واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بازخواني عمليات شهادت طلبانه "علاء" ر آخرين ساعات روز پنجشنبه 16 اسفند ماه سال 1386 شمسي، مصادف با 26 صفر 1429 قمري و برابر با 6 مارس 2008 ميلادي، شهر "بيتالمقدس" پايتخت فلسطين اشغالي حدود يك ساعت با نفيرممتد رگبار مسلسل در نگراني فرو رفت. به گزارش رجانيوز به نقل از فارس، صداي گلوله باران از قسمت غربي شهر كه به محلات يهودي نشين اختصاص داشت شنيده ميشد و همين موضوع حكايت از آن داشت كه به احتمال قوي، ماجرا تنها به درگيريهاي رايج ميان جوانان مبارز فلسطين در "بيتالمقدس شرقي" با نظاميان اشغالگري كه قصد دستگيري آنان را داشتند ختم نميشود. حدود ساعت 21 شب بود كه تمامي رسانههاي خبري جهان،اخبار مربوط به يك عمليات استشهادي عليه صهيونيستها در "بيتالمقدس غربي"را به طور مستقيم مخابره كردند. خبرنگاران و تصويربرداران رسانهها زماني به محل اجراي عمليات، يعني محله "كريات موشي" رسيده بودند كه دقايقي از خاموشي آتش مسلسلها ميگذشت و تنها چراغهاي سرخ رنگ حدود 50 آمبولانس و دهها خودروي ارتشي و پليسي فضا را رنگين كرده بود و صدها صهيونيست كه انواع يونيفرمهاي ارتش، پليس و نيروهاي امدادي را برتن داشتند، در وجب به وجب اين محله با حالتي از اضطراب و تشويش رفت و آمد ميكردند. اخبار اوليه از سوي نيروهاي پليس حكايت از آن داشت كه دو مرد مسلح فلسطيني، وارد يك مركز آموزشي صهيونيستي به نام " يشيفات مركاز هراف" شده و با دانشآموزان اين مدرسه به صورت مسلحانه درگير شدهاند. گفته ميشد كه يكي از اين دو مهاجم موفق به فرار شده و ديگري در آموزشگاه به قتل رسيده است. ساعاتي بعد پليس رژيم صهيونيستي اعلام كرد كه تعداد مهاجمان به " يشيفات مركاز هراف" تنها يك نفر بوده است كه توسط پليس و يكي از دانشآموزان اين مركز آموزشي به قتل رسيده است، اما منابع خبري ديگر تعداد كشتهشدگان صهيونيست را بين 10 تا 12 نفر اعلام كرده و از مجروح شدن بيش از 40 صهيونيست ديگر خبر ميدادند. تنها ساعتي پس از پايان درگيريها در "بيتالمقدس غربي" نيروهاي رژيم صهيونيستي، خانهاي در "بيت لحم" را با اين احتمال كه متعلق به مجري اين عمليات باشد به محاصره خود درآوردند همچنين شبكه 10 تلويزيون رژيم صهيونيستي اعلام كرد كه مجري عمليات يك فلسطيني از ساكنان محله "جبل مكبر" در "بيتالمقدس شرقي" ميباشد. هيچ مقام امنيتي و نظامي صهيونيست در برابر دوربينهاي تلويزيوني توضيحي براي اين سوال نداشت كه چگونه يك مرد مسلح فلسطين توانسته است عليرغم تدابير شديد امنيتي حاكم بر "بيتالمقدس غربي"، كه پس از ترور "عماد مغنيه" چندين برابر شده بود به قلب محلات صهيونيست نشين در بيتالمقدس نفوذ كند و چنين خسارات سنگيني را ايجاد نمايد. در آن روزها، "بيتالمقدس غربي" به يك شهر نظامي به معناي اخص كلمه تبديل شده بود، خصوصا اين كه آموزشگاه " يشيفات مركاز هراف" از محافظت ويژهاي نيز برخوردار بود. آن چه عمق فاجعه را براي دستگاههاي امنيتي و نظامي رژيم صهيونيستي افزايش ميداد مقاومت يك ساعته مجري عمليات در برابر دانشآموزان و نيروهاي مسلح صهيونيست بود. مرد مسلح فلسطيني پس از ورود به آموزشگاه و به گلوله بستن حاضران در آن، موفق شده بود چندين بار خشاب اسلحه "كلاشينكوف" خود را تعويض نمايد و تخمين زده ميشد كه وي تا قبل از شهادتش موفق به شليك 500 تا 600 گلوله شده است. "اسحاق دادون" از دانشآموزان مركز آموزشي "يشيفات مركاز