واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: نقش مردم در انديشه سياسى امام خمينى (ره)(حقوق و وظايف مردم در حكومت)
مقدمه
جايگاه و نقش مردم در حكومت يكى از مهمترين پرسشهاى انديشه سياسى به شمار مىآيد و در مورد كيفيت تعامل مردم و حكومت و بهترين الگوى تعامل ميان آن دو، از منظرهاى مختلف نظريات متنوعى بيان گرديده است.
اينك ما در اين پژوهش به بررسى تعامل ميان مردم و حكومت از منظر امام خميني(ره) به عنوان بنيانگذار جمهورى اسلامى پرداختهايم و سعى كردهايم به سؤالاتى از قبيل سؤالات زير پاسخ دهيم:
ديدگاه امام خميني(ره) نسبت به مردم چه مىباشد؟
مهمترين حقوق مردم در حكومت اسلامى از نظر امام خميني(ره) چيست؟
مهمترين وظايف مردم در حكومت اسلامى از نظر امام خميني(ره) چيست؟
و به طور خلاصه مىتوان گفت كه هدف از انجام پژوهش، بيان نظاممند و دقيق انديشههاى امام خميني(ره) در ارتباط با جايگاه مردم در حكومت و بيان ميزان و حدود مشاركت سياسى و حقوق و آزادىهاى سياسي، اجتماعى و فردى مردم مىباشد.
بخش اول: حقوق مردم در حكومت اسلامي
1. نقش مردم در شكلگيرى حكومت (مقبوليت مردم)
از منظر امام خميني(ره)، مشروعيت حكومت از آن خداست و نيز كسى كه از جانب او مأذون باشد كه خداوند اين حق حكمرانى و حكومت را ابتدا به پيامبر(ص) و سپس به ائمه اطهار عليهم السلام و بعد از آن به اولوالا‡مر داده است و مقبوليت و پذيرش آن توسط مردم صورت مىپذيرد كه اگر بدون خواست و تمايل مردم باشد نه تنها آن فرد در مصدر امور قرار نمىگيرد، بلكه حتى اگر تحت هر شرايطى در مصدر امور هم قرار گيرد، حكومت وى با توجه به عدم پشتوانه مردمى بقا و دوامى ندارد و حتى برخلاف آموزههاى دين است زيرا كه خداوند اجازهِ چنين تحميلى را به آن فرد نداده است.
امام خميني(ره) در مورد نقش مردم در شكلگيرى حكومت مىفرمايند: “ما از طريق رفراندم با ملت، يك جمهورى اسلامى تشكيل مىدهيم و اما شخص، اين تابع آراى مردم است.”
“حكومت جمهورى اسلامى مورد نظر ما از رويهِ پيامبر اكرم(ص) و امام علي(ع) الهام خواهد گرفت و متكى به آراى عمومى ملت خواهد بود و شكل حكومت با مراجعه به آراى ملت تعيين خواهد گرديد.”
“طرز حكومت، حكومت جمهورى است و تكيه به آراى ملت، و قانون قوانين اسلام است.”
“آنچه مهم است ضوابطى است كه در اين حكومت بايد حاكم باشد كه مهمترين آنها عبارت است از اينكه اولا متكى به آراى ملت باشد، به گونهاى كه تمامى آحاد ملت در انتخاب فرد و يا افرادى كه بايد مسئوليت و زمام امور را در دست بگيرند شركت داشته باشند، و ديگر اينكه در مورد اين افراد نيز خط مشى سياسى و اقتصادى و ساير شؤون اجتماعى و كليه قواعد و موازين اسلامى مراعات شود.”
البته مىبينيم كه امام خميني(ره) عليرغم تأكيدات فراوان بر خواست و را‡ى مردم در زمينه مشروعيت الهي، مثلا مشروعيت ولى فقيه مىفرمايند: “ولايت فقيه در كار نباشد طاغوت است. اگر به امر خدا نباشد، رئيس جمهور با نصب فقيه نباشد غير مشروع است، وقتى غير مشروع شد طاغوت است... طاغوت وقتى از بين مىرود كه به امر خداى تبارك و تعالى كسى نصب شود.”
و يا اينكه امام خميني(ره) به هنگام تنفيذ حكم رياست جمهورى محمدعلى رجايى نيز بار ديگر بر اين مسأله تأكيد كرده و مىفرمايند: “چون مشروعيت آن بايد به نصب فقيه ولى امر باشد، اينجانب را‡ى ملت شريف را تنفيذ و ايشان را به سمت رياست جمهورى ايران منصوب نمودم.”
