محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846320051
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم !!!!!!
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم !!!!!! nalan29th January 2009, 12:57 AMعلائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به مقصد در خیابانی نا آشنا گم می شوید به کمک علائم و نشانه ها می توانید راه درست را پیدا کنید ، اما وقتی در پیچ و خم ماجراها و سختی ها حس می کنید مسیر درست زندگی کردن را از دست داده اید چه می کنید ؟ وقتی سر رشته زندگی را گم می کنید چه راه حلی برای باز یافتن آن وجود دارد ؟ آیا ممکن است در زندگی راهی پر از علائم و نشانه های هدایت بخش برای رساندن ما به سر منزل مقصود مهیا نشده باشد ؟ فراموش نکنیم که جاده اصلی زندگی هم هزاران نشانه و علامت دارد و در طول قرنها ، انواع تونل ، زیر گذر ، پل و ... در آن ایجاد شده و آ ن را آسفالت و خط کشی شده ، با انواع چراغهای سبز و قرمز و تابلوهای خطر و ... به ما سپرده اند تا از آن بزرگراه روشن و هموار به مقصد اصلی برسیم ، اما متاسفانه خیلی از ما گرفتا ر بی راهه ها و جاده های فرعی و میان بر های کاذب می شویم و تا آخر عمر از این فرعی به آن فرعی یا از این بی راهه به آن بی راهه تغییر مسیر می دهیم . برای آنکه بفهمیم گم شده ایم یا نه ، کافی است به علائم و نشانه ها دقت کنیم ، چون وقتی جاده ای ، جاده اصلی است ، به آن رسیدگی شده و انواع علامت گذاری ها برای رسیدن به مقصد در آن انجام شده است. چرا به علائم توجه نمی کنیم ؟ اینک به این مطلب می پردازیم که چرا گاهی با وجود صدها علامت و نشانه مقابل چشممان آنها را نمیبینیم و در نتیجه راه را گم میکنیم ؟ ممکن است بگویید ندیدن نشانه ها و علامتها موضوعی عادی وطبیعی است و اکثر ما در بیشتر موارد نمیتوانیم همه چیزهایی را که جلو چشمانمان قرار می گیرند ببینیم ، اما اتفاقا این ندیدن ، اصلا هم طبیعی نیست ، بلکه عواملی دست به دست هم می دهند تا ما نتوانیم یا نخواهیم نشانه های اطرافمان را با وجود تعدد و بزرگی شان ببینیم و همین عوامل هستند که به عنوان موانع کوچک و بزرگ مارا از رسیدن به هدف باز می دارند. خود را محدود نکنیم ! در نظر بگیرید کسی با اتومبیل خود در جاده ای رانندگی می کند . اگر از بالای یک کوه یا بلندی به او نگاه کنیم متوجه می شویم در حال حرکت است چون در هر لحظه مختصات مکانی اش تغییر می کند اما خود او در داخل اتومبیل کمتر متوجه حرکت خود است . او بیشتر در حال حرف زدن ، خوردن، آواز خواندن و کارهایی از این دست است . او به طور مبهمی متوجه میشود که مناظر اطراف عوض می شوند ، نم نم بارانی می بارد یا باد می وزد ، هوا سرد یا کمی گرم می شود اما حواسش بیشتر به درون اتو مبیل است ، به اینکه آیا کولر یا بخاری ، خوب کار می کند یا نه ، آیا تشکها نرم و صندلی ها راحت هستند ؟ آیا فضای داخل اتومبیل بزرگ است یا تنگ؟ آیا بنزین دارد یا نه؟ آیا بهتر نیست همصحبتی برای خود بیابد ؟ چون انرژی و میزان توجه انسان محدود است ، توجه زیادتر به داخل اتومبیل با عث می شود توجه اش نسبت به بیرون کمتر شود و در این صورت بدیهی است که اگر دهها یا صدها تابلوی بزرگ سر راهش باشند نتواند آنها را ببیند و تنها شاید زلزله ای بیاید یا درختی واژگون شود یا سنگی بزرگ برسر راهش بیفتد تا بتواند به بیرون توجه بیشتری نشان دهد! دید کلیشه ای! عامل دیگری که باعث میشود فرد مورد نظر ما ، نشانه ها و علامتها را نبیند ، کلیشه کردن رانندگی و حرکتش است . گاهی افراد حرکت در جاده را تبدیل به یک کلیشه می کنند و دراین کلیشه یا چارچوب فقط چیزهایی را می بینند که با خود قرار گذاشته اند که ببینند! مثلا درجه باک بنزین یا روغن یا کم بادی لاستیک ها را میبینند ، بعضی از تابلو ها ، درجه سرعت اتومبیل یا ظاهر بدنه و ... می بینند اما چیزهای دیگر را نمی بینند . آنها مثل یک روبات کامپیوتری عمل می کنند یعنی چند تا برنامه نرم افزاری مشخص برای خود تعریف کرده اند و همانها را اجرا می کنند و گویی قرار نیست کار دیگری پیش آید . در آسمان جاده این افراد اگر دوتا خورشید بدرخشد آنها متوجه نمی شوند چون در برنامه آنها نرم افزاری برای بررسی تعداد خورشید ها وجود ندارد! اینها هم مانند دسته قبلی اگر اتفاق غیر مترقبه و باز دارنده ای بیفتد به ناچار کلیشه شان را گسترش می دهند یعنی برنامه و کلیشه جدیدی تعریف می کنند تا بتوانند بر طبق آن عمل کنند و رخداد جدید را در آن بگنجانند. به حساب نیاورد ن علا ئم اما دسته دیگری هم هستند که علامتها و نشانه ها را کاملا سطحی و ظاهری می بینند و درباره آنها فکر نمی کنند آنها را تعبیر و تفسیر نمی کنند ، تحلیلی از آنها ندارند و به بررسی یا مفهوم یابی آنها نمی پردازند. در نتیجه اگر هم آنها را ببینند بی تفاوت از کنار آنها می گذرند و دیدن یا ندیدنشان تا ثیر چندانی بر حرکت و رانندگی آنها نمی گذارد .آنها یا گمان می کنند آنچه می دانند کافی است و نشانه هار ا جدی نمی گیرند یا باورشان نمی شود که نشانه های بیرونی برای این گذاشته شده که جاده اصلی را از فرعی و راه را از چاه تشخیص دهند بلکه گمان می کنند این نشانه ها ،تابلو ها و علائم از سالها قبل بوده و همیشه خواهد بود ویا به طور اتفاقی سر راهشان سبز شده است . شرط دیدن نشانه ها چیست؟ نشانه ها شرط لازم هستند ولی کافی نیستند و حتی وقتی بزرگترین و چشمگیر ترین نشانه ها جلو چشممان باشد دیدن آنها چند شرط دارد : اول -اینکه بپذیریم وجود نشانه ها و علائم در جاده زندگی ما بی دلیل نیست و آنها را برای عبرت و راهیابی و استفاده ماگذاشته اند . دوم- اینکه چندان به خود مشغول نشویم تا قادر باشیم در اینجا و اکنون زندگی کنیم و حال را ببینیم و با توجه به شرایط حرکت کنیم یعنی با توجه به جاده و همه آنچه مسیر مارا تعیین می کنند . سوم –اینکه سعی کنیم نشانه ها و علائم را بفهمیم درباره آنها فکر کنیم و معنای آنها را درک کنیم و نهایتا بر طبق آنها عمل کنیم و آخر اینکه انجام همه این شروط و شرطهایی که از انها مشتق می شوند نوعی صداقت می خواهد ، صداقت با خود و وفاداری به خود . صداقتی که مانع می شود وقتی نشانه ها را می بینیم خود را به ندیدن بزنیم . صداقتی که رنگ و ریا را از ما دور می کند و به ما فرصت می دهد حقیقت را در تمام طول مسیر ببینیم، بفهمیم و از آن روی بر نگردانیم . به راستی elada3rd February 2009, 02:13 PMاين روزها بازار اجناس تقلبي داغ هستند خوب مي تونيم اين را در رابطه با درد رواني خودمون هم بررسي كنيم شما وقتي معده درد داريد شب مراجعه مي كنيد خواب آلود ميريد اشتباه يك داروي ديگه بر مي داريد وقتي دردتون تشديد ميشه مي فهميد كه داروي اشتباه خورديد پس داروي اشتباه نه تنها درد را برطرف نمي كنه بلكه تشديد هم مي كنه امروزه انسان ها نياز معنوي دارند نياز به اين كه زندگي از پوچي و تكراري بودن در بياد .هنگامي كه دچار اين نياز بشيد فروشندگان زيادي سر راهتون قرار مي گيرند و تجارت معنوي به راه مي اندازند! شما با توجه به مطلب بالا و مثال هاي ديگري كه در رابطه با زندگي مي خونيد راه تشخيص درست را پيدا كنيد و توي اين راه گم نمي شيد مثلا معنويت مولد انسان را مسئول مي كنه، معنويت مولد انسان را واقع گرا ميكنه وقتي شما از اين اصول فاصله گرفتيد بايد بدونيد داريد جنس تقلبي دريافت مي كنيد راه زندگي درست باشه شما موفق ميشيد . ندا خانم3rd February 2009, 02:46 PMازدواج موفق و پایدار، چگونه ازدواجی است؟ مهمترین چیزی که زندگی را پایدار میکند، عنصر رضایتمندی است. اما چکار کنیم تا افراد از زندگی احساس رضایت و خوشبختی بکنند؟ بخش عمدهای از این موضوع به ذوق و هنر افراد برمیگردد. میدانید که خوشبختی تعاریف زیادی دارد. از زمان سقراط و قبل از او تا همین امروز نیز تعریف میشود و در آینده نیز خواهد شد. سختی تعریف خوشبختی در این است که انسانها باید آن را خودشان تجربه بکنند و از یک منظر شاید بتوان گفت چون سهل ممتنع است تعریف سختی دارد، یعنی آسان بودن در عین سخت بودن. من معتقدم خوشبختی یعنی احساس عمیق رضایتمندی از زندگی، یعنی وقتی این حس تمام وجودت را گرفت که راضی هستی تو آدم خوشبختی هستی. این خوشبختی پیدا کردنی نیست بلکه همان احساس خودت است. نگاهی که باید تغییر داد! اگر توانستی نگاهت را به زندگی تغییر بدهی و آن را زیبا ببینی خوشبخت هستی. این کار مقداری مهارت ورزی میخواهد. اغلب ما مهارت دیدن نداریم. نمیتوانیم قشنگ ببینیم. به زندگی نسیه نگاه میکنیم در حالی که نقد است. زندگی همین صحبت من با شما است، همین دوست و رفیقی است که پیدا میکنیم، همین چیزی است که مینویسیم و همین لبخند، سلام و نگاهی است که با هم رد و بدل میکنیم. آقای قرائتی مثالی درباره همین نحوه نگرش انسانها دارند. میگویند اگر ما به لیوانی که سر و ته روی میزی قرار داده شده نگاه بکنیم، شاید بگوییم عجب شیء مزخرف و بیهودهای است که ته باز و سر بسته دارد در حالی که نگاه ما اشتباه است. باید آن را در شکل واقعیاش تصور بکنیم تا بتوانیم از آن استفاده هم بکنیم. یک بار خانمی را که مشکل خانوادگی داشت برای مشاوره به من معرفی کردند. در جلسه اول پس از شنیدن صحبتهایش به او گفتم اگر فکر میکنی من میتوانم مشکل تو را حل کنم اشتباه کردهای! من شاید بتوانم نگاه تو را به زندگی تغییر بدهم و به تو بگویم که جور دیگر هم میتوان دید. شاید لیوان زندگیات را سر و ته گرفتهای! این لیوان را سر و ته کن تا درست ببینیاش. ندا خانم3rd February 2009, 02:47 PM1. بلوغ شخصیتی ما چهار نوع بلوغ اساسی در ارتباط با انسان داریم. برای این که بتوان روی یک ازدواج موفق حساب باز کرد، اصلیترین چیز به نظر من برای هر دختر و پسری رسیدن به بلوغ شخصیتی است. بلوغ شخصیتی یعنی این که افراد از نظر ساختار درونی، اعتقادات و اصول خودشان را مشخص کنند و یکسری مهارتهای زندگی را نیز یاد بگیرند، به نظر من همه اینها در کنار هم به انسان شخصیت میدهند. تعبیر من از بلوغ شخصیتی یک جوان این است که خودش را باور کند و احساس کند که میتواند وارد یک زندگی مستقل بشود، مسئولیت بپذیرد و مشکلات، محاسن و معایب آن را نیز برعهده بگیرد. این به نظر من شرط اول و اساسی ازدواج است. 2. بلوغ اجتماعی بلوغ دیگری هم هست که ما به آن بلوغ اجتماعی میگوییم، یعنی این که فرد در تعاملات اجتماعی، مناسباتش را به گونهای با افراد تنظیم کند که به تنش و اضطراب منجر نشود و بتواند مسالمتآمیز در کنار دیگران زندگی کند. خیلیها ممکن است به سن پختگی یعنی 40 سالگی هم برسند ولی بلوغ اجتماعی نداشته باشند. 3. بلوغ اقتصادی ما در فقه اصطلاحی با نام رشید داریم و به کسی گفته میشود که به بلوغ اقتصادی رسیده باشد. بلوغ اقتصادی یعنی این که فرد مسائل اقتصادی را درک کند، بفهمد چه چیز به نفعش است و چه چیز به ضررش. 4. بلوغ جنسی این بلوغ در درجه اول اهمیت قرار ندارد چرا که دیر یا زود حاصل میشود و امری طبیعی است ولی سایر شرایطی که نام بردیم تا حدود زیادی اکتسابی و آموختنی هستند. بلوغ جنسی یعنی این که شخص قابلیت زایش پیدا کند و معمولاً در دخترها بعد از 10 سالگی و برای پسرها بعد از 14 سالگی اتفاق میافتد. میتوان گفت بلوغ جنسی شرط لازم برای ازدواج است و نه شرط کافی. 5. آگاهی در ازدواج ما برای ازدواج به یکسری آگاهیها و اطلاعات نیاز داریم. کسی که میخواهد ازدواج کند باید قواعد زندگی مشترک، روحیات جنس مخالف و نحوه تعامل با آنها و یکسری مهارتهای زندگی را بیاموزد. اشتباه بزرگی کردهایم اگر فکر کنیم با بلوغ جنسی به سن ازدواج رسیدهایم. ورود به زندگی ورود به عرصه جدیدی است که مهارت، اطلاع و آموزش میخواهد. ما حتماً برای ازدواج باید مطالعه داشته باشیم و از نظرات روانشناسان استفاده کنیم در غیر این صورت همانند کسی هستیم که شنا بلد نیست و میخواهد به یک باره در دریا شیرجه بزند، پر واضح است که این شخص شانسی برای ادامه حیات ندارد. زندگی هم همینطور است، شما در حقیقت وارد عرصهای میشوید که شناختی نسبت به آن ندارید، چقدر خوب است ما مثلاً نفس گرفتن را یاد بگیریم تا اگر در دریایی افتادیم و شنا بلد نبودیم حداقل سریع غرق نشویم تا شاید بعد از چند دقیقه راه نجاتی پیدا شود. در صورتی که این 5 شرط و اصل محقق نشه ، قطعاً دچار تردید و گم کردن راه زندگی میشیم ! elada4th February 2009, 02:05 PM. آقای قرائتی مثالی درباره همین نحوه نگرش انسانها دارند. میگویند اگر ما به لیوانی که سر و ته روی میزی قرار داده شده نگاه بکنیم، شاید بگوییم عجب شیء مزخرف و بیهودهای است که ته باز و سر بسته دارد در حالی که نگاه ما اشتباه است. باید آن را در شکل واقعیاش تصور بکنیم تا بتوانیم از آن استفاده هم بکنیم. .[/size] حالا چرا مزخرف اي بابا آقاي قرائتي كه قديمي هستند ديگه چرا:d پس بادكش كه قديم اينقدر مورد استفاده قرار ميگرفته براي چي بود؟؟ از همين نگاه چپكي به ليوان به وجود اومد!!;) تغيير نگاه و نگرش اصل اساسي است و همچنين همين تغيير سبب خلاقيت ها ميشه با خودتان كه مطالب ندا را خونديد فكر كنيد چه چيزي را بايد توي نگرش خودتان تغيير بديد حتي شده يك تغيير كوچك سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 500]
صفحات پیشنهادی
وقتی در مسیر زندگی گم می شویم
وقتی در مسیر زندگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به مقصد در خیابانی نا آشنا گم می شوید به کمک علائم و نشانه ها می توانید راه درست را ...
وقتی در مسیر زندگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به مقصد در خیابانی نا آشنا گم می شوید به کمک علائم و نشانه ها می توانید راه درست را ...
جدا می شویم تا زندگی کنیم!
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به ... دوم- اینکه چندان به خود مشغول نشویم تا قادر باشیم در اینجا و اکنون زندگی کنیم و .
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به ... دوم- اینکه چندان به خود مشغول نشویم تا قادر باشیم در اینجا و اکنون زندگی کنیم و .
جدا می شویم تا زندگی کنیم
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به ... دوم- اینکه چندان به خود مشغول نشویم تا قادر باشیم در اینجا و اکنون زندگی کنیم و .
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به ... دوم- اینکه چندان به خود مشغول نشویم تا قادر باشیم در اینجا و اکنون زندگی کنیم و .
آنها که در مشکل گم می شوند
آنها که در مشکل گم می شوند-هیچکس نیست که در زندگیاش با هیچ مانع و مشکلی ... وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن .
آنها که در مشکل گم می شوند-هیچکس نیست که در زندگیاش با هیچ مانع و مشکلی ... وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن .
گم نشوید؟!
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به ... دوم- اینکه چندان به خود مشغول نشویم تا قادر باشیم در اینجا و اکنون زندگی کنیم و .
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به ... دوم- اینکه چندان به خود مشغول نشویم تا قادر باشیم در اینجا و اکنون زندگی کنیم و .
چطور انتقاد پذیر شویم؟
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به مقصد در خیابانی نا آشنا گم می شوید به کمک ... چگونه انعطاف پذیر شویم-هیچ کس ...
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به مقصد در خیابانی نا آشنا گم می شوید به کمک ... چگونه انعطاف پذیر شویم-هیچ کس ...
چرا آزمایش می شویم ؟!
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به ... اینک به این مطلب می پردازیم که چرا گاهی با وجود صدها علامت و نشانه مقابل چشممان ...
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به ... اینک به این مطلب می پردازیم که چرا گاهی با وجود صدها علامت و نشانه مقابل چشممان ...
چگونه می خندیم؟
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به مقصد در خیابانی نا آشنا گم می شوید به کمک علائم و ... گم ، ولی بگذار ببینیم ...
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به مقصد در خیابانی نا آشنا گم می شوید به کمک علائم و ... گم ، ولی بگذار ببینیم ...
ديگر گم نمي شويد
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به مقصد در خیابانی نا آشنا گم می شوید به ... می بینند اما چیزهای دیگر را نمی بینند .
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به مقصد در خیابانی نا آشنا گم می شوید به ... می بینند اما چیزهای دیگر را نمی بینند .
وقتي آدمها گمان ميكنند...
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به مقصد در ... آنها یا گمان می کنند آنچه می دانند کافی است و نشانه هار ا جدی نمی گیرند یا .
وقتی در مسیر زندیگی گم می شویم-علائم در جاده اصلی زندگی وقتی برای رسیدن به مقصد در ... آنها یا گمان می کنند آنچه می دانند کافی است و نشانه هار ا جدی نمی گیرند یا .
-
گوناگون
پربازدیدترینها