واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: mahdigaz13th July 2009, 04:06 PMقرآن كریم درباره، استعانت یوسف صدیق از خدا در برابر توطئه زن عزیز مصر میفرماید: "و راودته التی هو فی بیتها عن نفسه و غلّقت الأبواب و قالت هیت لك قال معاذ الله"(1)، زن عزیز مصر همه زمینهها را برای كامجویی فراهم كرده بود. همه درها را محكم بسته بود تا یوسف نتواند فرار كند و كسی هم نتواند وارد بشود. (تغلیق برای تكثیر و مبالغهی بستن است). آنگاه به یوسف صدیق (علیه السلام) پیشنهاد اطفای غریزه داد: "و قالت هیت لك"(2)؛ یعنی برای تو آمادهام. در این صحنه یوسف(علیهالسلام) میگوید: "معاذ الله"؛ یعنی خدا پناهگاه است. این "معاذ الله" نظیر "والله المستعان" است. زن عزیز مصر همه زمینهها را برای كامجویی فراهم كرده بود. همه درها را محكم بسته بود تا یوسف نتواند فرار كند و كسی هم نتواند وارد بشود. در این صحنه یوسف(علیهالسلام) میگوید: "معاذ الله"؛ یعنی خدا پناهگاه است. این "معاذ الله" نظیر "والله المستعان" است. در بحث سیره توحیدی یعقوب (علیه السلام) بیان شده كه یك موحد كامل وقتی در توحید به مرحله فنا رسید نمیگوید: من از خدا كمك میگیرم، بلكه میگوید: خدا مستعان است. در این جا یوسف (علیهالسلام) هم كه وارث همان توحید است، "من" را نمیبیند، از این رو نمیگوید: "انی اعوذ بالرحمن"، چنانكه مریم (علیهاالسلام) میگوید: "انی اعوذ بالرحمن منك ان كنت تقیا"(3)؛ من به خدا پناه میبرم. گرچه حضرت مریم به اوج طهارت رسیده بود اما به پایگاه عصمت یوسف نرسید، زیرا خداوند در باره مریم (علیهاالسلام) نفرمود: "انها من عبادنا المخلَصین." گرچه به طهارت و اصطفای او گواهی داد: "انّ الله اصطفیك و طهرك واصطفیك علی نساء العالمین"(4)، اما سخن از مقام اخلاص وی به میان نیامد. احدی حق وصف خدا را ندارد جز بندگان مخلَص و آن اوج مقام ولایت است كه نصیب هر انسانی نخواهد شد. اما درباره یوسف (علیه السلام) صریحاً فرمود: "انه من عبادنا المخلَصین."(5) این انسان كامل كه در بحبوبهی آزمون الهی است و پیشنهاد سهل الوصول اطفای نایره غریزه را دریافت میكند چون غرق در توحید است، نمیگوید من به خدا پناه میبرم، بلكه میگوید: "معاذ الله". اوّل خدا را میبیند بعد میگوید: "انه ربی احسن مثوای انه لایفلح الظالمون."(6) این تعبیر، بلندای منزلت او را نشان میدهد. البته بین تعبیر "معاذ الله" و تعبیر "و الله المستعان" فرق است لیكن نكته جامع همان است كه بیان شد. در بحث سیره توحیدی یعقوب (علیه السلام) بیان شده كه یك موحد كامل وقتی در توحید به مرحله فنا رسید نمیگوید: من از خدا كمك میگیرم، بلكه میگوید: خدا مستعان است. در این جا یوسف (علیهالسلام) هم كه وارث همان توحید است، "من" را نمیبیند، از این رو نمیگوید: "انی اعوذ بالرحمن". سخنان توحیدی حضرت یوسف علیه السلام مفسران دربارهی سخنانی كه در آیات 52 ـ 53 سوره یوسف نقل شده است اختلاف دارند؛ برخی آنها را سخن یوسف و برخی آنها را سخن همسر عزیز مصر دانستهاند. آن سخنان چنین است: "ذلك لیعلم انی لم اخنه بالغیب و ان الله لا یهدی كید الخائنین . و ما ابرّیی نفسی ان النفس لأمارة بالسوء إلا ما رحم ربی ان ربی غفور رحیم."(7) بعضی گفتهاند بر اثر وحدت سیاق و اتصالی كه با گفتار زن عزیز دارد سخن همان زن است. لیكن اثبات این نظر دشوار است، گرچه از لحاظ ارتباط لفظی چنین برمیآید كه آیات یاد شده تتمه گفتار آن زن باشد، اما در هیچ جای این قصهی بلند و "احسن القَصَص"، كلمات توحیدی از این زن بت پرست نقل نشده است، زیرا آن زن و دیگر اهالی مصر گرفتار "ارباب متفرقون" بودند. آیا سخنان او، كه خیانت كرد و تهمت زد و سالیان متمادی حضرت یوسف را در زندان نگاه داشت میتواند این چنین باشد: "لیعلم انی لم اخنه بالغیب" یا "ان ربی غفور رحیم" یا "الا ما رحم ربی"؟ اما یوسف(علیه السلام) كه مستغرق در توحید است و الهی میاندیشد میگوید: "ان النفس لأمارة بالسوء الا ما رحم ربی" و "ان ربی غفور رحیم" و "ان الله لایهدی كید الخائنین." این سخنان توحیدی نشان میدهد كه آیات مزبور نقل كلام یوسف است اگر چه وحدت سیاق با این نظر مساعد نباشد، چون قرینهی معنوی بر شواهد لفظی مقدم است. پینوشتها: 1- سوره یوسف، آیه 23. 2- سوره یوسف، آیه 23. 3- سوره مریم، آیه 18. 4- سوره آل عمران، آیه 42. 5- سوره یوسف، آیه 24. 6- سوره یوسف، آیه 23. 7- سوره یوسف، آیات 52 ـ 53. منبع: كتاب سیره پیامبران در قرآن، آیةالله جوادی آملی، ص 50 ، با تصرف . سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]