واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حيوانات ــ حشرات و پرندگان(2) مورچه ************ حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يحْطِمَنَّكُمْ سُلَيمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ (نمل/18) «تا اين که وقتي (سليمان و سپاهيان وي) به دره مورچه ها رسيدند مورچه اي گفت: مورچه ها! داخل خانه هاي خود شويد تا سليمان و سپاه وي شما را له نکنند؛ آن ها له شدن شما را احساس نمي کنند». ************ ــ نکته آيه: مورچه ها با هم صحبت مي کنند: مورچه ها از جمله با مواد بودار شيميايي با هم صحبت مي کنند. زنبور عسل ************ وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعَْرِشُونَ* ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيةً لِقَوْمٍ يتَفَكَّرُونَ (نحل/68-69) «و خدا به زنبور عسل وحي نمود که: از کوه ها، درختان و از کندو هايي که مردم درست مي کنند براي خود آشيانه بگير. بعد از هر ثمري بخور و بعد (در بازگشت) مسير هاي مشخص شده پروردگار خود را دنبال کن (يا مسير هاي ساده شده پروردگار خود را دنبال کن). از شکم هاي آن نوشيدني با رنگ هاي گوناگون در مي آيد و در آن مداوايي براي مردم وجود دارد. در اين رابطه براي افراد انديشمند نشانه اي وجود دارد». ************ («ذللاً» جمع ذلول است و از جمله به معني: ساده، آسان، رام، بي درد سر و بي زحمت است. اگر در آيه «حال» براي «نحل (زنبور)» باشد، معني جمله آن اين مي شود که: زنبور از مسيري پيروي کند که براي وي مشخص شده. و اگر «ذللاً» حال براي سُبُل باشد، در آن صورت جمله به اين معني مي شود که: مسير بازگشت زنبور آسان و بي زحمت شده است. و هر دو حالت آن درست است). ــ نکات آيه: 1ــ مسير بازگشت زنبور عسل رُند و بي درد سر است. 2ــ از شکم زنبور عسل نوشيدني در مي آيد. 3ــ عسل شفا بخش است. 1.مسير بازگشت زنبور عسل رند و بي درد سر است: زنبور عسل با اشعه فوق بنفش مي بيند. وقتي مسيري را مي رود مغز آن زاويه هاي نور خورشيد را ضبط مي کند. در بازگشت بر اساس همان اطلاعات بر مي گردد. وقتي هوا ابري باشد نيز خورشيد را با تحليل نور مي تواند از پشت ابر ها ببيند. جهات مغناطيسي شمال و جنوب نيز به کار مي گيرد. و کندوي خود را هم از بوي آن مي شناسد. به اين ترتيب زنبور عسل در رديابي و مسير شناسي هيچ مشکلي ندارد. و چنان که آيه گفته: زنبور پس از اين که ثمر پيدا مي کند و مي خورد، در بازگشت از مسيري که براي وي تعيين شده پيروي مي کند، و يا مسير بازگشت وي آسان و بي درد سر است، (بسته به اين که جمله آن را چطوري تجزيه و تحليل کنيم). 2.از شکم زنبور عسل نوشيدني در مي آيد: عسلي که زنبور از شکم خود درست مي کند و در خانه هاي کندو مي ريزد 80 درصد آن آب است. يعني همان طور که قرآن مي گويد: «آنچه از شکم آن در مي آيد در واقع نوشيدني» است. بعد کارکنان کندو روي آن کار مي کنند تا درصد آب آن به 18 درصد مي رسد و عسل سفت مي شود و همين طور از آن نان درست مي کنند. 3.عسل شفا بخش است: چيزي که فعلاً انسان از خواص طبي عسل مي داند مواد زير است: در صورت ماليدن عسلِ صاف به زخم، زيچه ها (ميکروب ها) را مي کشد و مانع ازدياد آن ها مي شود و زخم زود تر بهبودي پيدا مي کند. ــ براي دستگاه هاضمه شفا بخش است. ــ درد هاي روماتيسم را تخفيف مي دهد. ــ به کودک کمک مي کند که کلسيم خود را حفظ کند تا استخوان و دندان هاي آن رشد کند.