تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه يكى از شما به خانه خود وارد مى‏شود، سلام كند، چرا كه سلام بركت مى‏آورد و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828737093




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زيبايي شناسي از منظر علامه جعفري و پيامدهاي تربيتي آن (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
زيبايي شناسي از منظر علامه جعفري و پيامدهاي تربيتي آن (2)
زيبايي شناسي از منظر علامه جعفري و پيامدهاي تربيتي آن (2)   نويسندگان:دکتر رضاعلي نوروزي* زهره متقي**   پيامدهاي تربيتي انديشه هاي زيبايي شناختي علامه   نظام هاي آموزشي مختلف بر مبناي نوع نگاه و ميزان اهميت به هر يک از حوزه هاي مختلف و ميزان توانايي در پاسخ گويي به نيازهاي جديد و استعدادهاي مختلف مورد ارزيابي قرار مي گيرند و بي توجهي به هر يک از اين حوزه ها که در تکوين يک شخصيت متوازن تأثير فراواني دارد، از اثر بخشي و کارآيي نظام آموزشي به ويژه از منظر پرورش انسان هاي کامل تنزل مي يابد. کارکردهاي مختلف نظام تعليم و تربيت در راستاي اين هدف به طور هماهنگ داراي اهميت بوده و رشد و بروز استعدادها و قابليت هاي شناختي، عاطفي و مهارتي بايد به طور همه جانبه انجام گيرد تا يک شخصيت متعادل و متوازن به دست آيد. از آن رو که بي توجهي به اين بعد در نظام آموزشي و بالتبع در دانش آموختگان، مشهود است و انسان را دچار تعارضات و کشمکش هاي جدي و نفس گير مي کند، علامه ضمن تأکيد بر اين بعد مهم آموزشي، معتقد است تا کنون احساس لزوم آموزش و تربيت انساني از نمودهاي هنري براي اکثريت مردم يک تکليف و احساس ضروري تلقي نشده است. اين مسئله حرکتي تک بعدي در آموزش است که راه را به سوي حيات معقول مي بندد. علامه با تأکيد بر يک نگرش جامع، همه ي طبقات اهداف نظام آموزش را در کنار هم معني دار مي بيند و اين هدف را با حرکت هماهنگ همه ابعاد وجودي و رغبت دروني انسان قابل وصول مي داند. از اين رو، حتي هنر را نيز بدون توجه به جهان و هدف انسان و به دور از آموزش سودمند بي فايده مي داند، او در اين باره مي گويد: ... وحدت متشکل کننده همه ابعاد حيات در مکتب اسلام، يک وسيله اساسي براي هدف اعلاي حيات محسوب شده است. اين حقيقتي است که مغزهاي رشد يافته و صاحب نظر ضرورت و عظمت آن را به خوبي درک نموده اند. اين عبارت زير را که از موزيل نقل مي کنيم مورد دقت قرار بدهيد:نيروي زندگي يکپارچه را بايد حفظ کرد... فرهنگ تقسيم کار اجتماعي و رواني، که اين وحدت را به پاره هاي بي شمار تقسيم مي کند، بزرگ ترين دشمن روح است. (جعفري، 1369، ص118) اين نياز، مورد توجه انديشمندان بسياري بوده و فلاسفه و مربيان تربيتي مختلف بر آن تأکيد داشته اند، اما شايد کمتر کسي به اين دقت به قدرت تربيت زيبايي شناختي در امور آموزش پرداخته است. در بخش پاياني، با پرداختن به اين آراي تربيتي، ضمن در نظر گرفتن ارتباط متقابل تعليم و تربيت و هنر و حس زيبايي شناختي انسان، به برخي از تأثيرات آن اشاره مي کنيم و انديشه بزرگي را که در ديدگاه هاي علماي تعليم و تربيت در مغرب زمين هم ذکر شده در حيطه ديدگاه اسلامي مورد توجه قرار مي دهيم و پس از پاسخ گويي به سؤالات قبلي، نظريات علامه را در رابطه با کاربرد اين تربيت در تعليم و تربيت تبيين مي نماييم.