واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: به بهانه سفر رئيس جمهور جديد روسيه به چين چالش شرقي «مدوديف»
به سختي مي توان مفسرس سياسي در سراسر جهان يافت كه نتواند بر جنبه سمبليك اولين سفر خارجي «ديميتري مدوديف» به شرق، يعني قزاقستان و چين به جاي غرب تأكيد كند.با اينكه سمبليسم گاهي اوقات مؤثر است، در اين مورد بيهوده است.
آفتاب: مسكو هيچگاه مجبور نخواهد شد بين سياستهاي شرقي و غربي يكي را برگزيند و اين دو هميشه با هم عجين خواهند بود. 4/3 قلمروي روسيه آسيايي محسوب مي شود اما تنها %28 جمعيت كشور در آن ناحيه زندگي مي كنند.
چين، در ميان همسايگان روسيه بيشترين مرز مشترك را با اين كشور دارد كه نمادي از يك تغيير جهاني بي سابقه نيز هست.صرف نظر از بقيه دنيا،چينيها خود نيز نمي توانند حدس بزنند طي 10 يا 20 سال آينده چه نقشي را ايفا خواهند كرد.
به هر رو تحليلگران بسياري با اينكه سياست غربي روسيه را تاحدي ثابت و ملال آور ميدانند ،انتخاب شرق را توسط «مدوديف» به عنوان اولين سفر خارجي، نشانه قطعي تمايل او به سوي شرق نمي دانند. با اين وجود مسكو بايد سياست شرقي خود را بهبود بخشد و آن را بامعنيتر كند چون در اين ناحيه است كه روسيه و ديگر كشورها با بيشترين موقعيتها،چالشها و مشكلات روبرو خواهند شد.
در مورد منابع سيبري و خاوردور چه اقدامي ميتوان كرد؟ در شب سفر «مدوديف» از «آستانه» به «پكن»، ذكر شد كه در صورتيكه روسيه و چين در مورد پروژه هايي كه مذاكراتشان طي دهه گذشته ادامه داشته به توافق برسند، روسيه 30 ميليون مترمكعب نفت و 68 ميليارد متر مكعب گاز در هر سال براي چين تأمين خواهد كرد. اين واقعيت كه ديگر كشورهاي «پيمان امنيت پاسيفيك» منابع انرژي كمتر از اين دريافت نخواهند كرد، اهميت چنداني ندارد.مهمترين نكته اين مشكل، چگونگي استفاده از اين موقعيت براي توسعه سيبري و خاور دور است.
آنهايي كه منابع روسيه را دريافت مي كنند، آن را در صنعت، معدن و شالوده سازي سرمايه گذاري كرده اند؛ اما چگونه مي توان اين مناطق را با كمك چين به چيزي بيش از محل ذخيره مواد خام تبديل كرد؟
اين مشكلي قديمي است كه مقامات روسيه سالهاست براي حل آن تلاش مي كنند. مشكل جديدي نيز پديد آمده است. آسياي مركزي، محلي است كه منافع روسيه،چين،هند
” «مدوديف» چين را مي شناسد. او براي دو سال شغل حساس برنامه ريزي «سال روسيه در چين» و همچنين «سال چين در روسيه» را برعهده داشت... “
و بسياري از ديگر كشورها ،رويهم رفته و بدون نقض كردن يكديگر با هم تداخل پيدا مي كنند. روشن است كه منافع چين و روسيه با هم متفاوت است اما براي يكديگر ايجاد مزاحمت نمي كنند. اين امكان هم وجود دارد كه منافع همه، جاه طلبانه تر مطرح شود كه آن هم به سالها وقت احتياج دارد.
«مدوديف» چين را مي شناسد. او براي دو سال، شغل حساس برنامه ريزي «سال روسيه در چين» و همچنين «سال چين در روسيه» را برعهده داشت. او بايد به سفرهاي متعددي مي رفت و مذاكرات بسياري را رهبري مي كرد. او به نوعي، به دوره قديمي روابط دوجانبه پايان داد و اكنون وظيفه دارد دوران جديدي را در اين روابط آغاز كند.
