واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: عروج در خرداد/نگاهي به ابعاد شخصيتي امام خميني (ره)
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): " در كلامش صلابت و صداقت موج ميزد و دراعمالش خلوص و خضوع ،گفتارش حركت آفرين و نويد بخش آباداني مرغزار انديشه انسانها بود و فكر را از سرچشمه پيام وحي و سخن رسولان سيراب ميكرد." مقام معظم رهبري
شخصيت والا و برجسته امام خميني (ره) بي گمان تاثيري شگرف و عميق در بسيج توده هاي مردم براي مبارزه عليه رژيم طاغوت و نيز پيروزي انقلاب اسلامي داشت.
ابعاد شخصيتي امام راحل و بنيانگذار جمهوري اسلامي از زواياي مختلف قابل بررسي است.
- بعد فلسفي:
امام خميني (ره) مبدا هستي را خالق يكتا مي دانست كه ستايش و بندگي تنها مخصوص او
هست و وحدانيت مهر بطلان بر همه نظرات الحادي مي زند و بر اساس اين مهم خالق و آفريننده جهان تنها ذات مقدس الهي است.
طبق اصل اعتقادي توحيد، الگوهاي حاكم بر جامعه در ساحت هاي مختلف تحت تاثير قرار
مي گيرد. اين مفهوم تنها معبود در جهان را خدا معرفي مي نمايد كه بندگي فقط براي رضاي او است و اطاعت از هيچ كس ديگر غير از خدا وجاهت شرعي وعقلي ندارد.
حضرت امام با اين نگرش، پيش از وقوع انقلاب اسلامي در ايران مناسبات اجتماعي را مناسباتي ظالمانه مي دانستند كه منافع اين ملت مظلوم را به كام جهانخواران مي ريخت و با تحقير مردم ايران تداوم حاكميت نامشروع را در ايران تعقيب مي كرد.
دنياي استكباري با حمايت از عنصر دست نشانده خود، دين زدائي در جامعه را سرلوحه كار خود قرار داده بود كه امام براي انجام تكليف وارد صحنه شد.
- بعد عرفاني:
مروري گذرا در زندگي امام خميني گوياي اين واقعيت است كه وي همواره پاي بند انديشه هاي عرفاني متعهد و نه منفعل بوده و اين نگاه بر تار و پود سخن و سلوكش سايه افكنده بود.
حدود نيم قرن مبارزه مستمر و خستگي ناپذير فقط در توان انساني است كه تكيه گاهش قدرت مطلق و حاكم جاودانه هستي است.
اين سالك راه حق بر پايه انديشه هاي ناب عرفان، جنبشي سترگ را بر پا كرد و با هموار كردن راه طي مبارزه اي سخت و جانكاه رهپويان الهي را به قيامي همه جانبه عليه ظلم و بي عدالتي و خودباختگي فرا خواند كه سرانجام آن استكبار جهاني و آمريكا جهانخوار را به زانو در آورد و دشمن ديرينه همه مسلمين، صهيونيسم و نظام اشغالگر قدس را به وحشت انداخت.
در همه جملات ايشان، ابعاد عرفاني به ابعاد سياسي هويت مي بخشيد و با اين شيوه پيامبر گونه بود كه در پايان قرن بيستم توانست عرفان را در خلق دنيايي پراميد و جامعه اي ديني متجلي سازد.
امام خميني (ره) مرشد كامل و سر سلسله عارفان متعهد انقلابي و مصلح بزرگ دوران، اين حقيقت را به اثبات رساند كه جايگاه حقيقي عرفان تنها فعاليت هاي فردي انسان نيست بلكه هم چنانكه خدا، حاكم مطلق هستي است بايد حاكميت او همه جنبه هاي زندگي انسان را فرا گيرد و تمام روابط اجتماعي بر اساس ارزش هاي الهي بنا شود.
- بعد ايدئولوژيك:
هر انقلابي مسبوق به نظامي از انديشه و تفكر است كه پشتوانه نظري و فكري آن محسوب مي شود.
اولين ركن هر انديشه انقلابي نكوهش وضع موجود است. امام اگر چه از دهه 20 شمسي در كتاب "كشف الاسرار" اشاراتي دارند، ولي از دهه 40 شمسي به صورت گسترده وارد ميدان شدند.
در شرايطي كه لايحه انجمنهاي ايالتي-ولايتي تصويب مي شد امام خميني(ره) مخالفت و مبارزه خود را عليه رژيم آغاز كرد و وقتي كه از اندرز و نصيحت نتيجه نگرفت و فاجعه فيضيه به وجود آمد با حمله مستقيم و بي واسطه به رژيم، سنت تقيه را شكست.
ايشان مخالفت هاي خود را با سياست ها و مواضع حكومت شاه مانند برقراري روابط نزديك با رژيم اشغالگر قدس و تصويب قانون "كاپيتولاسيون" وبسياري موارد ديگرآشكارا و با صراحت اعلام كردند.
امام خميني به عنوان يك سياستمدار متبحر هم تصميم ساز بود و هم تصميم گير.در واقع ايشان ضمن بسيج توده ها عليه حاكميت پهلوي، تئوري و آلترناتيو نيز براي پس از سقوط دولت طاغوت داشتند.
در طول دهه 50 شمسي و تا تحولات انقلاب اسلامي، امام همچنان در اعلاميه هاي مختلف در پاسخ به نامه هاي مردم، دانشجويان و علما، با واجب كردن جهاد بر تمام مسلمين براي آزاد سازي فلسطين و حمايت از گروه هاي مبارز فلسطيني، اين امر را در اذهان و افكار عمومي و مسلمانان زنده نگه داشت.
به بيان ديگر حضرت امام با اين حمايت از مسلمانان بيداري را نيز براي آنان به ارمغان آوردند.
بدين ترتيب حضرت امام خميني (ره) ضمن اينكه يك ايدئولوگ انقلاب اسلامي بود ولي ايده انقلاب اسلامي را در مرزهاي جغرافيايي ايران محصور نكرد.
امام با پيوند حمله به شاه و اسرائيل رسالت الهي و رهبري خويش را مطرح نمود و هم زمان نيز نسبت به استقلال مسلمانان مناطق تحت سلطه در قلمرو جهان اسلام به خصوص فلسطين برنامه و ايده ارائه نمود.
- بعد فقاهتي:
فقه سياسي اصطلاح جديدي است و بر شعبه اي از معرفت فقهي اطلاق مي گردد كه موضوع آن احكام شرعي سياسي است منظور از احكام شرعي سياسي نيز مسائلي چون جهاد، امر به معروف و نهي از منكر، امورحسبيه، رهبري و خلافت، امارت و قضاوت، وجوه شرعيه و غيره است.
مهمترين موضوع در اين حوزه بحث ولايت فقيه است كه امام با ارائه اين الگو بار ديگر توانست دين را از حاشيه به متن جامعه آورد و از اين طريق تشكيل حكومت دهد و پاسخي قاطع به كساني بدهد كه سال ها با تبليغ سوء دين را داراي الگوي حكومتي نمي دانستند.
پژوهم-1732-9026 - 1446
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 280]