تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه كسى مستحق دوستى خداوند و خوشبختى باشد، مرگ در برابر چشمان او مى آيد و آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815178073




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«افتخار مي كنم كه عضوي در حزب ولايت فقيه هستم» سخنان مهم نصرالله: از مقاومت مسلحانه در عراق براي بيرون راندن آمريكا حمايت مي‌كنيم


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: «افتخار مي كنم كه عضوي در حزب ولايت فقيه هستم» سخنان مهم نصرالله: از مقاومت مسلحانه در عراق براي بيرون راندن آمريكا حمايت مي‌كنيم
خبرگزاري انتخاب : خيلي‌ها سعي كردند از طريق رسانه‌هاي خود بگويند كه «حزب ولايت فقيه» ما را تهديد مي‌كند. فكر مي كنند كه اگر به ما بگويند حزب ولايت فقيه اين توهيني به ماست. من امروز اعلام مي‌كنم كه باعث افتخار من است كه عضوي در حزب ولايت فقيه باشم؛ فقيهي عادل و عالم و دانا و شجاع و صادق و مخلص، و به آنها مي‌گويم كه همين ولي فقيه به ما مي‌گويد كه لبنان كشوري چند صدايي است كه بايد اين چند صدايي و تنوع را حفظ كنيم


سيد حسن نصرالله دبيركل حزب‌الله در سخناني به مناسبت هشتمين سالگرد عيد مقاومت و آزادسازي ضمن استقبال از انتخاب ميشل سليمان به عنوان رييس‌جمهور، وعده داد كه اپوزيسيون بيشترين همكاري را براي تشكيل دولت جديد خواهد كرد.

به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري انتخاب به نقل از پرس.تي.وي ـ بيروت، متن كامل سخنراني سيد حسن نصرالله به مناسبت هشتمين سالگرد پيروزي مقاومت و عقب‌نشيني اسراييل از جنوب لبنان به شرح زير است:

در ابتدا به روح پاك شهداي مقاومت و تمامي شهداي ميهن و عباس موسوي، سيد شهداي مقاومت اسلامي و شيخ راغب حرب، شيخ شهداي مقاومت، روح حاج عماد مغنيه برادر عزيزمان كه جايش امروز ميان ما خالي است احترام مي‌گذاريم.

به همه شما در هشتمين عيد مقاومت و آزادسازي خوشامد مي‌گويم. شما كه بار ديگر ميدان‌ها را پر كرده‌ايد و بار ديگر حقيقت خود را ثابت كرده‌ايد كه پاك‌ترين و شرافتمندترين مردم هستيد.

وعده ياري خدا، وعده‌اي پايدار و دائمي است كه اراده خود را بر قدرت گرفتن مستضعفان در زمين قرار داده و تقدير او شكست فرعون و تمامي اعوان و انصار او است.

برادران و خواهران،

هشتمين عيد ما، عيد پيروزي مقاومت و مردم و كشور است كه امسال با شصتمين سالگرد «نكبت فلسطين» و برپايي كيان غاصب اسراييل مصادف است. اين تاريخ همچنين با سي‌امين سالگرد حمله اسراييل به جنوب لبنان در سال 1982 و برپايي نوار مرزي اشغالي مصادف است. اين مناسبت در حقيقت مناسبتي براي تجربه‌اندوزي در سطح لبنان و جهان اسلام و عرب است.

من بدون مقدمه وارد موضوع مي‌شوم؛ چرا كه موضوعات زيادي براي صحبت داريم. از لبنان و مساله مقاومت شروع مي‌كنم.

مقاومت نمادي از استراتژي در دو زمينه را نشان داد. استراتژي آزادسازي و اخراج اشغالگر و استراتژي دفاع از ميهن و ملت در مواجهه با تجاوز و تهديد. اين دو استراتژي و دو ديدگاه در آزادسازي و دفاع مطرح است و اين رسالت و پيام عيد امروز ما به لبنان و جهان عرب و اسلام است. اين رسالت و پيامي مشترك است كه از طرف تمامي مجاهدان به تمامي برادران فلسطيني و تمامي مجاهدان عراقي ارسال شده و پيامي واضحي به امت است.

هنگامي كه اسراييل به جنوب لبنان در سال 1978 حمله كرده و بخشي از جنوب را اشغال كرد، شوراي امنيت سازمان ملل قطعنامه 425 را تصويب كرد. ما در لبنان در انتظار اجراي قطعنامه بوديم و بر جامعه بين‌المللي تكيه داشتيم. در آن زمان در لبنان نياز به استراتژي دفاعي عربي مطرح شد؛ چرا كه لبنان به تنهايي قادر به مواجهه با اسراييل نبود. هيچكدام از اين دو خواسته برآورده نشد. جامعه بين‌المللي تلاشي براي اجراي قطعنامه 425 نكرد و جامعه عربي نيز تلاشي براي ايجاد استراتژي دفاعي نكرد چرا كه اين جامعه اراده مواجهه را از دست داده بود.