2. امنيت
امام خميني(ره) نسبت به حفظ امنيت جانى مردم بسيار حساس بوده و تأكيد ويژهاى نسبت به اين مسأله نموده است. ايشان تأمين امنيت را از وظايف حكومت اسلامى دانسته كه با مشاركت مردم اين امر حاصل مىشود.
امام خميني(ره) علاوه بر امنيت جانى و مالى بر امنيت آبرويى و احترامگذاشتن به حيثيت و آبروى افراد تأكيد ويژهاى دارد و هرگونه تجسس در كار ديگران به منظور كشف گناه را منع نموده وافشاى اسرار مردم براى يك نفر را هم جايز نمىداند.
البته امام خميني(ره) عليرغم اهميت حفظ آبروى افراد، معتقدند در صورتى كه مصالح عمومى و امنيت جامعه به خطر افتد و شخص مجرم امنيت عمومى را خدشهدار نمايد، ديگر نبايد به بهانه حفظ آبروى افراد سكوت نمود بلكه بايد به صورت علنى جنايات وى را آشكار ساخت.
“آبرو و حيثيت يك مسلمان يا يك انسان در كار است چه بسا با يك انحراف يك انسان آبرومند در جامعه ساقط شود و شرف يك مؤمن خدشهدار گردد. اگر انحرافى ديديد نخست بدون سر و صدا دنبال تحقيق برويد. پس از آنكه مسلما معلوم شد، قبل از كشيده شدن به مجلس با طرف به گفتگو بنشينيد و مسأله را حتى الامكان با خود او حل كنيد. اگر با آن مخالفت كنند و بر رهبرى و شوراى رهبرى است كه با قاطعيت از اين امر جلوگيرى نمايد تا كشور از آسيب در امان باشد. (وصيتنامهِ سياسى الهى امام خميني(ره)، ص64)“
“بايد ملت از اين پس كه در حال استمرار و سازندگى است احساس آرامش و امنيت نمايد و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به كارهاى خويش ادامه دهند، و اسلام بزرگ و دولت اسلامى را پشتيبان خود بدانند.”
“حالا بايد اين طور باشد كه احساس اطمينان بكنند مردم به اين قوايى كه هست؛ احساس بكنند آنهايى كه در مرزها هستند دارند اينها را حفظ مىكنند.”
3. آزادي
از ديگر حقوق مردم در نظام اسلامى حق داشتن آزادى است. آزادى عبارت است از اينكه شخص اختيار انجام دادن هر كارى را داشته باشد مشروط بر اينكه ضرر به ديگران نرسد، كه اين آزادى را مىتوان به دو آزادىهاى فردى و آزادىهاى اجتماعى تقسيم كرد.
منظور از آزادىهاى فردى آن دسته از آزادىهايى است كه مربوط به اشخاص بوده و حوزه تجلى و بروز آن حوزه خصوصى افراد است. مهمترين اين آزادىها عبارتند از: آزادى مالكيت، آزادى عقيده، آزادى انتخاب شغل، آزادى انتخاب همسر و آزادى تفكر و ...
“آزادى يك مسئله نيست كه تعريف داشته باشد، مردم عقيدهشان آزاد است. كسى الزامشان نمىكند كه شما بايد حتما اين عقيده را داشته باشيد. كسى الزام به شما نمىكند كه حتما بايد اين راه را برويد، كسى الزام به شما نمىكند كه بايد اين را انتخاب كني.”
مقصود ما از آزادى اجتماعى ، آن نوع آزادىهايى است كه عرصه تحقق و ظهور آن در جامعه و عرصه عمومى است كه مهمترين مصاديق آن عبارتند از: آزادى بيان، قلم و مطبوعات، آزادى احزاب، آزادى انتخابات، آزادى اقليتهاى دينى و مذهبى و آزادى زنان و ...
“اين آزادى كه الان براى ملت ما هست، براى زن، براى مرد، براى نويسندهها، اين آزادى آزادى است در كليه امورى كه اين امور به نفع خود شما هست. شما آزاديد بياييد بيرون مطالبتان را بگوييد، انتقاد از دولت بكنيد، انتقاد از هر كس كه پايش را كج گذاشت بكنيد، هيچ كس نيست كه به شما بگويد چرا.”
“زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامى فردا شركت دارند. آنان از حق را‡ى دادن و را‡ى گرفتن برخوردارند... ما همه گونه آزادى را به زن خواهيم داد؛ البته جلوى فساد را مىگيريم و در اين موارد ديگر بين زن و مرد فرقى نيست.”
“همه احزاب در ايران آزاد خواهند بود مگر آنكه مخالف با مصالح ملت باشد، در آن صورت از فعاليت آنها جلوگيرى مىشود؛ لكن اظهار عقايد آزاد است.”
“همه قشرها بايد را‡ى بدهند و شركت كنند، و همه قشرها آزادند در را‡ى دادن. تمام قشرها به حقوق خودشان خواهند رسيد. برادهاى سنى ما مثل ما هستند، با ما هيچ فرقى ندارند در حقوق، حقوق همه آنها داده خواهد شد.”
4. آموزش
از ديگر حقوق مردم در حكومت اسلامى حق برخوردارى مردم از آموزش و تحصيلات مىباشد. به نظر امام خميني(ره) آموزش محدود به يك قشر خاصى از جامعه نمى باشد، بلكه همه مردم حق دارند بر حسب استعدادشان از آموزش يكسان به ترتيبى كه قانون پيش بينى كرده برخوردار گردند و اين گونه آموزش، اجبارى و رايگان خواهد بود. امام خميني(ره) علم آموزى را تكليف مىداند و مىفرمايد: “همه مسلمانها تكليفشان اين است كه هم عمل بكنند، هم علم پيدا بكنند.”
ايشان از مردم مىخواهند كه قلم ها را جايگزين مسلسل نمايند و مىفرمايند: “شما كوشش كنيد كه با بيان و قلم، مسلسل ها را كنار بگذاريد و ميدان را به قلمها و به علمها و به دانشها واگذار كنيد.” همچنين ايشان در كنار آموزش بر مسأله پرورش و تهذيب نيز تاكيد مىورزند و مىگويند: “بايد آموزش و پرورش مردم توا‡م باشد، پرورش، پرورش انساني، پرورشى كه به درد انسان برسد، آموزشى كه براى انسان باشد، جهتدار باشد، اسم رب در آن باشد، توجه به خدا باشد.”
5. رفاه اجتماعي
امام خميني(ره) دستيابى همه اقشار مردم به رفاه اجتماعى را يكى از حقوق مردم ذكر مىكند و مىفرمايند: “همه اقشار ملت در جمهورى اسلامى بايد در رفاه باشند. در جمهورى اسلامى براى فقرا فكر رفاه خواهد شد، مستمندان به حقوق خودشان ميرسند.”
همچنين امام خميني(ره) دولت را موظف به برآوردن اين نياز مىكند و ميفرمايد: “به مجلس و دولت و دست اندركاران توصيه مىكنم كه قدر اين ملت را بدانيد و در خدمتگذارى به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمديدگان كه نور چشمان ما و اولياء نعم هستند و جمهورى اسلامى رهآورد آنان و با فداكارى آنان تحقق پيدا كرد و بقاء آن نيز مرهون خدمات آنان است فروگذار نكنيد و خود را از مردم و آنان را از خود بدانيد.”
ايشان روحانيون را به حمايت از محرومين و پابرهنگان دعوت مىنمايند و در اين زمينه مىفرمايند: “البته آن چيزى كه روحانيون هرگز نبايد از آن عدول كنند و نبايد با تبليغات ديگران از ميدان به در روند حمايت از محرومين و پابرهنههاست. چرا كه هر كس از آن عدول كند از عدالت اجتماعى اسلام عدول كرده است. ما بايد تحت هر شرايطى خود را عهدهدار اين مسئوليت بزرگ بدانيم و در تحقق آن اگر كوتاهى بنماييم، خيانت به اسلام و مسلمين كردهايم.”
6. نظارت
يكى ديگر از حقوق مردم در حكومت اسلامي، حق نظارت بر مسئولين و حاكمان مىباشد. اين نظارت موجب مىشود آنها از مسير حق و حقيقت منحرف نشده، فساد و قانونشكنى كاهش يافته، كارآمدى حكومت افزايش يافته و مردم نقش بيشترى در اعمال حاكميت و قدرت داشته باشند.
