واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: آشنايي با انديشمندان جهان اسلام / فخرالمحققين حلي«ايضاحالفوائد»؛ كتابي بينظير از «فخرالمحققين حلي» در فقه استدلالي
گروه انديشه: در فقه استدلالي كتابي به اهميت كتاب «ايضاحالفوائد» اثر «فخرالمحققين» كه شرح كتاب «قواعد» است، تأليف نشده است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، 747 سال پيش در چنين روزي، 20 جماديالاول سال 682 هجريقمري، «فخرالمحققين»، «محمد بنحسن بنيوسف»، فرزند علامه حلي، فقيه و محقق والامقام در شهر حله متولد شد و به شيخ فخرالدين و فخرالمحققين و فخرالاسلام ملقب شد.
ذوق و هوشياري و همت و تلاش علامه فخرالمحققين چنان بود كه در ده سالگي به درجه اجتهاد رسيد و همانند پدر بزرگوارش قبل از آنكه به بلوغ برسد، از تحصيل در نزد دانشمندان بينياز شد و شهرت علمي و فقهي وي چنان شد كه به فخرالمحققين ملقب شد. درباره علامه فخرالمحققين ضمن آنكه ستايشهاي فراواني به عمل آمده است، پيرامون اجتهاد وي در ده سالگي نيز اظهار شگفتي شده است.
به همين دليل وي را با ابنسينا كه در نوجواني به بالاترين مراتب علمي دست يافت و از تحصيل در نزد استادان بينياز شد، مقايسه كردهاند. فخرالمحققين در اصل نزد پدرش پرورش علمي و مذهبي يافت. استاد ديگر وي رضيالدين علي بنيوسف بنمطهر حلي است.
فخرالمحققين آثار متعددي از خود به يادگار نهاد كه نام برخي از آنها چنين است: «ايضاحالفوائد» كه شرح كتاب قواعد است و به گفته شيخ بهايي نظير آن در فقه استدلالي تأليف نشده است؛ «تحصيلالنجاة»؛ شرح كتاب نهجالمسترشدين، «شرح مباديالاصول»؛ «ثباتالفوائد في شرح اشكالاتالقواعد»؛ «جامعالقوائد»؛ حاشيه بر ارشادالاذهان؛ «الكافيةالوافيه»؛ «منبعالاسرار»؛ «مناسك حج»؛ «رساله فخريه»، «المسائلالمظاهريه»؛ «واجبات الصلوةالثمانيه» و ... .
علامه فخرالمحققين علاوه بر تأليف كتاب، شاگردان بزرگي نيز تربيت كرد كه نام برخي از آنها عبارتند از: «محمد بن مكي عاملي جزيني» معروف به شهيد اول؛ شيخ «جمالالدين احمد بنمتوج بحراني» مؤلف «منهاجالهدايه»؛ شيخ «ناصر متوج بحراني»؛ «سيدحيدر آملي» مؤلف «منبعالاسرار»؛ «سيدبدرالدين مدني»؛ «سيدتاجالدين حسني»؛ شيخ «ظهيرالدين»؛ شيخ «نظامالدين»؛ «فاضل مقداد» و ... .
علامه فخرالمحققين از اساتيد و شيوخ بزرگِ اجازه نيز محسوب ميشود. وي از اين طريق به ساماندهي امور فرهنگي و ارزيابي دانشمندان ميپرداخت. بزرگان زيادي به محضر علامه فخرالمحققين ميرفتند و پس از آنكه ميزان دانش خود را عرضه ميكردند و استاد از آنها امتحان به عمل ميآورد، براي آنان اجازهنامه صادر ميكرد.
برخي از كساني كه موفق به دريافت اجازه از علامه فخرالمحققين شدند، عبارتند از: «ابوالفتوح احمدآوي»؛ «شمسالدين محمد آوي»؛ «غياثالدين اعرج حسيني»؛ شيخ «محمد آملي»؛ «سيدناصرالدين علوي»؛ «شهيد اول»؛ «سيدحيدر علويحسيني» و افراد متعدد ديگر.
علامه فخرالمحققين به منظور آشنا كردن خوانين و فرمانروايان مغول با اسلام اصيل، همراه پدر خود به ايران آمد. وي در جريان اين مأموريت موفقيتهاي چشمگيري به دست آورد. فخرالمحققين در مناظره چيره دست بود و به راحتي ميتوانست حقانيت تشيع را آشكار كند. عظمت علمي فخرالمحققين سبب شده بود كه وي هدف آماج تهمتهاي دشمنان شود و حسودان و دشمنان پيوسته به آزار اين عالم بزرگ مشغول شوند.
به همين دليل مدتي از وطن خود دور شد و در آذربايجان اقامت كرد. علامه فخرالمحققين پس از 89 سال زندگي بابركت، سرانجام در سال 771 ه.ق ديده از جهان فرو بست و علاوه بر آنكه تعداد كثيري آثار مكتوب به يادگار نهاد، فرزندان دانشمند و با فضيلتي نيز به جامعه اسلامي تقديم كرد كه يادگار پدر شدند.
