پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848393965
بازتاب قيام مردمى پانزدهخرداد 42 در ادبيات معاصر
واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: بازتاب قيام مردمى پانزدهخرداد 42 در ادبيات معاصر
احمد حسين انزابي
خلاصه مقاله
در اين جستار با ارائه تاريخچهاى گزارشگونه از شروع قيام مردمى 15 خرداد تا پيروزى انقلاب اسلامى در بهمن 57، به بررسى و تحليل نقش شعارهاى شعورمند مردم در اين دوره تاريخى پرداخته شده است.
اين نوشتار همچنين به سخنرانىهاى پرشور امام در اين دوره تاريخى پرداخته و مطالب مسئولانه و متعهدانه چند نشريه انقلابى اين دوره را مورد كاوش قرار داده است.
اين مقاله با ارائه نمونههايى از انعكاس پيروزى انقلاب اسلامى در شعر شاعران متعهد خاتمه مىيابد.
بينشها و پويشها، فرهنگ انقلاب را پيش پايمان نهاد. فرهنگى كه بر “اسلام پويا و اصيل” بر نهاده و استوار بود، بنيانى تازه گرفت و حياتى نو يافت تا دانشگاهها را به استقلال كشاند، حوزهها را دگرگون كرد، مراكز علمى و پژوهشى را متحول ساخت، مجامع آموزشى را اميدوار نمود، محافل پرورشى را طمانينه و سكون دل بخشيد، خلق خدا را آگاهى بخشيد، جهانى را در انتظار موعود حق و عدل موعود باورمند نمود و در نهايت،افق تابناك آينده را در منظر ديدگان بابصيرت،تجلى داد و ادبياتى با همه گستردگى در عين حال با تمام بزرگىهايش، هرچند ناشناخته به يادگار نهاد. اينك با فرصت و مجالى كه فراهم آمده بهمنظور تربيت فكرى و پرورش ذوقى و استعداد هنرى نسل جوان و با هدف تلطيف روح و بارور كردن خردمندى اين نسل، آشنايى با آثارى كه (آثار ادبى كه) از لحاظ والاى انديشه و لطف بيان و حسن تعبير بىنظيرند و پيوسته بر تارك فرهنگ و ادب كشورمان مىدرخشند به عمل مىآيد. اميد است كه همگام با احياى ارزشهاى اسلامى و تعالى فرهنگ بالنده الهي، بازشناسىاى دقيق از آثار ادب فارسى و گوهرهاى فاخر آن را به دست دهد.
چون مجموعههاى ادب و فرهنگ بويژه نوع مكتوبشان، بهطور جد تصوير حركت و پويايى مردم و تودههاى ملى را به نمايش مىكشد و نقش مسئوليت و رهبرى صاحبان انديشه و قلم را بازگو مىكند محققان و اديبان قوم بايد كه در هر فرصت مناسب و در آستانه هر سده و چله و شايد كه دهه، اين بخش مهم از تاريخ ملى و قومى را مورد بررسى قرار دهند تا بتوانند شعور اجتماعى را ارزيابى و امامت امت را در بعد فرهنگى و ارزشىاش به خاطر تنظيم برنامههاى آينده و مديريت صحيح جامعه بازبينى كنند.
البته ژرف كاوى و ريشهجويى در بررسى سرچشمه فكرى و نظرى بويژه در پايههاى مظاهر زندگى اجتماع يعنى تحليل شعور جمعى و بازشناسى ارزشها و ضدارزشها كارى سخت و بس پيچيده است كه با عنايت به زواياى موضوعات و گستردگى و فراگيرى مقولهها، كار را بلامانع و مسير را هموار و حصول به نتيجه راممكن مىنمايد. به عبارت ديگر شناخت تلاش و حركتهاى اجتماعى ما را به سوى آن جامعهشناختى پيش مىبرد كه با تصوير منظم و ترسيم زوايا مىتوان در تحليل مسائل روزگار موردنظر و تدبير در علل شادابى و خمود گروههاى مردمى توفيق نسبى به دست آورد.