(توصيه شده به کودکان زير يک سال عسل داده نشود). ــ شفايي دور مدت براي برخي بيماري هاي مزمن دارد. ــ براي التهاب حلق خوب است. ــ براي مفاصل خوب است. خانه عنکبوت ************ مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يعْلَمُونَ (عنکبوت/41) «کساني که به جاي خدا خدايان ديگري را به خدايي مي گيرند مانند عنکبوت مي مانند که براي خود خانه مي سازد. قطعاً سست ترين خانه ها خانه عنکبوت است، اگر مي دانستند». ************ ــ نکته آيه: سست ترين خانه ها خانه عنکبوت است: تا امروز انسان خانه اي سست تر از خانه عنکبوت را نمي شناسد. اگر روزي خانه اي سست تر از آن پيدا کند همه قرآن مي سوزد. کسي که در قرن ششم ميلادي (بيش 1400 سال پيش) ديني را از خود مي آورد و همه دنيا را نگشته و خانه هاي همه حيوانات و حشرات و غيره را نديده و نمي شناسد، هيچ گاه نمي آيد همه دين خود را در اين موضوع مايه بگذارد. روشن است که فقط خدا مي تواند چنين مسائلي را آن هم با تأکيد مطرح کند. (حرف «اِنَّ» حرف تأکيد است). نکته ديگر در آيه اين است که آيه از عنکبوت ماده در ساخت خانه صحبت کرده است. و امروز نيز روشن شده که عنکبوت ماده خانه درست مي کند و عنکبوت نر دخالتي در ساخت آن ندارد. انسان از آهن بهره وري دارد ************ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَينَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيعْلَمَ اللَّهُ مَنْ ينْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِي عَزِيزٌ (حديد/25) «همانا ما پيغمبران خود را با ادله و معجزات (به خلق) فرستاديم و برايشان کتاب و ميزان (عدل) نازل کرديم تا مردم به راستي و عدالت گرايند و آهن (و پولاد و ديگر فلزات) را که در آن هم سختي و کارزار و هم منافع بسيار بر مردم است نازل کرديم.» ************ هموگلوبين در خون انسان و خيلي از حيوانات داراي آهن است. همين طور ماده سبز در اکثر گياهان داراي آهن است. و بدون آهن حيات نيز نمي توانست به وجود بيايد. هر چيز زنده اي اندازه داده شده و هدايت مي شود. ************ ...وَخَلَقَ كُلَّ شَيءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا (فرقان/2) «و همه موجودات را او خلق کرده و به حکمت کامل و تقدير ازلي خود حد و قدر هر چيز را معين فرموده است.» ************ هر چيزي را آفريد و بلافاصله همه چيز آن را تقدير نمود. ************ وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى (اعلي/3) «و آن خدايي که همه چيز را قدر و اندازه اي داد و به راه کمالش هدايت نمود.» ************ ــ نکات آيات: 1.موجودات زنده تقدير شده اند (يعني: همه چيز آن ها به دقت مشخص شده و اندازه داده شده): موجودات زنده از عناصري که سلول ناميده مي شود، تشکيل مي شوند. هر سلولي مولکول هاي DNA را در بر دارد. DNA (مخفف desoxyribonucleicacid) ماده شيميايي است که ژن را تشکيل مي دهد. ژن ها طلاعات توارثي با خود دارند. يعني هم ويژگي هاي مربوط به موجود زنده از قبيل اندازه، رنگ، طول و شکل و غيره در آن تقدير شده. (انسان اين تقدير را به صورت "اطلاعاتِ به صورتِ کد ضبط شده" تصور مي کند). وقتي سلول هاي نر و ماده به هم مي رسند و در هم ذوب مي شوند و يک هويت جديد شکل مي گيرد ژن ها کار شکل دادن به موجود خود را آغاز مي کنند. 2.آفرينش موجودات زنده هدايت مي شود: ژن ها که اطلاعات توارثي را با خود دارند روند آفرينش (روند رشد و شکل گيري) پديده خود را هدايت مي کنند. تسخير همه چيز براي انسان ************ وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ... (جاثيه/13) «و آنچه در آسمان (اجرام فضايي) و در زمين است همه را خود خدا مسخر گردانيد (در امکان بهره وري شما قرارداد.)» ************ ــ نکته آيه: هر چه در زمين و فضا است همه در امکان بهره وري انسان قرار داده شده است: انسان امروزه از خيلي از چيز هاي موجود بهره وري مي کند. از جمله: ــ از الکترون در ابعاد وسيعي از جمله برق استفاده مي کند. ــ از نيروي خورشيد براي توليد برق استفاده مي کند. ــ از انواع باکتري ها و ميکروب ها و ويروس ها استفاده مي کند. ــ از انواع امواج بهره برداري مي کند. وجود چيز هاي نامريي ************ فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ* وَمَا لَا تُبْصِرُونَ* إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ (حافه/38-40) «سوگند مي خورم به آنچه مي بينيد و آنچه را نمي بينيد، که اين قرآن سخن پيامبري است که در نهايت خوبي است». ************ ــ نکته آيه: چيز هايي وجود دارد که انسان آن ها را نمي بيند: امروزه انسان به کمک ميکروسکوپ، تلسکوپ و خيلي از دستگاه هاي ديگر، خيلي از چيز هايي را مي بيند که با چشم ديده نمي شوند. همه چيز جفتي است ************ وَمِنْ كُلِّ شَيءٍ خَلَقْنَا زَوْجَينِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (ذاريات/49) «و از هر چيزي دو نوع (نر و ماده) بيافريديم تا مگر متذکر حکمت خدا شويد.» ************ هر چيزي را به صورت جفتي آفريديم. ــ نکته آيه: همه چيز جفتي است (يا نر و مادگي دارد): ــ همه گياهان نر و مادگي دارند (برخي از آن ها نر و مادگيشان در خود آن هاست). ــ همه جانوران نر و مادگي دارند. ــ ذرات مثبت و منفي دارند. ــ جريان الکتريسيته مثبت و منفي دارد. ــ ماده و ضد ماده در فيزيک. ــ عنصر عضوي شيميايي بدن چپي و راستي دارد. ــ نيروي مغناطيسي دو قطبي است. همه چيز جفتي است. در زمان حضرت محمد انسان مي دانست که برخي از گياهان و حيوانات نر و مادگي دارند، ولي اين که همه چيز نر و مادگي دارد مربوط به دانش عصر ما است. مثلاً انسان نمي دانست که گل ها نيز نر و مادگي دارند و باد ها آن ها را تلقيح مي کنند. باقي ماندن عمر پديده ها ************ ...وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يسِيرٌ (فاطر/11) «و هيچ عمر کننده اي از آن هايي که طولاني عمر مي کنند و آن هايي که عمر آن ها کوتاه مي شود نيست که عمر آن ها در کتابي نباشد (همه در کتاب ثبت است) حفظ نمودن آن براي خدا چيز خيلي ساده اي است». ************ ــ نکته آيه اين است که عمر پديده ها چه آن هايي که زياد عمر مي کنند و چه آن هايي که کوتاه عمر مي کنند، در کتابي هم چنان باقي مي ماند. و در زبان فصيح عربي به هر چيزي که به نوعي و به نحوي بتوان چيزي از آن خواند کتاب گفته مي شود. يکي از کتاب هايي که عمر را حفظ مي کند عنصر کربن 14 است. در همه مواد ارگانيسمي (مواد زنده) اندازه هاي کمي از کربن 14 وجود دارد. اين عنصر بي ثبات است و به وسيله راديواکتيو (تشعشع هسته) شکسته مي شود، طوري که تعداد اتم هاي آن هر 5800 سال نصف مي شود. با بررسي اندازه باقي مانده از اين کربن در مواد ارگانيسمي (مواد زنده)، انسان مي تواند عمر آن ها را حساب کند. وضعيت کربن14 در اين صندلي نشان مي دهد که اين صندلي بيش از 3 هزار سال عمر دارد. (البته منظور عمر چوب آن است نه عمرِ خود صندلي که منظور تاريخ ساخت آن باشد). يکي ديگر از کتاب هايي که عمر را حفظ مي کند تنه برخي درختان است. اين حلقه ها سال هاي عمر درخت را نشان مي دهد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منبع: پناهی ، حسین /فیض آبادی،حمیده ، بيولوژي در قرآن- ش10 ، انتشارات فیض دانش ،1389 /ج
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]