هراف" كه بنا به ادعاي رسانههاي صهيونيستي، عامل قتل مجري عمليات ميباشد، طي گفتوگويي اظهار كرد: "فرد مهاجم كه شلوار جين به پا داشت با مسلسل كلاشينكوف به طرف دانشآموزان شليك كرد. من يك بار او را ديدم كه مشغول تيراندازي هوايي بود اماناگهان ناپديد شد. دفعه بعد او را نزديكي در كتابخانه ديدم". فرمانده پليسي "بيتالمقدس"، ژنرال "آهارون فرانكو" نيز مدعي بود كه مهاجم فلسطين سلاح خود را در يك جبعه كارتوني پنهان كرده بود. تنها صبح روز بعد از اين عمليات بود كه هويت كامل مجري آن توسط رسانههاي به سراسر جهان مخابره شد: جواني 20 ساله از ساكنان "جبلالمكبر" به نام "علاء هشام ابودهيم". اشغالگران صهيونيست رسما اعلام كردند كه امكان پيشگيري از عمليات اين جوان فلسطيني وجود نداشته است،زيرا او هيچ سابقه امنيتي و تروريستي نداشته و مهمتر اين كه داراي "كارت هويت زرد" نيز بوده است. شهروندان داراي اين كارت ميتوانند به راحتي در تمامي محلات بيتالمقدس تردد كنند و هيچگونه وابستگي به سازمانها و جريانات ضد امنيتي ندارند و خلاصه كلام اين كه احتمال ايجاد هر گونه تهديدي از جانب آنان عليه صهيونيستها در كم ترين سطح ممكن قرار دارد. در همان شب اجراي عمليات و تنها ساعتي پس از آن، در حالي كه هنوز هيچ گروهي مسووليت اين عمليات را برعهده نگرفته بود، شبكه تلويزيوني "المنار" وابسته به "حزب الله لبنان" اعلام كرد كه گروهي موسوم به "يگانهاي احرار الجليل - مجموعه شهيد عماد مغنيه و شهداي غزه" به دنبال يك تماس تلفني با تحريريه اين شبكه تلويزيوني، مسووليت عمليات استشهادي در "بيتالمقدس غربي" را پذيرفته است. شبكه "المنار" در ابتدا اعلام كرد كه چنين گروهي جديد بوده و تا به حال نامي از آن شنيده نشده است اما به فاصله كمي مشخص شد كه نام اين گروه قبلا در خصوص اجراي عملياتي عليه يك صهيونيست در شهر "حيفا" نيز برده شده است. مدتي بعد، اخبار ديگري نيز از سوابق اين گروه منتشر شد، بر اساس اين اخبار، نام "يگانهاي احرار الجليل" براي نخستين بار در سال 2003 ميلادي منتشر شد. در اين سال مسووليت قتل يك نظامي صهيونيست و ربودن يك صهيونيست از اهالي "طبريه" و قتل او توسط اين گروه پذيرفته شد. همچنين يك فلسطيني در حالي كه قصد داشت يك سرباز اسرائيلي را در منطقه "الجليل" به قتل برساند دستگير شد كه وي اعتراف كرد از اعضاي گروه مزبور ميباشد. پس از اين تا اوايل سال 2007 هيچ نام و نشاني از "يگانهاي احرار الجليل" ديده نشد تا اين كه با عمليات قتل يك شهركنشين صهيونيست و مصادره اسلحه او در يكي از محلات قديمي قدس نام اين گروه بار ديگر در رسانهها منتشر شد. در همين عمليات، يكي از اعضاي اين گروه با نام "احمد الخطيب" نيز به شهادت رسيد. اين گروه در بيانيهاي اعلام كرد كه عمليات مذكور را در پاسخ به ترور يكي از رهبران خود به نام "محمد الخطيب" كه در سال 2004، به شهادت رسيده بود به اجرا در آورده است و كماكان به تلاش خود براي اجراي عمليات در منطقه "خط سبز" (مناطق اشغالي سال 1967) ادامه خواهد داد. از اين مقطع تا مارس سال 2008 ميلادي، اين گروه تعدادي عمليات كوچك و پراكنده را به نام خود به ثبت رساند، تا اين كه با عمليات بينظير در " يشيفات مركاز هراف" نام "يگانهاي احرار الجليل" به سراسر جهان شناسانده شد. اين بار هدفي كه از سوي گروه موسوم به "يگانهاي احرار الجليل - مجموعه شهيد مغنيه و شهداي غزه" انتخاب شده بود اهميت فوقالعادهاي داشت. آموزشگاه "يشيفات مركاز هراف"، يكي از مهمترين واحد هاي آموزشي رژيم صهيونيستي، موسوم به "يشيوا" (با تلفظ عبري "يشيفات") به شمار ميآيد. اين آموزشگاهها توسط اولين "خاخام اعظم" دولت جعلي اسرائيل به نام "آبراهام اسحاق هكوهين كوك" در سال 1924 ميلادي تاسيس شد. اين آموزشگاهها كه به دليل تكيه بر متون"تلمود" به "مدارس تلمودي" نيز شهرت دارند وظيفه آموزش صدها دانشآموز يهودي از 18 تا 30 سال را برعهده دارند كه تمامي آنان از اعضاي ارتش صهيونيستي به شمار ميروند. با مرگ موسس اين آموزشگاهها، رياست آنها برعهده "تسيفي يهودا" قرار گرفت. اين شخص پدر معنوي جنبشي "گوش آمونيم" به شمار ميرود كه از تندروترين و موثرترين جريانات افراطي در درون رژيم صهيونيستي ميباشد. مدارس فوقالذكر مهمترين كانون تربيت رجال سياسي و روحانيون افراطي صهيونيست ميباشد كه سياستمداران و روحانيون صهيونيست سرشناسي در آنها آموزش ديدهاند. برخلاف آن چه در رسانههاي غربي و صهيونيستي تبليغ مي شود كه دانشآموزان اين مدرسه را غيرنظاميان تشكيل ميدهند، تمامي جوانان مشغول تحصيل در اين مراكز آموزشي داراي آموزش نظامي كامل و مسلح به سلاح گرم هستند و همانطور كه گفته شد مجري عمليات در "بيتالمقدس غربي" نيز توسط يكي از دانشآموزان همين مدرسه و با گلوله كلت كمري به شهادت رسيد. عمليات در مدرسه تلمودي"يشيفات مركاز هراف" تنها سه هفته پس از ترور فرمانده بزرگ مقاومت اسلامي لبنان "حاج عماد مغنيه" و كمتر از يك هفته پس از كشتار بيرحمانه 130 تن از اهالي غزه كه 30 تن از آنان را زنان و كودكان زير 15 سال تشكيل ميدادند انجام گرفت و به لحاظ زمان اجرا، مكان انجام آن و حتي مجري عمليات داراي امتيازات ويژه و خارقالعادهاي بود. هنوز هم مشخص نشده است كه چنين عملياتي با وجود آماده باش كامل تمام ماشين امنيتي و نظامي رژيم صهيونيستي چگونه ميسر شده است و طراحان اصلي آن چه شخص يا اشخاص يا گروههايي بودهاند. عليرغم آن كه با فشار ايالات متحده بر متحدان خود، بسياري از كشورهاي عربي و اسلامي اين عمليات بينظير را محكوم نمودند، هيچ كس نتوانست جشن و شادي اهالي غزه را پس از انتشار خبر اين عمليات متوقف كرده يا پنهان نمايد. از همه مهمتر آن كه، برافراشته شدن پرچم "حزبالله لبنان" در محله زندگي شهيد "علاء ابودهيم" و در هنگام تشييع باشكوه پيكر او، پيامي ترسآور براي رژيم صهيونيستي در برداشت. اين رژيم كه در پي ماجراجوييهاي خود،از بيم انتقام مقاومت اسلامي لبنان در سراسر جهان به وابستگان خود اعلام آماده باش داده بود، كمتر انتظار ميكشيد كه در داخل اراضي اشغالي سال 1948 ضربهاي دريافت كند و در حقيقت بايد عمليات "بيتالمقدس غربي" را گشودن جبههاي جديد و دور از انتظار در برابر رژيم صهيونيستي دانست كه نشانههاي بارزي از اتحاد استراتژيك حزبالله و مقاومت فلسطين در آن به چشم ميخورد، اتحادي كه رژيم صهيونيستي همواره از آن بيم داشت و تمام تلاش خود را براي عدم تحقق آن به كار ميگرفت. اينك خون شهيد "علاء هشام ابودهيم" پرچم حزبالله را در مناطق اشغالي فلسطين برافراشته است و رژيم صهيونيستي نيز چارهاي ندارد جز آن كه تلفات سنگين خود را به پاي هر دو دشمن سرسخت خود يعني مقاومت فلسطين و مقاومت اسلامي لبنان بنويسد و صد البته به اعتراف ژنرال "دودي كوهن" فرمانده پليس رژيم صهيونيستي، در انتظار تعداد بسياري از اين دست عملياتها باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 396]