(1) متوليان تعليم و تربيت در تربيت زيبايي شناختي علامه   رويکرد علامه به هنر چيزي شبيه به يک روش کلي است که از طريق هر موضوعي مي توان آن را آموخت و در واقع، تمامي اشکال تعليم و تربيت جنبه هاي گوناگون تربيت زيبايي شناختي محسوب مي گردند و همه معلمان و تمام مباحث و در حقيقت، تمام فعاليت ها در مدرسه، تجربه و درک زيبايي شناختي دانش آموزان را افزايش مي دهند. از اين رو، از نظر وي، متوليان امر آموزش هنرمندند و مهم ترين وظيفه تعليم و تربيت در قبال اين نوع زيبايي اين است که به مربي اين آگاهي را بدهد که اگر به تحيّر و تموّجي که به وسيله هنر در فراگير ايجاد مي شود بسنده کند، هنر چيزي جز يک وسيله معمولي براي ايجاد يک پديده اي رواني زودگذر در انسان نيست، بلکه بايد در مرحله نخست، متعلمان را آماده بهره برداري از هنر متعالي نمايد و با معيارهاي هنر خوب، که پيش تر مورد بحث قرار گرفت، از منابع هنر خوب و مفيد يا به قول علامه، «پيشرو» استفاده کند تا احساس تعقل به نظام آموزشي با ايجاد يک حس دروني زيبا و مملو از خلاقيت ناشي از تجربيات شيرين يادگيري ايجاد گردد و به مرور اين زيبايي لذت بخش خود رضايت خاطر عاطفي و فردي بيشتري را فراهم سازد. در اين ميان، وظيفه مهمي که بر عهده رهبران و مربيان جامعه قرار دارد اين است که با تعليم و تربيت صحيح ضوابط يک نمود هنري سازنده و امکان بهره برداري از آن در مراحل مختلف با ايجاد موقعيت هاي گوناگون مردم از نظر شرايط ذهني در مجراي آموزش قرار دهند(جعفري، 1369، ص21) و اگر راهبران خردمند واقعاً براي مردم جامعه خود، حيات معقول را مي خواهند، مجبورند به وسيله تعليم و تربيت و ديگر رسانه ها، هنر و نتايج آن را براي مردم قابل درک بسازند و خواسته هاي معقول و احساسات عالي آنان را تفسير و قابل درک و پذيرش نمايند. (جعفري، 1367، ص141) مديران آموزشي نيز بايد نسبت به مسئله زيبايي شناختي در برنامه ريزي رويدادهاي مدرسه و اعتلاي درک هنري حساس باشند و تأکيد اين است که هنر را نبايد تنها بخش جداگانه اي از برنامه درسي مطرح نمود، بلکه بعکس، بايد آن را به عنوان يکي از شيوه هاي مؤثر در تعليم و تربيت قلمداد کرد. چنان که به تجربه ثابت شده است در برنامه هاي درسي اگر هنر جداگانه آموزش داده شود، فقط دانش آموزان موفق خواهند شد کارهاي هنري بهتري انجام دهند، ولي نتايج يک آموزش بر اساس بعد عاطفي را نخواهد داشت. از اين رو، برنامه ريزان درسي بايد به دنبال برنامه هايي براي ارتقاي زيبايي باشند؛ برنامه هايي که تجربيات را جذّاب، مناسب، و لذت بخش سازد و با قرار گرفتن در معرض آثار آن، انسان نسبت به تجربيات موجود قانع نشده، ترغيب گردد به دنبال چيزي باشد که اصيل تر و شرافتمندانه تر است. آنها عناصر لذت بخشي را انتخاب کرده، بر آن تأکيد مي کنند، به نوعي که در اين برنامه ريزي زيبايي شناختي به جاي آنکه وسايل تفّنن تعليم و تربيت باشند اظهارات قوي اي هستند که يادگيري ارزش و قدرت انگيزشي مي دهند؛ ضمن آنکه رسالت اخلاقي هدايت جامعه را نيز بر عهده دارند. آنچه از دقت در توصيه هاي علامه به متوليان امر تعليم و تربيت و هنر حاصل مي شود، اين است که بايد فراگير را از طريق آموزش، مطالعات و مباحثات براي اين تجربيات عاطفي و