حلي، يكي از اعجوبههاي روزگار است كه در فقه، اصول، كلام، منطق، فلسفه، رجال و غيره كتاب نوشته است، در حدود صد كتاب از آثار خطي يا چاپي او شناخته شده كه بعضي از آنها مانند «تذكرةالفقها» به تنهايي كافي است كه نبوغ او را نشان دهد. وي كتب زيادي در فقه دارد كه غالب آنها مانند كتابهاي محقق حلي در زمانهاي بعد از او طرف فقها شرح و حاشيه شده است. وي در فقه شاگرد دايي خود «محقق حلي» و در فلسفه و منطق شاگرد «خواجهنصيرالدين طوسي» بوده است، فقه تسنن را نزد علماي اهل تسنن تحصيل كرده است.
او استادان بسياري داشته است كه از ميان آنها ميتوان به خواجه نصيرالدين طوسى، «كاتبىقزوينى»، حكيم منطقى شافعى معروف به «دبيران» اشاره كرد و از اساتيد علوم منقول او مىتوان از دايى با فضيلتخويش، محقق حلى و والد ماجد خويش، شيخ «سديدالدين يوسف» و «سيداحمد بنطاووس» و برادرش «سيدعلى بنطاووس» و «ابنميثم بحرانى» و پسر عموى مادر خويش، شيخ «نجيبالدين يحيى» و شيخ «تقىالدين عبدالله بن جعفر بن على صباغ حنفى» و شيخ «عزالدين فاروقىواسطى» اشاره كرد.
همچنين وي داراى حوزه وسيع و پربركتى بوده است و شاگردان متعددى از مكتب فقه، اصول او فارغالتحصيل شدهاند و جالب توجه آن است كه خواجه نصيرالدينطوسى را از شاگردان فقهى او به شمار آوردهاند، آنچنان كه او استاد معقول و رياضيات علامه بوده است و اين نوع مبادله و تفاهم فرهنگى در جمع دانشمندان ما بىسابقه نبوده است.
«سيدمصطفى تفرشى»، صاحب كتاب «نقدالرجال» مىگويد: «حلي آنقدر فضيلت و شأن و اعتبار دارد كه بهتر آن است كه توصيف نشود، چون توصيفها و تعريفهاى من چيزى بر شأن او نمىافزايد. او بيش از هفتاد جلد كتاب دارد كه هر كدام نشانگر نوعى از فضيلت و نبوغ و علم و دانش اوست.»
«قاضى نورالله شوشترى» در كتاب «مجالسالمؤمنين» مىنويسد: «فخرالمحققين محمد در علوم عـقـلـى و نـقـلـى مـحـققى متخصص بود و در علوم فهم و فطرت محققي بىنظير.» سپس او از يكى از دانـشمندان شافعى نقل مىكند كه وقتى با پدرش به نزد سلطان محمد خدابنده به سلطانيه قـزويـن آمـد، دانـشـمـنـدى جـوان، عـالىمقام، مستعد، نيكخوى و پسنديدهخصال بود، آنگاه مىگويد: «وى در خدمت پدر بزرگوارش تربيت يافته و در سن ده سالگى نور اجتهاد از ناصيه حال او تافته، چنانكه خود نيز در شرح خطبه كتاب قواعد به آن اشاره فرموده و گفته است چون از تحصيل عـلوم معقول در محضر پدرم علامه فراغت يافتم و بسيارى از كتب علمى علماى شيعه را نزد وى خواندم، از او مسالت كردم كتابى در فقه تصنيف كند كه جامع اسرار آن علم باشد.»
فـقيه عظيمالشأن، «شهيداول»، كه سرآمد شاگردان اوست، در اجازهاى كه در زمان حيات وى به شاگردش، «شمسالدين بننجده» داده است، از او اين گونه ياد مىكند: «شـيخ امام سلطانالعلما و منتهىالفضلا و النبلا، خاتمالمجتهدين، فخرالملة والدين، ابوطالب محمد فرزند شيخ امام سعيد جمالالدين بنمطهر كه خداوند عمر گرانبهاى او را دراز گرداند و از پيشامدهاى سو زمانه نگه دارد. فخرالمحققين در شب بيستم جمادىالاول سال 682 هجرى در شهر حله موطن خويش ديده به دنـيـا گشود. علوم مقدماتى و متداول عصر و سپس علوم عاليه خط فخرالمحققين بر روى كتاب نهجالمسترشدين. معقول؛ يعنى فلسفه و كلام و منطق و فقه و اصول و حديث و غيره را نزد پدر علامهاش فرا گرفت و پـيـش از آنكـه بـه حـد بـلوغ برسد، در انواع آنها ورزيده شد؛ يعنى تقريبا از تحصيل آنها بىنياز شد.»*
*منابع: طهور، پايگاه اطلاعرساني مطالعات شيعهشناسي، شعائر، صدا و سيما.
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 546]