دوران قبلي در زمان روابط دوستانه دهه 50 و بخشي از دهه 60 آغاز نشد. بلكه مبدأ آن 1989 و زماني است كه «ميخاييل گورباچف» و «دنگ شيائوپينگ» به دشمني ديرينه خود پايان دادند. بعدها اين دو كشور با تلاش بسيار تجارت خود را از سر گرفتند؛ در آغاز آن دهه اين تجارت به سختي به 10 ميليارد دلار رسيد در حاليكه اكنون رقمش 48 ميليارد دلار است و چين، سومين طرف مبادلات روسيه به شمار مي رود. در همين زمان، دو كشور متوجه شدند كه منافعشان در تمام زمينه ها، از تمايل به ايجاد ثبات و تاثير در اوضاع جهان گرفته تا حل كشمكشهاي كوچك منطقه اي بر هم منطبق است. مهمترين
” روشن است كه منافع چين و روسيه با هن متفاوت است اما براي يكديگر ايجاد مزاحمت نمي كنند. اين امكان هم وجود دارد كه منافع همه، جاه طلبانه تر مطرح شود كه آن هم به سالها وقت احتياج دارد. ... “
دليل اين سفر اظهار بيانيه اي در مورد موضوعي بين المللي خواهد بود.
برگزاري «سال روسيه در چين» و «سال چين در روسيه» توسط «مدوديف» به برقراري ارتباط دوباره بين ميليونها نفر در هر دو كشور كمك كرد. اين روابط بر جمعيت كاهنده چينيان در روسيه و جمعيت در حال رشد روسها در چين تاثير بسزاي خواهد گذاشت. اما اين گروه جمعيتي با تجارت قريب 50 ميليادر دلاري، روابط تجاري گسترده تري صرفنظر از تمايل فزاينده به فرهنگ يكديگر دارند.
بايد تصورات واهي را كنار گذاشت. روسيه ديگر در چين انحصار فروش كالا نخواهيم داشت و تنها، كشوري به حساب مي آيد كه با چين، روابط دوستانهاي در اين سطح دارد و حداقل جايگاه مناسبي را همانطور كه چين در روسيه يافته، اشغال كرده است.
اما مشكلاتي نيز وجود دارد. به عنوان مثال، چين مانند گذشته تسليحات خود را از روسيه نمي خرد.شايد هر دو طرف فقط R&D را با يكديگر رهبري كنند. چارچوب تجاري كه در آن ماشينها و تجهيزات به %3/1 تنزل كرده، مناسب مسكو نيست. چين به كيفيت معترض است. ماشينها و ابزارآلات چيني هم، %30 واردات روسيه از چين را تشكيل مي دهند. اين مشكلات بيشتر ريشه اقتصادي دارند تا كيفيت روابط دوجانبه.
در كل، اين مشكلات به سردي روابط مي انجامند. دوره بحران پشت سر گذاشته شده و به نظر مي رسد اين روابط در سالهاي آينده توسعه بيابند، اما اين ممكن نيست.
مشكل مي توان فهميد قدم بعدي كدام است.سرمايه گذاري بيشتر در اقتصاد يكديگر، ادامه همكاري در پروژههاي فضايي (برنامه هايي براي توسعه صنعت فضانوردي در ماه و مريخ )، توليد فيلمهاي مشترك بيشتر يا ترجمه كتب بيشتر؟ آيا بايد تمام اين كارها را همزمان انجام داد؟
در هر واقعه، راههاي جديدي گشوده خواهند شد و استراتژيستها افقهاي جديدي را مشاهده خواهند كرد. تمام اينها در دوران رياست جمهوري «مدوديف» رخ خواهد داد.
پنجشنبه 9 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]