تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):همه خوبى‏ها و بدى‏ها در مقابل توست و هرگز خوبى و بدى واقعى را جز در آخرت نمى‏بينى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803257262




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در قرنطينه يك عطاران تازه را مي بينيد


واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: در قرنطينه يك عطاران تازه را مي بينيد
وقتي مصاحبه تمام مي‌شود يك روي ديگر شخصيت اين بازيگر و كارگردان را كشف كرده‌ام،‌ بخشي كه با وجود جذابيتش كمتر ديده شده؛ كارگردان باهوش و جدي تلويزيون كه بعد از هر تجربه كارگرداني 2 سال پيرتر مي‌شود.
بعد از 45 دقيقه انتظار او مقابلم نشسته با ذهني منضبط و آماده. سرحال و قبراق و همه اينها را به صميميت و سادگي هميشگي‌اش اضافه كنيد تا متوجه شويد كه با يك عطاران ويژه رو‌به‌رو بوده‌ام! وقتي مصاحبه تمام مي‌شود يك روي ديگر شخصيت اين بازيگر و كارگردان را كشف كرده‌ام،‌ بخشي كه با وجود جذابيتش كمتر ديده شده؛ كارگردان باهوش و جدي تلويزيون كه بعد از هر تجربه كارگرداني 2 سال پيرتر مي‌شود.
در يكي دو سال گذشته در سينما پركار شده‌ايد. پيش از اين پيشنهادهاي مناسبي نداشتيد يا نمي‌خواستيد در سينما به دنبال بازيگري برويد؟
من از بازيگري لذت مي‌برم،‌ اگر قبلا كمتر مقابل دوربين مي‌رفتم به خاطر نوع پيشنهادها بود،‌ نقش‌هايي كه پيشنهاد مي‌شد يا خوب نبودند يا براي من جاي كار نداشتند. اما در يكي دو سال اخير،‌ نقش‌هاي جذاب‌تري پيشنهاد شد. بعد از «ترش و شيرين» عادت كرده‌ام كه خستگي كارگرداني در تلويزيون را با بازيگري سينما جبران كنم. اين پركاري،‌ اتفاقي است و شايد امسال ديگر در سينما مقابل دوربين نروم. فكر مي‌كنم كارگرداني سريال براي ماه رمضان چند ماه وقتم را بگيرد و تا اواخر مهر درگير اين پروژه باشم.
و نيمي از سال 87 تمام مي‌شود.
بله، بعد از آن هم وقت زيادي تا پايان سال نمي‌ماند و در اين مدت مگر چند فيلم مي‌شود،‌ بازي كرد.
گفتيد با بازيگري سينما،‌ استراحت مي‌كنيد. بازيگري برايتان جنبه تفنني دارد؟ به عنوان تفريح به آن نگاه مي‌كنيد؟
بازيگري را بيشتر از كارگرداني دوست دارم به خاطر ماهيت نقش بازي كردن و در قالب آدم‌هاي ديگر زندگي را تجربه كردن. كارگرداني را هم دوست دارم اما سختي‌هاي كارگرداني بيشتر از بازيگري است. هر پروژه‌اي كه تمام مي‌شود،‌ آدم جديدي مي‌شوم . كارگرداني تمركز و دقت زيادي مي‌خواهد و من آدم متمركز و دقيقي نيستم،‌ پس طبيعي است كه براي كارگرداني انرژي زيادي بگذارم. هر كاري كه تمام مي‌شود،‌ پيرتر مي‌شوم. چين و چروك صورتم بيشتر و موهايم سفيدتر مي‌شود و معمولا هر كس در اين مواقع مرا مي‌بيند مي‌گويد 2 سال پير شده‌ام.
پس چه چيزي ترغيب‌تان مي‌كند كه كارگرداني كنيد؟
علاقه هم هست.... بازيگري را البته بيشتر دوست دارم. آدم تنبلي هستم و كارهاي راحت‌تر را ترجيح مي‌دهم.
