واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: مدودف، واقعبين تر از پوتين
در حالي كه ميراث پوتين، تصدي قدرت را همچنان در سلطه وي قرار داده،اما به نظر ميرسد كه مدودف واقع بينتر از رئيس جمهور سابق روسيه باشد. ولاديمير پوتين كه دست نشانده بوريس يلتسين بود، خود را به خوبي در پست ارشد رياست جممهوري روسيه كه از سال 2000 آغاز شد جاي داد. برخي براين عقيدهاند كه او از بوريس يلتسين موفقتر بود. يلتسين از سال 2000- 1991 بر كشوري حكومت ميكرد كه استانداردهاي زندگي در حال تنزل بود،رشد اقتصادي متوقف شده بود و فساد و جرائم در حال گسترش بود. سياستهاي يلتسين، ارتش روسيه را كه زماني مقتدر بود تضعيف كرده و اين كشور را همرديف غرب قرار داده بود و به طور كل وجهه ملي روسيه را تخريب كرده بود. پوتين قدرت را ازرئيس جمهوري به ارث برد كه اغلب بيمار و يا مست بود. او سريعا در جهت استحكام قدرت مركزي دولت و به دست گيري مجدد كنترل موسسات اقتصادي و قابليتهاي استراتژيك اقدام كرد. وي همچنين به سركوب تجار بزرگ كه به اوليگارشها معروف بودند و بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي از قدرت و ثروت بسياري برخوردار شدند،پرداخت. حاكمان محلي نيز كه در شرف دستيابي به استقلال بودند، تحت كنترل قرار گرفتند و پوتين، آنها را با مشاوران مورد اعتماد خودجايگزين كرد. پوتين برتوسعه ذخاير انرژي وگازي روسيه به ويژه شركت دولتي گاز پروم متمركز شد. سرمايه گذاريهاي انجام شده و افزايشهاي پي در پي درقيمت نفت، رشد اقتصادي را به سالانه 7 درصد افزايش داد و به زودي اقتصاد روسيه به نهمين اقتصاد بزرگ جهان تبديل شد. روسيه با افزايش توليدات ناخالص داخلي از 200 ميليارددلار در سال 1999 به بيش از 3/1 تريليون دلار تا به امروز، تمام بدهيهاي خارجي خود را پرداخت كرده است. ارتقاي استانداردهاي زندگي مردم، محبوبيت پوتين را افزايش داد . وي با ارتقاي قابليت هاي ارتش و ناوگان دريايي روسيه، يك سياست مستقل خارجي را براي كشور ترسيم كرد . او با ايجاد روابط نزديك با چين و هند، پيمان دوستي را در سراسر خاورميانه و آمريكاي لاتين برقرار كرد و در عين حال غرب را وادار به اداي احترام به كشورش نمود. پوتين با گسترش ناتو مخالفت كرد و به طرح آمريكا براي استقرار پايگاه هاي موشكي در لهستان و جمهوري چك اعتراض كرد . هر چند پوتين به دليل سوابق خود در زمينه دموكراسي به شدت از جانب آمريكا و غرب و حتي در داخل كشورش مورد انتقاد قرار مي گرفت. منتقدان وي به دليل تمايل پوتين براي كنترل رسانه ها و جلوگيري از فعاليت احزاب و سازمان هاي اجتماعي داخلي به او لقب " تزار جديد" داده بودند . برخي چنين ادعا مي كنند كه بسياري از پيشرفت هاي اقتصادي كه در دوران رياست جمهوري پوتين رخ داد به علت افزايش بهاي نفت بود . رخدادي كه شايد زودگذر باشد . عدم ايجاد روابط نزديك پوتين با اعضاي كشورهاي مستقل مشترك المنافع - سازماني كه جايگزين اتحاد شوروي شد- دشمني روسيه با آمريكا و غرب را به دنبال داشت . در نتيجه، انقلاب هاي نارنجي، دولت حامي غرب را در گرجستان و اوكراين بر سر كار آوردند . بنابراين روسيه تا چه حد در دوران رياست جمهوري ديميتري مدودف متفاوت خواهد بود؟ اكثر شاهدان بر اين عقيدهاند كه پوتين كه در حال حاضر نخست وزير روسيه است، حرف آخر را در سياست روسيه خواهد زد . كرملين و بسياري از دستگاههاي دولتي كشور شاهد افرادي است كه از سوي پوتين منصوب شده اند و بعيد است كه دست كم طي يك يا 2 سال آينده حمايت خود را به سمت مدودف تغيير دهند . پوتين به عنوان نخست وزير، كنترل اقتصاد روسيه را حفظ خواهد كرد . اگر چه قانون اساسي روسيه اين حق را به رئيس جمهور مي دهد كه نخست وزير را عزل كند، اما مدودف نمي تواند بدون موافقت دوما( مجلس سفلي) كه در تسلط پوتين است اين كار را انجام دهد . به طور كلي مدودف يك ليبرال است اما بعيد است كه وي در جهت آزادي مطبوعات، اقتصاد يا دستگاه امنيت سريعاً ريسك كند . همچنين انتظار نمي رود كه وي يك سياست ليبرال را در قبال غرب اتخاذ كند . همانطور كه مفسران روسي اشاره مي كنند، نسل جديد در بوروكراسي روسيه احتمالاً حامي غرب است . اما آنها در عين حال ملي گرايان محافظه كار نيز هستند . به عبارت ديگر ، آنها فرهنگ غرب را تحسين مي كنند اما ترجيح مي دهند تا فاصله خود با غرب را حفظ كنند . رئيس جمهور كنوني روسيه واقع بين است؛ به اين معني كه وي ممكن است درصدد كشف و بررسي منافع مشترك با غرب باشد . به عبارت ديگر ، روسيه تحت رياست مدودف ممكن است تلاش كند تا جهان را نه با زور، بلكه با عقلانيت و دستاوردهاي خود تحت تاثير قرار دهد . هرچند همه چيز به واكنش غرب بستگي دارد .
منبع: الاهرام
جمعه 10 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 241]