واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: خامنه اي، ستاره تابناك انقلاب
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): 14 خرداد 1368 نه يك پايان كه يك آغاز بود. اگرچه ملت ايران در غم از دست دادن مراد، پيشوا و رهبر خود خميني كبير (ره) به سوگ نشست و جامه سياه بر تن كرد ليك با برگزيدن خلف صالح وي براي تداوم رهبري و استمرار ولايت، داغ فراق خميني التيام يافت و شور و اميد به دلهاي داغدار ملت بازگشت.
"اين جانب كه خود را شاگردي متواضع و فرزندي مطيع و مريدي دلباخته آن روح الله مي دانم، اين توفيق را داشته ام كه در تمام مدت ده سال و چند ماه پس از ورود رهبر كبير به ايران، تا لحظه عروج آن روح ملكوتي، از آن سرچشمه فياض سيراب شده و لحظه لحظه جريان مبارك آن هدايت الهي را با همه وجود خود لمس كنم. سخن و اشارت او، انديشه و نصيحت او، دستور و توصيه او، و بالاخره عمل و رفتار او، عطيه هاي گوناگوني بود كه سخاوتمندانه از آن قله مصفا مي جوشيد و معدودي از ياران او را كه در دامنه بودند، پيوسته بهره مند مي كرد."
جملات فوق، بخش هايي از پيام "حضرت آيت الله خامنه اي مقام معظم رهبري " ،به ملت ايران در تاريخ 18 خرداد سال 68 است كه بيانگر پيوند عميق ايشان با امام خميني (ره) است.
معظم له افزودند:" درس او، تنها آن نبود كه در حوزه علميه از او فرا گرفتيم، يا در دوران شانزده ساله مبارزه از دور و نزديك، به جان نيوشيديم؛ بزرگترين و ماندگارترين درس او، آن بود كه در اين ده سال، همچون آيات حكمت به جان و دل خريديم و در لوح ضمير ثبت كرديم. به كمك و اراده الهي، هيچ حادثه و هيچ انگيزه اي نخواهد توانست آن را كه بخشي از وجود ماست، از ما جدا كند، و اين جانب در مسئوليت خطير و جديد خود، ملتزم و متعهدم كه مو به مو، آن درسهاي الهي را به كار بندم".
اصل يكصد و هفتم قانون اساسي ،در باره تعيين رهبر بيان مي دارد كه پس از مرجع عاليقدر تقليد و رهبر كبير انقلاب جهاني اسلام و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، حضرت آيت الله العظمي امام خميني كه از طرف اكثريت قاطع مردم به مرجعيت و رهبري شناخته شده و پذيرفته شدند، تعيين رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است.
در روز 14 خردادماه سال1368 كه مردم در غم از دست دادن رهبر و مقتداي خود خميني كبير به سوگ نشسته بودند، اعضاي مجلس خبرگان رهبري طي اجلاس ويژه اي ، تصميم تاريخي و تعيين كننده خود را درباره جانشيني امام راحل و انتخاب رهبر جديد اتخاذ كردند و "حضرت آيت الله خامنه اي " را كه در آن زمان عهده دار سمت رياست جمهوري بود براي تصدي اين مسئوليت خطير برگزيدند.
بينش روشن درباره اسلام و علوم اسلامي ، قدرت استنباط در فقه و حقوق اسلامي، آگاهي و شناخت وسيع در مورد مسائل زمان و مقتضيات عصر حاضر و نيز شجاعت ، تدبير و مديريت قوي در حضرت آيت الله خامنهاي، از جمله عوامل انتخاب مجلس خبرگان بود. ايشان از مبارزان نخستين انقلاب از سال 1342 بود و پس از پيروزي انقلاب ،همواره در مراكز مهم و حساسي هم چون شوراي عالي دفاع ، حزب جمهوري اسلامي ، امامت جمعه تهران ، مجلس خبرگان و رياست جمهوري مسووليت هايي داشتند.
مقام معظم رهبري در خصوص عهده دار شدن مسووليت خطير رهبري و اداي تكليف در اين خصوص در سخناني در مراسم بيعت ائمه جمعه سراسر كشور در دوازدهم تيرماه 68 چنين فرمودند:" براى اين مسؤوليت، از خدا استمداد كردم و باز هم استمداد مىكنم و هر لحظه و هر آن، در حال استمداد از پروردگار هستم تا بتوانم اين مسؤوليت را در حد وسع خودم - كه تكليف هم بيش از وسع نيست - با قدرت و قوت و حفظ شان والاى اين مقام، حفظ كنم و انجام بدهم. اين، تكليف من است كه اميدوارم ان شاء الله شمول لطف و ترحم الهى و دعاى ولى عصر (عج) و مؤمنين صالح باشم."
اما روايت انتخاب حضرت آيت الله خامنه اي به رهبري از زبان خود ايشان در بياناتي كه در ديدار عمومى به مناسبت روز ولادت باسعادت حضرت جواد در 23 آذر ماه 73 ايراد فرمودند خالي از لطف نيست: "... آن روزى كه در مجلس خبرگان، بعد از رحلت امام رضواناللَّهعليه - آن روزِ اوّل كه بنده هم عضو مجلس خبرگان بودم - بحث كردند چه كسى را انتخاب كنيم و بالاخره اسم اين بندهى حقير به ميان آمد و اتّفاق كردند بر اينكه اين موجود حقير ضعيف را به اين منصب خطير انتخاب كنند، من مخالفت كردم؛ مخالفت جدّى كردم. نه اينكه مىخواستم تعارف كنم؛ نه. او خودش مىداند كه در آن لحظات در دل من چه مىگذشت. "
معظم له چنين ادامه مي دهند:" رفتم آنجا ايستادم و گفتم آقايان! صبر كنيد، اجازه بدهيد. اينها هم ضبط شده، موجود است. هم تصويرش هست، هم صدايش هست. شروع كردم به استدلال كردن كه مرا براى اين مقام انتخاب نكنيد. گفتم نكنيد؛ هر چه اصرار كردم، قبول نكردند. هر چه من استدلال كردم، آقايان، مجتهدين و فضلايى كه آنجا بودند، جواب دادند. من قاطع بودم كه قبول نكنم؛ ولى بعد ديدم چارهاى نيست. چرا چارهاى نيست؟ زيرا به گفتهى افرادى كه من به آنها اطمينان دارم، اين «واجب» در من «متعيّن» شده است. يعنى اگر من اين بار را برندارم، اين بار بر زمين خواهد ماند. اينجا بود كه گفتم قبول مىكنم. چرا؟ چون ديدم بار بر زمين مىماند. براى اينكه بار بر زمين نماند، آن را برداشتم. اگر كس ديگرى آنجا بود، يا من مىشناختم كه ممكن بود اين بار را بردارد و ديگران هم او را قبول مىكردند، يقيناً من قبول نمىكردم. بعد هم گفتم پروردگارا! توكّل بر تو. خدا هم تا امروز كمك كرد. "
حضرت آيت الله خامنه اي پس از چند روز و در كسوت رهبري نظام مقدس جمهوري اسلامي و در تاريخ هجدهم خرداد 68 در اولين پيام خود به ملت ايران بر لزوم وحدت و حفظ آمادگي مردم در صحنه براي خنثي سازي توطئه دشمنان اسلام و ايران تاكيد كردند.
رهبر معظم انقلاب ، در تشريح توطئه دشمنان انقلاب و ايران پس از رحلت امام بزرگوار (ره) مىفرمايند: «با رحلت امام خمينى (ره) طيف وسيع دشمنان اسلام - كه در صفوف مقدم معارضه با جمهورى اسلامى بودند - اين اميد را پنهان نكردند كه جمهورى اسلامى در غياب پديد آورنده و پرورانندهى خود، نيروى دفاع و رشد را از دست بدهد و چون كودكى بىصاحب، احساس ضعف و درماندگى كند، يا به كلى از پاى درآيد و يا به ناچار به دامان اين و آن پناه برد... »
آري ، دشمنان انقلاب دلخوش كرده بودند كه با ارتحال امام خميني (ره )، نظام جمهوري اسلامي دچار تشتت و تفرقه خواهد شد و زمام اداره امور كشور در ميان همه دشواري ها، توطئهها و خباثت هاى داخلى و خارجي از دست خواهد رفت و آنها به آرزوي چند ساله خود مبني بر سرنگوني نظام خواهند رسيد، ليك به زودي دريافتند كه اين سوداي خامي بيش نيست و خبرگان رهبرى، با درايت و قوت برترين و صالح ترين فرد را براي رهبري برگزيده است ، رهبري ، آگاه ،شجاع ، مدير و مدبر كه راه امام در وجود وي و رهبرى شايسته او تداوم يافت و بيمه شد.
پژوهم-1359- 1446
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]