“اين مسأله مهم است و آقايان توجه كنند، همه و همه ملت موظفند كه نظارت كنند بر اين امور، نظارت كنند، اگر من يك پايم را كنار گذاشتم، كج گذاشتم، ملت موظف است كه بگويد پايت را كج گذاشتي، خودت را حفظ كن، مسأله مهم است همه ملت موظفند به اينكه نظارت داشته باشند در همه كارهايى كه الان مربوط به اسلام است.”
اعمال نظارت مردم مىتواند از راههاى مختلفى حاصل شود كه از آن جمله، انتقاد و نصيحت، شورا و مشورت، امر به معروف و نهى از منكر و ... است.
“مسئله اين باشد كه اين آقا به طريق اسلام دارد عمل مىكند يا نه، به طريق اسلام عمل مىكند، هر فردى باشد بايد از او قدردانى كرد و تشويق كرد و محبت با او كرد؛ برخلاف اسلام كه باشد هر فردى كه مىخواهد باشد... وقتى ديدند برخلاف مسير دارد عمل مىكند، هر يك از افراد موظفند كه به او بگويند كه اين خلاف است، جلويش را بگيرند.”
7. مساوات و برابرى
امام خميني(ره) بر مساوات و برابرى در حكومت اسلامى تأكيد نموده و همه مردم را از بالاترين مقام تا پايين ترين آنها در مقابل قانون يكسان مىداند و مىفرمايد: “در اسلام همه كس در مقابل قانون بى امتياز و در يك صف هستند و احكام قرآن و اسلام بر همه جارى است و شرف و ارزش انسانها در تبعيت از قانون است كه همان تقواست و متخلف از قانون مجرم و قابل تعقيب است.”
ايشان در مورد برابرى انسانها به لحاظ انسانيت تمايزى ميان زن و مرد قائل نمىشود و معتقد است همان حقوق انسانى كه براى مردها وجود دارد براى زنان نيز وجود دارد و اگر اختلافى ميان آنها وجود دارد مربوط به طبيعت آنهاست نه ذات آنها. ايشان در اين زمينه اشاره دارند: “از حقوق انسانى ، تفاوتى بين زن و مرد نيست زيرا كه هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خويش را همچون مرد دارد، بله در بعضى موارد تفاوتهايى بين زن و مرد وجود داد كه به حيثيت انسانى آنها ارتباط ندارد.”
از ديگر سخنان امام خميني(ره) راجع به مساوات مىتوان به فراز ذيل اشاره كرد: “ من به همه اقشار ملت، به تمام عرض مىكنم كه در اسلام هيچ امتيازى بين اشخاص غنى و اشخاص غير غنى و اشخاص سفيد و سياه، اشخاص مختلف، سنى و شيعه ، عرب و عجم، و ترك و غير ترك، به هيچ وجه امتيازى ندارند... بايد اين امتيازات از بين برود و همه مردم مساوى هستند باهم؛ و حقوق تمام اقشار به آنها داده مى شود.”
“در جمهورى اسلامى همه برادران سنى و شيعه در كنار هم و با هم برادر و در حقوق مساوى هستند. هر كس خلاف اين را تبليغ كرد دشمن اسلام و ايران است.”
“همه قشرها بايد را‡ى بدهند و شركت كنند، و همه قشرها آزادند در را‡ى دادن. تمام قشرها به حقوق خودشان خواهند رسيد. برادهاى سنى ما مثل ما هستند، با ما هيچ فرقى ندارند در حقوق، حقوق همه آنها داده خواهد شد.”
8 .مشاركت
امام خميني(ره) تأكيد زيادى بر مشاركت سياسى و حق تعيين سرنوشت توسط مردم نموده و ايشان درباره اهميت دخالت مردم در سرنوشت خود مىفرمايند: “همه شما، همه ما، زن و مرد، هر مكلف همان طور كه بايد نماز بخواند همان طور بايد سرنوشت خودش را تعيين كند.”
امام دخالت در سياست را هم حق و هم تكليف مرد مىداند و مى گويد: “حرف ما اين است كه نه روحانى تنها، همه قشرها بايد در سياست دخالت بكنند، سياست يك ارثى نيست كه مال دولت باشد، يا مال مجلس باشد، يا مال افراد خاصى باشد، سياست معنايش همين وضع آن چيزهايى است كه در يك كشور مىگذرد از حيث اداره آن كشور، همه اهالى اين كشور در اين معنا حق دارند، خانمها حق دارند در سياست دخالت بكنند تكليفشان است، روحانيون هم حق دارند در سياست دخالت بكنند، تكليف آنهاست.”
ادامه دارد...
جمعه 10 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 235]