ولي تكيه در اينجا فقط بر جامعه بين‌المللي و كشورهاي عربي نبود چرا كه امام موسي صدر (كه خدا انشا الله به سلامت برش گرداند) گزينه ديگري را ايجاد كرد كه گزينه مقاومت لبناني بود. مقاومت با بازوهاي اهالي جنوب و كل لبنان و توكل به خدا و استفاده از امكانات ذاتي قابل استفاده فعاليت خود را پيش برد.

نتيجه تكيه اشتباه بر شوراي امنيت چه بود؟ اسراييل لبنان را تضعيف كرد و اين سخن را مطرح كرد كه لبنان از مقاومت عاجز است و به همين دليل در سال 82 به شكل گسترده به لبنان حمله كرد تا اين كشور را از بين ببرد و نكبت عربي ديگري ايجاد كند.

در برابر تجاوز اسراييل، لبناني‌ها درست به مانند تمامي ملت‌ها در جهان و تاريخ دچار دودستگي شدند. در طول تاريخ هنگامي كه كشوري مورد تجاوز قرار مي‌گرفت اهالي كشور به گروه‌هاي مختلفي تقسيم مي‌شدند. اين وضعيت در لبنان و فلسطين و عراق و در طول تاريخ تكرار شده است.

در مقابل اشغالگري اسراييل و چگونگي رفتار با آن، مردم به گروه‌هاي مختلف تقسيم مي‌شوند. گروه بزرگي از مردم بي‌طرفي را حفظ مي‌كنند و در انتظار مي‌مانند. گروهي ديگر در برابر آنچه مي‌گذرد بي‌تفاوت هستند و مهم‌ترين موضوع براي آنها تفريح و گردش است و برايشان هيچ اهميتي ندارد كه كشور در چه وضعيتي است. گروه سوم مزدوراني مانند ارتش آنتوان لحد هستند. گروه چهارم منافعشان با اشغالگر همخواني دارد. گروه پنجم گروهي شكست‌خورده در داخل و مايوس هستند ولي به همكاري با دشمن با استدلال كاستن از خسارت‌ها چشم دوخته‌اند. گروه ديگر با اشغالگري از نظر سياسي و رسانه‌اي مخالف هستند ولي حاضر به پرداخت بهايي در اين زمينه نيز نيستند. گروه آخر بر اين باور است كه واجب انساني و اخلاقي و ديني (هر ديني) و ملي و ميهني ايجاب مي‌كند كه زمين را به هر بهايي‌ از چنگ اشغالگر آزاد كرده و آماده پرداخت بهاي آن نيز هستند. اين مجموعه همان مقاومت است كه ايمان دارد و مبارزه مي‌كند.

اين تجزيه و چند دستگي طبيعي و اجتماعي است و منحصر به لبنان نيست. از نمونه‌هاي بارز آن فقدان توافق ملي در هر موضوعي است. برخي مي‌گويند توافقي در مورد مقاومت در سال 82 يا در فلسطين و عراق وجود ندارد. اين موضوع درست است؛ ولي در مقابل توافقي ملي در مورد مزدوري و بي‌طرفي و همكاري با متجاوز و بي‌تفاوتي وجود ندارد. هر مجموعه گزينه خود را در پيش گرفته و در آن پيش مي‌رود.

من به شما و هر ملتي كه مورد اشغالگري قرار مي‌گيرد، مي‌گويم كه مقاومت نبايد منتظر توافق ملي باشد و بايد سلاح به دست گرفته و زمين و اسرا را پس گرفته و با اهداي خون خود و فداكاري به هدف خود نايل آيد.

اين همان چيزي است كه در لبنان رخ داد. مقاومت كه بخشي از مردم لبنان و نه همه آن بود، از طوائف مختلف جمع شده و به اراده و جهاد و قدرت خود تكيه كرد. جهان عرب و اسلام بايد به آن كمك مي‌كردند. بسياري از آنها شانه خالي كردند، ولي سوريه و ايران پيشقدم شدند و در كنار آنها بسياري از نيروهاي زنده و پويا در جهان اسلام و عرب همراه شدند و اولين پيروزي در 1985 به دست آمد و سپس پيروزي تاريخي در 25 مي 2000 رخ داد كه پيروزي كاملي براي مقاومت و شكستي آشكار براي اسراييل و طرح بزرگ آن موسوم به «از نيل تا فرات»‌ بود كه در لبنان قطع شد. ارتش اسراييل با ذلت از لبنان خارج شد و هيچ دستاوردي نداشت. در اينجا استراتژي آزادسازي مقاومت موفق شد.