نحوه نگرش شاعران و نويسندگان به امور و مسائل و تفسير و داورى فكرى هر كدام نسبت به حادثهها و تحولاتى كه رخ داده و در شرف تكوين بوده است و احيانا جانبدارىها و نقششان در حركتهاى خاص و... بررسى و تحليل را بالطبع عميقتر و گستردهتر مىكند تا آنجا كه شاهد دستهاى هستيم كه واقعا از مردم سخن گفتهاند و در خدمت مردم بودهاند و گروهى كه مردمگريز بوده، پيوسته از شكل و هيئت جامعه (بويژه جامعه پويا و متحول) بيگانه مانده و جدا بودهاند يعنى كه اينان سكون خويش و خمودى ملتها را خواستهاند و آن ديگرها شادابى و حركت را. اين است كه محور بحث ما براساس آثار شاعران و نويسندگانى است كه رسالت و تعهدى كه بر عهده آنان بوده درك كرده، پيامآوران ارزشها و بزرگوارىها بودهاند و با تجهيز خويش به ايمان و علم، جايگاه فخيم و باصلابت خود را دريافتهاند و درجهت روشنگرى مردم و مبارزه با عوامل كفر و نفاق نوشتهاند و سرودهاند. البته به ناچار اشارهاى خواهيم داشت به نويسندگان و شاعران بىدرد و آنانى كه يا گرفتار خودمدارىها و فريفته مقاصد مادى و حيوانى بودهاند و يا درگير بدبينىها و بنبستهاى فكرى و در نتيجه به مردمى كه ولىنعمتشان بودهاند روى خوش نشان نداده و با كنار كشيدن از ميدان نبرد، نه تنها موجب كاسته شدن يك سپاهى از لشكر حق بودهاند بلكه به همين ميزان بر قدرت دشمن افزودهاند.
بنابراين ويژگىهاى شعر مسئول و متعهد را، خدامحوري، آموزندگي، حقيقتجويى و عبرتانگيزى از ارزشهاى منبعث از جهانبينى توحيدى مىدانيم.
شعر مسئول پيام است و خروش
از خدا نغمه و از غيب، سروش
شعر مسئول حماسى تپش است
بعثت و نهضت و شور جهش است
زيرا كه اسلام عزيز، مويد شعر متعهدى است كه درراه مكارم اخلاقى و بيان ارزشهاى معنوى بهكار گرفته شود و انسان را در طريق كمال به سوى الله جل جلاله راهبر گردد.
البته لطف و هدايتگرى سخن كه جلوهگاه آن طبع شعر و سرايشى متعهدانه و موضعدار است ستودنى است و از همين روست كه خداى متعال در كلام خويش گويندگان مومن را از جرگه سرگشتگان منحرف استثنا كرده و صاحبان فضايل چهارگانه يعنى ايمانداران و عاملين به صلاح و ذاكرين ذكر خدا و ياران ستمديدگان را تمجيد فرموده است.
اين نوشتار بر آن است كه با عرضه چند تابلو از وضع سياسى فرهنگى ايران عزيز به بازتاب قيام مردمى پانزده خرداد ماه 42، در ادبيات بين سالهاى 42 تا 1357 از تاريخ كشورمان بپردازد.
تابلوى اول- تقويم تاريخ، يازده آذرماه 1341
امام سخنرانى تاريخى خويش را ايراد مىفرمايند، سخنرانىاى كه غرضشان آگاهسازى ملت از مسائل مهم مملكتى (بر محور تصويب نامه انجمنهاى ايالتى و ولايتي) و مشكلات اسفبار ايران و عقبماندگى و وابستگى اقتصادى و سياسى بود.
نفس گرم امام، موجهاى بعدى را سبب مىشود و تنور انقلاب داغ و داغتر مىگردد. شاه به رفراندوم (تصويب ملي) قلابى جهت پياده كردن رفرم آمريكايى انقلاب سفيد درششم بهمن 41 دست مىزند. “قم”و ديگر شهرها بهپا مىخيزند! وامام رسالت تاريخى خود را در بهوجود آوردن نهضتى اسلامى احراز كرده، آتش انقلاب اسلامى را براى هميشه شعلهور مىسازد.
