تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):از ما نیست آن که دنیاى خود را براى دینش و دین خود را براى دنیایش ترک گوید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798470766




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقاط عطف تاريخ ايران از مشروطه تا پيروزي انقلاب اسلامي(1) دوران نهضت مشروطه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نقاط عطف تاريخ ايران از مشروطه تا پيروزي انقلاب اسلامي(1) دوران نهضت مشروطه
نقاط عطف تاريخ ايران از مشروطه تا پيروزي انقلاب اسلامي(1) دوران نهضت مشروطه   نویسنده: آيت الله محمدتقي مصباح يزدي(دامت برکاته)   «تاريخ درس عبرت است براي ما. شما وقتي تاريخ مشروطيت را بخوانيد مي بينيد که در مشروطه بعد از اين که ابتدا پيش رفت، دست هايي آمد و تمام مردم ايران را به دو طبقه تقسيم بندي کرد. نه ايران تنها، از روحانيون بزرگ نجف يک دسته طرفدار مشروطيت، يک دسته دشمن مشروطه، علماي خود ايران، يک دسته طرفدار مشروطيت، يک دسته مخالف مشروطه ... و اينک نقشه اي بود که نقشه هم تأثير کرد و نگذاشت که مشروطه به آن طوري که علماي بزرگ طرحش را ريخته بودند، عملي بشود. به آن جا رساندند که آن هايي که مشروطه خواه بودند به دسته عده کوبيده شدند؛ تا آن جا که مثل مرحوم حاج شيخ فضل الله نوري در ايران براي خاطر اين که مي گفت بايد مشروطه مشروعه باشد و آن مشروطه اي که از غرب و شرق به ما برسد قبول نداريم، در همين تهران بر دار زدند و مردم هم پاي دار او رقصيدند يا کف زدند.»87 1. مقدمه   در تاريخ اخير ايران، چندين جنبش و حرکت اجتماعي رخ داد که منشأ تحولات در ساختار حکومتي و نيز جامعه ي ايران گرديد. از آن جمله مي توان به نهضت مشروطه اشاره کرد که در ابتدا به هدف مبارزه با ديکتاتوري شکل گرفت، اما در ادامه مسيري را پيمودکه بسياري از پيشگامان آن نهضت را از عمل خود پشيمان ساخت؛ چرا که از نظر آنان ديکتاتوري نه تنها با اين جنبش، از جامعه ي ايران رخت بر نبست، بلکه همين نهضت، بهانه اي براي تشکيل حکومت هاي مستبد ديگري در ايران گرديد. لذا بررسي اين جنبش مي تواند منشأ برخي حرکت هاي اجتماعي بعدي را نشان دهد و در همين راستا به ادعاي کساني پرداخته خواهد شد که معتقدند جنبش مشروطه يکي از زمينه هاي شکل گيري انقلاب اسلامي بوده است. 2. منشأ پيدايش نهضت مشروطه در ايران   مشروطيت از جمله حرکت هاي سياسي ملت ايران است که با رهبري روحانيت آغاز گشت. اين نهضت از تحولات چند گانه اي که سال ها پيش شروع شده بود سرچشمه مي گرفت: قيام تحريم تنباکو88 و اعلاي کلمه روحانيت و ملت، مقاومت در برابر امتيازات و قراردادهاي استعماري، نارسايي هاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي و... . عواملي از اين دست به ضميمه فزون طلبي ها و ستمکارهاي دولتمردان قاجار سبب قيام روحانيت و ملت، و درخواست تأسيس عدالت خانه براي جلوگيري از بيدادگري هاي حکومت عليه مردم شده بود، و شاه قاجار تسليم گشته و خواسته ي عدالت خواهان تحقق يافته بود. اما مبارزات مردم و روحانيت ادامه يافت و سرانجام نهضت مشروطيت