اين در حاليست كه استراتژي مذاكره هيچ نتيجه‌اي نداشت. استراتژي انتظار نيز باعث ضعف ما و قدرت دشمن شد. در سال 2000 و در چنين روزهايي استراتژي آزادسازي از طرف مقاومت با موفقيت روبرو شد.

در فلسطين بعد از نكبت در سال 1948 مردم اين كشور در انتظار برادران عرب خود بودند تا استراتژي عربي يكساني ارائه شود. فلسطينيان در انتظار جامعه بين‌الملل بودند، ولي اين انتظار فايده‌اي نداشت؛ تا زماني كه اولين عمليات مسلحانه رخ داد و از اولين نتايج آن اين بود كه مردم تمامي دنيا و اشغااگران فلسطين به ياد آوردند كه ملتي فلسطيني و سرزميني به نام فلسطين وجود دارد كه آرماني داشته و به هيچ بهايي از حق خود كوتاه نمي‌آيد. اين شعار و اين قدرت هنوز وجود دارد و فلسطين در هر گذرگاه تاريخي در درجه اول به لطف مقاومت و جهاد مسلحانه موفق به پيشروي شده است. تا اينكه موفقيتي بزرگ در سايه تغيير معادلات جهان به دست آمد و نوار محاصره شده غزه موفق به شكست ارتش اسراييل شد و براي دومين بار پس از لبنان، ارتش اسراييل را مجبور به عقب‌نشيني از غزه بدون هيچ پيش‌شرط و دستاوردي كرد. بار ديگر استراتژي آزادسازي نزد مقاومت پيروز شد؛ در حالي كه مذاكرات به دنبال آزادسازي وجب به وجب خاك بود و بهاي سنگيني نيز مي‌خواست بپردازد. بدين ترتيب تاكنون از لبنان تا فلسطين، تجربه ثابت كرده كه تنها راه ما اعراب و مسلمانان براي خروج از نكبت و پيامدهاي نظامي و امنيتي و فكري و سياسي و اجتماعي آن، مقاومت و راه و فرهنگ و اراده آن است.

در مورد عراق و به شكل خلاصه بايد بگويم كه اشغالگري آمريكا به شكل روشني وجود دارد. آمريكا بر عراق سلطه يافته و ظرف سال‌هاي گذشته دست به بازي دموكراسي و اشغالگري زده و امروز اهداف دموكراسي آمريكا در عراق فاش شده است.

در مرحله پس از اشغالگري آمريكا، ملت عراق مانند ديگر ملت‌هايي كه آنها را برشمردم به دو دسته بزرگ تقسيم شد. گروهي كه به عمليات سياسي اعتقاد داشتند و گروه ديگري كه خواستار مقاومت مسلحانه بودند. طبيعي است كه ما در حزب‌الله از هواداران مقاومت مسلحانه در عراق باشيم؛ چرا كه اين تجربه را پشت سر گذاشتيم.

هواداران مذاكره در عراق تجربه خود را پشت سر گذاشته و اكنون در برابر گذرگاه دشواري قرار گرفته‌اند و آن معاهدات بين‌المللي است كه آمريكا از دولت عراق انتظار دارد آنها را تصويب كند. اينجا نيت واقعي آمريكا از بازي دموكراسي روشن مي‌شود. آنها در بازي دموكراسي، مجلسي انتخاب كردند و دولتي روي كار آمد تا امروز به جايي برسد كه از مجلس و دولت بخواهد اشغالگري را قانوني جلوه داده و توافقي را امضا كند كه به امريكا قدرت سيطره بر نفت و سرمايه و جامعه عراق را بدهد.

اينجا ثابت مي‌شود كه مذاكره‌كنندگان و آنهايي كه به مذاكره اعتقاد داشتند شكست خورده‌اند. شما مي‌گوييد كه در عمليات سياسي شركت كرديد تا از خسارت بيشتر جلوگيري كنيد و با اشغالگري مبارزه كنيد. امروز شما در برابر امتحان قرار گرفته‌ايد. آيا شما عراق را تا ابد به آمريكا تحويل خواهيد داد يا تصميمي بر اساس انسانيت و اخلاق و دين مي‌گيريد؟

ما امروز از طرف تمامي كساني كه اينجا جمع شده‌اند و از طرف تمامي آزادگان عرب و مسلمان از رهبران عراقي مي‌خواهيم تا موضعگيري تاريخي اتخاذ كرده و از سقوط نهايي عراق در دست اشغالگر جلوگيري كنند. همانطور كه مقاومت در لبنان و فلسطين موفق شد، مقاومت در عراق نيز موفق خواهد شد تا ارتش آمريكا را پشت سر هم شكست دهد. از عراق مي‌خواهيم تا دست به مقاومت مسلحانه‌اي بزند كه در لبنان و فلسطين امتحان شده و بدين ترتيب عراقي قوي به ملت آن بازگردانده شود.