بامداد روز سهشنبه دوم بهمن ماه 1341 شمسى اعلاميه قائد بزرگ اسلام مبنى بر تحريم رفراندوم قلابى شاه، در تهران و بسيارى از شهرها پخش مىگردد. اولين ضربه جانانه بر پايه پوسيده رژيم شاه وارد مىشود، رفراندوم يا تصويب ملى تحريم مىگردد و گروهى از علما و روحانيان دستگير و روانه زندان مىشوند. شاه، چاقوكشان خويش را روانه دانشگاه مىنمايد و سرسراهاى دانشكدهها به خون آغشته گشته، تهران اشغال نظامى مىشود. هرگونه اجتماع ممنوع،اشخاص دستگير و زندانها انباشته مىشود و اندوه و عزايى گنگ و مبهم سراسر شهرها را فرا مىگيرد.
چهار بهمن 1341 شمسى “قم مقدس” شهرى كه با حضور كماندوها و سربازان گارد به صورت پايگاه نظامى درآمده و شاه وارد اين شهر مىشود. اما موضعگيرى قهرآميز روحانيان و اهالى شهر پتكى مىگردد كه بر مغز فرعونى او فرود مىآيد و به دنبالش، ملت در رستاخيز عمومى به نداى قائد بزرگ اسلام لبيك گفته به شاه و اربابان استعمارگر او جواب “نه” مىدهند.
اما چون صندوقهاى آرا، از پيش آبستن شده بودند، هزار قلوهاى شش سر مىزايند، كندى رئيس جمهور آمريكا به شاه تبريك گفته و شوروى آن حركت را تمجيد مىكند.
روزنامهها از “تفكيك دين از سياست” سخن مىگويند و مىنويسند كه پيشواى اسلامى حق ندارد درسياست دخالت كند. يعنى حق ندارد با سياست باطل مبارزه كند و خيانت شاه را به دهقان ايرانى بازگو نمايد و بند و بست خائنانه او با اسرائيل و آمريكا و احياى كاپيتولاسيون را در ايران افشا سازد.
شاه تصميم مىگيرد هرگونه صداى آزادىخواهى و نداى آسمانى را خاموش سازد و نگذارد جز نغمههاى لالايى مجريان انقلاب سفيد و آواى خوابآور حنجرههاى شوم استعمار، هيچ بانگ بيداركنندهاى به گوش مردم برسد و بدينگونه بود كه فاجعه خونين دوم فروردين ماه 42 (25 شوال 1382 ق سالروز شهادت امام صادق(ع)) در شهر مقدس قم مىخورد.
با نقش تعيينكننده و رهبرى حكيمانه امام، توطئه ارتجاعى شاه شكسته شد و دماغ پرنخوتش به خاك ماليده گرديد و آنگاه “امام”با نطق آتشين در عصر عاشوراى 1383ق يعنى 13 خرداد 42ش، رسالت تاريخى خود را در جهت كشاندن مبارزه عليه رژيم شاه و رژيم سلطنتى كه از آغاز نهضت، قدم به قدم پيش آورده بود به انجام رساند و رسما روبروى شاه قرارگرفت. عقربه ساعت، 3 بعد از نيمه شب 15 خرداد را اعلام مىكند كه كاميونهاى نظامى به همراه كماندوها، چتربازان و سربازان گارد وارد شهر مىگردند و زعيم مردم رنج ديده را از قم بيرون مىبرند و ساعت پنج صبح وارد تهران و راهى باشگاه افسران مىشوند.
قل اعوذ برب الفلق من شرق ما خلق و من شر غاسق اذا وقب
چه صبح غمبارى و چه آغاز پرتپش و وحشتناكي! با طلوع خورشيد، همگان در جريان واقعه قرار گرفته بودند. عصيان تودهها، لعن و نفرين به رژيم، اشك و ناله و آه، خروش زنان و مردان، حركت توپ و تانك و مسلسل، غرش هواپيماهاى نظامى درآسمان و آنگاه اجساد آغشته به خون غيورمردان در كوچه و بازار قم! و پخش خبر در شهرها و شهرستانها و حركتهاى مردمي، اتفاقاتى بود كه پياپى رخ مىداد و ساعت هشت و نيم صبح بود كه همكلاسىام در گوشه سفيد كتاب درسى من چنين نوشت:
آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست
هركجا هست خدايا به سلامت دارش
تابلوى دوم- قيام 15 خرداد 42 در منظر معرفتشناسي
شاه شعار استعمار و ارتجاعى تفكيك دين از سياست را زنده و عملى كرده و دخالت جامعه روحانيت را در امور كشورى و دولتى ناروا جلوه مىدهد و از اسلامى دم مىزند كه شباهتى به حقيت واصالت آن ندارد.
