واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
زيردريايي پرنده ترجمه و نوشته: مهندس کيوان بني هاشم مدّت هاي طولاني است که بشر با استفاده از انواع زيردريايي هاي قابل کنترل از راه دور، به اکتشاف پرداخته ولي «گراهام هاوکس» تصميم گرفته وضعيت را تغيير داده و با استفاده از زيردريايي که مي تواند پرواز کند، نسبت به کشف بقيه اقيانوس ها اقدام نمايد. نام زيردريايي پرنده اي که تصوير آن را ملاحظه مي کنيد «سوپرفالکون» است که شباهت زيادي به جنگنده ي فانتوم F-4 دارد و اصول طراحي هر دو سفينه يکسان است. اين زيردريايي داراي بدنه اي دراز و کشيده با دماغه اي نازک بوده و در قسمت عقب آن استابيلايزرهاي افقي قرار دارند و همين طور دو سکان بزرگ در قسمت دم و دو کابين براي خلبانان که از سايبان و خيمه اکريليکي ساخته شده اند. از ديگر ويژگي هاي آن اين است که داراي بال هاي معکوس بوده که باعث مي گردد خيلي سريع به اعماق دريا برود که اصطلاحاً به آن پرواز داخل آب مي گويند. در جايي که در زيردريايي هاي معمولي از وزنه ي متعادل (که معمولاً فلزي است و در کف آن نصب مي کنند) استفاده مي شود، در سوپر فالکون از سرعت حرکت رو به جلو در هنگام پايين رفتن به اعماق افيانوس و اختلاف فشاري که بين قسمت هاي بالا و پايين بال ها به وجود مي آيد، تعادل ايجاد مي شود و به همين دليل شناور بودن آن آسان تر انجام مي گيرد که به نحو چشمگيري ايمني آن زياد است چون حتّي در اثر از کار افتادن موتورها، اين سفينه مي تواند به طور خودکار به سطح آب بيايد. سفر به اعماق تأثيري که «گراهام هاوکس» (طراح اين زيردريايي) در زمينه ي کشف اقيانوس ها دارد همان نقشي است که «برت روتان» در زمينه ي پرواز با هواپيماي شخصي به فضا داشته، يک مبتکر خستگي ناپذير که توانست به بسياري از سؤالات پاسخ دهد. «گراهام هاوکس» کار خود را در سال هاي دهه 1960 به عنوان يک مهندس غيرنظامي اقيانوس ها آغاز نمود و جزء پرسنل غيرنظامي نيروهاي ويژه در انگلستان به کار گمارده شد و وظيفه ي او انجام تحقيق روي وسايط نقيه ي زيرآبي بود. براي دو دهه بعد از آن او اقدام به طراحي وسايط نقليه ي زيرآبي براي صنايع نفت وتحقيقات علمي نمود که بعضي از آنها حتّي به سينماها و فيلم ها نيز راه پيدا کرد. خلباني يکي از اين وسائط نقليه زيرآبي را به نام Mantis، خود «گراهام» عهده دار بود که در فيلم فقط براي چشمان تو (For Your Eyes Only) در سال 1981 به نمايش درآمد. بعد از به آب انداخته شدن اولين زيردريايي به نام Deep Rover وي احساسي از سرزنش کردن خود داشت چون فکر مي کرد مي تواند کاري به مراتب بهتر از اين انجام دهد. او اعتقاد داشت که در طول قرن گذشته پيشرفتي که در امر هواپيما و فضانوردي به وقوع پيوسته بسيار چشمگير بوده و سال هاست هواپيماهايي ساخته شده اند که سرعت پرواز آنها بيش از سرعت صوت بوده ولي ميزان پيشرفت در زيردريايي ها بسيار کند و آهسته بوده به طوري که در مقام مقايسه ي سرعت حرکت آنها مانند بالن هايي است که در هوا به پرواز درمي آيند و سرعت حرکت آنها در اقيانوس ها با سرعت ستاره دريايي تقريباً برابري مي کند.
وي تمايل زيادي به کشف مفهوم جديدي از حرکت زيردريايي ها داشت و براي تحقق آن مي بايست اقدام به ايجاد زيردريايي مي کرد که بتواند دسترسي بي سابقه اي را براي هر فرد اعم از توريست و حقوقدان گرفته تا زيست شناسان دريايي به وجود آورد. از آنجايي که او فهميده بود رفتن به اعماق اقيانوس نيازمند استفاده از بال بوده لذا اقدام به تأسيس شرکت Hawkes Ocean Technologies کرد که مخفف آن HOT بوده و فعاليت آن به صورت سري بود و اختصاص به ساخت گروهي از زيردريايي هاي مجهز به بال داشت. طرح هاي اوليه در بخش تحقيقاتي شرکت HOT شکل گرفتند که محل آن در شهر ريچموند کاليفرنيا بود. سوپرفالکن که چهارمين مدل از سريال زيردريايي هاي بال دار بود، ريشه در يکي از جاه طلبانه ترين مأموريت هاي اکتشاف دريايي در تاريخ مدرن داشت. در سال 2005 هاوکس با کمک يک ماجراجو به نام «استيوفاست» درصدد برآمدند زيردريايي بسازند که بتواند به عميق ترين نقطه اقيانوس سفر کند، آن هم نقطه اي در اقيانوس آرام به نام چلنجر که فاصله ي آن تا سطح اقيانوس 36201 پا است. «فاست» موافقت نمود تأمين مالي پروژه ي ساخت را به عهده گيرد و نام آن را Deep Flight Challenger گذاشتند و قرار بر آن بود که يک رکورد جهاني براي سفر انفرادي به اعماق درياها به وسيله آن به ثبت برسانند. اما دو سال بعد از آغاز کار روي پروژه وي در حالي که با هواپيماي تک موتوره ي خود از روي صحراي نوادا پرواز مي کرد سقوط نمود و کشته شد. البته تکنولوژي براي چلنجر هنوز متعلق به شرکت HOT است. «هاوکس» از اين موفقيت استفاده کرد و از اين تکنولوژي دو بار ديگر استفاده نمود او در ميانه کار ساخت سوپر فالکن خود بود زماني که «تام پرکينز» که يک سرمايه دار بود قراردادي با او براي ساخت يک زيردريايي منعقد نمود که بتواند از داخل قايق تفريحي خود که يکي از بزرگترين قايق هاي بادباني جهان است به کنترل بپردازد. يک فروند سوپرفالکن در تاريخ نوامبر سال 2008 به آقاي «پرکينز» تحويل داده شد و فروند ديگر را آقاي «هاوکس» بعد از تکميل نگه داشت. اين سوپرفالکن توانست به عمق 1000 فوتي دريا سفر کند ولي قرار است با انجام تغييراتي روي آن به عمق هاي بيشتري نيز برود. پرواز آزمايشي داخل سوپر فالکن تنگ ولي راحتي آن قابل قبول است. نحوه استقرار خلبان داخل آن به صورت خوابيده بوده به طوري که در بين پاهاي او مخزن دي اکسيد کربن و در قسمت شانه ي راست خلبان سيستم کنترل اکسيژن نصب شده که باعث مي گردد هواي فشرده داخل کابين قابل تنفس شود. براي هر دو خلبان يک مجموعه کامل از کنترل ها در نظر گرفته شده که اهرم گاز در سمت چپ و در سمت راست يک جوي استيک بوده که حرکات مختلف را مي توان از طريق آن را کنترل کرد امّا کنترل هاي اصلي در کابين جلويي قرار دارند. در هنگام پايين رفتن داخل آب همه چيز کاملاً آرام به نظر مي رسد و بعضاً اين تصور پيش مي آيد که زيردريايي بدون حرکت به حالت شناور درآمده است. «هاوکس» به همراه خود (که نويسنده مقاله بود) ياد داد چگونه صفحه نمايشگر بالاي سر خود را مطالعه کند يعني صفحه نمايشگري که به صورت افقي بوده و شبيه به نمايشگرهاي هواپيما است و سپس کنترل سفينه را به وي سپرد. هدايت و خلباني اين زير دريايي آن هم با جوي استيک بي شباهت به بازي هاي ويديويي نبود. سپس خود هاوکس هدايت را به عهده گرفت و زيردريايي با سرعت زيادي شروع به پايين رفتن نمود به طوري که آب اطراف، به سرعت از آبي به سبز تيره تبديل شده و در عمق 50 فوتي به رنگ قهوه اي در آمد. سوبرفالکن داراي شعاع حرکتي معادل 29 مايل يا چيزي حدود 45 کيلومتر بوده و قادر است بعد از شارژ باتري هايش 5 ساعت در آب غوطه ور باقي بماند. حداکثر سرعت آن 19 کيلومتر در ساعت است که البته در استانداردهاي سرعت زميني، رقم بسيار ناچيزي بوده ولي در دنياي زيردريايي يک نمونه اسپرت است.
توانايي سوپرفالکن به حرکت شبيه حيوانات دريايي مانند دلفين آن را تبديل به وسيله ي ارزشمندي کرده چون هم از جنبه هاي اکوتوريستي مهم است و هم از نظر امور تحقيقاتي زيرا تاکنون زيردريايي که بتواند به اين سرعت حرکت کند ساخت نشده است. يکي از برنامه هايي که براي اين زيردريايي به خاطر سرعت زياد آن تدارک ديده شده، ردگيري کوسه هاي سفيد بوده و کمک به درک چگونگي حمله کوسه ها و آمادگي آنها قبل از حمله ضمن آنکه ساير عادات اين حيوانات که تاکنون ناشناخته باقي مانده مشخص شود. نزديک کردن سوپرفالکن به حيوانات دريايي چيزي فراتر از موضوع سرعت آن بوده چون «هاوکس» تلاش زيادي نموده که ميدان الکتريکي اطراف زيردريايي را به حداقل کاهش دهد چون کوسه ها داراي حسگرهاي الکتريکي خاصي هستند که حتّي کوچکترين اغتشاشات الکتريکي را حس مي کنند. از اقدامات ديگري که «هاوکس» انجام داده به حداقل رساندي صداي توليدي اين زيردريايي بوده و همين طور ميزان نوردهي آن را نيز کاهش داده و چراغ هاي اصلي و پر نور آن فقط در مواقع خاصي روشن شده چون اصلاً چراغ هاي پرقدرت باعث وحشت جانوران آبزي مي شوند. تيم طراح و سازنده اين زيردريايي اميدوار است با افزودن يک سري از تکنولوژي هاي پيشرفته قابليت هاي آن را افزايش دهد که از جمله ي آنها مي توان به يک سيستم صوتي اشاره داشت که وجود موانع را با ارسال پيام هاي صوتي تشخيص مي دهد، هيدروفون ها يا وسايل شنوايي زير آبي براي شنيدن صداي حيوانات و همين طور کشتي ها و قايق ها قبل از به روي آب آمدن و بالاخره دوربين هايي که با نور پايين قابليت کار دارند. در حال حاضر بال هاي سوپر فالکن مجهز به ليزرهايي هستند که وجود موانع بر سر راه را از فاصله چند صد پايي تشخيص داده و خلبان را از وجود آنها مطلع مي کند. زير دريايي هاي آينده مجهز به موتورهاي بيشتري براي شناور شدن خواهند بود و همين طور بازوهاي روباتيک که بتوانند به وسيله ي آنها اقدام به نمونه برداري علمي بنمايند.
سيستم حرکتي حرکت اين زيردريايي توسط 24 باتري ليتيوم- فسفات با توان توليدي هريک 4 ولت که نيروي مورد نياز موتور الکتريکي 7 اسب بخاري آن را تأمين مي کنند ايجاد مي شود. نيروي اين موتور به يک ملخ 24 اينچي که قادر به ايجاد 508 پاوند نيروي کشش است انتقال پيدا مي کند. منبع:ماهنامه ي نوآور، شماره ي 67. /ج
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 706]