واضح آرشیو وب فارسی:قدس: دايي و خواهرزاده قرباني اختلافات خانوادگي شدند
گروه حوادث - مصدق: پرونده مردي كه متهم به قتل خواهرزاده اش است، با اعتراض تنها ولي دم مقتول نسبت به قرار منع تعقيب همسر متهم به دادسراي جنايي ارجاع شد. به گزارش خبرنگار ما، بيست و دوم فروردين ماه سال 86 و در جريان نزاعي در شهر ري جوان 25 ساله اي به نام «وحيد» بر اثر اصابت 16 ضربه چاقو به قتل رسيد. وقتي كارآگاهان پليس آگاهي به سرپرستي بازپرس كشيك ويژه قتل دادسراي جنايي براي كشف انگيزه قتل و شناسايي قاتل يا قاتلان احتمالي به محل حادثه رفتند، ابتدا مادر مقتول با معرفي خود به عنوان قاتل فرزندش سعي در تغيير سير رسيدگي به پرونده را داشت، اما سرانجام پرده از حقيقت ماجرا برداشت و گفت: وحيد پسرش در درگيري با دايي و زن دايي اش از پاي درآمده است. بدين ترتيب «محمد» و همسرش «ليلا» بازداشت شده و تحت بازجويي قرار گرفتند. در اين بازجوييها «محمد» صريحاً به جرم خود اعتراف و با بازسازي صحنه جنايت نشان داد چگونه ضربات مهلك چاقو را بر سينه و پهلوي خواهرزاده اش وارد كرده است. بر اين اساس دادسراي جنايي شهريار براي ليلا قرار منع تعقيب صادر كرد و پرونده و عامل جنايت را با قرار مجرميت به دادگاه كيفري استان تهران ارجاع داد. صبح ديروز قاضي عزيز محمدي رياست شعبه 71 دادگاه كيفري به همراه چهار قاضي مستشار دادگاه ياد شده به جلسه رسيدگي به پرونده جنايت شهر ري رسميت بخشيد. در ابتداي اين جلسه، علي دلداري نماينده دادستان با اشاره به اينكه مادر مقتول به عنوان تنها ولي دم خواستار قصاص قاتل فرزندش نيست، از هيأت قضايي براي متهم درخواست مجازات قانوني كرد. در ادامه اين جلسه مادر مقتول مقابل هيأت قضايي ايستاد و گفت: نه خواستار قصاص برادر هستم و نه از او ديه مي خواهم فقط خواهان كشف حقيقت هستم. وي درخصوص علت بروز حادثه گفت: دو ماه قبل از مرگ پسرم به خاطر ناسازگاري بچه هايم از خانه قهر كردم و به منزل مادرم رفتم. اين زن 55 ساله سپس به شرح شب حادثه پرداخت و گفت: آن شب وحيد زنگ زد و در حالي كه به علت مصرف مشروبات الكلي حالت عادي نداشت، از من خواست تا به خانه برگردم. قبول نكردم و پس از لحظاتي مشاجره لفظي تلفن را قطع كردم. اما وي بار ديگر تماس گرفت و اين بار برادرم گوشي را برداشت و با او صحبت كرد. آنها نيز كمي با هم مشاجره كردند و سرانجام «محمد» با گفتن اين جمله كه اگر مردي بيا دنبال مادرت و گوشي را روي تلفن گذاشت. نيم ساعت بعد «وحيد» در حالي كه چاقو در دست داشت مقابل خانه مادرم آمد. در آنجا برادرم و همسرش با او درگير شدند. شاكي ادامه داد: در جريان درگيري، محمد با چاقو و همسرش با تبر چند ضربه به پسرم زدند. وي با تأكيد بر اينكه نسبت به قرار منع تعقيب همسر متهم از سوي دادسراي جنايي اعتراض دارد گفت: در اين قتل همسر برادرم دست داشته است مي خواهم حقيقت ماجرا كشف شود. سپس متهم به دفاع از خود پرداخت و گفت: اتهام قتل خواهرزاده ام را قبول دارم. به تنهايي مرتكب قتل شدم و در اين حادثه همسرم هيچ دخالتي نداشت و بي گناه است. وي درخصوص چگونگي وقوع حادثه گفت: پس از مكالمه تلفني از آنجا كه مي دانستم «وحيد» حتماً براي برگرداندن مادرش به خانه ما مي آيد، به كلانتري محل زنگ زدم اما آنان به موقع نيامدند، در نتيجه وقتي تهديدهاي خواهرزاده ام و ترس و هراس خانواده ام را از وي ديدم، به مقابل در منزلمان رفتم. در آنجا وحيد در حالي كه چاقو در دست داشت با من درگير شد و به ناچار من به دفاع از خود پرداختم و با چاقو چهار ضربه به سينه و پهلويش زدم. وي در پاسخ به سؤال قاضي مبني بر اينكه سپس 12 ضربه ديگر را چه كسي به مقتول زده است، گفت: نمي دانم. اما فكر مي كنم مرحوم قرباني توطئه برادرانش شده است. چون برادر بزرگ تر وي يك ماه قبل از حادثه پيش من گفته بود ديگر از شرارتهاي وحيد خسته شده ام و بايد يك جوري از شر وي خلاص شوم. وي در خاتمه دفاعياتش در اين جلسه گفت: من و وحيد با هم هيچ اختلافي نداشتيم. فقط آن شب به خاطر مادرش با هم درگير شديم. گفتني است، در پي دفاعيات متهم هيأت قضايي شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران جلسه شور تشكيل دادند و به خاطر اعتراضي كه مادر مقتول نسبت به قرار منع تعقيب همسر متهم كرده بود تصميم به ارجاع پرونده به دادسراي جنايي جهت رسيدگي به اعتراض شاكي گرفتند.
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 266]