پيش از خاتمه بحث در مورد مقاومت، مي‌خواهم بگويم كه ما همچنين نمونه‌اي در استراتژي دفاع ارائه داديم. جنگ سال 2006 نمونه بود. چگونه مقاومتي ملي مي‌تواند مطابق گفته قاضي وينوگراد در برابر قدرتمندترين ارتش خاورميانه ايستادگي كند؟ بنا بر اين ما بر اساس استراتژي دفاعي موجود در كتاب‌ها سخن نمي‌گوييم؛ بلكه از استراتژي سخن مي‌گوييم كه آزمايش شده و دشمن را شكست داده است. جنگ تابستان 2006 دشمن را شكست داده و معادلات زيادي را در منطقه تغيير داد.

پايداري و شهامت و شجاعت و مقاومت شما از احتمالات جنگ در منطقه كاست. در مورد جنگ آمريكا عليه ايران، پس از درسي كه در لبنان گرفتند احتمال آن كم شد. احتمال جنگ اسراييل عليه سوريه نيز پس از تجربه لبنان از بين رفته است. اما جنگ اسراييل يا فرعون زمان جورج بوش عليه لبنان با مقاومت شرافتمندترين مردم مواجه خواهد شد. ما در لبنان با هر تجاوزي در آينده مقابله خواهيم كرد.

پس از جنگ تابستان 2006 شاهد اجراي استراتژي مقاومت در نوار غزه هستيم. اسراييل قادر به تجاوز به نوار غزه نيست؛ نه به اين دليل كه از افكارعمومي مردم مي‌ترسد، چرا كه اسراييل از طرف جورج بوش به عنوان فرعون اين زمان چراغ سبز گرفته ولي اسراييل هزار حساب و كتاب در مورد مردم قدرتمند و غيور فلسطين در نوار غزه دارد كه در محاصره بسر برده و گرسنه هستند، ولي اسراييل در برابر آنها عاجز و ناتوان شده است.

در اينجا نيز استراتژي دفاعي در لبنان و غزه پيروز شد هر چند كه هيچ توازني در نيرو و قدرت نظامي و حمايت بين‌المللي بين آنها وجود ندارد. به همين دليل مي‌بينيم كه جورج بوش به عنوان فرعون زمان هنگامي كه به فلسطين آمده و نكبت مردم فلسطين را ناديده گرفته و از اسراييل به شكل كامل حمايت كرد، با مقاومت در لبنان و فلسطين و عراق مواجه شد. اسراييلي‌ها به همه وعده دادند كه صد و بيستمين سالگرد خود را جشن مي‌گيرند. آنها همه در اشتباه هستند؛ چرا كه اسراييل رو به زوال و فروپاشي است. بوش به همه وعده داد كه حزب‌الله و تمامي جنبش‌هاي مقاومت شكست خواهند خورد. من به بوش و رايس كه از شكست حزب‌الله سخن گفت، مي‌گويم تا زماني كه حزب‌الله به خدا تكيه كرده و شرافتمندترين مردم را دارد، اين شما هستيد كه شكست خورده‌ايد.

برادران و خواهران؛

در هشتمين عيد مقاومت و آزادسازي از ملت‌ها و حكومت‌هاي عربي مي‌خواهم تا استراتژي آزادسازي و دفاع را با توجه به موازنه قوا در منطقه به خوبي بررسي كنند. ما در لبنان همواره خواستار ايجاد استراتژي دفاع ملي هستيم، ولي در عين حال نياز به استراتژي براي آزادسازي مزارع شبعا و بلندي‌هاي كفرشوبا داريم. ما نياز به برنامه‌اي براي آزادسازي آنها در كنار اسرا داريم.

اسرا و آزادسازي آنها وعده صادقانه ما است و بايد بگويم كه اسرا زودتر از آنچه تصور كنيد به لبنان و ميان خانواده خود باز خواهند گشت.

اكنون قصد دارم به موضوع لبنان و شرايط آن بپردازم، ولي من وضعيت لبنان را از 25 مي 2000 بررسي مي‌كنم. در آن سال در بنت جبيل مردم حاضر شدند و من از طرف آنها سخنراني كرده و پيروزي آنها را اعلام كردم. آن پيروزي را به تمامي لبنان و فلسطين و امت اسلام هديه كرديم.

برادران و خواهران؛

هنگامي كه در بنت‌جبيل سخنراني كردم، گفتم كه ما به واجب خود عمل كرديم و به رضايت خدا بسنده مي‌كنيم و هيچ هديه يا پاداشي از طرف هيچكس نمي‌خواهيم. من گفتم كه ما نيازي به سلطه نداريم. اين سرزمين كه با خون جهادگران آزاد شده متعلق به دولت لبنان است كه بايد مسئوليت آن را به شكل كامل به عهده بگيرد. ما نمي‌خواهيم كه مسئوليت امنيت يا اداره آن را بر عهده بگيريم.

آيا گفته ما با عملمان تفاوت داشت؟ ما هيچ مزدوري را مجازات نكرديم. هيچ ظهور مسلحي نيز نداشتيم. ما دو چيز را خواستيم؛ يكي اينكه مناطق جنوب مورد بازسازي قرار گيرد و مناطقي كه محروم بود از قبيل بعلبك و هرمل و عكار مورد توجه قرار گيرد. شما چه كرديد؟ هشت سال است كه شما خواستار گسترش حاكميت دولت در مناطق جنوب هستيد. چه كسي مانع شما شده بود؟ لبناني‌ها مي‌دانند كه مناطقي در كشور وجود دارد كه هيچ نشانه‌اي از دولت به جز اخذ ماليات و پليس در آنها وجود ندارد.

من در آن روز گفتم كه خواستار تعديل نظام لبنان و پيمان طائف نيستيم و سهميه‌اي در سلطه نمي‌خواهيم. ما هيچ چيز نخواستيم. اين در حالي بود كه ما را با مقاومت فرانسوي و ويتنامي مقايسه كردند و گفتند مقاومت پس از آزادسازي، سلاح خود را تحويل داد. من مي‌گويم تمامي مقاومت‌هايي كه در تاريخ پيروز شدند، پس از پيروزي سلطه و حكومت را گرفتند؛ در حالي كه ما اصلا خواستار چنين چيزي نبوده و نيستيم. ما به آنها گفتيم سلطه و حكومت مال شما، ولي تك‌روي نكرده و عادل باشيد و به مردم اهتمام داشته و مشكلات آنها را حل كنيد. ما حتي خواستار مشاركت در سلطه و حكومت نشديم. چه كسي مي‌تواند غير از اين حقيقت را بگويد؟

من امروز اين قول را تكرار مي‌كنم كه حزب‌الله سلطه‌اي براي خود نمي‌خواهد و قصد ندارد بر لبنان سيطره يافته و بر آن حكومت كند و طرح خود را بر مردم لبنان تحميل كند؛ چرا كه ما ايمان داريم لبنان كشوري ويژه و چندصدايي است. هيچ دستاوردي در لبنان وجود نخواهد داشت مگر اينكه همه با هم همراه بوده و توافق داشته باشند و ما نيز خواستار همين هستيم.

خيلي‌ها سعي كردند از طريق رسانه‌هاي خود اين حقيقت را تغيير داده و بگويند كه «حزب ولايت فقيه» ما را تهديد مي‌كند. فكر مي كنند كه اگر به ما بگويند حزب ولايت فقيه اين توهيني به ماست. من امروز اعلام مي‌كنم كه باعث افتخار من است كه عضوي در حزب ولايت فقيه باشم؛ فقيهي عادل و عالم و دانا و شجاع و صادق و مخلص، و به آنها مي‌گويم كه همين ولي فقيه به ما مي‌گويد كه لبنان كشوري چند صدايي است كه بايد اين چند صدايي و تنوع را حفظ كنيم.

در حوادث اخير صحبت‌هاي زيادي شد. گفته شد كه اين حادثه در واقع سيطره يك گروه بر لبنان است. گفتند كه كودتا شده است. گفتند كه دولت قرار است تغيير كرده يا سوريه به لبنان باز گردد. آنها همانند زمان جنگ تابستان 2006 صحبت‌هاي زيادي كردند. آمريكا در آن زمان مي‌گفت كه لبنان شاهد تولد خاورميانه جديد است و آنها مي‌گفتند كه مقاومت براي دادگاه بين‌المللي و پرونده هسته‌اي ايران مي‌جنگد.

ولي امروز از طريق عملكرد اپوزيسيون مشخص مي‌شود كه اينها دروغ بوده است. هنگامي كه دولت از دو مصوبه غيرقانوني خود عقب‌‌نشيني كرده و مقاومت در دوحه ثابت كرد كه كودتايي را سازماندهي نكرده و خواستار سلطه و حكومت نيست و حرف خود را تغيير نداده است. اين حق اپوزيسيون است كه سقف سياسي خود را پس از حوادث اخير بالا ببرد، ولي ما هيچ حرفي را تغيير نداده و سقف خواسته‌هاي خود را نيز بالا نبرديم. ما به دوحه رفتيم چون قصد داشتيم لبنان را از نبرد ارتش و مقاومت نجات دهيم. قصد داشتيم لبنان را از فتنه طائفه‌اي و «تابستان داغ»‌ نجات دهيم كه ديويد ولش و روساي او وعده آن را داده بودند.