به سال 1324 ق. در دوران سلطنت مظفرالدين شاه قاجار و با تدسيس مجلس شورا به بار نشست. اين قيام نيز در اصل براي اقامه ي احکام اسلام و جلوگيري از ظلم و بيداد ارباب قدرت و قطع سلطه جويي بيگانگان صورت پذيرفته بود. ملت مسلمان ايران با اتکا به فرمان و فتواي مراجع تقليد و رهبران ديني توانستند بر قدرت هاي بزرگي چون سلطنت قاجار غلبه کنند و مقاومت روحانيان و مردم و تحصن آنان در حرم حضرت عبدالعظيم حسني و حرم حضرت معصومه عليها السلام، مظفرالدين شاه قاجار را مجبور ساخت تا صدراعظم مقتدري همچون عين الدوله را برکنار کند و به برگزاري انتخابات و تأسيس مجلس شورا و تدوين قانون اساسي تن دهد.89 اما اين نهضت که با انگيزه ديني و با قيامي انقلابي و جهادي برپا شده بود، با نفوذ عوامل بيگانه و تلاش عناصر خود فروخته، از هدف اصيل و اولي خويش دور افتاد و به عاملي براي تيشه زدن به ريشه دين تبديل شد. 3. جريان شناسي دوران مشروطيت   آغاز مشروطيت، در واقع، آغاز گسترش ارتباط فرهنگي ايران و غرب بود و شعارهايي چون آزادي و دموکراسي، به عنوان سوغات غرب به بسياري از نقاط دنيا، از جمله ايران فرستاده مي شد. شعار دموکراسي در ايران هم مانند بسياري از کشورهاي ديگر، مقبوليت عام يافت. علت آن نيز در کتاب هاي تاريخي که جريان مشروطيت را بررسي کرده اند قابل کشف و پيگيري است و پرداختن تام و کامل به تمام علل از حوصله اين نوشتار خارج است. اما با شناخت گروه ها و جريانات فعال در آن زمان مي توان برخي از آن ها را شناسايي نمود. درک تقسيم بندي کلي مي توان مردم دوران مشروطيت را به سه گروه عمده تقسيم کرد: دسته ي نخست، توده ي مردم بودند که از ظلم و ستم و استبداد درباريان خودکامه و مستبدبه تنگ آمده بودند و به دنبال رهايي از اين وضعيت مي گشتند، مردمي که حکومت تلخ و سياه زورمداران، خوانين و فئودال ها، زجرشان مي داد و زندگي فلاکت باري برايشان رقم مي زد. اين فضاي خاص، مردم را از هر جهت آماده کرده بود تا براي رهايي از اين اوضاع طاقت فرسا تلاش نمايند و کوشش کنند خود را از قيد و بند استبدادها و خودکامگي ها رها نمايند. بنابراين وقتي شعار دموکراسي، حقوق بشر و آزادي مردم در انتخاب سرنوشت خويش مطرح شد، به راحتي آن را پذيرفتند و از آن استقبال کردند تا شايد از آن طريق از ظلم و ستمي که بر آن ها مي رفت خلاصي يابند. گروه ديگري که در جريان مشروطيت فعاليت مي کردند، روشنفکران و تحصيل کردگان در غرب بودند که اين سوغات (دموکراسي) را به ارمغان آورده بودند. اين عده هم به دنبال آزادي و دموکراسي بودند. اين گروه با مشاهده پيشرفت هاي صنعتي غرب و با تبليغاتي که در غرب بر روي اين افراد صورت گرفته بود، بهشت موعود خود را در آن جاافتاده بودند و مقهور و مرعوب مغرب زمين و فرهنگ آن گشته بودند و مي خواستند ايران را هم، رنگ غربي بزنند. اينان حاضر بودند در اين راه به هر قيمتي، «از فرق سر تا نوک پا غربي شوند». اين گروه، به دنبال آزادي و دموکراسي بودند اما با اين تفاوت که آزادي مورد نظر اين ها با آزادي مورد نظر مردم فرق داشت؛ مردم به دنبال آزدي از قيد و بند حکومت هاي خودکامه و