رهبر كبير انقلاب نيز با آگاهى حركت مىكند و ضمن هشدار به روحانىها و مردم مسلمان، اغراض شوم امپرياليسم را پيشبينى كرده خطر صهيونيسم را براى اولين بار برملا مىسازد. بدينگونه هم شد. راديو مسكو شب 16 خرداد قيام ملى و اسلامى 15 خرداد را به عناصر ارتجاعى مخالف اصلاحات و آزادىها نسبت داد و از شاه پشتيبانى نمود و امپرياليستهاى غرب نيز با تمام نيرو و امكانات عليه امام و نهضت ضداستعمارى ايشان بسيج شدند. گزارش فاجعه 15 خرداد به محضر امام رسيد. منقلب شدند،اشك ريختند و كشتار بىرحمانه شاه و ستمى كه بر مظلومان رفته بود ايشان را ملول و متاثر ساخت، آنگونه كه فرمودند:
“اوضاع 15 خرداد مرا كوبيد”
“تا ملت عمر دارد غمگين در مصيبت 15 خرداد است”
سالگردفاجعه خونين دوازدهم محرمالحرام 83ق. (15 خرداد 42) عزاى ملى اعلام شد. انبوه جمعيت با شعارهاى “ننگ بريزيد پهلوى وارث تاج اموي”، “درودبر شهيدان 15 خرداد” و “خمينى پيروزباد” و در حالى كه نوشتههايى همراه داشتند با چنين عبارتها:
ان الحياه عقيده و جهاد
دست پليد اسرائيل از ايران كوتاه
مراسم سالگرد را گرامى داشتند.
اما يورش بىرحمانه دژخيمان شاه به مردمى كه ضداسرائيل حمل مىنمودند موضع رژيم را آشكار مىنمود و امام نيز برنامه مبارزه با اسرائيل را همچنان از رئوس اهداف خويش شمرده، افكار عموم را نسبت به روابط سرى شاه با غده سرطانى و نفوذ صهيونيسم در ايران آگاه مىنمودند.
يكى از رهاوردهاى زنده رفورم آمريكايى احيا و تصويب كاپيتولاسيون بود كه امام را سخت آشفته و منقلب كرد و بر آن شد طى نطقى در 4 آبان 43 (20 ج 84/2) موضوع را بر مردم افشا كند و شاه را رسوا سازد!
نه تنها موضوع كاپيتولاسيون مطرح شدبلكه امام ريشهيابى نموده و عنصر پليد آمريكا را عامل همه بدبختىهاى ملتها معرفى نمودند و همه گرفتارىها را از آمريكا دانستند و اساس حكومت اسلامى را ريختند و بر تحقق آن اصرار ورزيدند.
تابلوى سوم- مواضع امام(ره) در رهبرى انقلاب اسلامى و حاكميت ولايي
عنصر محورى امام(ره) بر “هدم جاهليت طاغوت و كشف نقاب از چهره ملكوتى اسلام ناب محمدي” بود كه با هدفهاى چهارگانه:
جلب رضاى خدا و احياى كلمه علياى الهي
اهتمام به امور مسلمين
اهتمام به امور جامعه انساني
حفظ استقلال و عزت در برابر دولت طغيانگر و حاكم جبار (داخلي-خارجي) و با شعار “هيهات منا الذله، يابى الله لنا ذلك و رسوله والمومنون”
و با تكيه بر اصل “قيام و جهاد” بهعنوان يك دستوردينى متجلى در متن قرآن و سنت معصومين(عليهمالسلام) صورت پذيرفت.
اين قيام و جهاد همراه با بينش شهودى و برهانى با تمام صلابت در معركهها، اجرا و عملى شد و پيروزى قطعى را به ارمغان آورد زيرا كه مقصد، چيزى جز جذب جمال ربوبى و جلب جلال الهى نبود.
امام تلاش داشت كه پليد ترس را كه شاه حكمفرما مىساخت بزدايد و ديدهها را به سوى صبح روشنايى بازنمايد و تاريخ ضبط نمود اين ستيز و رودررويى و مجاهده و جهاد را نويسندگان نگاشتند و شعرا سرودند، آنگونه كه برمبناى سنجش و ارزشدهى آنان بود. انصاف كه آثار وزين و مكتوب ارزشمندى به يادگار از آن دورهها برايمان بماند كه طبعا از نظر ارزيابى انديشه و حركت جامعه ايرانى داراى جهات و اعتبارات مختلف است كه درلابهلاى بيان و نوع نوشته و تاليفات پديدار مىگردند.
اين جهات و اعتبارات و بهاصطلاح ادبىاش مكاتب ادبى (نقد ادبي) بويژه بر مبناى اخلاق و براساس موازين خلقى و رفتارى تكيه دارد كه حقيقت آن منبعث از سرشت و فطرت الهى بشرى است و با داشتن مظهرها و نمودهايى مسلم يعنى اهل بيت عصمت و طهارت و پيشوايان دينى شكوفا شده است.
“لقد كان لكم فى رسولالله اسوه حسنه لمن كان يرجوا الله واليوم الآخر و ذكر الله كثيرا” (آيه 21 سوره احزاب)
و شايد كه افق و جهت ديد صاحبان انديشه و قلم به خاطر اختلاط با فرهنگها و تاثر از انديشهها، ناهمسو و مختلف باشد و اين همه را در نوشتههايش منعكس نمايدبه طورى كه انسان عارف با ديدگاه عشق عامل كمال برتر و با غناى حب جانان، آثار خويش را لبريز از معانى عرضه مىكند و انسان ملى با افق مليت و ادب قومى پيامرسان جامعه است و قطعا ماندههاى مكتوب وى نيز در چنين خط و ربطى خواهد بود.
سميح القاسم شاعر مبارز فلسطينى سخنى دارد ناظر به افق عرفانى و ديد عاشقانه وي. او مىگويد ما يك سرچشمه فرهنگى داريم كه تراث ما محسوب مىشود و براى شخص من قرآن كريم پيشاپيش همه قرار دارد.
او مىگويد من يك شاعر سياسى شده هستم- در همه جا- در تظاهرات، در اعلاميهها، در قطعنامهها من شعرم را همراهى مىكنم و شعرم نيز در بعد عملى همراه من است!
يعنى خط مشى فكرى و اجتماعى و عقيدتى بعضىها بويژه آنان كه شعرى برجسته دارند ايشان را نسبت به ديگرها خاص مىنمايد زيرا كه درآثارشان بيداركنندگى و هشدار موج مىزند كه گاهى سخن از تشجيع و تقويت روحى دارند و گاهى نيز از تبليغ و آموزش اخلاق و يا در پى تلطيف عواطفاند و يااصلا به دنبال تسكين دردهاى دردمندان اجتماعاند.
و بدينطريق براساس جهت تفكر و اقتضاى جامعه است كه آثار مكتوب بويژه شعر، نمادينه مىشود و نشانى از جذب يا دفع، ساختارى يا نوسازي، بيدار باش يا پتك واز همين جاست كه مرحوم بهار علاوه بر ارزشهاى اخلاقى به هوشيارى تمام مردم در برابر تهديدهاى جهانخواران در تمام برهههاى حساس تاريخى تاكيد مىكند و فراخوانى افراد جامعه را به وفاق و يگانگى ضرورى مىداند.
انسان متكامل، همه وقت در آينه آرزوهايش تصويرى از كمال مطلوب مجسم است تصويرى كه او را براى نيل به بزرگى و بالندگي، به تلاش وا مىدارد. عامل وحدت، وحدت رهبري، وحدت امت و وحدت هدف و نيز هوشيارى مردم به آنچه كه اتفاق مىافتد و يا در شرف تكوين است، رمز نمادين انقلاب اسلامى ما از آغاز تا پيروزى و در دوران دفاع و سازندگى است.
برمبناى اين ظرايف است كه به عقايد دانشمندانى برخورد مىكنيم كه از لجامگسيختگى بشر فريادشان بلند است و بهصراحت اعلام مىكنند كه همه مصيبتهايى كه براى انسان بهوجود آمده در اثر بىاعتنايى به مبانى اخلاقى است و فراموشى كرامت وجودى و عزت انسان. و بدينلحاظ چون در تحرك انسانها و هدايت به سوى وضع مطلوب و كمال برتر، شعارهاى اجتماعى و سياسى در قالب نمادين با جنبهها وگونههاى شعري، آثار حياتى و سازندگى ايجاد مىكنند، شاعرى كه از مهارت سخنورى و طريق ارتباط با مردم و پيام رسانى برخوردار است قطعا مىتواند برخوردها و دريافتهاى خردمندانه خود را به صورت نمايندهاى احساس عموم جامعه درآورده و نيكى و بدي، زشتى و زيبايى موردانتخاب خود را بازگوكننده تمام محتويات احساسى و عاطفى جامعه نشان بدهد.آنگونه كه در تحولات جهان شاهدش هستيم و نيز در پيشبرد انقلاب اسلامى كشورمان.
اينك نظر مىافكنيم به شعارهاى شعورمند دوران نهضت از آغاز حركت به رهبرى امام در مقطع زمانى موردبحث، چون زمينههاى اعتراض روحانيت به نوعى از عملكردها از جمله به طرحها و لوايح بهوجود آمد.
لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى و اصول ششگانه شاه، سبب رودررويى گرديد و شاه در تدارك رفراندوم قلابى 6 بهمن شد. طلاب قم در تظاهراتى كه در تاريخ 1بهمن 41 به راه انداختند، شعار دادند:
رفراندوم قلابي
مخالف اسلام است
و مردم قم در تاريخ 2 بهمن 41 فريادبرآوردند:
ما تابع قرآنيم
رفراندوم نمىخواهيم
دانشجويان دانشگاه تهران نيز در 3 بهمن 41 سردادند:
اصلاحات آري
ديكتاتورى نه!
و اين ديوار نوشته در فروردين 42 در قم و تهران
“ملت عزا دارد”
اين شعارهاى آهنگين، هجايى و مناسب حركت و راهپيمايى با پيام رسا و كامل به عنوان اوراق گران بها از ادب متعهد دوران نهضت و حركت انقلابى شناخته مىشوند. شعارهاى شعورمند و شعر با شعور خرداد 42 در مراسم عزاى حسينى (ع( )محرم الحرام 83 ق) اعلان نفرت به جبهه كفر و نفاق صهيونيست و اسرائيل غاصب سر داده و ملت را به آگاهى و قيام سوق مىدهند:
عمال اسرائيلى رسوا
كشتند در قم
بىپناهان را
شد موج خون برپا
شد موج خون برپا
و مردم با اهتزاز پرچم و بيرق كربلا، در يك قيام اصيل حسيني، موجوديت و موضع خويش را با رهبريت امام در قالب شعارهايى اين چنين علنى مىكنند:
شد موسم يارى
مولانا الخمينى
اى شيعيان
برپا كنيد
شور حسينى
و چون به پرشورترين روزها يعنى عاشوراى حسيني- سلام الله عليه - مىرسيم مردم تعليم يافته در مكتب اهل بيت عصمت و طهارت، سختترين و شكنندهترين شعارها را جهت تحكيم رهبرى امام و فروپاشى نظام منحوس پهلوى در تاريخ 13 خرداد 42 (10 محرمالحرام 83) سر مىدهند:
خمينى بت شكن، ملت طرفدار تو
مىرود، مىرود، دشمن خونخوار تو
خميني، خمينى خدا نگهدار تو
بميرد، بميرد، دشمن خونخوار تو
و در تاريخ 14 خرداد 42 مصادف با 11 محرم الاحرام با الهام از عاشوراى حسينى (ع) پيروزى را در مبارزه، قطعى دانسته فرياد برمىآورند:
خميني، خمينى بت شكن!
خميني!
تو فرزند حسيني!
اين احساس و شعورمندى همچنان ادامه داشت و در فرصتهاى مناسب بروز ظهور مىنمود. به طورى كه در ادامه نهضت در سحرگاه 11 آبان 42، كه دژخيمان پهلوي، طيب حاج رضايى را به قتل رساندند يكى از روحانيان چنين سرود:
طيبا، طيبك الله روانت به جنان
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-