واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش > فناوری - سازمان جهانی کشاورزی و غذا (فائو) میخواهد تا نیمه قرن بیست و یکم، به گرسنگی در جهان پایان بخشد. با اجرای برنامه هایی چون کنترل منابع آب، جلوگیری از شخم زدن زمین زراعی و افزایش بازدهی میتوان این هدف را در آیندهای نزدیک محقق کرد. مجید جویا: گرسنگی، قدیمیترین دشمن بشریت است. با وجود تمام پیشرفتهای بشری، حتی در همین امروز هم بیش از یکششم مردم در کشورهای در حال توسعه نمیتوانند به منابع کافی برای تغذیه خود دست پیدا کنند. هفته گذشته در کنفرانس جهانی غذا در رم، رهبران جهان تعهد خود را برای پایان دادن به گرسنگی مردم فقیر، «در اولین فرصت» تجدید کردند. به گزارش نیوساینتیست، سازمان جهانی کشاورزی و غذا (FAO) از آنها خواسته بود تا برای پایان دادن به گرسنگی در دنیا تا سال 2050، متعهد شوند. اما تعهدات آنها در پایان این اجلاس خیلی کمتر از خواسته این سازمان و آرزوهای مردم گرسنه جهان بود. دولتهای ثروتمند گفتند به جای اینکه سعی خود را در راستای نیل به اهداف قبلی به کار برند، متعهد خواهند شد که تا سال 2025 در راستای به نصف رساندن گرسنگی دیرپای کشورهای در حال توسعه (یعنی از 20 درصد گرسنگی کنونی به 10 درصد) تلاش کنند. اما آیا آنها میتوانند به این هدف برسند؟ فائو بر اساس عملکرد گذشته این کشورها، دسترسی به این هدف را غیرممکن ارزیابی کرده است. کارشناسان کشاورزی دلیل این ارزیابی بدبینانه فائو را این میدانند که دولتها، تعهدات قبلی خود را زیر پا گذاشتهاند و کمکهای مالی خود را در بخش کشاورزی کاهش دادهاند. نسبت افراد فقیر گرسنه در سال 2007 / 1386 به 16درصد کاهش یافت که کارشناسان، این را مرهون رشد اقتصادی در آسیا میدانند؛ اما در سال 2008 / 1387 به دلیل بحران اقتصادی و سیر صعودی قیمت غذا، این مقدار به 17 درصد بازگشت. خواکیم فونبراون از IFRRI (موسسه سیاستگذاری غذایی در شهر واشینگتن) میگوید: «پایان گرسنگی تا سال 2025 واقعبینانه نبود و نصف کردن آن، واقعبینانهتر خواهد بود، اما نیاز به پیگیری پیوسته و مداوم دارد». از سویی جمعیت جهان تا سال 2050 با شیب ملایمی افزایش خواهد داشت تا به رقم 1/9 میلیارد نفر برسد، در حالی که گرم شدن جو کره زمین، تاثیر جدی و منفی بر روی کشاورزی خواهد داشت، که این دو عامل در کنار هم به وخامت اوضاع میافزاید. حال چه باید کرد؟ مسوولان فائو میگویند که برای تغذیه 9 میلیارد نفر، تولید مواد غذایی باید به دو برابر میزان کنونی برسد. همه ملتها باید مشارکت کنند، اما توجه بر روی کشورهای فقیر متمرکز خواهد بود که بیشترین ظرفیت برای بهبود اوضاع در آنها وجود دارد، جاییکه کشاورزی درآمد بهتری به کشاورزان خواهد داد تا بتوانند غذا بخرند. فائو میگوید که برای نیل به این هدف، سرمایهگذاری در بخش کشاورزی باید از 142 میلیارد دلار کنونی، به 209 میلیارد دلار در هر سال برسد. همچنین پژوهشهای کشاورزی باید افزایش یابد. گروه مشاور در رابطه با پژوهشهای بینالمللی زراعی یا CGIAR (گروهی که توسط برخی از دولتهای سرمایهگذار در آزمایشگاههای تحقیقاتی پشتیبانی میشود تا پژوهشهای زراعی را برای کشورهای فقیر انجام دهند) میگوید که سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه برای کشورهای در حال توسعه، باید از 1/5 میلیارد دلار فعلی به 4/16 میلیارد دلار افزایش یابد. پژوهشگران این موسسه میگویند که در تئوری، سرمایهگذاری انجام شده کافی است که آنها بتوانند با استفاده از آن، محصولات کشاورزی کافی را برای دو برابر کردن غذای مورد نیاز بشر تامین کنند، ولی در عمل با گرم شدن زمین ممکن