مستبد و مخالف ارزش هاي اسلامي بودند، اما روشنفکران و غرب زدگان، بعد و رويه ي ديگر آزادي و دموکراسي را مي خواستند. آنان در پرتو اين شعارها درصدد بودند تا مردم را از اسلام دور کنند تا ديگر پايبند قوانين و مقررات و ارزش هاي اسلامي نباشند. اين گروه مفهوم عام و مطلق آزادي و دموکراسي را ترويج مي کردند و به تقديس و پرستش اين ارمغان غرب مي پرداختند و ديگرا را نيز به پرستش آن دعوت مي کردند. هدف از شعار دموکراسي اين بودکه ارزش هاي اسلامي کنار گذاشته شود و دين از عرصه ي حيات سياسي جامعه خذف گردد و آرا و خواست مردم جايگزين ارزش هاي اسلامي و مذهبي گردد. کساني که به اين هدف پليد غرب زدگان و فراماسونرها واقف نبودند به طور مطلق اين شعار را مي پذيرفتند، اما کساني که دورانديش و تيزبين بودند، واکنش نشان مي دادند و اين گروه همان دسته ي سوم بودند. دسته ي سوم افراد آگاه و دورانديشي بودند که به توطئه ي عناصر خودفروخته حساسيت نشان دادند و در راه روشن کردن مردم و هدايت آن ها حاضر شدند حتي جانشان را فدا کنند و با همه ي وجود اعلان کردند که آزادي و دموکراسي مطلق که مستلزم مخالفت با اسلام و مقررات اسلامي است، از ديدگاه اسلام و شريعت مطرود و محکوم است. اين گروه که عمدتا بزرگان ديني و علما بودند و از يک سو با استبداد و خودکامگي زورمندان و حاکمان وقت مخالف بودند و از سوي ديگر با تخريب فرهنگي و دين زدايي روشنفکران غرب زده در برابر مشروطه ي مطلقه، مشروطه ي مشروعه را مطرح کردند که البته از ناحيه ي مخالفان با واکنش هايي همچون ارعاب و تهديد، تبليغات سوء و ترور شخصيت و در نهايت ترور فيزيکي مواجه شدند که از نمونه هاي بارز اين دسته مي توان از علمايي همچون آيت الله بهبهاني و شيخ فضل الله نوري نام برد. بنابراين، هرچند که مردم براي اقامه ي احکام اسلامي و جلوگيري از ظلم و ستم و به استناد فرمان مراجع تقليد آن زمان، دست به حرکتي عدالت خواهانه براي تأسيس عدالت خانه و جلوگيري از خودسري ها و خودکامگي هاي سلاطين قاجار زدند، ليکن اين حرکت در ادامه دچار آفت غربزدگي و نفوذ عوامل بيگانه گرديد و آن حرکت اسلام خواهانه به يک حرکت غرب گرايانه تبديل شد و کار به آن جا رسيد که حتي يکي از شخصيت هاي بنيانگذار حرکت مشروطيت، به نام شيخ فضل الله نوري، به دست غربزده ها و به بهانه مخالفت او با مشروطيت به دار آويخته شد. آيا برداشت و تلقي سه دسته ي مذکور از آزادي، شبيهي در برداشت هاي زمان حاضر دارد و مي توان اين سه دسته را در نظام جمهوري اسلامي هم شناسايي نمود؟ در اين زمينه با دوستان خود گفت و گو کنيد. 4. ماهيت مشروطه در نهضت مشروطيت   واژه مشروطه صفتي است که موصوفش حذف شده است. در ابتدا مشروطه به عنوان صفتي براي سلطنت مطرح مي شد. در فلسفه سياسي نيز در بحث اقسام حکومت وقتي سخن از مشروطه به ميان مي آمد، مراد از آن سلطنت مشروطه در مقابل سلطنت مطلقه بود. در آن هنگام بحث بر سر اين نبود که سلطنت وجود داشته باشد يا مشروط. در آغاز نهضت مشروطه، کساني که قاطبه مردم را تشکيل مي دادند و متدينان نيز از جمله آن ها بودند، وقتي مشروطه را بر زبان مي آوردند مرادشان نفي سلطنت مطلقه بود و معتقد بودند که سلطان نبايد مطلق العنان باشد و هرچه مي خواهد عمل کند. نگراني علما نيز در آن زمان اين بود که گماردگان سلطان، در شهرها و استان ها، هرچه دلشان مي خواست عمل مي کردند و اعمالي برخلاف اسلام انجام مي دادند. علما با چشم خود مي ديدند که احکام اسلام زير پا گذاشته مي شود و گماردگان سلطان، خود را ملزم به رعايت احکام اسلام نمي دانستند. آنان مجلس لهو و لعب و شرابخوري تشکيل مي دادند و براي خوشگذراني به کشورهاي اروپايي مي رفتند و در هرجا، به هر کاري که مي خواستند مبادرت مي ورزيدند. حتي اموال مردم نيز، بي محابا تصريف مي گرديد و به اموال دربار ضميمه مي شد. اين امور مردم را به تنگ آورده بود، به همين سبب مردم عليه سلطنت مستبد شوريدند و نهضت مشروطيت برپا شد. علماي بزرگ آن زمان همچون آخوند خراساني، ملاعبدالله مازندراني، حاج ميرزا حسين حاج ميرزا خليل تهراني و کسان ديگري که به سرشناسي اينان نبودند نيز از آن جهت که احکام اسلام و حقوق مردم پايمال مي شد، اين حرکت را تقويت و تأييد کردند. بنابراين، از همان ابتداي نهضت، سخن از مشروط بودن سلطنت بود و کساني در اين فضا اين مسأله را مطرح کردند که سلطنت بايد به چه چيز مشروط باشد؛ غربزدگان با استفاده از فرهنگ غربي و تجربه ي تاريخي اروپا که در مقابل سلطنت استبدادي، دموکراسي ليبرال را مطرح کرده بودند، سلطنت را مشروط به رأي و موافقت مردم مشروط به دموکراسي کردند. اما مراد علما از مشروط بودن، مشروط به احکام اسلامي بود. علماي نجف چون از محيط ايران دور بودند، بيشتر روي جنبه ي تئوري قضيه فکر مي کردند که وقتي گفته مي شود سلطنت مشروط مراد سلطنت مشروط به اسلام است؛ اما علماي داخل کشور، به خصوص شيخ فضل الله مي ديدند که کساني از اين فضا سوء استفاده مي کنند و مراد از سلطنت مشروطه را مشروط به رأي مردم، به طور مطلق، مي دانند. به همين خاطر کساني همچون شيخ فضل الله نوري پي بردند که اين حرکت از مسيري که آنان مي خواستند، منحرف شده است؛ زيرا از ابتدا خواسته آنان اين بود که احکام اسلام در سايه مشروطيت تحقق پيدا کند و دست دشمنان از کشور اسلامي کوتاه شود، ليکن با انحراف حرکت، قضيه کاملا به عکس گرديد و دشمنان و ايادي آن ها در اين جنبش نفوذ پيدا کردند و اين امر مي توانست به منزله ي به فراموشي سپرده شدن احکام اسلامي باشد. از اين رو، با تلاش هاي شيخ فضل الله نوري، ماده اي در آن زمان تصويب گرديد که بر اساس آن، بايد در مجلس پنج نفر از علماي طراز اول وجود داشته باشند که مقررات مجلس را بررسي کنند و در صورت مغايرت هريک از آن ها با شرع، آن را از حيّز اعتبار خارج سازند.اين امر خدمت بزرگي از سوي شيخ فضل الله نوري بود تا نهضت مشروطيت،به کلي، در دامن غربزدگان نيفتد و از مسير اسلام منحرف نشود. از همين جا بود که مشروطه ي مشروعه در برابر مشروطه ي مطلقه مطرح گرديد، اما مخالفين نظر شيخ فضل الله، که به دنبال بهانه اي براي حذف قيد مشروعه بودند، اشکالاتي را بر اين اصطلاح وارد مي ساختند. همين اختلاف رويکرد در بحث «آزادي» نيز وجود داشت. در آن روزها هم تکيه کلام بزرگاني چون ميرزاي ناييني يا ديگران اين بود که بايد اين اختناق و فشار برداشته شود و مردم آزادي خود را به دست آورند. هدف آنان به خوبي مشخص بود و مرادشان اين بود که بايد مردم از ظلم و بي رحمي هاي حکومت مستبد و از تصرفات و دخالت هاي همسايه ي شمالي و غربي آزاد شوند. در واقع، متعلق آزادي از دين آنان، آزادي از ظلم، حکام ظلم، استبداد و استعمار بود نه آزادي از دين؛ اما غرب زده ها، با آن مايه ي فرهنگي غربي، مرادشان آزادي در مقابل دين بود. آن ها عامل استعمار بودند، ليکن شعار آزادي از استعمار و دين را مطرح مي کردند. در نهايت کار به آنجا کشيد که شيخ فضل الله نوري به اعدام محکوم گرديد، کسي که براي مشروطيت و مبارزه با استبداد قيام کرده بود، ولي در عمل ديد که استبداد قاجاري بر اين «استبداد غربي» شرف دارد. 5. نقش بازدارنده ي انحراف مشروطيت در شکل گيري انقلاب اسلامي   امام خميني رحمه الله در مسير حرکت سياسي خود، با مشکلاتي که برخي از آن از نهضت مشروطيت به ارث رسيده بود، مواجه بود. بعد از تحولات و انحرافاتي که در جريان مشروطيت به وجود آمد، يک حالت دلسردي و سرخوردگي در روحانيت پديد آمد و حتي بعضي از آنان حالت پشيماني به وجود آمده بود. اين امر باعث شد بسياري ازعلمايي که در گوشه و کنار و در حاشيه بودند و در متن فعاليت هاي سياسي، حال چه به عنوان موافق و چه به عنوان مخالف، حضور نداشتند، اين نتيجه سلبي را گرفتند که ديگر حرکتي مقدس تر، روشن تر و قوي تر از نهضت مشروطيتي که به دست شخصيت ها و مراجع بزرگ آن زمان به وجود آمد، صورت نمي گيرد. نتيجه آن حرکت آن شد که امثال شيخ فضل الله بر دار رفتند و افرادي همچون تقي زاده ها مسير را منحرف کردند. اين وضعيت سرخوردگي و پشيماني، به خصوص در دوران پهلوي در ميان برخي از روحانيون رواج پيدا کرد و کمتر کسي يافت مي شد که به نحوي تحت تأثير اين جريان واقع نشده باشد. از اين رو، نسبت به حرکت هاي سياسي حالتي از نااميدي به وجود آمد. حتي برخي از علماي بزرگ آن زمان تأکيد داشتند که بايد از تاريخ درس عبرت گرفت و هرکس که وارد حرکت هاي سياسي شود، فردي فريب خورده است و هوشياري و فراست اقتضا مي کند که افراد خود را وارد اين جريانات ننمايند تا بعدها کسان ديگري از آنان سوء استفاده نکنند. در آن جو نااميدي، امام خميني رحمه الله حرکت سياسي اسلامي خود را آغاز کرد. اما قبل از هرچيز لازم بود تا او با تدبير و فراست اين موج را بشکند و اين تفکر را تقويت کند که هرکس يک وظيفه ي شرعي برگردن خود دارد و نمي توان باان تفسيرها و توجيهات، دست از وظايف شرعي برداشت، بلکه بايد از آن تجربه ي تاريخي سود برد و مراقب بود فريب کاران عرصه را در دست نگيرند. امام رحمه الله هم به خوبي پيش بيني مي کرد که چنين عناصر فرصت طلبي وجود دارند و تلاش خواهند کرد تا از خون شهدا به نفع خود بهره برداري کنند، اما اين امر را مانع از عمل به تکليف شرعي خود نمي دانست. او باور داشت روحانيت بايد بسيار فعال وارد ميدان شود و مباني فکري اسلامي را براي مردم روشن سازد تا افکار اسلامي چنان در ميان مردم تقويت شود که ديگر جايي براي سوء استفاده غربزده ها باقي نماند. مبارزه با اين تفکر نااميدانه که در مورد فعاليت هاي سياسي بر روحانيت و بر متدينين حاکم بود، يکي از مهم ترين کارهايي است که امام رحمه الله انجام داد، ولي متأسفانه قدر آن کمتر شناخته مي شود. البته با ياري خداوند، شرايطي پيش آمد که مردم نسبت به دين خود احساس خطر کردند و سکوت را روا ندانستند؛ به تدريج نيز آن تفکر نااميد کننده رنگ باخت و اکثر روحانيون، و به خصوص مراجع بزرگ، حرکت امام را تأييد کردند. نکته قابل توجه ديگر آن که، ابزاري به نام مطبوعات در دست غربزدگان دوران مشروطيت قرار داشت که توانستند از آن طريق، ذهنيت مردم را نسبت به اصل مشروطيت تغيير دهند. از اين رو، بررسي زمينه و پشتوانه ي فکري آن روزنامه هاي کثيرالانتشاري که در دسترس مردم قرار مي گرفت، از اهميت خاصي برخوردار است؛ چرا که، در نهايت همان مطبوعات بودند که حکومت پهلوي را نيز تقويت کردند و اين حکومت استبدادي را که در بعضي مراحل از حکومت استبدادي قاجار هم سختگيرتر و بي رحم تر بود، مطبوعات يا حداقل بخشي از آن را در دست گيرد، به اين آساني، مسير مشروطيت منحرف نمي شد و اسلام کنار زده نمي شد. عملا کار مطبوعات در دست کساني افتاد که تفکرات غربي داشتند و با اسلام سروکاري نداشتند و اگر هم نامي از دين مي بردند بر اساس اعتقاد به يک دين سکولار بود؛ يعني ديني که فقط مربوط به مسايل شخصي بود و کاري به مسايل سياسي و اجتماعي نداشت. برخلاف نظر بالا، که انحراف در مشروطه را عاملي بازدارنده نسبت به وقوع انقلاب اسلامي تصور مي کند، برخي بر اين گمانند که نهضت مشروطه، آغاز حرکتي بود که نتيجه و پيامد نهايي آن، انقلاب اسلامي بود، حال، از نظر شما، اين نهضت چه نقشي در قبال پيروزي انقلاب اسلامي داشته است؟ شما کدام نظر را تأييد مي کنيد؟ اين مسأله را با دوستان خود نيز مطرح سازيد. 6. خلاصه و نتيجه گيري   1. نهضت مشروطه ي ايران، از جمله حرکت هاي اجتماعي است که داراي آثار و پيامدهاي بعدي بوده و توانسته است در حرکت هاي اجتماعي بعد از خود نقش ايفا کند، هرچند که اين نقش ممکن است نقشي بازدارنده باشد. 2. قيام تحريم تنباکو، مقاومت در برابر امتيازات و قراردادهاي استعماري، نارسايي هاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي، و فزون طلبي ها و ستمکاري هاي دولتمردان قاجار موجب قيام روحانيت و ملت، و درخواست تأسيس عدالتخانه براي جلوگيري از بيدادگري هاي حکومت عليه مردم گرديد. 3. جريانات مختلفي در دوران مشروطيت شکل گرفتند که، علي رغم اشتراک آنان در ضرورت وجود آزادي در جامعه، اختلافات اساسي در کيفيت آن داشتند؛ غربزدگان به دنبال دموکراتزده کردن ايران و رنگ غربي دادن به آن بودند، توده مردم که از ظلم و ستم و استبداد درباريان خودکامه و مستبد به تنگ آمده بودند، به دنبال رهايي از اين وضعيت مي گشتند و گروه ديگر، افراد آگاه و دورانديشي بودند که نسبت به توطئه ي عناصر خودفروخته حساسيت نشان دادند و در راه روشن کردن مردم و هدايت آن ها حاضر شدند حتي جانشان را فدا کنند. 4. واژه «مشروطه» صفتي است که موصوف آن حذف شده است؛ لذا در ابتدا صفت براي سلطنت تلقي مي شد، ليکن پس از مدتي اختلافي در اين زمينه به وجود آمد. روحانيون و علما مراد از مشروطه را مشروط بودن به احکام اسلام مي دانستند، اما غرب زدگان مراد از مشروطه را مشروط به رأي و خواس مردم مي پنداشتند. 5. انحراف در نهضت مشروطه، از يک نظر، نقش بازدارنده اي در قبال شکل گيري انقلاب اسلامي داشته است، زيرا بعد از انحرافاتي که در جريان مشروطيت رخ داد، يک حالت دلسردي و نااميدي در ميان روحانيت و حتي علماي بزرگ به وجود آمد و اين نتيجه سلبي گرفته شد که ديگر حرکتي مقدس تر، روشن تر و قوي تر از نهضت مشروطيتي که به دست شخصيت ها و مراجع بزرگ آن زمان به وجود آمد، صورت نمي گيرد. نتيجه آن حرکت آن شد که امثال شيخ فضل الله ها بر دار رفتند و افرادي همچون تقي زاده ها مسير را منحرف کردند. همچنين همين مطبوعاتي که در دوران مشروطه شکل گرفتند، به عنوان ابزاري در دست حاکمان وقت، مانع از تقويت جنبش ها و حرکت هاي اجتماعي مي شدند. 6. حکومت ديکتاتوري رضاخان، که يکي از پيامدهاي استبداد پس از انحراف در نهضت مشروطه است، داراي ويژگي هاي خاصي است که نيازمند تأمل بيشتري است. به همين خاطر در درس بعد، برخي از ويژگي هاي آن دوران در معرض ديد خوانندگان قرار خواهد گرفت. منابعي براي مطالعه ي بيشتر: 1. ابوالحسني (منذر)، علي، انديشه ي سبز، زندگي سرخ؛ زمان و زندگي شيخ فضل الله نوري، تهران: نشر عبرت، چ1، 1380. 2. دواني، علي، نهضت روحانيون ايران، ج1و2، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، چ2، 1372. 3. عاقلي، باقر، روزشمار تاريخ ايران از مشروطه تا انقلاب اسلامي، ج1، تهران: نشر گفتار، چ2، 1372. 4. مدني، سيد جلال الدين، تاريخ سياسي معاصر ايران، ج1، قم: دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه ي مدرسين حوزه ي علميه ي قم، چ3، [بي تا]. 5. نجفي ، موسي، جريان شناسي و فلسفه سياسي در تاريخ معاصر ايران، مشهد: دفتر فرهنگي و امور دانشجويي دانشگاه علوم اسلامي رضوي، چ1، 1379. پي نوشت ها :   87.امام خميني رحمه الله، صحيفه ي امام(بيانات، پيام ها، مصاحبه ها، احکام، اجازات شرعي و نامه ها)، ج 18، ص 170. 88.بر اساس قرارداد رژي، امتياز تنباکوي سراسر ايران، به مدت 5 سال در انحصار يک شرکت انگليسي قرار گرفت. زماني که نتايج اوليه ي قرارداد مزبور و طيف گسترده حضور خارجيان در کشور و رفتار متکبرانه ي آنان با مردم به اطلاع ميرزاي شيرازي رسيد، وي با بينش دقيق و فراست خداداي خود دريافت که اين قرارداد باعث تسلط اقتصادي کفار بر مسلمين خواهد شد و ذلت آنان را در پي خواهد داشت. بنابراين در ذي حجه ي 1308 قمري، ضمن ارسال تلگرافي به ناصرالدين شاه اين خطر را گوشزد کرد اما وقتي بي توجهي شاه را ديد، فتواي تحريم تنباکو را صادر کرد. 89.ناظم الاسلام کرماني، تاريخ بيداري ايرانيان، ج 3، ص 558.   منبع: مصباح يزدي،محمدتقي،اانقلاب اسلامی و ریشه های آن ،قم،انتشارات موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)،1387  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 613]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن