافه كنیم.▪ زمان زیادی لازم دارد. اگر می خواهیم در المپیك كار كنیم باید اول در قاره كار كنیم. باید ببینیم دو و میدانی ما یا شنا در قاره در چه سطحی است، بعد در جهان در چه مرتبه ای هستیم باید ببینیم هدف ما چیست و اگر می خواهیم مثلا در دو و میدانی مدال بیاوریم باید اول در قاره و سپس برای المپیك هدف گذاری كنیم.● این هدف گذاری وجود دارد؟▪ در بعضی از رشته ها برای قاره این كار را فدراسیون ها شروع كردند . در دو و میدانی، شنا، ژیمناستیك، تیراندازی و قایقرانی كه بیشترین درصد مدال را در المپیك دارد، در دوحه چند در صد مدال ها را گرفتیم كه خیلی كم و نشانه سرمایه گذاری كم ماست.● شاید ضعف مدیریتی داشتیم.▪ در سال ۲۰۰۰ در انگلیس برنامه ۲۰۲۰ برای ورزش این كشور تصویب شد كه ۴ سال روی آن كار شده و چشم اندازی برای سال ۲۰۲۰ است . ما اینچنین برای ورزش برنامه ریزی نكرده ایم اگر بخواهیم در صحنه های آسیایی و المپیك و جهانی موفق باشیم باید یك نقطه زمانی شروع را معین كنیم و برای این دوره زمانی برنامه تعریف كنیم ، نظارت و كنترل كنیم، باید همه جانبه به اجرای این برنامه مصوب متعهد باشیم، مهم حمایت های جمعی همه نهادها است ● یعنی باید برنامه ملی تدوین شود؟▪ باید بشود . كمیته المپیك برنامه ای از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ تدوین كرده كه همین كار در حد پایان نامه یك دانشجوی دكترای مدیریت و برنامه ریزی تربیت بدنی است كه برنامه راهبردی كمیته ملی المپیك در این دوره زمانی است.● چقدر ضمانت اجرایی دارد؟▪ ضمانت اجرایی حمایت می خواهد، تامین منابع و حمایت ملی را می خواهد.● یعنی به عنوان طرح ملی دیده شود؟▪ اینطور باید دیده شود تا اجرا شود . این طرح ۸ ساله است و برای ۸ سال جواب می دهد و خوب است. ما عادت به این موارد نداریم ، ما باید گام های كوچك برداریم. ما باید در ۸ سال از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۴ را ببینیم . نباید به دنبال كارهای بزرگ برویم كه نتوانیم انجام دهیم . البته كار نشد ندارد. كنفدراسیون فوتبال آسیا هم به همین دلیل آسیا ویژن را طراحی كرد و از كشورهای آسیایی می خواهد كه در كشورهای خود این برنامه را پیاده كنند چون می خواهد فوتبال آسیا را بالا بكشد. به این دلیل كه فوتبال آسیا الان از آفریقا و آمریكا و اروپا عقب افتاده است .ما هم باید برای فدراسیون های مدال آور چنین طرحی را الزام كنیم .آنها باید مثلا یك سال را صرف برنامه ریزی كنند و یك برنامه ۸ تا ۱۰ ساله مثلا از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ بنویسند و پس از این طرح در بالاترین سطح تصویب شود كه اگر رییس فدراسیون عوض شد نفر بعدی ملزم به انجام طرح باشد چون كارهای روزمره را همه می توانند انجام دهند این یكی از قطعات پازلی است كه اگر كنار هم بچینیم تصویر روشنی از آینده ای كه می خواهیم داشته باشیم به دست می آید. اگر این طرح را درست طراحی كنیم ، قطعه های پازل درجای درست خود قرار می گیرد و نتیجه می گیریم وگرنه یك پازل تكه تكه خواهیم داشت كه هر رییسی در آن باتوان خودش زحماتی را می كشد اما نمی توان از آن توقع زیادی داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]
-
گوناگون
پربازدیدترینها