واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جايگاه «كتاب زرد» در تاريخنگاري نويسنده:حسين مكي درآمد مرحوم سيد حسين مكي پس از انتشار فصولي از «كتاب زرد»، ديباچه اي بر آن نگاشت . آنچه اين نوشتار را در خور اهميت مي كند، داوري مكي درباره نوع نگاه مدرس به تاريخ و تاريخنگاري و تأثير انتشار اين اثر بر نوشتارهائي است كه در اين حوزه توليد مي شوند. [شهيد آيت الله] مدرس اعلي الله مقامه در مجلس شوراي ملي، به هنگام نطق خود در مورد مضار قرارداد نهم اوت 1919 و طرفداران (1) آن اشاره اي به «كتاب زرد» كرده واظهار داشته است كه، «اين كتاب پس از مرگش منتشر خواهد شد در يكي از جلسات دوره پنجم شوراي ملي نيز گفته است كه 18 نفر از كاركنان قرارداد در اين مجلس نوشته اند كه فعلا مقتضي نمي دانم آنان را معرفي نمايم، هر وقت محكمه ي ملي تشكيل گرديد آن وقت معرفي خواهم كرد.» بسياري از پژوهشگران براي يافتن كتاب مزبور خيلي پيگيري و كوشش نمودند كه آن را به دست آورند؛ ولي موفق نشدند، شايد بر اثر اين كوشش ها بود كه يكي محققين از وجود آن ابراز ترديد كرده است. هميشه آرزو مي كردكه كاش «كتاب زرد» پيدا مي شد و مي توانستم از كم و كيف آن مطلع و بهره مند گردم در اين راه هر چه تجسس نمودم نتوانستم بفهمم كه بر سر اين كتاب چه آمده و چگونه مي توان به آن دست يافت. لامحاله مأيوس شده، فكر مي كردم شايد به دست عوامل ناپاكي افتاده و از بين رفته باشد. خوشبختانه در شماره 14 «مجله ياد» قسمتهايي بريده، بريده از مقدمه كتاب زرد منتشر گرديده بود. با ملاحظه آن مقام و ارزش آن را خيلي بالاتر از مبحث قرارداد 1919 يافتم و در حقيقت محتواي مقدمه كتاب، فلسفه تاريخ و جامعه شناسي و روش تاريخ نگاري است و اين مقدمه كتاب زرد مكمل همان كار ارزنده اي است كه در قرن هفتم «ابن خلدون» (2) انجام داده است، منتهي مقدمه كتاب زرد علاوه بر فلسفه تاريخ، باب تازه اي در تاريخ نويسي گشوده كه بسيار تازگي دارد. مدرس در مقدمه كتاب زرد يادآور شده كه از دوران تحصيل خود به خواندن تاريخ ملل و اقوام مختلفه اشتياق فراوان داشته، تاريخ روم و يونان، حكما و فلاسفه يونان، جنگ هاي صليبي، جنگ هاي خشايار شاه، تاريخ ايران قبل از اسلام و بعد از اسلام، تاريخ پلوتارخ مورخ يوناني و بسيار كتب تاريخي ديگر را كه اسم برده است دقيقا مطالعه نموده، خصوصا مقدمه «ابن خلدون» و منظور نويسنده آن را دريافته، آنگاه دست به قلم برده و مقدمه كتاب زرد را نوشته است. مدرس درباره مورخين مي گويد، «گذشته انسان ها در اعماق اقيانوس زمان در خون است و مورخ بايد آن را بيابد و به دنياي وجود كشد تا همه بدانند چه كرده اند و چه ساخته اند، چون با ديدن كرده ها و ساخته هاي خود طبعا شرمنده مي شوند و شرم از گذشته، آينده را بهتر و روشن مي سازد.» به طوري كه از شرح زندگاني پرماجراي ابن خلدون بر مي آيد، در بسياري از جهات شبيه زندگاني پر از فراز و نشيب مدرس بوده است. ابن خلدون در كودكي نياي خود و در نوجواني پدر و مادر را هنگام شيوع بيماري وباي هولناكي كه سراسر مشرق و مغرب عالم اسلامي را فراگرفته بود،از دست داد. مدرس هم در كودكي پدر و مادر خود را از دست داد. ابن خلدون به زندان رفته است و پس از آزادي به تدريس در جامع الازهر مصر پرداخته، مدرس هم دو مرتبه به زندان رفته است و پس از آنكه به درجه اجتهاد نايل آمده، سال ها در اصفهان در مدرسه سپهسالار به تدريس اشتغال داشته است.
مدرس در كتاب زرد خود همان كاري را انجام داده كه «ابن خلكان»(3) در قرن ششم در كتاب «وفيات» نوشته، ولي مدرس، هم وفيات و هم درباره رجال زنده عصر خود اسامي حدود هشتصد نفر را برده كه عده اي از آنها در قيد حياتند و عده اي درگذشته اند. بايد يادآور شد ابن خلدون آندلسي كتاب خود را در قرن هفتم نوشته و تا قرن 19 ميلادي هيچ يك از دانشمندان آسيا و اروپا اطلاعي از مقدمه كتاب مزبور نداشتند و فقط يكي دو نفر از دانشمندان عرب، زبان به انتقاد گشوده بودند. اين كتاب در اوايل قرن 19 مورد توجه خاورشناسان قرار گرفت، ولي در اواخر همان قرن از اين مرحله گذشته وصيت شهرتش عالمگير شد و امروز از متون مهم فلسفه تاريخ است كه به زبان هاي مهم دنيا ترجمه گرديده است. اما مقدمه كتاب زرد كه هنوز مطالب آن يكجا و پشت سر هم چاپ نشده، تا آنجا كه قسمت هاي آن جدا، جدا در مجله ياد منتشر شده و توسط مفسر دانشمند آن، آقاي علي مدرسي، استاد تاريخ، تفسير شده، بسيار مهم و جالب توجه است. مدرس در مقدمه اين كتاب خود را سياستمدار يا مرجع تقليد يا خاطره نويس يا مورخ نمي داند، خود را يك صاحبنظر و به اصطلاح امروز داراي دكترين (Doctine) در فلسفه ي تاريخ و تاريخ نويسي مي داند و معتقد است كه در تمام مدارس جديد و براي طلاب علوم ديني بايد به طرزي كه او اظهار داشته تدريس شودو نيز مورخين بايد به فلسفه تاريخ توجه نموده، آنگاه دست به قلم برند. نگارنده بر اين باور است كه اگر ساير مطالب مقدمه كتاب زرد كه از روح بلندي سرچشمه گرفته، همانند قسمت هايي باشدكه قبلا در مجله «ياد» به چاپ رسيده. پس از انتشار طولي نخواهد كشيد كه عالمگير خواهد شد و مستشرقين و علماي علم الاجتماع، مطالعه آن را براي اساتيد دانشگاه ها ضروري و در دانشگاه هاي مربوطه تدريس نمايند و اگر اين مقدمه را كه در قرن حاضر نوشته شده با قرن هفتم كه مقدمه ابن خلدون نوشته شده، مقايسه نمايند ؛ تفاوت كلي خواهد داشت، اگر بالاتر از مقدمه ابن خلدون نباشد، كمتر از آن نخواهد بود، بنابر روال علماي اسلامي حاشيه كاملي است بر مقدمه ابن خلدون و هر پژوهشگري كه مقدمه ابن خلدون را مطالعه نمايد و حاشيه آن را هم كه مقدمه كتاب زرد است و با نثري روان نوشته شده، به دقت از نظر بگذراند؛ در اين صورت به فلسفه تاريخ وتاريخ نويسي وقوف خواهد يافت. نگارنده قسمت هايي از مقدمه كتاب زرد را مطالعه كرده و بسيار لذت برده ام و براي من آموزنده و درسي عالي و كافي بوده است. اگر مقدمه كتاب زرد را قبل از نگارش و تأليف دوره «تاريخ بيست ساله ايران» ديده والهام گرفته بودم، شايد آن دوره تاريخ را به طرز ديگري مي نوشتم. اكنون به دنبال بقيه مطالب مقدمه كتاب زرد و متن كتاب مي باشم تا روح كنجكاو و تشنه مرا سيراب كند. پي نوشت: 1 ـطبق اين قرارداد منحوس و اسارتبار كه وثوق الدوله رئيس الوزراي وقت و سرپرستي كاكس وزير مختار انگليس عاقد آن بودند؛ ماليه و ارتش ايران يكجا در اختيار انگلستان قرار مي گرفت. 2 ابن خلدون آندلسي ابوسعيد عبدالرحمن بن محمد در تونس به سال 732هـ.ق متولد شد ودر سال 806هـ.ق درگذشت. ابن خلدون آندلسي ابوسعيد عبدالرحمن بن محمد در تونس به سال 732هـ.ق متولد شد و در سال 806هـ. ق درگذشت. 3ـابن خلكان شمس الدين ابوالعباس احمدبن ابراهيم در ابهل به سال 608 ق به دنيا آمد و در سال 681 هـ. ق درگذشت. منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 25
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]