است که این کار غیرممکن باشد. اینها اولویتهای اصلی این گروه است. 1- در انتظار آببه گفته فائو تا سال 2025، مناطق تحت پوشش کشاورزی آبی باید تا 11 درصد بیشتر از مقدار کنونی باشد؛ ولی سفرههای آب قدیمی که بیشتر محصولات غذایی دنیا را تغذیه میکنند، در حال خشک شدن هستند. یوهان روکستروم از مرکز رشد و توسعه سوئد در استکهلم میگوید که ما به افزایشی به میزان دوبرابر مقدار ارزیابی شده قبلی نیاز داریم. آبی که در نهرهای آب جریان مییابد و معمولا در کشاورزی از آن استفاده میشود، تنها 5 تا 15درصد از آب در حال شار از طریق سیستمهای کشاورزی را شامل میشود؛ و بقیه آن که آب سبز است، از طریق آب زهکشی یا تبخیر یا عبور مفید از داخل مزارع به هدر میرود. چندین راه برای جذب سهم بیشتری از آب سبز در مزارع وجود دارد، که شامل زیر خاک مدفون کردن کودها، کانالها و مخازن زیرزمینی آب است که با آبهای سطحی ناشی از بارشهای گرمسیری پر میشوند. در قسمتهایی از کنیا و چین چنین ذخایری میتوانند کمک کنند که یک مزرعه از دورانهای خشکی بین دو دوره بارشی نجات پیدا کند. به گفته روکسترام، بررسی جغرافیایی ظرفیتهای ترکیبی تمام این رویکردها نشان میدهد که بیشترین سهم از ظرفیت استفاده نشده برای ارتقای بهرهوری آب، در دشتهای هموار افریقا یا ساواناها موجود است. او میافزاید که این امر، گاهی اوقات در تضاد کامل با چیزی است که تصور میشود: «آب سبز موجود د زمینهای خشک نامیبیا و بوستوانا، بیش از مقدار مورد نیاز برای تغذیه مردمان آنجا است». 2- شخم زدن را متوقف کنیدهزاران سال است کشاورزان، لایه بالایی خاک را برای دفن کردن و از بین بردن بذر علفهای هرز، زیر و رو میکنند. اما این کار هزینهبر است، خاک را نابود میکند و منجر به آزاد شدن گازهای گلخانهای هم میشود. بیشتر کشاورزان ذرت و سویا در آمریکا، از شخم زدن زمین برای آماده کردن آن منع شدهاند: آنها دیگر برای کشت دانهها، شیاری در زمین به ایجاد نمیکنند؛ و با علفهای هرز نیز از طریق علفکشها و محصولات اصلاح شده ژنتیکی مقاوم در برابر علفکش مبارزه میکنند. اما برام گوارتز از مرکز بینالمللی بهینه سازی گندم و ذرت ((CIMMYT در مکزیک (یکی از آزمایشگاههای وابسته به CGIAR) میگوید که اگر کشاورزان علفهای هرز را زیر بقایای آلی همچون کاه مدفون کنند و محصولات را برای خنثی کردن آفتها جابجا نمایند، به موارد فوق نیاز نخواهند داشت. این روش به عنوان کشاورزی حفاظتی شناخته شده و نه تنها از خاک و مواد مغذی و انرژی نیز محافظت میکند، هدر رفت آب را نیز کاهش میدهد. گوارتز مزارع نمونه تحقیقاتی در مکزیک را با استفاده از این روشها اداره میکند، و دریافته است که کشاورزی حفاظتی در سالهای پر محصول میتواند به همان اندازه زراعت سنتی بازدهی داشته باشد؛ و حتی در طول دوران خشکسالی، این بازده بیشتر هم میشود. 3- بازگشت به مبانیتولید دانههای پرمحصول تنها زمانی ارزشمند خواهد بود که کشاورزان به آنها دسترسی داشته باشند و بتوانند از فروش محصولاتشان سود بیشتری ببرند. پرابهو پینگلی، معاون بخش کشاورزی در بنیاد بیل و ملیندا گیتس میپرسد: «انواع متنوعی از ذرت وجود دارند که نسبت به تغییرات آبوهوایی یا بیماریها مقاومند، اما شما چطور آنها را در اختیار کشاورزان قرار میدهید؟». برنج نریکا یکی از این موارد است. این گونه خاص زمینهای خشک در سال 1990 عرضه شد، و دانشمندان CGIAR از طریق پیوند زدن برنج آسیایی با گونههای آفریقایی، آن را تولید کردند. نریکا بهتر از گونههای دیگر با علفهای هرز مقابله میکند و همچنین محصول آن پربارتر و حاوی پروتئین بیشتری به نسبت دیگر گونهها است. اما در آفریقا تعداد انگشتشماری از کشاورزان، چیزی درباره این نوع برنج شنیدهاند. پاپا سک، مدیر مرکز برنج آفریقای CGIAR در کوتونو، بنین میگوید: «خدمات دولتی که روشهای نوین کشاورزی را به کشاورزان آموزش میداد، در طول بحران بدهیها در سال 1980 متوقف شد. ما باید این خدمات را احیا کنیم».حتی اگر آنها به انواع دانههای بهتری دست یابند، کشاورزان آفریقایی تمایلی برای بهبود روشهای تولید خود ندارند؛ زیرا آنها به بازارها دسترسی ندارند و نمیتوانند از فروش محصولات خود درآمدی کسب کنند. همچنین این محصولات فروخته نشده اغلب بهخوبی ذخیره نمیشوند و بنابراین در انبارها فاسد شده و از بین میروند. پیتر هارتمن از آزمایشگاه کشاورزی نواحی گرمسیری CGIAR در آیبادان نیجریه، (IITA) میگوید: «در هر سال، نیمی از موزهای تولید شده در کنیا از دست میروند. اگر افریقا بتواند از همه غذای تولیدی خود استفاده کند، هیچ احتیاجی به کمکهای غذایی وارداتی نخواهد داشت». هارتمن میگوید که شما باید برای ارتقای محصولات خود، تمام سیستمهای غذایی را به دقت بررسی کنید. برای نمونه، IITA نشاسته کاساوای پرمحصول و مقاوم به آفت را تولید کرد و برای احداث کارخانههایی جهت آسیاب این محصول و تولید آرد از آن، کمک کرد. اما سپس پی برد که به دلیل محدودیت در حمل و نقل، این کارخانهها خروجی مورد انتظار را ندارند. مسئله این است که کاساوا در جنوب نیجریه رشد میکند، در حالی که کامیونهای صنعت حمل و نقل بیشتر در شمال این کشور حضور دارند. اما بعد از اینکه بازار خوب حمل و نقل این محصول سبب شد که رانندگان کامیون به منطقه سرازیر شوند، به رغم این که زمینهای زیر کشت این محصول از سال 2004 تا 2007 با کاهش مساحت مواجه شده بودند، تولید آن در همین زمان، از 35 میلین تن به 45 میلیون تن افزایش یافت. 4- افزایش بازدهیمارک رزگرانت از انستیتوی بینالمللی پژوهشهای سیاستگذاری غذایی (IFPRI) برآورد کرده که تاثیر افزایش 25 درصدی بازدهی محصولات کشاورزی در تولید مواد غذایی مورد نیاز مردم افریقا، بیشتر از تاثیر دو برابر شدن آبیاری در تولید محصولات غذایی خواهد بود. این کار میتواند سادهتر نیز باشد. هانس براون، مدیر بخش گندم در مرکز بینالمللی بهینهسازی گندم و ذرت میگوید: « ما انتخابهای فوقالعادهای برای افزایش بازده داریم». در هفته گذشته، دانشمندان گندم جهان، ائتلافی را بنیان نهادند تا بازده تولید گندم را با استفاده از مهندسی ژنتیک فتوسنتز گیاه، افزایش دهند. این بهینهسازیها امکانپذیر است و بهرهوری آب، تحمل گرما و میزان محصول را به شدت افزایش خواهند داد. آنها در نظر دارند گندم را یا با گونههای موثرتر از آنزیم کلیدی فتوسنتزی رابیسکو غنیسازی کنند، یا با دنبالهای از ژنها، سیستم فتوسنتزی C3 را به سیستم C4 تبدیل کنند. سی.4 در ذرت یافت میشود و در واحد نور، بر روی کربن بیشتری فتوسنتز انجام میدهد. همزمان، انستیتو بینالمللی تحقیقات برنج CGIAR در فیلیپین نیز در حال کار جهت تولید برنج C4 است. براون میگوید که کلید این کار پول است. بازده گونههای جدید ذرت با شیبی دو برابر بیشتر از بازده برنج وگندم در حال افزایش است. دلیلش این است که ذرت اغلب توسط شرکتهایی خصوصی پرورش یافته که در هر سال به اندازه 5/1 میلیارد دلار روی آن سرمایهگذاری میکنند. در مقابل، پرورش گندم و برنج اغلب در آزمایشگاههای دولتی انجام شده که در آنها در یک سال بودجهای تنها در حدود 350 میلیون دلار به گندم تخصیص مییابد. به جز انواع برنج هیبریدی چینی، سالیان متمادی است که میزان تولید انواع برنج در واحد سطح، ثابت مانده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 500]