ما آنچه كه رخ داد را در عرصه سياست به كار نگرفته و خواستار دستاوردي براي خود نبوديم؛ هر چند كه اتهامات زيادي به ما وارد شد و من قصد ندارم وارد اين موضوع شوم.

آيا اين تجربه كافي نيست كه آنهايي كه ما را متهم به روياي سلطه‌گري مي‌كنند بدانند كه در اشتباه هستند؟

در عيد مقاومت و آزادسازي مانند بنت‌جبيل من بار ديگر خواستار مشاركت ملي واقعي مي‌شوم كه در آن هيچكس پيروز و شكست خورده نبوده و هيچكس كنار گذاشته نشود و به همه لبناني‌ها فرصت داده شود تا دولتي عادل و حقيقي را تشكيل دهند كه در آن نمايندگان واقعي مردم با ائتلاف‌هاي صادقانه انتخاب شوند. بدين ترتيب فرصت كار مشترك براي لبناني‌ها به دور از دستورات خارجي‌ها فراهم مي‌شود.

چند روز قبل كابينه عربستان خواستار اجراي تعديلات قانوني در لبنان شد تا هويت قانوني آن تغيير داده نشود و هيچ كشور خارجي نتواند در واقعيت سياسي و اجتماعي لبنان دست ببرد.

من به شخصه از طرف حزب ولايت فقيه با اجراي تعديل قانون اساسي كه تنوع لبنان را تضمين كرده و از دخالت ديگران در لبنان جلوگيري كند، موافقم. ما در اپوزيسيون ملي لبنان در روي زمين و در مذاكرات دوحه خود به تنهايي تصميم گرفتيم و هيچكس هيچ چيزي را بر ما تحميل نكرد.

برادران و خواهران؛

در مورد حوادث اخير من امروز در برابر دو گزينه قرار دارم. يا اينكه به شكل كامل آنچه كه پيش از تصويب دو مصوبه دولت گذشت را توضيح دهم و پيامدها و اهداف آن را شرح دهم. من مي‌دانم كه اين موضوع باعث بازگشت تنش و خفقان به عرصه لبنان مي‌شود و من قصد ندارم خوشحالي لبناني‌ها از اين عيد و توافق و انتخاب رييس‌جمهور جديد در لبنان را خدشه‌دار كنم. گزينه دوم اين است كه من تمامي اين بحث‌ها را به تعويق انداخته و بدين ترتيب برخي امور نزد مردم مبهم باقي مي‌ماند؛ ولي من ترجيح مي‌دهم اين گزينه را انتخاب كنم و هر اتهام ظالمانه‌اي عليه مقاومت را به جان تحمل كنم.

با اين حال در برابر اين حوادث اخير بايد برخي موارد را توضيح دهم. بايد بگويم كه بله، زخم‌هايي عميق ايجاد شده است. زخمي نزد ما و زخمي نزد آنها. ما و آنها در برابر دو گزينه قرار داريم. يا زخم را گسترش دهيم و يا اينكه به خاطر لبنان اين زخم‌ها را ترميم كنيم. ما گزينه دوم را انتخاب مي‌كنيم. اين موضوع نياز به حرف و عمل دارد و ما آماده آن هستيم. مهم اين است كه تجربه اندوزيم. من امروز قصد سخن گفتم از تجربه‌ها را ندارم كه اين باور ايجاد شود كه من از موضع طرف پيروز سخن مي‌گويم. اين موضوع را در زماني ديگر بحث مي‌كنيم كه فضا آرام‌تر بوده و شرايط براي درمان زخم‌ها فراهم شده و مرحله‌اي جديد در لبنان شروع شود كه «مرحله پس از 25 مي 2008» نام دارد. مرحله جشن لبناني، عربي و بين‌المللي كه روز گذشته در مجلس نمايندگان شاهد آن بوديم.

در برابر تمامي اين داده‌ها بايد نكات زير را بگويم:

از طرف تمامي شما لبناني‌ها از برادران عرب، اتحاديه عرب، هيئت وزارتي عرب، رهبري و ملت قطر و تمامي كشورهاي برادر و دوست و در راس آنها سوريه و ايران و تمامي دوستان لبنان كه به ايجاد اين توافق كمك كردند، تشكر مي‌كنم.

در مورد موضوع سلاح بايد بگويم كه من امروز بار ديگر تاكيد مي‌كنم كه با بند مطرح شده در توافق دوحه مبني بر عدم استفاده از سلاح براي كسب دستاوردهاي سياسي در داخل لبنان موافق هستم و بر آن تاكيد دارم. هنگامي كه وارد بحث شويم، صحبت خواهيم كرد.

سلاح مقاومت براي مواجهه با دشمن و آزادسازي زمين و اسرا و دفاع از لبنان است نه براي كسب دستاوردهاي سياسي. اما در مقابل اين موضوع را نيز مطرح مي‌كنم كه سلاح دولت به مفهوم سلاح ارتش و نيروهاي امنيتي براي دفاع از ملت و ميهن و حقوق مردم و گسترش امنيت است. استفاده از سلاح مقاومت در داخل مجاز نيست؛ ولي همچنين استفاده از سلاح دولت براي تسويه حساب با گروهي سياسي مجاز نيست. استفاده از سلاح دولت براي پيشبرد طرح‌هاي خارجي كه باعث ضعف لبنان در برابر اسراييل مي‌شود نيز جايز نيست و از اين سلاح نبايد عليه مقاومت استفاده شود. هر سلاحي بايد در خدمت هدف آن باشد، خواه سلاح مقاومت يا سلاح دولت باشد.

سوم در مورد قانون انتخابات. ترديدي نيست كه قانون تصويب شده در دوحه، بهترين قانون در قياس با ديگر قوانين به خصوص قانون 2000 است. ما اين قانون را برگزيديم چرا كه بهترين نوع نمايندگي را در قياس با قوانين ديگر تامين مي‌كرد. ما نمي‌گوييم كه اين قانون بهترين قانون است. قانون كنوني، قانون حل و فصل است تا گروه‌هاي داخلي بتوانند لبنان را از مشكلات آن نجات دهند. اميدواريم روزي برسد كه رهبران لبناني به دور از تنش دور يكديگر نشسته و قانوني عادلانه را تصويب كنند.

همه مي‌گويند كه قصد بناي لبنان و دولت را دارند ولي نيت آنها در زمان بررسي قانون انتخابات مشخص مي‌شود. در لبنان نقطه آغاز تقويت دولت و گسترش حاكميت آن، قانون انتخابات است. هنگامي كه برخي از ما قانون انتخابات را بر اساس نظر شخصي خود يا منافع احزاب يا طائفه خود پيش مي‌برد، بايد بداند كه دروغ مي‌گويد و خواستار پيشرفت كشور نيست. او خواستار مزرعه است نه دولت.

در هر حال اين راه‌حل ممكن بود كه اميدواريم در آينده توسط لبناني‌ها اجرا شود.

چهارم. انتخاب ميشل سليمان به عنوان رييس‌جمهور. ما به لبناني‌ها اميد مي‌دهيم كه عهد و دوره‌اي جديد شروع شده است. سخنراني روز گذشته جناب رييس‌جمهور اين باور را ايجاد كرد كه مرحله‌اي جديد و سرشار از توافق را پيش رو داريم.

پنجم دولت وحدت ملي. از طريق مشاركت واقعي اكثريت و اپوزيسيون اين دولت تشكيل مي‌شود. اين موضوع بيانگر پيروزي اپوزيسيون نيست؛ بلكه پيروزي لبنان و اتحاد ملي است. امكان ندارد لبنان پايداري و پيشرفت كند، مگر در حالتي كه توافق در آن وجود داشته باشد.

هنگامي كه شما در مركز بيروت دست به تحصن زده بوديد من سخنراني كرده و گفتم كه ما تحصن كرديم، زيرا خواستار دولت وحدت ملي هستيم. من مانند هميشه به شما قول دادم كه بار ديگر پيروز خواهيد شد. منظور من پيروزي يك گروه بر گروه ديگر نبود. من ايمان داشتم كه پيروزي لبنان از طريق تشكيل دولت وحدت ملي ايجاد خواهد شد. هنگامي كه در دوحه تصميم به تشكيل دولت وحدت ملي گرفته شد، لبنان مانند سال 2000 پيروز شد و اين پيروزي متعلق به همه ملت و همه گروه‌ها است.

از نظر دولت بايد بگويم كه ما با تمام صداقت و جديت در تشكيل اين دولت تسريع مي‌كنيم. من پيش از اين وعده داده بودم كه نمايندگان اپوزيسيون همه در دولت مشاركت مي‌كنند و اين مشاركت منحصر به حزب‌الله و امل و جريان آزاد ملي نمي‌شود و فرصت در برابر گروه‌هاي ديگر نيز فراهم مي‌شود؛ حتي اگر اين موضوع منجر به كاسته شدن از سهم حزب‌الله شود، زيرا متاسفانه لبنان كشور تقسيم‌بندي طائفه‌اي است.

اميدواريم دولت جديد، دولتي جدي باشد كه قصد حل و فصل مشكلات بزرگ لبنان را داشته باشد، چرا كه لبناني‌ها زمان زيادي را از دست داده‌اند. بايد دولتي مسئول و جدي بر روي كار بيايد.

موضوع ديگر اين است كه من با صداقت تمام از جريان هوادار شهيد رفيق حريري مي‌خواهم تا از تجربيات اين مرد بزرگ و تفكر استراتژيك او براي لبنان استفاده كنند. وي با ذهنيت و قلبي بزرگ توانست مقاومت و بازسازي را در كنار هم حفظ كند.

مقاومت با عقل شهيد رفيق حريري توانست بگويد كه ما از كسي تقليد نمي‌كنيم؛ نه هنگ‌كنك و نه هانوي، بلكه ما لبناني‌هايي هستيم كه خود نمونه خلق مي‌كنيم. ما مي‌توانيم به جهان كشوري را معرفي كنيم كه بازسازي و اقتصاد و دولت و شركت‌ها و مشاركت‌ها در آن وجود دارد و در كنار آن مقاومتي حضور دارد كه مسئوليت دولتي به عهده نداشته، بلكه در كنار دولت مسئوليت آزادسازي زمين و دفاع از ميهن را بر عهده دارد.

اين همان روشي است كه به عنوان مقاومت با رفيق حريري تجربه كرديم. هر كسي كه ارث رفيق حريري را با خود دارد بايد اين دعوت را اجابت كند. اين دعوت به منزله ائتلاف دوگانه يا سه‌گانه يا چهارگانه نيست. ما تنها خواستار مشاركت همگان و عدم سلطه‌طلبي و تك‌روي هستيم.

برادران و خواهران؛

من به قدرت شما ايمان دارم و از خدا مي‌خواهم كه لبنان تابستاني آرام توام با شكوفايي داشته باشد. بياييد همكاري كنيم. دو رويا وجود دارد: يك روياي لبناني و يك روياي آمريكايي. روياي لبناني از تابستاني آرام مي‌گويد و آمريكايي تابستاني داغ را وعده مي‌دهد. بيايد روياي خود را جامه عمل بپوشانيم.

من به همه لبناني‌ها و جهانيان وعده مي‌دهم كه تمام تلاش خود را به كار گرفته و حساسيت‌ها و زخم‌ها را پشت سر گذاشته و دست در دست يكديگر لبنان را بنا كنيم.

از كسي نام نمي‌برم چرا كه نام‌هاي زيادي در لبنان و خارج لبنان وجود دارند كه بايد از آنها تشكر كرد. اكتفا مي‌كنم به اينكه از رهبران سياسي و مذهبي سني در لبنان و جهان اسلام و عرب تشكر مي‌كنم كه با موضعگيري‌هاي شجاعانه خود طرح آمريكايي را با شكست مواجه كردند. آنها هميشه سعي دارند درگيري‌ها را درگيري مذهبي جلوه دهند.

از رهبران سياسي و مذهبي و گروه‌هاي مختلف درزي جبل لبنان به خاطر موضعگيري‌هاي ملي آنها تشكر مي‌كنم كه از بروز اين فكر جلوگيري كردند كه آنچه جريان دارد فتنه‌اي شيعي ـ درزي است.

از رهبران مسيحي تشكر مي‌كنم.

خيلي‌ها گفتند كه حزب‌الله شهيد داده و از بيان آن خجالت مي‌كشد. ما از شهداي خود خجالت نمي‌كشيم. ما در حوادث اخير 14 شهيد داديم كه به همه آنها افتخار كرده و سر خود را به خاطر آنها بالا مي‌گيريم. دو شهيد از گردان‌هاي مقاومت و برخي شهدا از جنبش امل و حزب سوري قومي اجتماعي و حزب دموكراتيك بر خاك افتادند كه از مسلمانان و مسيحيان بودند. اين شهدا باعث افتخار ما هستند. طبيعي است كه به خاطر تمامي قربانيان گروه ديگر متاسف شويم. بايد به خانواده تمامي كساني كه عزيزي را از دست دادند بگويم كه خون عزيزان شما باعث خروج لبنان از تاريكي شد. اگر اين فداكاري‌ها نبود برخي در خارج مي‌خواستند لبنان را به نقطه‌اي برسانند كه اثري از آن باقي نماند.

از تمامي اين شهدا تقدير مي‌كنيم كه لبنان را در برابر تابستان آرام و مرحله و زندگي جديدي قرار دادند.

برادران و خواهران؛
بيروت پايتخت پايدار و با افتخار ما، جبل عزيز، جنوب مقاوم، بقاع عزيز و تمامي روستاهاي لبنان، تمامي احزاب و طائفه‌هاي لبنان، تمامي گروه‌هاي لبناني. تمامي محبت و احترام ما و دستان دراز شده ما براي بناي لبناني قوي و عزيز و پايدار و مقاوم تقديم شما باد.
 سه شنبه 7 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن