واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: گفتوگو با تام هنكس در مقام تهيهكننده فيلم «جنگ چارلي ويلسون»سرزنش را از مركز تعليم خلباني ميامي شروع كنيد!
ترجمه: توحيد محرمياگر تام هنكس را نميشناختيد شايد باورتان نميشد كه او تهيهكننده فيلمهاي هاليوودي است، اما چهره تام هنكس با فارست گامپ، جاده تباهي و مسير سبز گره خورده است و تهيه فيلمي به كارگرداني مايك نيكولز و بازي جوليا رابرتز قطعا براي هر آدمي وسوسهكننده است.
«جنگ چارلي ويلسون» كه ماجرايي واقعي از زندگي چارلي ويلسون است، بيشتر فيلمي شخصيت محور است كه آدمها را در فضايي كه هستند تعريف ميكند. جوليا رابرتز در نقش همسر چارلي ويلسون بازي خوبي در مقابل تام هنكس انجام داده است. به هر حال ديدن بازي جوليا رابرتز هم پس از سالها موهبتي است كه هميشه به تماشاگر دست نميدهد.* در مقام تهيهكننده، باني توليد فيلم «جنگ چارلي ويلسون» هستيد.
در آغاز كتاب جورج گريل روزنامهنگار فقيد، راوي ماجراي چارلي ويلسون را نميشناختم.
در گذشته وقتي افغانستان توسط روسها بمباران ميشد، فكر مي كردم خيلي خوب است كه مجاهدين ميتوانند ارتش سرخ را شكست دهند. نميدانستم كه پول سلاح از طرف واشنگتن ميرسد و اين كه يك زن خوشگذران جنوبي كاملا مذهبي و ضد كمونيست با كمك چارلي ويلسون باعث و باني تمام قضايا شده است.
* چه چيزي در اين داستان توجهتان را جلب كرد؟
چارلي ويلسون همان تاثيري را بر من گذاشت كه فارست گامپ، با اين تفاوت كه ويلسون يك شخصيت حقيقي است. داستان او به يك شوخي سورئاليستي سياسي ميماند. كتاب يك اثر فوقالعاده روزنامهنگاري است و دست مايهاي طلايي را در اختيار آرون سوروكين، فيلمنامهنويس قرار داد كه فيلم مردان افتخار و سريال در كاخ سفيد را مديون او هستيم. از او خواستم كه در حد امكان يك اقتباس متفاوت و شوخ ارائه كند. هدف اجتناب از موعظه يا دادن يك درس تاريخ بود.
* براي كارگرداني فيلم، مايك نيكولز انتخاب اولتان بود؟
بله، مدت زيادي بود كه ميخواستيم با هم يك فيلم كار كنيم. مايك نيكولز استاد هجو است و ميداند چگونه داستاني از رفتارهاي پيچيده انساني را هدايت كند.
از «كچ 22» تا «نزديكتر» اين را ثابت كرده است. چيزي كه موجب موفقيت فيلم ميشود، نگاه ناهمگون مايك است نسبت به انگيزههاي هر كدام از شخصيتهاي فيلم. از شخصيت من گرفته تا جوليا يا نقش مامور سيا كه به شكلي عالي توسط فيليپ سايمور هافمن ايفا ميشود.
مايك نيكولز از پرداختن به كوچكترين جزئيات لذت ميبرد و اين كار را با تركيبي از انرژي و طنز انجام ميدهد و همين است كه فيلمهاي او را بامزه و پخته ميكند.
* راضي كردن جوليا رابرتز براي قبول اين نقش سخت بود؟
مايك اين كار را به عهده گرفت! او تبديل شده است به يكي از مرشدهاي جوليا و او را سر فيلم «نزديكتر» هدايت كرده است. ميدانستم كه اگر پاي او در كار باشد، جوليا همكاري خواهد كرد.
* اولين بار است كه شما فيلمنامهاي را به او ميدهيد. عجيب است، نه؟
در واقع تمام اين مدت همديگر را ميشناختيم. او به جاي يكي از شخصيتها در فيلم نقاشي متحرك مورچه قلدر حرف زده است كه من آن را تهيه كردهام، اما موقعيت بازي با هم تا به حال پيش نيامده بود.
* آيا اشتياق او را براي بازگشت مقابل دوربين حس كرديد؟
جوليا رابرتز به خوبي ميداند كه جايگاه او در سلسله مراتب صنعت سينما كجاست، اما آنچه امروز براي او مهم است، كار خوب است. او شوهري دارد كه دوستش دارد و سه بچه خردسال. كوتاه كنم؛ او در آغاز فيلمبرداري تنها دو پسر دوقلويش را داشت. در مدت فيلمبرداري حامله شد، چيزي كه همه ما را غافلگير كرد و به خصوص مايك را، چرا كه او سر «نزديكتر» هم حامله شده بود!
خلاصه او ديگر احتياجي به سينما ندارد و به همه چيز دست يافته است. او فيلم كار نميكند، مگر آن كه فكر كند به زحمتش ميارزد. آنچه او در شخصيت جوان هرينگ ميديد، زني دلربا و به صورت همزمان بامزه و جذاب و در عين حال محافظهكار كه از سر يك تمايل واقعي ميخواهد وضعيت جهان را تغيير بدهد. او از موقعيت ايفاي نقشي جذاب بهره برد كه در عين حال زمان فيلمبرداري آن زياد طول نميكشيد. در ضمن در مدت پانزده روز فيلمبرداري در مراكش او خانواده كوچك خود را نيز به همراه خود آورد و من هم همين طور. روزهاي خيلي خوبي بود.
* نقش چارلي ويلسون، تصوير اخلاقي و دوست داشتنيتان در ذهن تماشاگران را از بين ميبرد. چون در لحظات كوتاهي شما را برهنه ميبينيم!
اين صحنه آن را ميطلبد، اما حتي وقتي در «راهي به سوي تباهي» نقش يك قاتل پست را بازي ميكردم به من گفتند: «اما يك ناكس مهربان است!» و اين بار ميگويند شما نقش كسي را داريد كه با خانمها در ارتباط است و كوكائين مصرف ميكند، بدون آن كه به كارنامهاش لطمهاي بخورد، اما شما همه اين كارها را به شيوهاي دوست داشتني انجام ميدهيد!
* چارلي ويلسون حقيقي در سر صحنه حضور داشت؟
بله، جوليا رابرتز ترجيح داد كه جوآناي واقعي را هر چه ديرتر ملاقات كند تا كمترين تاثير را بر او بگذارد.
در مورد من چارلي ويلسون حقيقي را كه امروزه بازنشسته شده است در كنارم داشتم. بيترديد او يك آدم خوشتيپ مثل كوين كاستنر را براي نقشش ترجيح ميداد! (خنده) از همان آغاز به ما گفت كه برايش اهميتي ندارد كه همه چيز را بيرون بريزيم؛ چرا كه همه چيز در مورد او حقيقت دارد. دل نگرانياش اين بود كه انگيزههاي او درست به تصوير كشيده نشود.
چارلي از اين كه ايالات متحده در ويتنام و كره به جماهير شوروي باخته بود، شديدا ناراحت بوده است. او به دنبال يك پيروزي بوده و ميخواست آن را با گرفتن طرف شهروندان افغان به دست بياورد. آدمهايي كه ترحمي شديد در قبال آنها احساس ميكرد و مسلما اين كار را انجام داده است. او مانند يك بچه بزرگسال عمل كرده است. چون مثل سياستمداران ديگر پيچيده نيست.
* چنين شخصيتي را تحسين ميكنيد؟
آنچه كه او انجام داده باورنكردني است. چارلي ويلسون پاشنه آشيل جماهير شوروي راهدف گرفت. نه ماه بعد از شكست شوروي در افغانستان ديوار برلين فرو ريخت...
* و اين كه عملكرد او در افغانستان باب تروريسم را گشود؟
ما هميشه شروع ميكنيم به عمليات نجات و بعدا متوجه خرابكاريمان ميشويم.جهان غرب از اسكندر كبير تا لارنس عربستان خاورميانه را درك نكرده است، اما اگر ميخواهيم كسي را به خاطر 11 سپتامبر سرزنش كنيم بايد از مركز تعليم خلباني در ميامي شروع كنيم كه افرادي را كه با هواپيما به برجهاي تجارت جهاني كوبيدند تعليم داد و سپس پدر و مادر بن لادن و رسانههاي ارتباطات جمعي آمريكا كه حقيقت را از بينندگان تلويزيوني مخفي ميكنند، براي آن كه آنها را در بيخبري نگه دارند،
پس سرزنش را معطوف به چارلي ويلسون نكنيد!
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]