بعد از «ساعت خوش» مشكلاتي پيش‌آمد و نتوانستيد كار كنيد دوري‌اجباري از بازيگري چطور گذشت؟
خيلي سخت بود.
جاي خالي بازيگري را چطور پر مي‌كرديد؟
آن زمان مي‌خواستم دفتر پخش مواد غذايي راه بيندازم. يك سال بعد خبر دادند كه مي‌توانيد كار كنيد و دوباره به سراغ بازيگري آمدم. نمي‌توانم از هنر فاصله بگيرم،‌ منظورم فقط بازي و كارگرداني نيست. در خانه با چوب كار مي‌كنم،‌ طراحي مي‌كنم به هر حال سرم را گرم مي‌كنم (مي‌خندد) اگر اين كارها را نكنم،‌ زندگي برايم جذابيتي ندارد.
طراحي صنعتي خوانده‌ايد، هيچ وقت در اين شاخه كار نكرديد؟
اين رشته را انتخاب كردم چون با طراحي و هنر بيگانه نبود. آن زمان، طراحي صنعتي رشته متفاوت و تازه‌اي بود و دوستش داشتم. فكر مي‌كنم الان هم همين طور است كه وقتي طرف اين رشته مي‌روي فقط مي‌بيني يك نام است و ديگر هيچ و در دانشگاه چيز زيادي ياد نمي‌گيري. سال سوم شرايط كار در تلويزيون پيش‌آمد و تحصيل را نيمه‌كاره رها كردم...
بعضي بازيگرها كه با تعدادي نقش‌ها به محبوبيت مي‌رسند سال‌ها اين نقش‌ها را تكرار مي‌كنند. شما در اغلب مجموعه‌ها نقش آدمي را داشته‌ايد كه تركيب معصوميت و خلافكاري بوده و براي رسيدن به اهداف كودكانه‌اش دست به هر كاري مي‌زند، گويا بخشي از ويژگي‌هاي شخصيتي‌تان مثل خونسردي و آرامش هم در اين آدم‌ها هست. از اينكه چند بار اين شخصيت را تكرار كنيد خسته نمي‌شويد؟
البته اينكه آدم بخواهد خودش را بازي كند كار ساده‌اي نيست. اين شخصيتي كه ويژگي‌هايش را توضيح داديد دوست دارم. از اينكه چند بار تجربه‌اش كنم ترسي ندارم و اگر پيشنهاد خوبي داشته باشم از اين شخصيت استفاده مي‌كنم. البته به اين شكل كه اين آدم را در جاهاي مختلف و شرايط متفاوت ببينيم. مثلا عطاران نقاش،‌ عطاران دزد، عطاران قاتل.... اين شخصيت مي‌تواند شغل‌ها و دغدغه‌هاي مختلفي داشته باشد. از اين كار بدم نمي‌‌آيد و به نظرم تكرار نيست.
پس اين همان آدم است كه كمي هم به شما شباهت دارد اما در موقعيت‌هاي مختلف قرار گرفته.
البته شخصيت‌هاي تازه،‌ فيلمنامه‌هاي متفاوت و نقش‌هاي عجيب و غريب را هم دوست دارم. پارسال چند تا از اين نقش‌هاي متفاوت را تجربه كردم. اين آدم در مجموعه‌هايي كه كارگرداني كرده‌ايد جنبه منفي‌اش قوي‌تر است.
خبيث‌تر و بدجنس‌تر است. اما مثلا در «كلاهي براي باران» يا «هوو» ويژگي‌هاي مثبت‌اش قوي‌تر است.
من اين نقش‌ها را منفي نمي‌‌بينم و آنها را دوست دارم. وقتي عطاران دزد را بازي مي‌كنم به آن بخش از سرنوشت اشاره مي‌كنم كه مي‌شد برايم اتفاق بيفتد. اگر درس نمي‌خواندم،‌ بازيگر نمي‌شدم و فرصت‌هاي خوب نداشتم شايد دزد مي‌شدم... اين آدم‌ها را شرايط مي‌سازد،‌ نمي‌شود ناديده‌شان گرفت. گاهي سرنوشت باعث مي‌شود شما مسيري را طي كنيدكه اصلا نمي‌خواستيد.
با اين آدم‌ها بيشتر از بقيه شخصيت‌هاي كارهايتان همدلي مي‌كنيد. بله... بقيه بازيگرها روي نقش‌هاي منفي حساس هستند خيلي دلشان نمي‌خواهد اين نقش‌ها را بازي كنند. اما من موقع بازي كردن سعي مي‌كنم طوري اين آدم‌ها را بسازم كه واقعي و قابل باور باشند،‌ با همه خصوصيات مثبت و منفي كه دارند.
اما به خاطر همدلي شما،‌ اين آدم‌ها شيرين و دوست‌داشتني از كار در مي‌آيند، حتي بيشتر از آدم‌هاي اصلي قصه.
اگر يك آدم درسخوان كه در المپياد مقام آورده را كنار يك سارق مسلح بگذاريد،‌ ما با سارق ارتباط برقرار مي‌كنيم. انسان موجود تنوع‌طلبي است و از تكرار خوشش نمي‌آيد. زندگي اين آدم‌ها جذابيت دراماتيك و تنوع خاصي دارد.
برخلاف ديگر كارگردان‌ها، ‌براي خودتان نقش‌هاي كوتاه در نظر مي‌گيريد. چرا؟ دوست دارم تمركز بيشتري روي كار داشته باشم،‌ نقش‌هايي را بازي مي‌كنم كه كوتاه است و زمان و انرژي كمتري از من مي‌گيرد و فرصت پرداختن به بازيگرهاي ديگر را دارم. البته در سريال جديدم، ‌اين ماجرا كمي فرق كرده است.
در«قرنطينه» هم باز با چهره تازه‌اي از آن عطاران رو‌به‌رو مي‌شويم. عطاراني كه در قرنطينه بستري است.
عطاران در يك موقعيت تازه. اينجا فرصت كار تازه با همان شخصيت آشنا را داشتم.
نقش غلامرضا برايتان وسوسه‌كننده بود؟
وقتي فيلمنامه را خواندم از قصه خوشم آمد. شخصيت غلامرضا هم سرجاي خودش بود. در پيشبرد قصه نقش داشت و به او به اندازه پرداخته مي‌شد.
اولين بار كه فيلمنامه را خواندم،‌ بله را گفتم. (مي‌خندد) در «قرنطينه» گريم خاصي هم داريد. اين گريم در اجراي نقش كمك مي‌كرد؟
نمي‌توانم بگويم غلامرضا نقش تازه‌اي بود،‌ يا من آن را متفاوت بازي كردم. گريم،‌ شمايل و اتفاق‌هايي كه براي غلامرضا مي‌افتاد او را از نمونه‌هاي مشابه جدا مي‌كرد. من در اين نقش،‌ باز هم عطاران بودم. فكر مي‌كردم اگر اين طور بازي كنم تاثيري كه قرار است بيننده از مرگ او بگيرد،‌ بيشتر مي‌شود.
به خاطر تجربه‌هايي كه در زمينه كارگرداني داريد، سر صحنه با كارگردان زياد صحبت مي‌كنيد يا تابع نظر او هستيد؟
حرف نهايي را كارگردان مي‌زند. اما در هر پروژه‌اي نظرم را مي‌گويم و بدون پيشنهاد و ايده با هيچ نقشي رو‌به‌رو نمي‌شوم. اما به هر حال ماجرا را سبك و سنگين مي‌كنم. گاهي بعضي كارگردان‌ها خيلي حساس هستند و نمي‌شود وارد حوزه مسووليت‌شان شد. اما بعضي ديگر، با بازيگر تعامل دارند و اجازه مي‌دهند پيشنهادهايش را بگويد.
خودتان سر صحنه چطور رفتار مي‌كنيد؟
با همه عوامل تعامل و گفت‌وگو دارم. حرف‌هاي بازيگرها درباره نقش را هم مي‌شنوم.
براي پذيرفتن يك پيشنهاد بيشتر به فيلمنامه اهميت مي‌دهيد يا كارگردان؟ مجموعه‌اي از عوامل را در نظر مي‌گيرم. نقش،‌ فيلمنامه ،‌كارگردان و گروهي كه با آنها همكاري مي‌كنم.
به خاطر يك كارگردان پيشنهادي را نمي‌پذيريد؟ بعد از «هوو» با عليرضا داودنژاد در «تيغ زن» همكاري كرديد.
آقاي داودنژاد را دوست دارم،‌ و همكاري با او لذتبخش است.
در «هفت‌وبيست‌وپنج دقيقه » در كنار رضا كيانيان تنها بازيگران ايراني فيلم بوديد. نقش‌تان جدي است؟
تجربه خوبي بود از اين جهت كه در كنار سفر به فرانسه،‌ با بازيگراني همبازي بودم كه زبان من را نمي‌دانستند. ارتباط با آنها سخت بود. بايد ذهنيتم را از طريق مترجم به آنها منتقل مي‌كردم و فضايي به وجود مي‌آوردم كه حسمان شكل بگيرد و ارتباطمان قابل باور شود.
روبه‌روي رضا كيانيان بازي داشتيد؟
يك پلان بدون ديالوگ روبه‌روي هم بازي داشتيم.
جنس بازي بازيگران فرانسوي كاملا باجنس بازي بازيگران ما متفاوت است. هماهنگ شدنتان راحت بود؟
همين موضوع ارتباط با آنها را سخت مي‌كرد. اما بعد از مدتي هماهنگ شديم. فكر مي‌كنم نقشي كه در «صندلي خالي» (سامان‌استركي) بازي كرديد، تجربه متفاوتي بوده. فضاي فيلم با فيلم‌هاي عامه‌پسند و قصه‌گو متفاوت است.
فيلمنامه امتيازهايي داشت كه هركس آن را مي‌خواند مي‌پذيرفت در اين فيلم بازي كند. نقشي كه بازي كرده‌ام متفاوت است،‌ گريم و شكل و شمايلي كه در اين فيلم دارم هم متفاوت است.
«نشاني» (فريدون حسن‌پور) هم گويا خيلي با كارهاي قبلي‌تان فرق دارد؟ آن نقش را مي‌شود گفت متفاوت. با يك عطاران تازه در اين فيلم روبه رو مي‌شويد.
در اين فيلم با لهجه شمالي صحبت كرده‌ايد؟
بله. قصه فيلم در شمال مي‌گذرد.
به جز شما و خانم فاطمه صادقي بقيه نابازيگر بودند.اولين بار بود چنين فضايي را تجربه مي كرديد؟
فيلم فضايي بومي داشت و ما دو نفر به عنوان دو بازيگر حرفه‌اي سعي مي‌كرديم در فضاي رئاليستي حل شويم. بايد سعي مي‌كرديم شبيه نابازيگرها شويم و جلوه‌اي از بازيگري در كارمان ديده نشود. جنبه‌هاي شهري بودن و هرچه بين ما و آدم‌هاي فيلم فاصله مي‌انداخت را بايد حذف مي‌كرديم. اين جنس كار را دوست داشتم، فيلم را كه ديدم احساس كردم اين اتفاق به شكل درستي افتاده است.
فروش فيلم چقدر در انتخاب‌هايتان موثر است؟
تعدادي از فيلم‌هايي كه بازي كرده‌ام، اصلا در گيشه فروش نمي‌كنند. اگر قرار بود فقط فيلم‌هاي پرفروش را انتخاب كنم، در آنها بازي نمي‌كردم.
حتي «قرنطينه» به نظرم فيلمي نيست كه صرفا براي فروش ساخته شده باشد.
اما «توفيق اجباري» فقط به قصد فروش ساخته شده بود و اتفاقا نقشي كه شما در اين فيلم بازي كرديد مورد توجه مخاطب قرار گرفت.
آن هم تجربه‌اي بود، نقش را دوست داشتم و استقبال از فيلم خوشحال‌كننده بود.
به جز بازيگري، با كدام يك از شاخه‌هاي هنري ارتباط برقرار مي‌كنيد؟
تئاتر، موسيقي، مجسمه‌سازي، ‌نقاشي... در همه هنرها به دنبال كار خوب هستم و دنبالش مي‌روم. از ديدن يك نقاشي خوب به اندازه شنيدن موسيقي متفاوت لذت مي‌برم.
بعد از «ساعت خوش» ديگر با مديري كار نكرديد. دوست داريد با او همكاري كنيد؟
دوست دارم اين اتفاق باز هم بيفتد. حوالي عيد در مراسم شبكه سوم با پيمان قاسم‌خاني درباره اين موضوع صحبت كرديم. هميشه در ملاقات‌هايمان در اين باره حرف مي‌زنيم كه خوب است با هم كار كنيم، اما نمي‌دانم چرا اين اتفاق نمي‌افتد.
دوست داريد با كارگردان خاصي كار كنيد كه تا به حال فرصت همكاري با او را نداشته‌ايد؟
بله. زياد هستند.
نمي‌خواهيد اسم ببريد؟
(مكث) نه (مي‌خندد)
به نظر مي‌رسد به خوانندگي هم علاقه‌داريد. در بعضي آيتم‌هاي «ساعت خوش» هم ‌آواز مي‌خوانديد. براي بعضي مجموعه‌هايتان ترانه خوانده‌ايد. در «كلاهي براي باران» هم همين‌طور، خوانندگي برايتان چقدر جدي است؟
بيشتر تفنني است. ترانه‌هايي كه خوانده‌ام نيازي به صداي خوب نداشته.
در «كوچه اقاقيا» ترانه‌اي خواندم كه بايد قديمي، گرامافوني و فالش به نظر مي‌رسيد. آقاي حميد صدري سازنده موسيقي مجموعه به من گفت صدايم قابليت صداي فالش را دارد! در «متهم گريخت» و «ترش و شيرين» رپ‌خواني كردم كه ممكن است نوع خواندن سخت باشد اما نياز چنداني به صداي خوب ندارد. به موسيقي علاقه دارم، اما بيشتر دوست دارم بشنوم تا بخوانم. پيشنهادي براي كاست داشته‌ايد؟
پيشنهادهاي زيادي براي كنسرت و سي‌دي داشته‌ام، ولي دليلي نمي‌بينم وارد اين حوزه شوم.
با مجموعه «بزنگاه» دوباره به تلويزيون برمي‌گرديد. با بازيگراني كه در كارهاي قبلي‌تان بودند كار مي‌كنيد؟
حضور حميد لولايي و علي صادقي قطعي شده، اما تركيب بازيگران كامل نشده. احتمالا با گروه تازه‌اي كار مي‌كنم.
مي‌رسيد مجموعه را تا ماه رمضان تمام كنيد يا روزپخش مي‌شويد؟
سعي مي‌كنيم روزپخش شويم (مي‌خندد) هر وقت روزپخش شده‌ايم و با عجله كار كرده‌ايم به نتيجه بهتري رسيده‌ايم.
بعد از «بزنگاه» دوباره به سراغ سينما مي‌رويد؟
نمي‌دانم، تا پاييز امسال كار ديگري نمي‌شود قبول كرد.
 شنبه 11 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هموطن سلام]
[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن