واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: به بهانه بازگشت واسلاوهاول به تئاترلبخندي به احترام تئاتر
علي طجوزيبرخي آثار: جشن باغچهاي 1963، خاطرات 1965، پروانهاي روي آنتن 1968، اپراي گدايان 1975، اشتباه 1983، فردا 1988، قدرت ضعيفان 1985، زندگي در حقيقت 1986، نامه به الگا 1988، به سوي جامعه مدني 1994 و به سوي قلعه و بازگشت 2007.
اولين رييسجمهور غيركمونيست چك، واسلاوهاول نزديك به ده روز پيش به جايي بازگشت كه روزي از آنجا برخاسته بود و نامش را پرآوازه كرده بود.
هاول پس از زماني نزديك به دو دهه وقف عمر خويش در فعاليت سياسي، نمايشنامهاي جديد را به صحنه برد.
هاول پيش از آن كه نامش در فهرست رهبران سياسي جهان قرار گيرد، نامي آشنا در عرصه فرهنگ بود.
او در دوران حكومت كمونيستها بر چكاسلواكي به عنوان انديشمند و نمايشنامه نويس معترض مورد توجه روشنفكران كشورش و جهان بود و از محبوبيت زيادي نيز برخوردار بود.
اين محبوبيت تا بدانجا پيش رفت كه وي از سوي مردم به عنوان رييسجمهور انتخاب شد.
هر چند از اين محبوبيت پس از دوران رياستجمهوري كاسته شده است، اما همچنان به عنوان چهرهاي فرهنگي در سراسر جهان مورد توجه است.كار هاول در سياست و هنر را نميتوان از هم جدا كرد. در واقع گذر هاول از عرصه فرهنگ به صحنه سياست نيز بيشباهت به آنچه در نمايش ميگذرد، نبود.او با آغاز دوران فروپاشي كمونيسم در بلوك شرق در سال 1989 هدايت چكاسلواكي به سوي دموكراسي را در دست گرفت و انتقالش از سلول زندان به كاخ رياستجمهوري بيش از شش ماه طول نكشيد.
تجزيه چكاسلواكي شكاف طبقاتي و فساد اداري از جمله دستاوردهاي نااميدكننده زمامداري هاول بود در حالي كه ملتهاي بلوك شرق براي بيرون كشيدن خود از زير سايه رو به افول اردوگاه سوسياليسم دست به شورش ميزدند و ديوار خراب ميكردند و گاه از توسل به خشونت نيز دوري نميجستند. او در حالي كه شلوار جين به پا و سيگار به لب داشت، انقلاب آرامي را رهبري كرد كه به انقلاب مخملي معروف شد و او را به شخصيتي افسانهاي تبديل كرد.
طي حدود پنج سالي كه واسلاوهاول در زندان سپري كرد، مقالاتي كه در زندان مينوشت، مخفيانه در كشورهاي اروپاي شرقي دست به دست ميگشت اما روي كار آمدن روشنفكر انديشمندي كه اخلاق را در سياست اصل ميدانست، نتوانست روياهايي را كه مردم چك در آرزوي دموكراسي در سر ميپروراندند كاملا به حقيقت پيوند دهد.
نگاهي به زندگي هاول
او در پراگ در خانوادهاي فرهنگي و روشنفكر به دنيا آمد. خانواده متعرض وي به طور مستقيم با اتفاقات فرهنگي و سياسي چكاسلواكي از سالهاي 1920 تا 1940 در ارتباط بودند و به همين دليل رژيم كمونيستي چكاسلواكي اجازه تحصيلات دبيرستاني به هاول بعد از سال 1950 را نداد و او مجبور به گذراندن دورههاي شبانه براي تمام كردن مقطع دبيرستاني شد.وي در سال 1954 موفق به اخذ ديپلم متوسطه شد. سابقه اختلافات سياسي، دوباره دليلي براي عدم پذيرش وي در دانشكدههاي علومانساني شد و او به ناچار رشته اقتصاد را براي ادامه تحصيل در دانشگاه پراگ انتخاب كرد. واسلاو هاول بعد از دو سال دانشگاه را رها كرد. سنت فرهنگي خانواده و علاقه ذهن پويا، وي را به دنبال علوم اجتماعي و فرهنگي ميكشيد و انگيزه روزافزون در وجود وي ايجاد ميكرد. او بعد از اتمام خدمت سربازي در سالهاي 1957-1959 به عنوان كارگردان پشت صحنه در تئاتري در پراگ مشغول به كار شد و همزمان تحصيل مكاتبهاي در رشته درام در دانشكده هنر دانشگاه پراگ را آغاز كرد. اولين بازي كامل وي در سال 1963 با نمايشنامه «جشن باغچه» روي صحنه رفت و جوايز و موفقيت بزرگي براي وي به همراه آورد.
به دنبال آن نمايشنامه خاطرات از موفقترين كارهايش را خلق كرد. واسلاو هاول در سال 1964 با الگا نپلخالوا ازدواج كرد.
ورود به زندگي سياسي
جو اختناقي كه پس از بهار پراگ در سال 1968 به وجود آمده بود هاول را براي مدتي از تئاتر و نمايش محروم ساخت، ولي فعاليتهاي سياسي وي را بارزتر كرده و وي را وارد دنياي سياست نمود. در طول حيات نوشتهها و فعاليتهاي سياسي باعث به زندان افتادن و تحمل حبسهاي پياپي و طولاني مدت كه بيشترين آنها به چهار سال حبس و تحت مراقبت بودن، انجاميد. هاول شاهكار خود «خراميدني حزين» داستان سياستمداري كه بيم بازگشت به محبس دارد را پس از آزادي از زندان چهار ساله نوشت. از جمله ديگر شاهكار هاول «قدرت ضعيفان» در وصف بعد از توتاليتاريسم است كه سياست و جامعه مدرن را مهياكننده مردم براي زندگي در دروغ ميخواند. هاول در سال 1989 اولين رييسجمهور غيركمونيست حكومت چكاسلواكي شد. وي نقشي كليدي در پيروزي انقلاب مخملين چكاسلواكي داشت، انقلابي بدون خونريزي كه منجر به فروپاشي حكومت كمونيستي چكاسلواكي و تشكيل دو كشور جديد چك و اسلواكي شد.
در سال 1990 در اولين انتخابات كشور جمهوري چك پس از انقلاب مخملين به عنوان رييسجمهور برگزيده شد.
از جمله اقدامات مهم در اولين دوره رياستجمهوري فرمان عفو عمومي براي بسياري از زندانيان و محكومان رژيم گذشته بود، اقدامي كه به گفته بسياري از منتقدانش آمار جرم را بعد از آن سالها بالا برد. هاول مهمترين دستاورد دوران رياستجمهوري خود را فسخ و انحلال پيمان ورشو ميداند. او از مهمترين رهبراني بود كه باعث پيوستن اعضاي سابق پيمان ورشو به اتحاد ناتو گرديد. وي در سال 1998 براي بار دوم به رياستجمهوري كشورش برگزيده شد ولي اين دوران رياست، دوران كسالت جسماني وي بود و بيماريهاي دستگاه گوارشي و سرطان شش به علت استعمال دخانيات باعث نگراني دوستداران وي شد. در دنياي سياست هاول همواره حمايتكنندهاي صبور براي مقاومتهاي بدون خشونت بوده است. بيل كلينتون شخصيت و روش مبارزه وي را به گاندي و نلسون ماندلا تشبيه كرده است. مخالفت واسلاو هاول با زدودن و كنار گذاردن مسوولان سياسي حكومت كمونيستي در دورههاي بعد از انقلاب 1989 باعث زير سوال رفتن نقش وي در اين انقلاب مخملين و فروپاشي كمونيسم در آن كشور شده بود، ولي نتايج نظرسنجي سال 2005 واسلاو هاول را سومين شخصيت محبوب كل تاريخ ملت چك معرفي كرد. در سال 2003 او موفق به دريافت جايزه صلح گاندي از طرف حكومت هند شد.
هاول همچنين در طول زندگي سياسي و هنري از طرف گروهها و شخصيتهاي بينالمللي زيادي مورد تقدير قرار گرفته است.
پنجشنبه 9 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]