لذت بخش يادگيري آماده نمايند؛ وظيفه ي معلمان و مربيان هم اين است که با حفظ تعادل و توجه به شرايط روحي و رواني، متعلمان، امتيازات تعقّل و ضرورت مراعات احکام آن را به آنها گوشزد نمايند. مربيان فهيم بايد به متعلّمان خويش بياموزند که در مواجهه با يک اثر هنري، تنها نبايد به نمود عيني و ملموس آن توجه کرد، بلکه يک اثر هنري مفيد مي تواند حامل پيامي ارزشمند در پس اين نمود عيني باشد، به شرطي که گيرنده هاي فرد براي دريافت آن آماده و حساس باشند. در نظام آموزشي، معلم مي تواند مانند يک هنرمند به جاي اينکه با ارائه نمود يک زيبايي فقط روح را از حالت يکنواختي خارج کند، احساس درک زيبايي و لذت آن حس را به فراگير منتقل و روح او را فعال سازد و با قرار دادن فرصت هاي ابراز وجود و ضمن کنترل کردن ارتباط بين وي، جهان و خدا فراگير را به عنوان اولين ارزياب انتقادي، با يک ديد قوي و موشکافانه پرورش دهد. [معلم بايد توجه داشته باشد] حس زيبايي دانش که با افزايش سن کاهش يافته و حس کنجکاوي و بعد از آن روح خلاق را کم رنگ مي کند [به توجه و پويايي احتياج دارد.] (جعفري، 1369، ص102) زيبايي شناسي علامه و عناصر آموزش   از نظر علامه، کل نظام تعليم و تربيت بايد آميخته به زيبايي و هنر باشد و به تبع آن، تمام تلاش هاي جدي مربوط به تدريس بايد به قصد خلق شرايطي صورت گيرد که طي آن، تجربه ياد گيرنده جنبه زيبايي شناختي پيدا کند؛ زيرا اساساً يکي از روش هاي موفق در آموزش اين است که هر حقيقت شايسته براي فراگيري، بايد به گونه اي ارائه شود که متعلّم، آن را يکي از پديده اي منبعث از ذات خود احساس کند، همچنان که غذا و آب را ضرورتي براي احساس ذاتي گرسنگي و تشنگي خود قلمداد مي کند. بر اين اساس، در تمام موضوعات يادگيري در آموزش بايد معلم به قلمرو معيارهاي زيبايي شناختي وارد گردد و لذت عميق دانستن جايگزين هر نوع لذت ظاهري گردد. رياضي دانان و انديشمندان بسياري در رابطه با تجربيات زيبايي شناختي که رياضيات و يا کشف حقيقت در آنها ايجاد کرده، مطالبي نوشته اند که بايد اين حالت را در فراگير ايجاد کرد، و مي تواند اين نقطه شروع و پايان آموزش و تنها رسالت آن باشد. اين تربيت به پرورش درک صحيح کمک مي کند و در اين راه، درک از طريق حالات دروني يا شناخت ضروري حاصل مي گردد و يادگيري دروني مي شود. تنوع در يادگيري و جلوگيري از کسالت و ملالت نيز با استفاده از فنون زيباشناختي امکان پذير است و در يادگيري تربيت زيبايي شناختي، فراگير شخصاً نسبت به موضوع متعهد شده، وارد عرصه مي گردد و تمام نيروهاي انسان، از قبيل تخيّل، حافظه و ذهن به کار گرفته مي شود. اگر چه علامه اساساً از روش خاصي در تدريس، بخصوص در تربيت زيبايي شناختي، سخن به ميان نمي آورد، اما با توجه به رويکرد او به آموزش فعال که توجه او را به اين نوع از تربيت هم معطوف کرده است و روش او به عنوان يک معلم پرسش محور، به نظر مي رسد دقت در شيوه تدريس و انتخاب شيوه هايي بر مبناي کشف و جست و جو مورد تأکيد اوست. اهميت دادن وي به ايجاد روحيه ي پرسشگري در فراگير و از آن مهم تر، اهميتي که براي خود مقاله «سؤال و پرسشگري» قائل مي باشد، از شيوه هاي کاربردي خود او در تدريس است. او کسي را روشن فکر واقعي مي دانست که همواره در دنياي جست و جو و سؤال زندگي کند، و از آن رو که معتقد است تعليم و تربيت بايد رويکردي «سؤال محور» داشته باشد- به ويژه در عصري که پر کردن مغز دانش آموزان با اطلاعاتي که همواره در حال افزايش و تغيير است، رويکردي ناموفق بوده و پاسخگوي نسل جوان نخواهد بود- تربيت زيبايي شناختي را که بر پايه درک دروني و کنجکاوي فعالانه و خلاق است، پيشنهاد مي کند. از اين رو، در اين نوع تربيت، تدريس معنا آفرين و انرژي بخش و رضايت آفرين مورد توجه و تأييد است که بر اساس سؤال و طرح مسئله و موشکافي اجرا مي گردد. البته به دليل آنکه در اين نوع تدريس صرفاً لذت بردن از تجربه زيبايي شناختي هدف نيست، علامه معتقد است برنامه ريز آموزشي براي برنامه ريزي اين تجربه بايد دلايلي اقامه نمايد که از لحاظ تربيتي ارزشمند بوده و در ذهن فراگير سؤال و حرکت ايجاد کند تا اين به وجود آوردن اثر هنري آموزشي قابل احترام باشد. نکته ظريفي که در اينجا وجود دارد، توجه به شرايط و موقعيتي است که فرايند انتقال از مرحله تکيه بر احساسات به مرحله تعقّل، انجام مي گيرد و از اين رو، اين تجربيات لذت بخش در هر مرحله و براي هر شرايط سني متفاوت بوده و براي جلوگيري از خطاهاي آموزشي که از تکيه مطلق بر احساسات و کوتاهي ورزيدن در فعاليت هاي تعقلي يا بعکس، گريبانگير انسان مي شود، مؤثر است. در برخي موارد، تبيين محاسن خردورزي در ارتباط با واقعيات تأثير بيشتري دارد. گاهي نيز بيان روش عقلاني شخصيت هاي بزرگ و نيز بيان داستان هاي معقول و استخراج نتايج تعقّل از آنها اثربخش خواهد بود. با توجه به چنين راه کارهايي، مي توان به گذر از مرحله احساسات به تعقل اميدوار بود. اين آن چيزي است که تعليم و تربيت انسان در حال تکامل از تجربه زيبايي شناختي مي خواهد، اما ابزارها و فنون زيبايي شناختي در آموزش به شرطي مي تواند سودمند باشد که معلمان، کلاس هاي خود را با توجه به وقوع شيوه هاي گوناگون ابزارها، تعامل ها و پاسخ ها، محيطي براي آفرينش هاي هنري عقلاني تلقّي کرده و حالات و نگرش هاي فراگير و قدرت آنها را مورد توجه قرار دهند و در عين حال، به روح دروني و قدرت تأثير گذاري آن در جهت صحيح اشراف داشته باشند و از آن براي شناخت واقعيت و ايجاد حرکت يادگيري استفاده کنند. علامه در اين باره با اشاره به مختصات ذهني هنرمند و هنربين، به علماي علوم انساني يادآور مي شود:متأسفانه اهميتي که به خود نمودها داده مي شود و انرژي هاي مادي و معنوي که درباره خود نمودها مصرف مي شود، درباره اصلاح و تنظيم و به فعليت رسانيدن خود نيروها و استعدادهاي مغزي و رواني صرف نمي شود. (جعفري، 136،ص15) نتيجه   هدف و جهت گيري کلي اين مقاله اشاره به اين مطلب بود که آنچه علامه به آن مي انديشيد، مبني بر اينکه تربيت شناختي قادر است بر محتوا و برنامه و موضوعات انديشيدن و يادگيري و موفقيت نظام آموزشي تأثير عميق بگذارد، و قابل دسترس و قابل اجراست، استفاده از تربيت زيبايي شناختي و حرکت به سوي نظام آموزشي پايدار و تربيت انسان کامل است. از اين رو، با توجه به مشکلات خاص نظام هاي آموزشي در سال هاي اخير در حوزه هاي شناختي و ذهني دانش آموزان و مشکلات روحي فراگيران، زمان آن رسيده تا براي بالابردن رشد کارايي نظام هاي آموزشي در پرورش انسان هاي رشد يافته و خلاق و پايبند به ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي و فرهنگي، با نگاهي تيزبين و ظريف، به تجليات زيبايي شناختي و اعتبار بخشي و رسميت آن در نظام آموزشي بپردازيم. علامه با جديت دنبال همين مسئله بود و بر آن تأکيد داشت؛ به گونه اي که او تعليم و تربيت عاري از هر نوع لذت و زيبايي را تعليم و تربيتي بدون معنا و تعالي مي دانست؛ چرا که از يک طرف، مباني اين نوع تربيت به عنوان راهبردهاي انديشه که نوعي تفکر پرورشي اکتشافي است، در ارزش گذاري فرد به استدلال مؤثر است و دوام آن را تضمين مي کند و تعليم و تربيت براي تربيت انسان هايي که راه انديشيدن را مي دانند، وارد کار مي شود و اين جنبه از عقلانيت، انديشه ي هري برودي در مورد پذيرش ارزش عقل را به ذهن متبادر مي سازد که براي دست يابي به آن بايد حيطه عاطفي در عناصر مختلف آموزشي تأثيرگذار شده، اين تغييرات را در تمام مؤلفه هاي رسمي آموزشي نظير راهبردهاي سازماني سطح مدرسه، ساختار کلاس درس، برنامه هاي سلامت روان، برنامه هاي ايجاد مهارت هاي اجتماعي، برنامه هاي جامع آموزشي و راهبردهاي آن ايجاد کند. از طرف ديگر، همراه با توجه به بعد عاطفي و تعديل احساسات در اين نوع نظام، روح زيبايي شناختي بر برنامه درسي حاکم شده، معلمان، کتب درسي و همه مظاهر ساختمان و عوامل ابزاري و فيزيکي هنرمندانه و متأثر از اصول زيبايي شناختي تعيين مي گردد و حتي عناصري در شبکه پيچيده آموزش (سرايدار و دفتردار ...) هم به اين حالت تغيير و روح عاطفي در همه عناصر دميده مي شود. تأثيرگذاري زيبايي شناختي حوزه وسيعي را پوشش مي دهد که اين تأثيرات در نظام آموزشي پس از ورود به بعد عاطفي در جوانب مختلف زندگي فراگير را مي توان مانند نمودار شماره 1 ترسيم کرد. تأثيراتي که علامه در حوزه درون فردي آموزش مطرح مي کند، با اين تغييرات در فراگير همراه است؛ - رشد آگاهي و تقويت فرايندهاي عقلاني و ابداع خلاقيت و درنورديدن مرزبندي هاي ساختگي و ايجاد فرصت براي استفاده از اين فرايند در پرورش روحيه آفرينندگي و خودباوري و توانايي حل مسئله و واقعيت آزمايي و کسب يادگيري پايدار؛ - روحيه نقادي و مکاشفه و تفکر سازنده و کاوشگر و دوري از نگاه قالبي؛ - استقلال و رشد اعتماد به نفس و تقويت خودپنداره و افزايش اعتماد به نفس از طريق تجربيات موفق و خوشايند؛ - رشد مسئوليت پذيري و شايستگي اجتماعي و توجه به فرهنگ و ميراث پيش برنده (پيشرو)؛ - ارتقاي سلامت رواني با پرورش حس اميدبخشي و شادي بخش در فراگير؛ آنچه را علامه در حوزه برون فردي آموزش اشاره مي کند مي توان در اين موارد خلاصه کرد: - ايجاد فضاي هدايتگر براي يادگيري (درک و فهم عميق و جريان يادگيري جذابيت)؛ - روح بخشي به جامعه ي آموزشي هدفمند و هماهنگ با اهداف تکاملي و ايجاد محيط آموزشي مملو از استعاره و معنا براي دريافت و ترغيب به کشف و حل مسئله ؛ - فراهم کردن بسترهاي اجتماعي مناسب يادگيري و ارائه معنا از طريق بيان و ابزار تجليات دروني با توجه به تفاوت هاي فردي و با شناخت استعدادها و ايجاد عدالت و دوام آموزشي؛ - تغيير در نظام ارزشيابي با طراحي تجارب کاوشگري و حل مسئله. علامه تأثير در حوزه الهي اين تربيت را با ايجاد درک صحيح از خود و ديگران از يک طرف، و با امکان تجسم اسماء جلاله در کل زندگي با شناخت زيبايي از طرف ديگر بيان مي کند، چون اين نوع از تربيت بر اساس تجربيات شهودي و حضوري صورت مي گيرد، براي ارتباط نزديک با خداوند، بهترين راه و کوتاه ترين مسير را معرفي کرده، حيات معقول را در پشت درهاي زيبايي قابل حصول مي داند. با توجه به مطالب فوق، به نظر مي رسد آنچه ما را به توجه به اين نوع تربيت در نوشته هاي علامه راهنمايي مي کند، اين است که تعليم و تربيت معاصر به يک کارآيي و نوسازي در اثر بخشي نياز دارد که بتواند در ذهن دانش آموز سؤال توليد کند، نه اينکه با تلاش در جهت ارائه صرف اطلاعات، تموّج افکار و خلاقيت و لذت مکاشفه را از او بگيرد، تربيت زيبايي شناختي در ايجاد اين حس خودجوشي موفق بوده؛ زيرا اساس طرح ريزي تجربيات زيباشناختي را بر آگاهي و ادارک از طريق رغبت دروني و شهود قلبي پايه گذاري مي کند. و شايد يکي از راه کارهاي موفق براي رفع چالش هاي موجود در نظام آموزشي باشد؛ چرا که در عصر اطلاعات، رسالت آموزش و پرورش ازدياد اطلاعات نيست، بلکه بايد به راه هاي هضم و توليد انديشه بپردازد. براي اين تغيير و ارتقاي وضعيت با رسميت تربيت زيبايي شناختي، به زمينه هايي احتياج است که از جمله آنها مي توان به تغيير بنيادهاي فکري و نگرش نسبت به اين مقوله و تحول فکري سياست گذاران نظام آموزشي و مديران و برنامه ريزان و بالا بردن مهارت حرفه اي معلمان در ايجاد تجربيان خلاق پايدار و خوشايند يادگيري و توجه به احتياج به شيوه هاي ارزشيابي کيفي اشاره نمود. پي‌نوشت‌ها:   * استاديار دانشگاه اصفهان ** دانشجوي کارشناسي ارشد تاريخ و فلسفه آموزش و پرورش 1-از جمله انديشمندان بزرگي که به اين تأثير متقابل توجه خاص دارند، مي توان به جاي ديويي، در کتاب هنر و تجربه، هربرت ريد در کتاب تعليم و تربيت از طريق هنر، ماکسين گربن، فردريش شيلر هنرمند و فليسوف آلماني در کتاب مکاتباتي پيرامون تربيت زيبايي شناختي اشاره کرد.   منابع 1. جعفري، محمدتقي؛ فلسفه هنر از ديدگاه اسلام؛ تهران:نور، 1360. 2. -------؛ تعليم و تربيت؛ تهران:سازمان تبليغات اسلامي، 1367. 3. -------؛ زيبايي و هنر از ديدگاه اسلام؛ تهران:سازمان تبليغات اسلامي، 1369. 4. -------؛ ترجمه و تفسير نهج البلاغه، تهران:دفتر نشر فرهنگي، 1370. 5. -------؛ عرفان اسلامي؛ تهران:دفتر مطالعات فرهنگي دانشگاه صنعتي شريف، 1373. 6. -------؛ از دريا به دريا (مجموعه سخنراني ها)؛ منبع الکترونيکي: سايت علامه جعفري: www.ostad-jafari.com 7. حيدري، محمد حسين؛ سير آراء تربيتي علامه جعفري؛ منبع الکترونيکي: سايت تبيان، 1387. 8. زايس، آونز؛ زيبايي شناسي علمي و مقوله هاي هنري؛ ترجمه فريدون شايان؛ تهران:بامداد 1363. 9. وايتهد، آلفرد نورث؛ سرگذشت انديشه ها؛ ترجمه دکتر عبدالرحيم گواهي و نقد و بررسي محمد تقي جعفري؛ تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1371. 10. Broudy, Harry. Enlightened Cherishing: An Essay On Aesthetic Education, New York, University of lllinois Press, 1994 . 11. Broudy, Harry. How Basic is Aesthetic Education, New York, University of llliois Press, 1977. منبع:نشريه بانوان شيعه، شماره 21. /ج  
#اجتماعی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 614]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن